تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۹ میزان ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۰۱
کد مطلب : 50309
آنسوی پروژه کابوس سازی 2014
قرار است افغانستان بعد از سال 2014 شاهد روزهایی به مراتب بدتر از آنچه در 11 سال گذشته تجربه است باشد. روزهایی که انباشته از کابوس هایی خواهد بود که نمونه های آن را مردم افغانستان در طی 30 سال اخیر کم ندیده اند. جنگ داخلی، هرج و مرج، کشتارهای دسته جمعی، آوارگی، بی خانمانی، تروریزم و...
این چیزی است که اکنون و بعد از 11 سال از زبان آنهایی شنیده می شود که ظرف این سال ها، متعهد بودند افغانستان را نمونه ای از دموکراسی و پیشرفت و رفاه و توسعه و آزادی و عدالت در کل منطقه آسیا و خاورمیانه تبدیل کنند. این سخن را هم از زبان مدعیان غربی، کم نشنیده ایم. مخصوصا در سال های نخست حمله غربی ها بر افغانستان. 

پس در این میان، یک پرسش عجیب مطرح می شود و آن اینکه چه بلای زمینی یا آسمانی توانسته کشوری را که 11 سال پیش قرار بود به بهشت روی زمین و الگوی آسیا و خاورمیانه تبدیل شود شتاب زده و هراسان به سمت کابوسی به نام 2014 می راند که قرار است در آن جز جنگ و درگیری و خشونت و تروریزم و کشتار و ویرانی و دربدری و آوارگی چیزی نباشد؟ و مهمتر از این سوال این است که چه کسی باید به این سوال پاسخ بدهد؛ حکومتی که قرار است در 2014 سقوط کند، دوستان و متحدان استراتژیک بین المللی یا مردمی که قربانیان بی دفاع و بی گناه این سناریوهای عجیب و شگفت انگیز اند؟! 

کابوس سازی برای 2014 از نزدیک به یکسال اخیر، اوج و شدت روزافزونی یافته و هر روز نیز بر میزان شدت آن افزوده می شود و شگفت آنکه خود غربی ها به این کابوس سازی دامن می زنند؛ اما با رندی و زیرکی خاصی می خواهند همه آنچه قرار است روی دهد را بر دوش دولت، مردم و نیروهای امنیتی افغانستان می اندازند و به ضعف و ناکارآمدی و عدم اطمینان لازم به اهلیت و شایستگی آنها در حفظ آنچه به دروغ "دستاوردهای 11 سال گذشته" نامیده می شود نسبت می دهند. 

به نظر می رسد به چند دلیل غربی ها مایل اند دامنه و شدت کابوس 2014 را وسعت دهند و آن را تشدید و تعمیق بخشند. 

یکی اینکه وقتی چنین کابوسی در اذهان و باورهای مردم رسوخ کرد و به عنوان یک امر مفروض درآمد، معنای بسیط و بدیهی این امر، این است که افغانستان، مردم و دولت آن تنها در همین یک دهه و چند سال حضور غربی ها توانستند سال های آرام و سرشار از صلح و عزت و قدرت را تجربه کنند و این نعمت نایاب نیز به یمن حضور پربرکت غرب و در راس آن امریکا میسر شد و از آن پس، اگر افغان ها می خواهند به همان گذشته ای برگردند که پیش از این سال ها شاهد آن بودند پس باید با حضور غربی ها مبارزه کنند، سربازان آنها را بکشند، با پیمان های شان مخالفت کنند و اعمال و اقدامات منفی آنها را برجسته کرده و با آن برخورد کنند! 

دوم اینکه دامن زدن به این ذهنیت منفی و ناامید کننده، چنانچه در بالا تذکر رفت نه تنها سبب تغییر نوع نگاه افغان ها نسبت به حضور غربی ها در افغانستان می شود و ممکن است به آنها فرصت بیشتری برای جولان و ادامه حضور در این کشور بدهد؛ بلکه برای جهانیان و خود آنها نیز نوعی توجیه به ظاهر درست جلوه می کند مبنی بر اینکه حضور یک دهه و چند ساله غرب در افغانستان، نه تنها ناکام و محکوم به شکست نبوده؛ بلکه پر از دستاوردهای بزرگ و غیرقابل انکاری است که این مقطع از تاریخ افغانستان را به سال های طلایی صلح و آرامش و پیشرفت و رفاه تبدیل کرده است. 

و سوم اینکه اگر سوال شود که غربی ها اگر مدعی پیروزی و پیشرفت و توسعه و رفاه و امنیت در افغانستان طی بیش از یک دهه حضور خویش هستند؛ پس چرا نتوانستند آن را حفظ کنند، با استفاده از همین توجیهات و اهرم هایی که این روزها برای کابوس سازی از آن استفاده می کنند خواهند گفت که این دولت و نیروهای امنیتی و همچنین مردم افغانستان اند که اهلیت و شایستگی حفظ دستاوردها و پیروزی های ما را ندارند و حکومت خویش را به سراشیبی سقوط و زوال سیاسی مواجه می سازند! 

با توجه به این سه نکته، این حقیقت آن چیزی است که در پشت پروژه کابوس سازی 2014 در جریان است و گمان هم نمی رود به تعبیر رییس جمهور کرزی، این "جنگ روانی" به این زودی متوقف شود.
منبع : خبرگزاری آوا- کابل-سرویس تحلیل و پژوهش اخبار
https://avapress.com/vdcgyw9n.ak9zz4prra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما