تاریخ انتشار :شنبه ۱۰ جدی ۱۳۹۰ ساعت ۱۹:۰۰
کد مطلب : 34452

ابر مرد خرد گرا و اهریمن ستیز

شيخ الرئيس،حجته الحق ، ریس العقلا ، شرف الملک ، ابوعلي سينا ( حسين پسر عبدالله حسن پسر علي پسر سينا)
ابر مرد خرد گرا و اهریمن ستیز
به قولی در ماه صفر سال370 هجری قمري(مطا بق 980 میلادی ) از پدر بلخی بنام عبدالله و مادر بخارایی بنام ستاره در قریه خورميثن(قریه ای میان بلخ و بخارا)طفلی چشم به جهان گشود .که نامش را حسین گذاشتند،که بعدها به ابن سینا مشهور شد.
در دنیای امروز کمتر ملتی است که به مفاخر گذشته خود توجه نکند زیرا یکی از علایم حیات و زنده بودن ملت ها ملتفت بودن و توجه داشتن به مفاخر گذشتۀ فلسفی، علمی، فرهنگی،.ادبی ،سیاسی.اجتماعی و ملی آنهاست که این گذشتگان با وجود گذشت روزگار و سیر زمان و وقوع حوادث ناگوار با هزاران خون دل برای آینده گان خود به میراث گذاشته اند و بر ماست که باید انرا گرامی و عزیز داشتۀ و آنرا بارور سازیم.

به قولی در ماه صفر سال370 هجری قمري(مطا بق 980 میلادی ) از پدر بلخی بنام عبدالله ( از سبب وزیر مالیه بودن در زمان سلطنت نوح بن منصور به بخارا مرکز ماورالنهر و خراسان انزمان انتقال نموده بود) و مادر بخارایی بنام ستاره در قریه خورميثن(قریه ای میان بلخ و بخارا)طفلی چشم به جهان گشود .که نامش را حسین گذاشتند،که بعدها به ابن سینا مشهور شد.

شركت در جلسات بحث از دوران كودكی ، به واسطه پدر كه از پيروان آنها بود . بوعلی را خيلی زود با مباحث و دانش هاي مختلف زمان خود آشنا ساخت . استعداد وی در فراگيری علوم ، پدر را بر آن داشت تا به توصيه استاد وی ابو عبدالله ابراهیم بن حسین ناتلی ، ‌ابن سینا را به جز تعليم و دانش اندوزی به كار ديگری مشغول نكند . و چنين شد كه وی به دليل حافظه قوی و نبوغ خود در ابتدای جوانی در علوم مختلف زمان خود از جمله طب مهارت يابد. تا آنجا كه پادشاه بخارا ، نوح بن منصور ( 366 تا 387 هجری قمری ) به علت بيماری خود ، وی را به نزد خود خواست تا او را تداوی نماید ابو علی ابن سينا بعد از تداوی از نوح تقاضا کرد تا به كتابخانه عظيم دربار سامانی دست يابد و از آن استفاده نماید این تقاضا مورد قبول نوح قرار گرفت . به اين ترتيب وی توانست با استفاده از این کتابخانه در علوم مختلف از جمله حكمت ،‌ منطق و‌ رياضيات تسلط يابد ( خاندان سامانیان از مردم بلخ بودند و دین زردشتی داشتند سامان خدا يکي از روشناسان و حاکم بلخ بود والی عربی خراسان در نصف قرن هشتم میلادی با سامان خدا دوست شد و سامان دین اسلام اختیار کرد از جمله نواسه هایش اسمعیل پسر احمد در سالی 892 میلادی بعد از مرگ برادرش نصر و گرفتن سمرقند سلسله سامانیان را بنیان گذاشت . ص 97 افغانستان در مسیر تاریخ م.غبار)

. وي با وجود پرداختن به كار سياست در دربار منصور ، پادشاه ساماني و دستيابي مقام وزارت ابوطاهر شمس الدوله ديلمي و نيز درگير شدن با مشكلات ناشي از كشمكش امُرا ، سفر هاي متعدد و حبس چند ماهه وي توسط تاج الملك حاكم همدان را به دنبال داشت . بيش از صدها جلد كتاب و تعداد بسياري رساله نگاشته كه هر يك با توجه به زمان و احوال او به رشته تحرير در آمده است . وقتي در دربار امير بود و آسايش كافي داشت و دسترسي اش به كتب ميسر بود ،‌ به نوشتن كتاب قانون در طب و كتاب الشفا يا دائره المعارف بزرگ فلسفي خود مشغول مي شد که اوج کمال تفکر قرون وسطی است که بدان دست یافت و در تاریخ تفکر انسانی از تحقیقات معتبر جهان بشمار میرود .

اما در هنگام سفر فقط ياد داشت ها و رساله های كوچك می نوشت از ميان تاليفات ابن سينا ،‌ الشفا در فلسفه و قانون در طب شهرتي جهاني يافته است . كتاب الشفا در هجده جلد در بخش های علوم و فلسفه ، يعنی منطق ، رياضی ، طبيعيات و الاهيات نوشته شده است . منطق الشفا امروز نيز همچنان به عنوان يكی از معتبر ترين كتاب منطق مطرح است و طبيعيات و الاهيات آن هنوز مورد توجه علاقمندان است .و كتاب قانون در طب در هفت جلد که تا قرن ها از مهمترين كتب طبی در جهان به شمار می رفت . شامل مطالبي در باره قوانين كلی طب ، دواهای تركيبی و غير تركيبی و امراض مختلف می باشد . اين كتاب در قرن دوازدهم ميلادی همراه با آغاز نهضت ترجمه به زبان لاتين و تا امروز به زبانهاي انگليسي ، فرانسوی و آلماني و فارسي ترجمه شده است و به عنوان متن درسي طبی در پوهنتون های اروپايی تا سال 1650 ميلادی(مدت ٧٠٠ سال) به عوض آثارجالينوس و موندينو در پوهنتون های Lavain و Monpellier تدريس ميشد.

نوبرجر مینویسد که:مردمان قرون وسطی به کتاب قانون چنان مینگریستند که مانند کتب آسمانی به وحی نازل شده باشد.

استادان کمتون مینوسد:هر کس کتاب جالینوس و بعداً کتاب قانون سینا را مطالعه کند فرق میان آن ها را خواهد دید باید اذعان کرد که پیش از سینا و بعد از او در علم طب کتابی مانند قانون نوشته نشده است.

سینا در کتاب قانون از اینکه قول پیشکسوتان را در مورد مسایل توضیح میکند تجربیات شخصی خو درا نیز یادآور میشود که از ابتکارات شگرف علم طب محسوب میشود

متن عربی قانون در سال 1593 میلادی در روم و متن ترجمه عبری آن در سال 1593 میلادی در ناپل اقبال چاپ یافت ترجمه لاتین آن توسط gerhard Creman صورت گرفته است این کتاب در سال 1341 خورشیدی توسط سید حسن موسوی کتوری به اردو ترجّمه شد و در سال 1930 بعضی قسمت های ان به انگلیسی برگردانده شد. سینا علاوه از قانون کتب ، رسالات و مقالات متعدد دیگر نیز در رابطه با مسایل طبی نوشته است که میتوان از :

ادویه قلبیه ،حواشی قانون، رساله قلبیه، رساله قلنج، قوانین معالجات طبیه،مسایل عمده طبیه،مختصر در مورد نبض به دری،رساله سکنجبین،رساله کاسنی، قصیده ای در طب،رساله العشق، بعضی جوابات در رساله های سایر علما،مقاله حفظ الصحه ،دستورات طبی .... را نام برد.

ابن سينا در زمينه های مختلف علمی نيز اقداماتی ارزنده به عمل آورده است . او اقليدس را ترجمه كرد . رصد های نجومی را به عمل در آورد و در زمينه حركت ، نيرو ، فضای بی هوا ( خلا ) ، نور ، حرارت تحقيقات ابتكاری داشت . رساله وی درباره معادن و مواد معدنی تا قرن سيزدهم در اروپا مهمترين مرجع علم زمين شناسی بود . در باره اين رساله فيگينه در كتاب دانشمندان قرون وسطی چنين آورده است : ابن سينا رساله ای دارد كه اسم لاتين آن چنين است : De Conglutineation Lagibum . در اين رساله فصلی است به نام اصل كوه ها كه بسيار جالب توجه است . در آنجا ابن سينا می گويد : ممكن است كوه ها به دو علت به وجود آمده باشند . يكی برآمدن قشر زمين . چنان كه در زمين لرزه های سخت واقع می شود و ديگر جريان آب كه برای يافتن مجرا ، سبب حفر دره ها و در عين حال سبب برجستگي زمين می شود . زيرا بعضی از زمين ها نرم هستند و بعضی سخت . آب و باد قسمتی را می برند و قسمتی را باقی می گذارند . اين است علت برخی از برجستگی های زمين .

سينا در تمام علوم زمان خود دسترسی داشت و از همین سبب اورا فیلسوف میگفتند، سینا علاوه بر طب در علوم دیگر مانند حکمت ،منطق ، ریاضی ،موسیقی ، هندسه ،آشنایی کامل داشت.

از سینا اضافه از 238 اثر،رساله، مقاله،نامه و کتب به جا مانده است که عمده ترین آنها عبارت است از:

۱ـ کتاب الشفا که به دایره المعارف فلسفی مشهور است این کتاب از طبعیات آغاز و به منطق ،ریاضیات و موسیقی ختم میگردد

۲ـ کتاب نجات که خلاصه ای است از کتاب الشفا، این کتاب اولین بار در سال1593 در روم همراه با کتاب قانون اقبال چاپ یافت

۳ـ کتاب اشارات و تنبیهات که سینا انرا در اواخر عمر خود نوشت، در این کتاب مطالب جدید وجود دارد که در کتاب الشفا و نجات دیده نمیشود

۴ـ الا انصاف در 20 جلد شامل نظریات شرقیون و غربیون

۵ـ حکمته المشرقین که در سال 1910 بنام منطق المشرقین در مصر اقبال چاپ یافت

۶ـ حکمته العروضیه معروف به المجموع سینا است که انرا در 21 سالگی نوشت و شاید اولین تالیف او باشد

۷ـ کتاب اسباب حدوث معروضیه

۸ـ رساله فی رد المخیین در سال 1885 در بلجیم چاپ گردید

۹ـ دانش نامه علایی یا حکمت علایی که برای مطالعه علاءالدوله تالیف کرد و در ان به علت اشنا نبودن علاءالدوله از اصطلاحات علمی و فلسفی از اصطلاحات معادل آنزمان استفاده نمود است که خدمت بزرگ سینا در عرصه زبان دری میباشد و در هندوستان یکبار اقبال چاپ یافته است

۱۰-ـ کتاب الحدود

۱۱ـ رساله فی العمر

۱۲ـ رساله فی علم الا اخلاق

۱۳ـ رساله الفعل والا انفعال

۱۴ـرساله فی موسیقی

۱۵ـ المبدا والمعاد که نسخه خطی ان در برتش موزیم ،موزیم میلان و جامع الضهر موجود است

۱۶ـرساله فی علم النبض

۱۷ـ هدیه الشیخ الریس که انرا به نوح بن منصور اهدا نموده بود

۱۸ـ رساله تقسیم الموجودات که نسخه خطی ان در کتابخانه آستانه رضوی ایران موجود است

۱۹ـ تعبیر رویا که نسخه خطی ان در کتابخانه آصفیه هندوستان موجود است

۲۰ـ رساله فی العلم المنطق

۲۱ـ کتاب البیرونی فی الفیریقا که نسخه های آن در کتابخانه اکسفورد و میلان موجود است

۲۲ـ رساله الات رصدیه که نسخه آن در برلین موجود است

۲۳ـ کتاب المباحث که اغلب سوالات و جوابات را در بر دارد

۲۴ـ کتاب المعاد

۲۵ـ منطق فارسی

و سایر آثار...

ابن سينا خرد مبتنی بر منطق داشت و به تقدم عالم معتقد بود و می گفت ( وجود خداوند بر جهان تقدم ذاتی دارد نه زمانی) او به موجودیت جن و زنده شدن بعد از مرگ معتقد نبود .....سینا میگفت افعال و حوادث مستقیماً از خدا بوجود نمی آید بلکه در نتیجه عمل غایی داخلی تکامل میابد . سینا کو شش زیاد کرد تا نظریات فلسفی خود را با عقاید عامه مسلمانان توافق دهد سینا همه قضایا را تنها به روش عقلی و کاملا مستقل از قران مورد بحث قرار میداد از این سبب بود که تا قرن ها از طرف خلافت ها و هیت های حاکم ارتجاعی اورا مظهر کفر و الحاد میدانستند و سوزاندن کتابهایش از سیاستهای متداول طی چند قرن در کشور های اسلامی منطقه بود زمانیکه اورا کافر و ملحد گفتن او گفت .

))کفری چو منی گزاف و آسان نبود محکم تر از ایمان من ایمان نبود

در دهر چو من یکی و آن هم کافر پس در همه دهر یک مسلمان نبود ((

و به واسطه عقل منطقی و نظام يافته خود حتی در طب نيز تلاش داشت تداوی را تا سرحد امكان تابع قواعد رياضی سازد . تسلط بر فلسفه را كمال برای يك دانشمند می دانست . وی برای آگاهی از انديشه های ارسطو و درك دقيق آن ،‌ آن گونه كه خود در شرح احوالش نوشته است ، 40 بار كتاب علم الهی و یا مابعدالطبيعه(متا فیزیک ) ارسطو را خواند و به حکم تصادف با استفاده از کتاب كه ابونصر فارابی که درباره اغراض ما بعد الطبیعه نوشته بود ، به معانی آن راه يافت . ابن سینا در دوران عمر خود از لحاظ عقايد فلسفی دو دوره مهم را طی كرد . اول دوره ای که مصروف مطالعه ای فلسفه .عقايد و علوم مشاهی (ارسطو یی )بود و دوم دوره اي كه از آن عقايد عدول كرد و به قول خودش طرفدار حكمت مشرقين و پيرو فلسفه اشراق شد با مرگ سینا تقریبا دوران فلسفه در مشرق به سر رسید روجر بیکن اورا بزرگترین استاد فلسفه بعد از ارسطو لقب داده است (فلسفه ابن سینا فلسفه مشاهی و متاثر از فلسفه نوع افلا طونی ودین اسلام است وی کوشیده است که فلسفه را با دین اسلام توفیق دهد معذالک جمع اورا کافر وملحد خوانده اند اگر چه او و ابن رشد هر دو از پیروان ارسطو بودند اما شیخ الریس کمتر از ابن رشد تابع اصیل یونان بودند

چیزیکه سینا را از سایر متفکرین ان عصر ممتاز میسازد اینست که سینا اهل دگم گرایی و تقلید نبود و چنانکه خود گفته است در مورد که اختلاف مورد بحث بوده است همواره تعصب هوای نفس و عادات را کنار گذاشته به مخالفت با آرای نحیف و غیر معقول برخاسته است. با وجود اینکه او ارسطو را برجسته ترین افراد حکمت مشاهیی میدانست معتقد است کسانیکه بعد از ارسطو در میدان علم قدم میگذارند باید خطاها اورا اصلاح نماید و بعداً میگوید «.....بعضی ها چنان سر گرم میراث علمی گذشتگان اند که فرصت مراجعه به عقل خو درا هم ندارند و اگر فرصتی بدست اورند حاضر نیستند که اشتباهات و لغزش های آنان را اصلاح و جبران نمایند...»اینها مردم بی ذوق و کم فهم هستند زیرا که تحقیق و انتقاد از آثار گذشتگان را بدعت میدانند و مخالفت با آرای متقدّمین را کفر و ضلال میشمارند

اما سینا قبل از ابن رشد بین فلسفه و احکام شریعت شکافی به وجود آورد و اولین کسی است که در اسلام کتب جامع و منظم در فلسفه نوشته است و کتاب الشفا او در حکم دایره المعارف فلسفی است تاریخ اجتماعی ایران ج هشتم ) .وی به پشتوانه تلاش يك صد ساله ای كه پيش از او از سوی كسانی همچون رازی و فارابی برای شكل گيری فلسفه صورت گرفته بود ، موفق شد نظام فلسفی منسجمی را ارائه دهد . با توجه به اين كه پيش از او مقدمات اين كار فراهم شده بود ، كار و وظيفه ابن سينا اين بود كه مشكلات و پيچيدگی ها را كشف و حل كند و آنها را به نحوی مظبوط و موجز شرح نمايد . فروع جزئی را به تصول شامل ارتباط دهد و اطراف آن را به هم بياورد .

او با ارائه نظر خود در مورد نحوه ارتباط و نسبت بين مفاهيم كلی مثل انسان ،‌ فضيلت و جزئيات حقيقی به يكی از پرسشهای علمای قرون وسطی كه مدت های طولانی ذهن آنها را به خود مشغول كرده بود پاسخ داد . تاثير آرای فلسفی ابن سينا ، ‌همچون آموزه های طبی او ، ‌بر علاوه قلمرو اسلامی ، ‌در اروپا نيز امری قطعی است . آلبرتوس ماگنوس ،‌ دانشمند آلمانی فرقه دومينيكی (1200 تا 1280 ميلادی ) ‌نخستين كسی بود كه در غرب تفسير و شرح جامعی بر فلسفه ارسطو نوشت . به همين دليل اغلب او را پايه گذار اصلی ارسطوگرايی مسيحی می دانند . وی كه جهان مسيحيت را با سنت ارسطويی الفت داد ،‌ در شناخت آثار ارسطو سخت به ابن سينا متكی و معتقد بود. همچنين فلسفه ما بعد الطبيعه ابن سينا ، ‌خلاصه مطالبی است كه متفكران لاتينی دو قرن بعد از او بدان رسيدند در قرن پنجم هجری به وسیله پیشوایان مذهب و پیروان خانقاه مبارزه گسترده و شدید علیه علم و حکمت و مخصوصاً فلسفه آغاز شد و در مدارس و مکاتب اهل علم تدریس هر گونه علم .فلسفه و حکمت را حذف کردند و جای آنرا به تفسیر قران.احادیث. و اصول فقه واگذار کردند . علما مورد تکفیر اربابان مذهب قرار گرفت از جمله کسانیکه با تمام قوا بر ضد فلسفه و علم طغیان کرد حجته اسلام غزالی(450 الی 505هجری) بود که عمری فلسفه را آموخت و به علت یاس وحیرت و واهمه عجیبی که به او دست داد از مدرسه به خانقاه رفت و دامن عرفان را محکم گرفت و از جمله دشمنان سر سخت فلسفه .علم و حکمت گردید.

غزالی در تهافت الفلا سفه فارابی و سینا را رد میکند و میگوید(علی التحقیق انها را ظلماتی فوق ظلمات فرا گرفته است) در المنقذ من الضلال متذکر شده است که این دو فیلسوف در بیست مورد در موضوع الهیات اشتباه کرده اند .در سه مورد مستوجب تکفیر و در هفده مورد مستوجب تبعید اند( در سه مورد که آنها را از اسلام جدا میسازد و مورد تکفیر قرار میگیرند مینویسد:

1ـ معتقد بودن انها بر اینکه خداوند حاکم بر کلیات است نه جزییات

٢ـ اعتقاد شان به تقدم عالم

3ـ اینکه اجساد حشر ندارد ثواب و گناه مربوط روح است نه جسم ).

تعرض به سینا بدینجا پایان نمی پذیرد بعضی از دانشمندان کوته استین در قرون بعدی نیز به او تاخته اند از جمله عثمان بن عبدالرحمن موسوم به ابن صلاح (643) سینا را مرتد و بی دین شمرده و اورا از جمله علمای خارج مذهب دانست و خواندن کتاب های سینا را برای مسلمانان جایز نمی شمرد و گناه کبیره میدانست و سینا را شیطانی از شیاطین لقب داده بود) غافل از اینکه او خودش شیطان بزرگ بود . هر قدر از قرن وسطی دور تر میشویم و هر قدر دایره نفوذ دین بیشتر میشود این اعتراظات بیشتر و شدید تر میشود علت هم معلوم است زیرا منطق و نحوه استنتاج سینا با مبادی ظاهر بینان دین که پایه اش بر تعصب نهاده شده سازگار نبود مخصوصا که با هجوم، ترکان عثمانی دین را با خرافات . اساطیر و فانتزی ها آمیخته ساختند و باشنده گان کشور های اسلامی را در جهل و خرافه نگهداشتن تا هیت هایی حاکم بتواند براحتی بر آنها حکمروايی نمایند و تنها دشمنی که در مقابل هر گونه جهل و خرافه ایستادگی میکند علم و معرفت است بنا این مخالفت ها متدینین ظاهر نما با اشاعه فلسفه و حکمت امری طبعیی بشمارمیرود.

سینا نه تنها در علوم دانشمند بزرگ بود بلکه مقام ادبی او نیز در زبان دری و عربی مورد توجه و دقت است .قدرت او در زبان عربی و مهارت او در بیان مطالب به مقصد توضیحات علمی از نظر ادبی دارای ارزش خاصی است با وجود اینکه قرن 4ـ5 هجری آغاز نوشتن کتب به زبان دری بود و هنوز زبان دری چنانکه باید اماده بیان مقاصد علمی نگردیده بود اما سینا از تالیف در این زبان غافل نماند و در جمع آوری و احیاناً ایجاد اصطلاحات فلسفی و علمی به زبان دری پیشرو نویسندگان بعدی این حوزه بوده است .از سینا اشعاری نیز وجود دارد که به بیان تازی و دری سروده شده است که مجموعاً به 22 قطعه میرسد و مقالات ادبی سینا به 65 پارچه میرسد .لازم به تذکر است که مجموعۀ از اشعار سینا در کتابخانۀ ولی الدوله استانبول موجود است.

ابوعلی سينا در سال 428 هجری قمری ، زمانی كه تنها 58 سال داشت ،‌ در حالی رخت از جهان بربست كه با ادای دين خود به دانش بشری ، نامی به صلابت تمدن انسانی از خود به جای گذاشت اما دریغ و درد که امروز این صلابت دارد که آهسته آهسته به باد فراموشی سپرده شود.

نویسنده: پوهندوی دوکتور ب . شیوا مل
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)- کابل
https://avapress.com/vdchiknx.23nkmdftt2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما