تاریخ انتشار :سه شنبه ۵ ثور ۱۳۹۱ ساعت ۱۹:۴۹
کد مطلب : 40670
گناه 7 ثور را به گردن 8 ثور نیندازیم!
مردم باید بدانند که گناه و تقصیر حوادث و پدیده ها را نباید به گردن یکدیگر آنان انداخت و بقول معروف، نباید همه را با یک چوب راند.
هشتم ثور 1371 خورشیدی به یقین یکی از روزهای تاریخی و ماندگار در کارنامه مبارزاتی مردم افغانستان، ثبت و ضبط شده است.
8 ثور، یکی از نادر واقعه های تاریخ بشریت است که به دست ملتی محروم و فقیر در عرصه جهانی و بین الملی رقم زده شد.
بر خلاف تصور معمول که معتقد است افغانستان پس از وقوع حادثه یازدهم سپتامبر در جهان مطرح شد، باید گفت که افغانستان و مردم آن در واقع خیلی پیش و زودتر از اینها و در مبارزات شان با اتحاد جماهیر شوروی سابق، قدرت و توانایی های خویش را بر رخ جهانیان کشیده بودند. جنگ مردم مجاهد افغانستان در بعد از سال 1357، جنگ با یک رژیم دست نشانده صرف نبود، بلکه جنگی بود تمام عیار با تمامی دولت های بلوک شرق و اعضای پیمان بزرگ "ورشو"! پیمانی که در رقابت برابر و شاید هم برتر، با بلوک غرب و پیمان اتلانتیک شمالی "ناتو" قرار داشت! بلی! ملت مجاهد افغان در طول چهارده سال تمام، تنها با احزاب سرسپرده خلق و پرچم و حتی تنها با اتحاد جماهیر شوروی سابق، در حال مبارزه و جهاد نبودند؛ بلکه علاوه بر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که خود متشکل از چندین دولت و کشور بود، سایر دولت های جزء پیمان "ورشو" نیز از رژیم دست نشانده کابل وقت، حمایت و پشتیبانی همه جانبه می کردند.

کودتای 7 ثور، با سیاست های اشتباه داود خان کلید خورد و با اشتباه بزرگتر سران کرملین، به فاجعه دامنه دار قرن تبدیل شد.

اشتباه عمده داود خان در بریدن از ابر قدرت شرق و خیال پیوستن به بلوک غرب و ایالات متحده امریکا بود. داود خان در دوسال پایانی حکومتش، تمایلاتی به بلوک غرب نشان می داد و این در حالی بود که سران کرملین، حرکات داود خان را به دقت و شدت زیر نظر داشتند.

داود خان با سفر دوره ای اش به ایران و برخی از کشورهای عربی همکار با بلوک غرب و به خصوص وعده کمک چند ملیون دالری دولت وقت ایران به افغانستان، خود و کشور خویش را در بد ترین وضعیت ممکن قرار داد و با این کار، سند نابودی خود و تباهی مردم و کشورش را با دستان خویش امضاء کرد. سران کرملین نیز در ارتکاب خبط و اشتباه، از دولت وقت کابل عقب نماندند و اشتباه داود خان را با اشتباه خطرناکتری پاسخ گفتند! و آن سرنگونی عجولانه داود خان و روی کار آوردن دست نشاندگان بی تجربه و تازه به دوران رسیده ی دو حزب خلق و پرچم بود.
دو حزب تُنُگ مایه و خامی که در کوتاهترین زمان ممکن، بی لیاقتی خویش را به جهانیان، اربابان روسی شان و ملت افغانستان ثابت کردند.

عمده اشتباه روسها برخورد شتاب زده، غیر مسئولانه و ضد دینی آنان با مردمی بود که ریشه های بسیار عمیق و دقیقی در آموزه های دین مبین اسلام داشتند. روسها با مشوره گیری از جوانان خام و بی تجربه دو حزب خلق و پرچم، به مغایرترین سیاست ها و برخوردهای افراطی و غیر متمدنانه علیه مردم افغانستان، روی آوردند. روحانیان و علمای مطرح دینی را به شهادت رساندند و یا زندانی کردند، افراد با نفوذ و سرشناس را از بین بردند، افراد متمول جامعه را زیر نام سرمایه دار و فئودال یا کشتند و یا به زندان بردند، فساد و فحشا به خصوص در میان طبقه اناث را تا توانستند بیشتر کردند، با جبری کردن نظام سربازی، آرامش و آسایش را از طبقه جوان گرفتند و مخلص سخن اینکه مردمی را که لااقل چندین قرن از اسلام و ایمان آنان می گذشت، یکشبه می خواستند سوسیالیست و کمونیست درست کنند!!!شاید روسها فکر نمی کردند که به این سرعت با نتایج اشتباهات زیانبار خویش روبرو شوند.

مردم به تنگ آمده از خفقان حاکم، با سلاحهای ابتدایی شان به کوهها برآمدند، جهاد شکل گرفت و مردم مجاهد افغانستان، چهارده سال تمام با رژیم دست نشانده و اربابان روسی آن جنگیدند، مقاومت کردند و سر آخر به پیروزی شیرین و قابل انتظاری دست پیدا کردند.اما سایه اشتباه سران کرملین، پس از گذشت سه دهه، هر روز بیشتر از روز پیش بر روی افغانستان، کشورهای منطقه و خود دولت و ملت روسیه، سنگین و سنگین تر می شود.

روسیه با اشتباهش در 32 سال پیش، شیرین و طلایی ترین فرصت را در اختیار ایالات متحده امریکا و اعضای پیمان ناتو قرار داد؛ فرصتی که همیشه ایالات متحده در کمینش بوده و در طول یکصد سال دوره جنگ سرد، نتوانسته بود به آن دست پیدا کند، شوروی سابق با یک اشتباه محاسباتی، مفت و رایگان در اختیار امریکا و همپیمانانش قرار داد.

به هر تقدیر، صرف نظر از پیشامدهای بعدی و متاثر کننده در جهاد مردم افغانستان، ارزش مبارزات و جهاد مقدس مردم ما همچنان پا بر جا و استوار خواهد بود؛ چرا که آنچه به مردم افغانستان مربوط می شد، نسبت به جهاد و دفاع از سرزمین اسلامی شان، ابداً کوتاهی و مضایقه نکردند. مردم ما در طول سه دهه تحولات گوناگون در کشور باید این خِرَد سیاسی را پیدا کرده باشند که بتوانند مسایل را از هم تفکیک کنند. مردم باید بدانند که گناه و تقصیر حوادث و پدیده ها را نباید به گردن یکدیگر آنان انداخت و بقول معروف، نباید همه را با یک چوب راند.

جهاد و پیروزی مردم افغانستان بر بزرگترین قدرت جهانی، یک واقعیت است و مسایل و ناهنجاری های بعدی که دامنگیر مجاهدین ما شد یک حرف دیگر، که در جای خودش باید مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. به همین دلیل است که از گزینه اول که جهاد و پیروزی مجاهدان است همواره باید با افتخار و سربلندی یاد کرد و نسبت به گزینه دوم با حوصله و دقت و در نظر گرفتن بسیاری از پیچیدگی ها از جمله دخالت بیگانگان مبنی بر بی اعتبار کردن مجاهدین و... اظهار رای و نظر کرد.

در پایان ضمن آرزوی موفقیت برای همه مسلمانان، پیروزی جهاد و مقاومت ملت آزاده افغانستان را بر همه آزادگان، تبریک و تهنیت عرض می کنیم.

نویسنده: سید فاضل محجوب
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
https://avapress.com/vdcgz39t.ak9zu4prra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

برادر عزیز بعد از ادا سلام
من هم مجاهد هستم باید خود را در کوچه حسن چپ نزنیم تا به روز 8 ثور یعنی روز کامیابی مجاهدین تمام مسولیت خونریزی قتل ووطن فروشی متوجه خلق و پرچم این غلامان وطن فروش هستند اما بعد از 8 ثور خرابی شهر کابل قتل مردم اطفال که سینهای مادر شهید شده خودرا می نوشید تنظیم جنگی و غیره فجایع که باعث پیدا شدن طالبا و به دنبال ان زمینه امدن خارجیها به وطن شد وتا وقت نا معلوم ادامه خواهند داشت مسولیت دنیا و اخرت بدو ش سران مجاهدین و بعضی قومندانان خنوخور شان است که خودشان اولاهای مردم را کشتند که در پوهنتون درس میخواند و لی فعلا اولاد های اناث اینها در خرج تحصیل میکند و مودل میشوند خداوند برای مجاهدین راه حق اجر عظیم بدهد واقعا 8 ثور روز سیاه از 7 ثور است چون بیرق 7 ثور از الحاد نمایندگی میگرد و هدف شان رایج نمودن بی دینی بود ولی 8 ثور روز کامیابی حق بر باطل بود حالا شما بگویید که تاوان کدام روز زیاد به مردم افغانستان زیاد رسیده