تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۵ سنبله ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۳۶
کد مطلب : 74630
پاکستان، انکار در گفتار و اصرار در رفتار!
پاکستان کشوری است که دولتمردان آن لااقل در چهار دهه اخیر نشان داده اند که در مواجهه با دولت و ملت افغانستان، به دنبال صداقت و نشان دادن حسن انگیزه و نیت نیستند. دولت افغانستان با آنکه همیشه از همسایه جنوبی خویش خواسته تا دست از عدم صداقت برداشته و جهت برقراری ثبات و امنیت در افغانستان، از نفوذ خویش بر شبه نظامیان طالب استفاده کند؛ اما مقامات اسلام آباد، همواره با خواسته ها و مطالبات معقول و بر حق دولت و ملت افغانستان بازی کرده و در عرصه حرف و سخن چیزی گفته و در حیطه کنش و رفتار، به گونه متناقضی عمل کرده اند.
این تضاد در حرف و عمل به حدی است که مقامات افغانستان را نسبت به هر موضع و سخن دولتمردان پاکستانی، بی تفاوت و بی اعتماد کرده است؛ تا جاییکه رییس جمهور حامد کرزی، قبل از سفر اخیر شان در پاکستان، دچار تعلل شدید و بی میلی اکید بودند. چرا که در هر حال، سفر و دیدار با مقامات در اسلام آباد را بی نتیجه و بدون اثر مفید برای دولت و ملت افغان می دیدند.
چنانچه آگاهان پیش بینی می کردند و عملکرد غیرمسئولانه مقامات پاکستانی هم موید آن شد، دیدار رییس جمهور کشور ما با سران ارشد اسلام آباد هم دردی را دوا نکرد و دولت پاکستان اخیراً و در یک اقدام نمایشی، تعدادی از مهره های سوخته طالب را از زندانهای پاکستان آزاد کرد.
آگاهان در کشور به این باوراند که آزادی زندانیانی از طالبان که هیچگونه وجاهتی در نزد طالبان کنونی و دولت پاکستان و افغانستان ندارند، هیچ سود و فایده ای هم در برنامه گفت و گو و مصالحه دولت افغانستان با طالبانِ فعال و برحال ندارد.
علاوه بر آنکه این تعداد از رها شدگان سوخته و بی کیفیت نیز پس از آزادی از زندان، پیش از آنکه سری به زن و فرزند خویش در خانه های شان بزنند، راهی کوه و کمر شده و به صف مبارزانِ علیه دولت و ملت افغانستان می پیوندند و دلیل بر این ادعا نیز، رشد سرسام آور حمله های انتحاری و تخریبی، پس از آزاد شدن زندانیان طالب از زندانهای پاکستان و افغانستان است!.
به باور تحلیل گران مسایل کشور، دولت وملت افغانستان، هیچگاهی نباید به گفتار و سخن مقامات پاکستانی، توجه و اعتماد کنند؛ بلکه باید دانست که رفتار و عملکرد سران اسلام آباد است که سیاست و پالیسی اصلی آنان در برابر دولت و ملت افغان را تبیین و مشخص می کند.
از دید این دسته از آگاهان، انکار در گفتار و اصرار در عمل، خمیرمایه و ستون فقرات سیاستِ سران اسلام آباد در قبال دولت و ملت افغانستان را تشکیل می دهد. به کارگیری این اصل اهریمنی علیه افغانها توسط پاکستانی ها را در بسیاری از موارد می توان به وضوح مشاهده کرد که نمونه بارز آن را در حمایت همه جانبه دولت پاکستان از شبه نظامیان طالبان و انکار آنان از این حمایت و نیز راکت باران هرازگاه ولایات جنوبی کشور به وسیله اردوی پاکستان و باز انکار و اعلام بی خبری آنان، جست و جو کرد.
چنانچه بسیاری از آگاهان نیز معتقدند تا زمانی که پاکستانی ها طرز نگرش خویش را به افغانستان و مسایل آن، تغییر ندهند و تا وقتی که سران اسلام آباد و استخبارات غیر مسئول این کشور، از نوع نگرش استعماری خویش نسبت به همسایه افغان خویش نکاهد و به تبعه آن تا هنگامیکه ارتش و استخبارات این کشور، دستِ حمایت از سر شورشیان طالب و غیر آن برندارد، حتی شبحی کمرنگی از صلح و آرامش در افغانستان رویت نخواهد شد.
به هر تقدیر، این مرام و روش سران اسلام آباد است که در هر حال انتخاب کرده اند و اما اینکه روش مقابله با این شگرد اهریمنی و خصمانه چیست و دولتمردان ما می بایستی چه روش و مسیری را بر گزینند تا هم به منافع دولت وملت و کشور خویش دست یازند و هم بتوانند از کمند مخوف و پر از مخاطره سران اسلام آباد، به عافیت و سلامت عبور کنند؟!
به نظر می رسد عمل به دو راهکار حیاتی و مفید می تواند دولتمردان و ملت ما را در این مرحله از اوضاع و احوال کشور، از بن بست و دامی که بر سر راه آنان تنیده شده، نجات بخشد. اصل اول آنست که دولتمردان ما به جای تکیه به این و آن دولت و کشور، به قدرت و نیروی آفریدگار خویش اعتماد و اتکال داشته و پشت خویش را به مردمی گرم نگهدارند که در کار و سخت کوشی و صبوری، بدیل و مانند ندارند.
اصل دوم نیز آنست که ملت در هر تصمیم و فیصله ای که طبق موازین شرع و منافع ملی بوده، از دولتمردان خویش، اطاعت و تبعیت کند که صد البته این گزینه نیاز به اعتماد سازی ای دارد که دولتمردان با رفتار و عمل مسئول و دلسوزانه، آن اعتماد لازم را به ملت هدیه کنند.
موهبتی که با تاسف تا کنون از سوی دولتمردان ما به ملت داده نشده است و با وجود این اوضاع آشفته و ناهنجار، معلوم هم نیست که دولتمردان کنونی ما لااقل در دراز مدتی که آنهم معلوم نیست، بدین مهم توجه جدی خواهند کرد و یا خیر؟!
به نظر می رسد توجه و به دنبال آن، اهتمام بدین مهم، یگانه راه منحصر به حصر عقلی و عرفی است که در برابر دولتمردان ما قرار دارد که اگر بدان اهمیت داده و توجه عملی کنند که هوالمراد؛ و گر نه که باز دولت و ملت افغانستان خواهد بود و شرارتهای استخوان سوز و ویرانگر همسایه بدی که پایانی ندارد.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.com/vdcjymea.uqextzsffu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما