مقام‌های محلی در ولایت پکتیا می‌گویند آمار قربانیان حمله انتحاری روز جمعه به یک مسجد شیعیان در شهر گردیز افزایش یافته است.
سخنگوی والی پکتیا گفت در این حمله ۲۹ نفر شهید شده و ۸۱ نفر دیگر مجروح شده اند .
سردار ولی تبسم؛ سخنگوی پولیس ولایت پکتیا گفت مهاجمان انتحاری مسجد امام زمان (عج) را در محله موسوم به بلندمنزل هدف قرار دادند.
این حمله در گردیز؛ مرکز ولایت پکتیا در زمانی صورت گرفته که نمازگزاران شیعه در حال ترک مسجد پس از ادای نماز جمعه بودند. گفته شده در لحظه وقوع حمله ۵۰۰ نفر در درون مسجد بودند.
کودکان نیز در میان شهدای این حمله هستند.
شاهدان عینی می‌گویند مهاجمان لباس زنانه بر تن کرده بودند.
هنوز عامل این حمله معلوم نیست؛ اما گروه تکفیری و تروریستی داعش در گذشته حمله های مشابهی را علیه شیعیان در افغانستان انجام داده است.
آبشخور و انگیزه ایدئولوژيک این اقدامات جنایتکارانه را مکتب منحط وهابیت تکفیری فراهم می کند؛ مکتبی که شیعه را «کافر» و مهدورالدم می داند؛ اما در عین حال، اهل سنت را نیز قبول ندارد.
ایدئولوژي وهابیت بر پایه تفسیری تصلبی و تحکم آمیز از اسلام بنا شده که بیشتر به رویکرد بنیادگرایانه خوارج در صدر اسلام، شباهت دارد و در واقعیت امر، نوعی اسلام اسراییلی و امریکایی است.
وهابی ها حتی امام ابوحنیفه نیز قبول ندارند.
در افغانستان، تهدید داعش که نماینده واقعی تروریزم تکفیری مبتنی بر خوانش سلفی از اسلام گرایی سنی محسوب می شود، روز به روز دامنگیرتر می شود.
در جوزجان وقتی طالبان، تروریست های داعش را در معرض نابودی قرار دادند، هلیکوپترهای دولتی و خارجی آنها را از مهلکه بیرون بردند.
در این میان، سکوت جامعه بزرگ اهل سنت افغانستان در برابر خطر مهیبی که وهابیت تکفیری و تحمیلی از خارج برای اسلام و مسلمانان در کشور به وجود آورده، هرگز قابل هضم و درک و توجیه نیست.
شاید اینکه تروریست های داعش، مساجد شیعیان را منفجر می کنند، نمازگزاران شیعه به رگبار می بندند، زنان و کودکان شیعه را شهید می کنند و... برای بسیاری از اهل سنت، این احساس کاذب را به وجود آورده باشد که تکفیری گری وهابی، خطری را متوجه آنان نمی کند.
این برداشت با توجه به وضعیت کنونی، قابل درک به نظر می رسد؛ اما این همه ماجرا نیست. داعش و تکفیری گری سلفی در افغانستان، بیش و پیش از آنکه تهدیدی برای شیعه باشد، خطری برای اهل سنت حنفی است؛ مذهبی که به مدارا، صلح جویی، عقلانیت و تسامح شهرت دارد، اینک در خطر استحاله ای ویرانگر و بنیان برانداز از سوی تکفیری های وهابی داعش قرار گرفته است.
تا همینجا نیز اهل سنت بیشتر از شیعه در قبال داعش در افغانستان، هزینه داده است.
در هیچ نقطه ای از مناطق شیعه نشین افغانستان، تروریست های تکفیری داعش، پایگاه مستقر، حاکمیت مستحکم و نظام ایدئولوژيک قابل اعمال ندارد. این در حالی است که در بیش از ۳۰ ولسوالی سنی نشین افغانستان، داعش عمیقا رخنه کرده و در حال تحکیم پایگاه ها و استحکام پایه های قدرت خود است.
در مناطق تحت سیطره داعش، دختران از مکتب بازداشته می شوند، زنان امنیت ندارند، بردگی جنسی و ازدواج های تحمیلی و تجاوزکارانه به امری شایع بدل شده است، مردم مجبور اند به حاکمان محلی داعش باج بپردازند، افراد به بهانه های واهی در ملأ عام اعدام می شوند، کودکان به اجبار، وادار به فراگیری آموزش های نظامی می شوند و از سوی معلمان داعش، آموزه های وهابیت، تکفیر، ترور و خشونت را فرامی گیرند، مردم امنیت روانی ندارند و بیشتر به اسرای جنگی، شباهت دارند، ترس و وحشت بر سراسر مناطق تحت کنترل داعش، سایه انداخته است. در درزاب جوزجان، ده ها زن و دختر را به زور وادار «جهادالنکاح» و بردگی جنسی کردند.
به این ترتیب، بسیار ساده لوحانه خواهد بود اگر تصور کنیم که با کشتار نمازگزاران شیعه و آماج قرار دادن مساجد اهل تشیع، داعش فقط دشمن شیعیان است و به اهل سنت، کاری ندارد.
این گروه به هر اندازه که شیعیان را بکشد، ایدئولوژي و باور مکتبی اهل تشیع را نمی تواند مصادره یا استحاله کند؛ بلکه بالعکس، با این کشتارها و خون دادن ها، ایمان مردم نسبت به اصول و مبانی مکتبی شان مستحکم تر شده و نفرت و انزجار آنها نسبت به وهابیت تکفیری، چندین برابر تشدید خواهد شد.
این رویداد اما برای اهل سنت، کاملا برعکس است؛ زیرا داعش ظاهرا مساجد و نمازگزاران اهل سنت را آماج قرار نمی دهد؛ اما اصول باورهای مذهبی آنها را از اساس مستحیل می کند و با تزریق باورهای منحط و آموزه های انحرافی وهابیت به ذهن و ضمیر کودکان و نسل جوان اهل سنت، تیشه به ریشه این فرقه مدارامشرب و اهل تسامح می زند؛ ضمن آنکه با محروم کردن آنها از مکتب و درس و دانشگاه و پیشرفت و رفاه و توسعه فکری و فرهنگی، برای سال ها آنان را از قافله علم و دانایی عقب نگه می دارد و این بدترین نوع جنایت و خیانت در حق یک نسل مستحق دانستن و توسعه و تعالی است.
با توجه به این مسایل، داعش در افغانستان، به حذف شیعه و استحاله و مصادره باورهای مکتبی اهل سنت می اندیشد و این هدف این گروه تروریستی تکفیری منسوب به وهابیت است.
این گروه اما هرگز به هدف اول نخواهد رسید؛ زیرا شیعیان با کشتار تمام نمی شوند و این میراثی است که از پیشوایان شان دارند؛ اما خطر رخنه و نفوذ در اصول باورهای مکتبی اهل سنت و جایگزین کردن مذهب اهل مدارا و مماشات و تسامح و تساهل حنفی با ایدئولوژي خشک و خشن و انحرافی و ضد انسانی وهابیت تکفیری، برای اهل سنت افغانستان، کاملا جدی است و آنها باید هرچه سریع تر برای مقابله با این جریان، تدبیری بیاندیشند.
سخنگوی والی پکتیا گفت در این حمله ۲۹ نفر شهید شده و ۸۱ نفر دیگر مجروح شده اند .
سردار ولی تبسم؛ سخنگوی پولیس ولایت پکتیا گفت مهاجمان انتحاری مسجد امام زمان (عج) را در محله موسوم به بلندمنزل هدف قرار دادند.
این حمله در گردیز؛ مرکز ولایت پکتیا در زمانی صورت گرفته که نمازگزاران شیعه در حال ترک مسجد پس از ادای نماز جمعه بودند. گفته شده در لحظه وقوع حمله ۵۰۰ نفر در درون مسجد بودند.
کودکان نیز در میان شهدای این حمله هستند.
شاهدان عینی می‌گویند مهاجمان لباس زنانه بر تن کرده بودند.
هنوز عامل این حمله معلوم نیست؛ اما گروه تکفیری و تروریستی داعش در گذشته حمله های مشابهی را علیه شیعیان در افغانستان انجام داده است.
آبشخور و انگیزه ایدئولوژيک این اقدامات جنایتکارانه را مکتب منحط وهابیت تکفیری فراهم می کند؛ مکتبی که شیعه را «کافر» و مهدورالدم می داند؛ اما در عین حال، اهل سنت را نیز قبول ندارد.
ایدئولوژي وهابیت بر پایه تفسیری تصلبی و تحکم آمیز از اسلام بنا شده که بیشتر به رویکرد بنیادگرایانه خوارج در صدر اسلام، شباهت دارد و در واقعیت امر، نوعی اسلام اسراییلی و امریکایی است.
وهابی ها حتی امام ابوحنیفه نیز قبول ندارند.
در افغانستان، تهدید داعش که نماینده واقعی تروریزم تکفیری مبتنی بر خوانش سلفی از اسلام گرایی سنی محسوب می شود، روز به روز دامنگیرتر می شود.
در جوزجان وقتی طالبان، تروریست های داعش را در معرض نابودی قرار دادند، هلیکوپترهای دولتی و خارجی آنها را از مهلکه بیرون بردند.
در این میان، سکوت جامعه بزرگ اهل سنت افغانستان در برابر خطر مهیبی که وهابیت تکفیری و تحمیلی از خارج برای اسلام و مسلمانان در کشور به وجود آورده، هرگز قابل هضم و درک و توجیه نیست.
شاید اینکه تروریست های داعش، مساجد شیعیان را منفجر می کنند، نمازگزاران شیعه به رگبار می بندند، زنان و کودکان شیعه را شهید می کنند و... برای بسیاری از اهل سنت، این احساس کاذب را به وجود آورده باشد که تکفیری گری وهابی، خطری را متوجه آنان نمی کند.
این برداشت با توجه به وضعیت کنونی، قابل درک به نظر می رسد؛ اما این همه ماجرا نیست. داعش و تکفیری گری سلفی در افغانستان، بیش و پیش از آنکه تهدیدی برای شیعه باشد، خطری برای اهل سنت حنفی است؛ مذهبی که به مدارا، صلح جویی، عقلانیت و تسامح شهرت دارد، اینک در خطر استحاله ای ویرانگر و بنیان برانداز از سوی تکفیری های وهابی داعش قرار گرفته است.
تا همینجا نیز اهل سنت بیشتر از شیعه در قبال داعش در افغانستان، هزینه داده است.
در هیچ نقطه ای از مناطق شیعه نشین افغانستان، تروریست های تکفیری داعش، پایگاه مستقر، حاکمیت مستحکم و نظام ایدئولوژيک قابل اعمال ندارد. این در حالی است که در بیش از ۳۰ ولسوالی سنی نشین افغانستان، داعش عمیقا رخنه کرده و در حال تحکیم پایگاه ها و استحکام پایه های قدرت خود است.
در مناطق تحت سیطره داعش، دختران از مکتب بازداشته می شوند، زنان امنیت ندارند، بردگی جنسی و ازدواج های تحمیلی و تجاوزکارانه به امری شایع بدل شده است، مردم مجبور اند به حاکمان محلی داعش باج بپردازند، افراد به بهانه های واهی در ملأ عام اعدام می شوند، کودکان به اجبار، وادار به فراگیری آموزش های نظامی می شوند و از سوی معلمان داعش، آموزه های وهابیت، تکفیر، ترور و خشونت را فرامی گیرند، مردم امنیت روانی ندارند و بیشتر به اسرای جنگی، شباهت دارند، ترس و وحشت بر سراسر مناطق تحت کنترل داعش، سایه انداخته است. در درزاب جوزجان، ده ها زن و دختر را به زور وادار «جهادالنکاح» و بردگی جنسی کردند.
به این ترتیب، بسیار ساده لوحانه خواهد بود اگر تصور کنیم که با کشتار نمازگزاران شیعه و آماج قرار دادن مساجد اهل تشیع، داعش فقط دشمن شیعیان است و به اهل سنت، کاری ندارد.
این گروه به هر اندازه که شیعیان را بکشد، ایدئولوژي و باور مکتبی اهل تشیع را نمی تواند مصادره یا استحاله کند؛ بلکه بالعکس، با این کشتارها و خون دادن ها، ایمان مردم نسبت به اصول و مبانی مکتبی شان مستحکم تر شده و نفرت و انزجار آنها نسبت به وهابیت تکفیری، چندین برابر تشدید خواهد شد.
این رویداد اما برای اهل سنت، کاملا برعکس است؛ زیرا داعش ظاهرا مساجد و نمازگزاران اهل سنت را آماج قرار نمی دهد؛ اما اصول باورهای مذهبی آنها را از اساس مستحیل می کند و با تزریق باورهای منحط و آموزه های انحرافی وهابیت به ذهن و ضمیر کودکان و نسل جوان اهل سنت، تیشه به ریشه این فرقه مدارامشرب و اهل تسامح می زند؛ ضمن آنکه با محروم کردن آنها از مکتب و درس و دانشگاه و پیشرفت و رفاه و توسعه فکری و فرهنگی، برای سال ها آنان را از قافله علم و دانایی عقب نگه می دارد و این بدترین نوع جنایت و خیانت در حق یک نسل مستحق دانستن و توسعه و تعالی است.
با توجه به این مسایل، داعش در افغانستان، به حذف شیعه و استحاله و مصادره باورهای مکتبی اهل سنت می اندیشد و این هدف این گروه تروریستی تکفیری منسوب به وهابیت است.
این گروه اما هرگز به هدف اول نخواهد رسید؛ زیرا شیعیان با کشتار تمام نمی شوند و این میراثی است که از پیشوایان شان دارند؛ اما خطر رخنه و نفوذ در اصول باورهای مکتبی اهل سنت و جایگزین کردن مذهب اهل مدارا و مماشات و تسامح و تساهل حنفی با ایدئولوژي خشک و خشن و انحرافی و ضد انسانی وهابیت تکفیری، برای اهل سنت افغانستان، کاملا جدی است و آنها باید هرچه سریع تر برای مقابله با این جریان، تدبیری بیاندیشند.
