تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۹ میزان ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۳۱
کد مطلب : 131859
تجلیل از عاشورا؛ همنشینی با اولیای خداوند

در ایام سوگواری حضرت امام حسین (ع)، مرسوم است که مبلغان دینی به اهداف امام حسین(ع) می پردازند و نکات گفته نشده و یا فراموش شده را بار دیگر باز گو می نمایند. از ایام عاشورای حسینی به قیام و انقلاب نیز یاد می شود، واعظان این روز را انقلاب امام حسین یاد می کنند. آنچه از اهمیت وِیژه برخوردار است این که تجلیل و تکریم ازاین روز چه تاثیری در جامعه و مردم عصر ما بر جای می گذارد؛ یا به سخن دیگر این ایام چگونه تجلیل شود که بتواند بر ما تاثیر بگذارد و این ایام در احوال ما تغیر و دگرگونی هایی حادث گردد؟
اگر ما امام حسین(ع) را یک انقلابی بدانیم، طبیعی است که از مرم نیز می خواهیم که همانند امام حسین(ع) انقلابی زیست کنند و چون او قیام کنند، ظالمان وستم گران را به زانو درآورند. اما از آن جایی که زمان ما با زمان امام حسین(ع) تفاوت بسیار دارد وهیچ انقلاب خارج ازجغرافیای زمان، مکان و شرایط اجتماعی و سیاسی ویژه خود نمی تواند تعریف شود و تحقق پیدا کند در این صورت چگونه می توان از راه و روش امام حسین (ع)، سود برد و این شیوه را در زندگی خود عملی کرد؟
یک پیشنهاد آنست که باید شرایط را به گونه ای تغیر داد که شرایط زمانی - مکانی امام حسین(ع) به وجود آید، آنگاه دست به قیام حسینی زد. اما این شیوه ای است که نه در خور عقلانیت عاشورا است و نه هم امکان تحقق چنین امری ممکن است. آنچه امام حسین به ما آموخته است درس آزادگی است، اما این که آزادگی را چگونه می توان به دست آورد، مربوط به هرعصر و همان نسل می شود.
افزون برآن، در حرکت امام حسین عنصر اختیار از ارزش و اهیمت فوق العاده برخوردار است، یعنی امام بر مردم کوفه فشار وارد نیاورد، به گواهی تاریخ، امام سفیران و نامه رسانان خویش را فرستاد تا از وضعیت حاکم در کوفه آن زمان مطلع شوند، نه این که مردم کوفه را تحت فشار قرار دهد که امر و نهی های او را بپذیرند و اطاعت کنند. بنابراین با منش و شخصیتی که امام حسین(ع) داشت، نمی توان به تاسی از او چنان مردم را در تنگنا قرار داد که شرایط ظهور قیام امام حسین(ع) فراهم گردد.
به رغم بسته بودن وغیر منطقی بودن این گونه راه های سلفی گرایانه، راه های فراوانی دیگری گشوده است که باید سود برد و از رخداد عاشورا درس رهایی و آزادگی گرفت، راهی که در سیره و سنت آن بزرگ نیز به صراحت و وضاحت دید و مشاهده کرد. آن راه اینست که امام حسین(ع) بی تردید و گمان یکی ازاولیای خداوند است. از ویژگی های اولیای الهی آنست که مرده و زنده ندارند، وابسته به مکان و زمان نیستند. روح بزرگ اولیای خداوند در همه مکان ها و زمان ها حاضراند، فقط کافی است که آدمیان خود را آماده سازند تا در زلال جوی بار روح آسمانی آنها خود را شستشو دهند.
روحی بزرگی که قرین رحمت واسعه الهی قرار گرفته است وهر که از او کسب فیض کند، بی گمان دگرگونی های مثبتی به سوی او روی خواهد آورد و حالت او را دگرگون خواهد کرد.
حال پرسشی که به وجود می آید، آنست که چگونه می توان در کنار اولیای الهی نشست و ازهمسایگی و هم نشینی با آنها بهره گرفت؟ اندیشمندان مسلمان گفته اند که هم نشینی با اولیای خداوند چون همنشینی با نور است که هم به انسان روشنایی می بخشد و هم گرما. حضرت مولانامی گوید:
کارمردان روشنی و گرمی است ؛ کار دونان حیله و بی شرمی است
ما هم می توانیم با نشستن در کنار امام حسین (ع) از او نور و گرما بگیریم، پلشتی ها را از خود بزدائیم، اخلاق زشت و برخورد های نا به هنجار دینی و اجتماعی را به یک سو نهیم. مولانا جلال الدین بلخی - رومی در باره ویژگی های اولیای خداوند سخن ژرف و نیکویی دیگری هم دارد مه می گوید:
در درون شان صد قیامت نقد هست، کمترین آن که شود همسایه مست
این مستی آفرینی و نشاط بخشی در هم نشینی با حضرت امام حسین (ع) وهم چنین ایامی که به نام نامی آن بزرگوار برگزار می شود، وجود دارد.
بنابراین باید صبغه اولیاء الهی، امام حسین(ع) را در تغیر و تحول درونی آدمیان برجسته ساخت.
واعظان محترم باید بر این نکته تاکید ورزند که یکی از بزرگترین ثمرات تجلیل از عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، آنست که هر ساله در سوگ او نشینیم، از این منبع نور و روشنایی الهام گیریم و خود را متحول سازیم. تحول در آدمیان همان تحول درونی واخلاقی است. به کردار و رفتاری که قبل از محرم قرار داشتیم، تجدید نظر کنیم و به عاشورا همانند زلال جویباری بنگریم که روح های آلوده به انواع رذیلت های اخلاقی را شستشو دهیم و خود را پاک، مطهر و مطرا گردانیم.
این کار دشواری نیست به شرط آن که اهتمامی صورت گیرد، قصد و نیتی در کار باشد. اگر در جامعه کنونی ما فساد حاکم است، اگر رشوه ستانی، دروغ، ریاکاری، تملق ورزی، تهمت و افترا و دهها صفت و رذیلت اخلاقی جریان دارد و یا اگر انواع پلیدی های اخلاقی در جامعه پدید آمده است، همه زدوده می شوند، زمانی که عزم جدی به کار بسته شود که در کنار ولی خدا قرار گیریم. تعبیر گویا تر آنست که زمینه هم نشینی را واعظان و روحانیان محترمی فراهم می کنند که نخست به تربیت نفس خود همت گمارند و زنگ و زنگار وجود خود را با زلال جویبار عاشورا شستشو دهند، مس وجود را با کیمیای عاشورا به زر تبدیل کرده باشند، آنگاه این زمینه را فراهم کنند که مردم به ویژه سوگواران امام حسین(ع)، در کنار این چشمه کرامت، حریت و انسانیت بنشینند و روح و روان خود را صفا و صیقل دهند.
محک و معیار همنشینی هم آنست که بعد از سپری شدن ایام عاشورا تغیراتی در وجود ما حادث شده باشد.
بسیاری از گرفتاری های جامعه ما افول اخلاق است، بازار دروغ گویی، تهمت زنی، ریا کاری و تملق گویی سخت پر رنگ و رونق است. هریک ازاین رذیلت ها خود یک آفت اجتماعی تلقی می گردد. پیروان امام کسانی هستند که خود را ازاین رذیلت ها حتی المقدور پاک سازند. آبی که این پلیدی ها را می زداید و زایل می سازد هم نشین شدن با ارواح های ملکوتی اولیای خداوند است.
ما در تاریخ تفکراسلامی خوانده ایم و می خوانیم آنان که هم نشین اولیای خداوند شدند از روح آسمانی این بزرگان سود بردند، تغیراتی بزرگی در روح و روان خود به وجود آوردند و آدم دگر شدند، راه و مسیر دیگر را پیمودند به تعبیر علامه اقبال لاهوری:
چونکه در جان رفت جان دیگر شود؛ جان چو دیگر شد جهان دیگر شود
مثل حق پنهان وهم پیداست این؛ زنده وپاینده وگویا است این
به عنوان پیروان امام حسین (ع) می توانیم در همنشینی با ایام عزاداری این ولی خداوند، روح خود را صفا وصیقل دهیم و آدمی کاملا دگر شویم.

https://avapress.com/vdcenz8zojh8xvi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما