تاریخ انتشار :دوشنبه ۳۰ سرطان ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۳۷
کد مطلب : 215043
ما خود برای مداخله پاکستان زمینه‌سازی می‌کنیم/ در حادثه کنر ابتدا افغان‌ها مانع نشست چرخبال پاکستانی شده و آتش گشودند
خبرگزاری صدای افغان(آوا) ـ کابل: جاوید کوهستانی، کارشناس امور نظامی و سیاسی در گفت‌وگویی با خبرنگار آوا، در مورد حملات راکتی پاکستان بر بخش‌هایی از ولایت کنر، با بیان این‌که «در حقیقت این ما هستیم که برای مداخله پاکستان زمینه‌سازی می‌کنیم»، تصریح کرد: در حادثه اخیر کنر ابتدا افغان‌ها مانع نشست چرخبال پاکستانی شده و آتش گشودند، بعد پاکستانی‌ها راکت‌پراکنی کردند؛ که در حقیقت یک حمله متقابل از طرف پاکستان است، این بدان معنی است که ما در بسیاری از اوقات شکست‌ها و ناتوانی‌های خود را به گردن دیگران می‌اندازیم".
مداخله در پاکستان؛ افغانستان تاوان پس میدهد!
این آگاه مسائل سیاسی ـ نظامی در پاسخ به این‌که دلیل حملات و انداخت‌های مستمر پاکستان بر خاک افغانستان به ویژه در ولایت کنر چیست؟ به نقل از یک نویسنده پاکستانی گفت که این موضوع تا حدی زیادی جنبه تاریخی دارد.
 
به گفته او، مداخلات امروز پاکستان نتیجه مداخلات افغانستان در پاکستان از زمان آغاز جمهوریت داودخان و آوردن پشتون‌های پاکستان به چهارآسیاب کابل و دیدن آموزش‌های نظامی و سپس به پا کردن آشوب در داخل پاکستان است؛ از این منظر می‌توان گفت که نخستین زمینه‌های تروریستی در افغانستان فراهم شده است.
 
کوهستانی ادامه داد، مداخلات افغانستان در پاکستان در گذشته، در حقیقت زمینه‌ای را فراهم کرده که اگر زمانی پاکستان قدرت پیدا کرد، این ابزارها را در دست بگیرد که امروز عملا شاهد این حقیقت تلخ هستیم.
 
وی می‌افزاید: "واقعیت‌های تاریخی را نمی‌توان انکار کرد و آن، این‌که در زمان‌های گذشته وقتی حکومت‌های افغانستان قدرت داشتند، در پاکستان مداخله کرده و امروز باید تاوان پس بدهند.
 
این آگاه مسائل سیاسی ـ نظامی تصریح کرد که حاکمان افغانستان همیشه آغازگر آشوب بوده، اما بعدا مظلوم‌نمایی کرده‌اند. در حادثه اخیر کنر هم ابتدا افغان‌ها مانع نشست چرخبال پاکستانی شده و آتش گشودند، بعد پاکستانی‌ها راکت‌پراکنی کردند؛ که در حقیقت یک حمله متقابل از طرف پاکستان است، این بدان معنی است که ما در بسیاری از اوقات شکست‌ها و ناتوانی‌های خود را به گردن دیگران می‌اندازیم.
 
وی خاطرنشان کرد: "در منطقه‌ای که پاکستانی‌ها پاسگاه‌های خود را تحکیم می‌کند، همیشه افراد خشونت‌گرا از قبیل قاچاقبران، جنگجویان طالبان و حتی افرادی که با هند همسو هستند، وجود داشته است. پاکستان می‌خواهد مرزهای خود را محکم کند تا از خطرات احتمالی جلوگیری شود، با این وصف، چرا افغان‌ها پایگاه آنان را مورد حمله قرار می‌دهند؟ پس باید گفت که در حقیقت این ما هستیم که برای مداخله پاکستان زمینه‌سازی می‌کنیم".
 
جنگ تمامعیار میان پاکستان و افغانستان منتفی است
با این وجود، کوهستانی می‌گوید ممکن است مداخلات و جنگ و گریز در مرزها ادامه پیدا کند، اما هیچ‌گاه جنگ تمام عیار میان پاکستان و افغانستان اتفاق نمی‌افتد، زیرا پاکستان کشور 200 میلیونی و اتمی است و نیاز به چنین کاری ندارد، این کشور با همین جنگ‌های نیابتی می‌تواند افغانستان را کنترل کند.
 
او در پاسخ به این‌که امریکا با افغانستان موافقت‌نامه امنیتی امضا کرد، پس چرا همواره تجاوز نظامی پاکستان به افغانستان را نادیده می‌گیرد؟ گفت: "امریکا در توافق‌نامه‌ای که امضا کرده، تاهنوز به جز همکاری‌های تخنیکی، در هیچ مواردی به تعهدات خود پایبند نبوده است؛ افزون بر این‌که امروز با توافق خروج، ماهیت این پیمان از بین رفته است".
 
امریکا صد افغانستان را با یک رابطه کوچک با پا کستان تبدیل نمیکند
این آگاه مسائل سیاسی ـ نظامی می‌افزاید که پیش از توافق امریکا با طالبان، دلیل سکوت امریکا در برابر تجاوز پاکستان به افغانستان برمی‌گردد به این‌که پاکستان از گذشته‌های دور متحد ایالات متحده بوده و امریکا صد افغانستان را با یک رابطه کوچک با پا کستان تبدیل نمی‌کند.
 
 بر اساس اظهارات وی، ایالات متحده از دوران جنگ سرد عضو پیمان قبلی بغداد بوده و از همان زمان حاکمیت پاکستان را به رسمیت شناخته؛ اکثر ساختارهای امنیتی پاکستان از همکاری‌های استخباراتی، تحصیلی و تجهیزاتی امریکا اشباع شده و نیز اغلب جنرالان این کشور تحصیل یافته انگلیس و امریکا هستند؛ پس نباید هیچ وقت این تصور را داشته باشیم که پاکستان دشمن امریکا می‌شود.
 
کوهستانی تأکید کرد، امریکا هیچ‌گاه یک قدرت اتمی را که بیش از یک و نیم میلیون ارتش دارد، به خاطر افغانستان از دست نمی‌دهد و این درحقیقت ما هستیم که با حاکامان نامشروع، همیشه به دور خود می‌چرخیم؛ هیچ طرف را نمی‌توانیم در اختیار بگیریم، رضایت هیچ یک از کشورهای منطقه و جهان را نمی‌توانیم جلب کنیم و جنگ نیابتی همچنان علیه ما جریان دارد.
 
رسیدن طالبان به قدرت؛ رسیدن پاکستان به قدرت
وی در پاسخ به این سوال که ادغام گروه طالبان در ساختار نظام آینده افغانستان چقدر می تواند از مداخلات پاکستان بکاهد؟ گفت که این گروه بخشی از استراتژی امنیتی پاکستان و مواد مصرفی جنگ نیابتی این کشور است، از این جهت معلوم است که رسیدن طالبان به قدرت در حقیقت رسیدن پاکستان به قدرت است.
 
کوهستانی به این باور است که اگر طالبان به قدرت برسد، احتمال زیادی وجود دارد که رابطه افغانستان با پاکستان از نظر کلی حسنه شود؛ همان‌گونه که در دوران امارت اسلامی نیز رابطه خوب بود و حتی خط تلفن پاکستان تا افغانستان ادامه داشت و مشکلی در مرزها نیز وجود نداشت.
 
اما وی می‌گوید که مداخلات پاکستان کاملا از بین نمی‌رود، به دلیل این‌که پاکستان برای تامین منافع درازمدت خود به گونه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی و استخباراتی در جغرافیای افغانستان حضور خواهد داشت؛ پس توقع نداشته باشیم که کشورهای همسایه به خصوص پاکستان مداخله نمی‌کنند، بلکه این روند به صورت آشکار یا غیرآشکار ادامه خواهد یافت.
 
این آگاه مسائل سیاسی و نظامی به این عقیده است که افغانستان قدرت‌مند نه تنها برای پاکستان، که برای بسیاری از کشورهای همسایه یک تهدید است؛ به این لحاظ ابزارهای مداخله را به طور دوام‌دار به کار می‌بندند و هر رژیمی هم که در افغانستان حاکم شود، مداخلات تنها رنگ عوض خواهد کرد. به طور مثال اگر گروه طالبان در قدرت باشد، به این معنی است که جنرالان پاکستانی در قدرت هستند و عملا حضور دارند؛ یا امروز که امریکا در افغانستان در قدرت است. همین روندها در طول تاریخ وجود داشته و اندک اندک به سوی اشغال و کنترل کامل یک کشور و عدم استقلال آن منجر می‌شود.
 
خط دیورند دلیل عمده مداخله پاکستان در افغانستان
وی می‌گوید که عمده‌ترین دلیل دشمنی پاکستان با افغانستان خط مرزی دیورند است که از جانب حکام افغانستان نه به صورت اساسی، بلکه به صورت ابزاری برای راضی نگاه داشتن پشتون‌های آن‌طرف خط لفظا پذیرفته نشده، در حالی که درعمل به عنوان مرز رسمی قبول شده است.
 
به گفته کوهستانی همواره از تورخم تا چمن خط عبوری وجود داشته و از نگاه قانونی پاسپورت‌ها دخولی و خروجی می‌خورند، افزون بر آن کنسولگری‌های افغانستان در کویته و پیشاور به عنوان خاک بیگانه همیشه فعال بوده؛ پس این خط عملا به حیث مرز رسمی پذیرفته شده است، اما چون زخم ناسور برای مداخله پاکستان باقی نگاه داشته شده است.
 
وی مسئله خط دیورند را فیصله شده دانسته و تاکید می‌کند که عبدالرحمان خان به عنوان حاکم آن زمان، این خط را با اختیار کامل امضا کرده، اما حاکمان پس از او به یک نحوی از این مسئله استفاده ابزاری کردند، ولی فراموش نکنیم شعور سیاسی مردم امروز بالا رفته و دیگر حافظ منافع چنین مسایلی نیستند؛ به خصوص اقوام غیرپشتون دیگر نمی‌خواهند به خاطر خط دیورند با کسی درگیر باشند و دشمنی با یک کشور قدرت‌مند در این زمینه را به زیان خود می‌دانند.
 
نقش آبها در روابط افغانستان و پاکستان
به گفته کوهستانی، بحث آب‌های افغانستان مهم است و اصل رقابت‌های بعدی را در سیاست‌های منطقه‌ای، انرژی تشکیل می‌دهد. انرژی آبی می‌تواند یک منبع سرشار، هم برای محیط زیست و زراعت باشد و هم تولید انرژی؛ از این جهت همیشه مورد منازعه خواهد بود.
 
به زعم وی، بزرگترین اختلاف میان افغانستان، پاکستان، هند و ایران بحث کنترل منابع آبی است و کلان‌ترین دغدغه‌ای که امروز بحث کشمیر را به وجود آورده نیز ارتفاعات چترال است؛ چون این منطقه سرچشمه آب‌های هند و پاکستان است و این‌ها امروز نه به خاطر مردم مظلوم کشمیر و یا آوردن اصلاحات، بلکه برای کنترل این منابع و ذخایر آبی با هم می‌جنگند.
 
همچنین به گفته این آگاه مسائل سیاسی ـ امنیتی، در افغانستان بر روی آب‌های کنر و پنجشیر که بیشترین آب را دارد و تا هنوز کنترل نشده است، بندهای آب گردان و برق ساخته نشده است و سالانه میلیون‌ها متر مکعب آب به خاک پاکستان می‌رود، بدون این‌که از آن استفاده شود. بر این اساس، آب دلیل نزاع‌های بعدی بین دو کشور خواهد بود.
 
به باور وی، طی هجده سال گذشته که بحث ایجاد بند برق پنجشیر، باغ دره، بند دوم سروبی و کنرها مطرح بود تا ساخته شود، اما بنا به نفوذی که پاکستان داشته، هیچ زمانی این پلان‌ها عملی نشد، بنابراین رقابت‌های اقتصادی و زیربنایی کشورهای منطقه با افغانستان ادامه دارد.
 
کوهستانی اظهار می‌دارد که بدون توامند‌شدن افغانستان و تفاهم در کلیات با کشورهای ذی‌نفع، نمی‌توانیم که در مورد منابع آبی به یک نتیجه مطلوب برسیم.
 
https://avapress.com/vdcc0pqi12bqsx8.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما