محمد موحدی/ چند روزی است که در پی حادثهی آتش گرفتن موتر حامل مسافرین غیرقانونیِ افغانستانی در مهریز یزد جمهوری اسلامی ایران، شاهد واکنشهای گستردهای در رسانههای داخلی افغانستان و شبکههای اجتماعی در فضای مجازی هستیم. حادثهای که مقامات محلی ولایت یزد ایران آن را ناشی از فرار راننده موتر حامل اتباع افغانستانی و عدم توجه به دستور ایست بازرسی میدانند. گویا پس از آنکه رانندهی موتر به دستور ایست توجهی نمیکند، پولیس به یکی از چرخهای موتر مذکور شلیک کرده است، اما موتر همچنان به حرکت خود ادامه داده تا اینکه به مانع کنار جاده برخورد کرده و دچار آتشسوزی میگردد. این حادثه را سفیر افغانستان در تهران نیز تایید میکند.
این در حالی است که رسانههای اجیر و مزدبگیر آمریکایی و غربی همواره به دنبال سوژههایی این چنینیاند تا با تهیۀ گزارشهای مغرضانه و برگزاری میزگرد و مصاحبه با افراد معلومالحال و با تحریف و مهندسیِ اصل واقعه (اطلاعیه سفارت افغانستان در تهران در خصوص تحریف سخنان سفیر افغانستان از سوی برخی رسانهها دلیلی بر این مدعا است)، به بزرگنمایی ماجرا بپردازند تا از طریقی آب را گلآلود کنند تا اربابانشان بتوانند ماهی مقصودشان را صید نموده و در نتیجه خود نیز جیرهشان را بدست بیاورند.
در این میان عدهای از کاربران فضای مجازی نیز که تمام دادههای اطلاعاتی خود را از همین رسانههای مذکور بدست میآورند احساساتشان تحریک و رگ های گردنشان کلفت میشود، آنگاه چشم و گوش خود را بسته و دهن دره میکنند و از هیچگونه توهین، ناسزا، فحش و دشنام دریغ نمیکنند. این در حالی است که حوادثی بسا تلختر و دردناکتر هر روز و بلکه هر ساعت در داخل کشور اتفاق میافتد، کجاست این رسانهها و آن کاربران جانفدا که بیایند و فریاد دادخواهی بلند کنند؟ جز اینکه عرض تسلیت داشته باشند و ابراز تاسف کنند و چند ساعت بعد از حادثه به کلی فراموش کنند «کان لم یکن» انگار هیچ اتفاقی رخ نداده است.
حادثهی «مهریز یزد» و «رودخانه هریرود» در نفس خود محکوم است و عاملان آن هر کس و هر جریانی از هر کشوری که باشند باید به پنجهی عدالت سپرده شوند. اما نباید با بلندگوهای آمریکایی و صهیونیستی همصدا شد و روابط نیک و برادرانهی دو ملت، دو همسایه و دو همفرهنگ و همزبان را بر هم زد. ایران و افغانستان با داشتن روابط مستحکم، دوستانه و برادرانهای که دارند از مجراهای دیپلماتیک و قانونی میتوانند به راحتی قضایا را مورد پیگیری و تحقیق و بررسی قرار داده و به گونهی معقول رسیدگی کنند.
دادخواهان و عدالتطلبان گرامی از تمام اقوام و مذاهب افغانستان همچنانکه در این دو حادثه رگ احساسات ملیشان برخاسته است که البته در جای خود باعث مسرت و خوشحالی است، اما این ابراز احساسات نباید مقطعی و در موارد خاص و بر مبنای تعصب باشد، بلکه ساکنین شمال و جنوب و شرق و غرب کشور همواره در تمام حوادث در کنار هم یار هم و غمخوار هم باشند و در برابر جنایات آمریکا در افغانستان و سازمانهای جاسوسی و استخباراتی شرق و غرب و همچنین قتل و ترورهای هدفمند علما و شخصیتهای مهم کشور که در واقع سرمایههای ارزشمند کشوراند نیز سکوت اختیار نکنند و در برابر گروگان گرفتن سرنوشت ملت زجرکشیده و مظلوم خود از سوی قدرتهای مستکبر واکنش نشان دهند. از سران افغانستان نیز مجدانه مطالبهگری کنند تا حکومت با فراهم کردن شرایط امنیتی و اقتصادی در کشور مانع مهاجرت ملیونی جوانانی گردد که مجبورند به علت عدم امنیت جانی و اقتصادی و برای پیدا کردن لقمه نانی کشور خود را ترک نموده و خود را این چنین به آب و آتش بزنند.