تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۳ جدی ۱۳۹۴ ساعت ۱۸:۲۸
کد مطلب : 120964
آل سعود، جنازه ای که نماز ندارد!
"بر اساس تازه ترین خبر، عربستان شیخ نمر باقر النمر روحانی برجسته شیعه را که از مدت ها پیش در بازداشت بسر می برد، اعدام کرده است.

به گزارش رسانه ها، وزارت داخله عربستان سعودی با انتشار بیانیه ای اعلام کرد: ریاض ۴۷ نفر از جمله شیخ نمر النمر روحانی بلند پایه مسلمان شیعه را به اتهام فعالیت های تروریستی اعدام کرد.

در این بیانیه آمده است، بیشتر این افراد در مجموعه ای از حملات تروریستی القاعده بین سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ شرکت داشتند."

طبق نظر بی شماری از آگاهان، دولت کنونی عربستان با رهبری ضعیف و به دور از منطق و خرد سیاسی، چندین اشتباه را پی در پی مرتکب شده است که عمده و بزرگترین آنها، اعدام روحانی برجسته و مبارز شیعی؛ آیت الله شیخ باقرالنمر است.

اگر بخواهیم خبطها و خطاهای آل سعود در طول تاریخ حیات این قبیله بدوی و به دور از هر گونه تمدن و اخلاق را بررسی و ریشه یابی کنیم باید بر گردیم به قبل از اسلام و تمرکز فکر و تتبع را بر روی اَعلام و اسلاف این تیره و تبار جهل و تاریکی، استوار سازیم.

ناصر السعید؛ نویسنده قهار و شجاعی که تاریخ واقعی آل سعود را نوشت و چهره اصلی این خاندان را بر ملا ساخت. در معرفی این غده سرطانی که چنبره زده بر مرکزی ترین مکان و محل؛ یعنی قبله مسلمانان؛ شاید هیچ کتابی به اندازه رساله قطور این نویسنده شهیر و شهید، بازگو کننده واقعیات در باره این آل ننگ و نفرین نباشد.

"بررسی تاریخ آل سعود از برخی ارتباطات پنهانی سران این خاندان قدرتمند با یهودیان حکایت دارد.کتابِ "تاریخ آل سعود" در دهه های هفتاد میلادی قرن گذشته توسط "ناصرالسعید"،نویسنده سرشناس عربستانی به رشته تحریر درآمد. وی به رغم اقامت خارج از عربستان سعودی، اما پس از چاپ و منتشر کردن این کتاب، با حمایت مالی مستقیم خاندان سلطنتی آل سعود، به دست مزدوران آل سعود ترور شد و جان باخت.

ناصرالسعید در کتاب هزارو چهل صفحه ای خود، به بررسی جوانب گوناگون تک تک اعضای خاندان آل سعود از نظر فساد و انحرافات اخلاقی پرداخته و در کنار آن نیز با تحقیق و پژوهش کامل، تلاش کرده یهودی بودن این خاندان را اثبات کند. ناگفته نماند زمان تألیف این کتاب به دلیل هم عصر بودن با دوران پادشاهی"ملک فهد بن عبدالعزیز"، نویسنده تلاش کرده بیشتر به آشکار کردن رسوایی های اخلاقی این پادشاه عربستانی بپردازد.

ناصرالسعید، سی صفحه نخست کتاب خود را به بررسی شجره نامه خاندان "آل سعود" اختصاص داده و در پایان اثبات می کند که اصل این خاندان به یهودیان سرزمین حجاز و مدینه باز می گردد. السعید در ادامه کتاب خود چگونگی حمایت یهودیان از جنبش "محمد بن عبدالوهاب" را که به تأسیس "اندیشه وهابیت" منجرشد، شرح می دهد.

وی سپس مراحل قرار گرفتن رهبری دینی در دست محمد بن عبدالوهاب و در کنار آن واگذاری رهبری سیاسی عربستان سعودی به خاندان "آل سعود" که توسط یهودیان طراحی و به اجرا درآمد را توضیح می دهد. نویسنده این کتاب که تلاش داشته هیچ بخشی ازجوانب و اقدامات "آل سعود" را از قلم نیندازد، در ادامه به جنایت و قتل عام های این خاندان علیه قبایل عربستانی می پردازد و برای اثبات گفته خود از برخی تصاویر و عکس های تاریخی که گویای واقعیت امربوده، استفاده می کند.

در ادامه این کتاب کمی نیز به ارتباط تنگاتنگ و عمیق خاندان سلطنتی عربستان سعودی با انگلیس ها درقرن گذشته میلادی پرداخته شده است. ناصرالسعید در کتاب خود هم چنین به ارتباط نزدیک، اما محرمانه میان خاندان "آل سعود" با "بن گوریون" بنیانگذار رژیم اسرائیل پیش و پس از راه اندازی این رژیم اشاره کرده و بیان می کند: بن گوریون برای تأسیس رژیم مورد نظر خود، مورد حمایت مستقیم "آل سعود" قرار گرفت."

و حقایق بی شمار دیگری در باره ماهیت آل سعود که در این کتاب ارزشمند وجود دارد و به دلیل رعایت اختصار، به همین مقدار بسنده می شود.

بنابر ادعای تحقیقی نویسنده و نیز برخی از منابع تدقیقی و معتبر دیگر، تردیدی باقی نمی ماند که ریشه پوسیده آل سعود، بازگشت یقینی و ثابت دارد به قومی که از صدر اسلام تا کنون، عناد و دشمنی عمیق و آشکاری دارد با آئین پویا و انسان ساز اسلام که به تعبیر ساده و گویاتر، همان قوم لجوج و ناسپاس یهود است.

بواقع هم که با همین رویکرد یعنی یهودی دانستن آل سعود است که می توان عملکرد سران ریاض را نسبت به اسلام و امت اسلامی، تجزیه و تحلیل کرد؛ و گر نه رفتار و اعمالی چون حمله به مسلمانان یمن و قتل عام آنان و تخریب گنبد و بارگاه اولیای الهی و تکفیر و مشرک دانستن مسلمانان غیر وهابی و کشتن صدها تن از حجاج مظلوم در حرم امن الهی و ایجاد و تجهیز و تقویت تروریزم به خصوص داعش و القاعده و النصره و ...، در کشورهای اسلامی و علیه اسلام و امت اسلامی را چگونه می توان توجیه کرد و عاملان این فجایع انسانی و علیه اسلام و مسلمانان بی گناه را به عنوان خادمان جهان اسلام به رسمیت شناخت؟!

واقعیت این است که کارکردهای آل سعود در طول عمر نکبت بار آن، از سازش و خیانت بر سر موضوع قدس و فلسطین و مردم آن گرفته تا پرورش القاعده و داعش و امقال آنها از بهائم ترور و دهشت و جنایت تازه آنها یعنی اعدام یکی از برجسته ترین چهره ضد استعمار در قرن حاضر؛ شهید آیت الله شیخ باقرالنمر حجازی-ره-، همه و همه در راستای تامین اهداف استعمار غرب و نیز در هماهنگی و همفکری با رژیم منفور یهودی صهیونیستی بوده است.

دلیل بر این ادعا نیز خوشحالی و رضایتمندی سران استعمار به خصوص امریکا و متحدان منطقه ای آنها رژیم غاصب و نامشروع اسرائیل است که از همین حالا و پس از اعدام شیخ نمر، حمایت شان را از این اقدام بی شرمانه سران ریاض اعلام کرده اند.

خوشبختانه باید گفت که حتی آن دسته از مسلمانان که ماهیت یهودی الااصل آل سعود برای شان معلوم هم نیست؛ اما عملکرد آل سعود را در قبال امت اسلامی مشاهده کرده و می کنند، دیگر اعتماد و اعتنائی به آنها ندارند و آل سعود را کسانی می دانند که با زر و زور و تهدید و تطمیع و تزویر، بر سرنوشت جهان اسلام تحمیل شده اند.

حکومت ظالمانه آل سعود را می توان تکرار حکومت نامشروع یزید دانست که در جهان اسلام خریدار و طرفداری ندارد و کسانی هم که این آل ستم و فسق را قبول دارند، یا جیره خوار آنهایند و یا از سر ترس که آنهم از بی ایمانی است، در برابر آنها ساکت اند. 







https://avapress.com/vdcjmyevxuqe8hz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما