تاریخ انتشار :شنبه ۱۹ قوس ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۱۳
کد مطلب : 33642
فروپاشی کاخ یزید با سخنان انقلابی،  حضرت زینب(س) قهرمان کربلا آغاز شد
امام زین العابدین (ع) می فرماید: ما دوازده نفر بودیم و تمام ما دوازده نفر را بیک زنجیر بسته بودند که یک سر زنجیر به بازوی من و سر دیگر آن به بازوی عمه ام زینب بسته بود.
بعد از حادثه کربلا و قیام خونین امام حسین (ع) در روز دهم محرم الحرام، رسالت سنگین
زنان با وجود مشکلات جسمي و روحي آنان آغاز شد، حضرت زینب (س) دخت علی مرتضی، برای
ادامه راه جدش محمد مصطفی (ص) ، حفظ و نگهداري نهضت و انقلاب سالار شهیدان با انجام
کارهای ارزنده و پیام سازنده خویش عزت و سر بلندی های زیادی برای جهان اسلام و زنان
عالم به ارمغان آورد.
حضرت زینب از دوران کودکی با مشکلات آشنایی کامل داشت، چرا که آن بانوی رنجدیده چهار
ساله بود كه جد اش پيامبر بزرگوار اسلام (ص) را از دست داد بعد از آن، او شاهد بحران
سياسي و انحراف رهبري و ستم ‌زدگي پدر مي‌شود و پس از گذشت زمانی دچار رنج و شهادت پدر
و مادر بزرگوارش امام علی(ع) و زهراي مرضيه (س) می شود.
پس از آن با گذشت نه سال مظلومیت، نظاره‌گر انواع بازي ها و دسيسه‌های حزب اموي و دیگر
گروه ها عليه برادر بزرگش امام حسن مجتبی (ع) مي‌باشد و سرانجام شهادت این امام مظلوم
را در آغوش مي‌گيرد.
زینب کبری قهرمان کربلا با آن عظمتی که از آوان طفولیت داشت در اول محرم سال 61 هجری
همراه با برادر برای احیای دین جدش رهسپار کوفه شد و تا روز دهم محرم در کنار برادر
خویش از زنان و کودکان مواظبت کرد. اما بعد از حادثه کربلا برای حفظ
و نگهداري نهضت و انقلاب سالار شهیدان با انجام کارهای ارزنده و پیام سازنده خویش عزت
و سر بلندی های زیادی برای جهان اسلام و زنان عالم به ارمغان آورد.
زمانی کاروان اسرا به حرکت در آمد حضرت زینب(س) آموخته ای دست حضرت زهرا(س) با وجود
از دادن عزیزان خویش، با شجاعت تمام از زنان قافله، کودکان یتیم و امام سجاد(ع) موا
ظبت و پرستاری کرد.
امام زین العابدین (ع) می فرماید: ما دوازده نفر بودیم و تمام ما دوازده نفر را بیک
زنجیر بسته بودند که یک سر زنجیر به بازوی من و سر دیگر آن به بازوی عمه ام زینب بسته
بود.
به گفته مورخین ورود اسرا به شام دوم ماه صفر بوده است، بنابراین بیست و دو روز از
اسارت زینب (س) گذشته است، بیست و دو روز رنج متوالی کشیده است که با این حال او را
وارد مجلس یزید بن معاویه می کنند، یزیدی که کاخ اخضر او یعنی کاخ سبزی که معاویه در
شام ساخته بود، آنچنان بارگاه مجللی بود که هر کس با دیدن آن بارگاه و آن خدم و حشم، خودش را می باخت.
بعضی نوشته اند که افراد می بایست از هفت تالار می گذشتند تا به آن تالار آخری می
رسیدند و یزید روی تخت مزین و مرصعی نشسته بود و تمام اعیان و اشراف وسفرای کشورهای
خارجی نیز روی کرسیهای طلا یا نقره نشسته بودند. در چنین شرایطی این اسراء را وارد این
کاخ می شود و همین زینب (س) اسیر رنج دیده و رنج کشیده، چنان موجی در جمعیت ایجاد کرد
که یزید معروف به فصاحت و بلاغت را لال کرد. یزید شعرهای ابن زبعری را با خودش می خواند
و به چنین موقعیتی که نصیبش شده است افتخار می کند. زینب (س) صدایش به فریاد بلند می
شود: ای یزید! خیلی به خود می بالی، تو خیال می کنی
اینکه امروز ما را اسیر کرده ای و تمام اقطار زمین را بر ما گرفته ای، و ما در مشت
نوکرهای تو هستیم، یک نعمت و موهبتی از طرف خداوند بر تو است؟! به خدا قسم تو الان در
نظر من بسیار کوچک و حقیر و بسیار پست هستی، و من برای تو یک ذره شخصیت قائل نیستم.
همان طور که حضرت زینب در این محفل انقلاب عظیمی را به وجود آورد. یزید مجبور شد تا در
این موقع با تغییر روش خویش محترمانه اسراء را به مدینه بفرستد.
حضرت زینب (س) چنین کاری را کرد. در آخر جمله هایش اینطور فرمود: «یا یزید کد کیدک
واسع سعیک ناصب جهدک فوالله لا تمحو ذکرنا و لا تمیت وحینا» (بحار الانوار، جلد ۴۵،
صفحه ۱۳۵ و اللهوف، صفحه ۷۷) یا یزید به تو می گویم، هر حقه ای که می خواهی بزن و
هرکاری که می توانی انجام بده، اما یقین داشته باش که اگر می خواهی نام ما را در دنیا
محو بکنی، نام ما محو شدنی نیست، آنکه محو و نابود می شود تو هستی.
سرانجام، اين اسطوره صبر و ايثار در 15 رجب سال 62 هجري، در تبعيد، به ملکوت اعلي
پيوست.
گر چه زينب(س) اندکي بيش، پس از واقعه جانسوز کربلا زندگي نکرد، ولي در همين
مدت اندک، کنگره هاي کاخ ستم را فرو پاشيد، و پيام عاشوراي امام حسين(عليه السلام) را
تا ابد ماندگار کرد.

نویسنده: فهیم موسوی
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)- کابل
https://avapress.com/vdchi-nx.23nxkdftt2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خوب بود ولی سعی کنید کاملتر بشه
خوب بود لطفا مطالب بیشتری بگذارید
بسيار عالى وجالب بود