تاریخ انتشار :چهارشنبه ۳ میزان ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۰
کد مطلب : 192124
انتخابات ۹۸؛ روی دیگر پدیده حکمتیار
اشاره: انتخابات ریاست جمهوری افغانستان پس از اما و اگرهای فراوانی که در پی تحولات مرتبط با روند صلح ایجاد شد، سرانجام قرار است به تاریخ ۶ میزان سال جاری برگزار شود.
خبرگزاری آوا طی سلسله مطالب اختصاصی، به‌منظور ارائه تصویری روشن‌تر از سوابق و کارنامه‌های گذشته و برنامه‌های آینده نامزدها، سعی می‌کند ضمن ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات، به آن‌ها در انتخاب دقیق، آگاهانه و مسؤولانه نامزد مورد نظرشان کمک کند.

آنچه در ادامه می‌آید نخستین بخش از این مطالب است که به‌طور پیوسته تا روز برگزاری انتخابات، منتشر خواهد شد.

گلبدین حکمتیار؛ رهبر حزب اسلامی به عنوان نامزد ریاست جمهوری سال آینده در کمیسیون انتخابات ثبت نام کرده است.

آقای حکمتیار، فضل‌الهادی وزین؛ استاد دانشگاه و از قومیت ازبک و حفیظ الرحمن نقی؛ مفتی و از قومیت تاجیک را به عنوان معاونان خود برگزیده است.

او در جریان ثبت نام گفت: معتقد به تقسیم قدرت بین احزاب و اقوام نیستم و نظر به شایستگی، خواهان تغییر سیستم هستیم؛ اما مطابق به شیوه معقول اش.

حکمتیار افزود: نظام باید تغییر کند و این نظام ناکام است و از اداره کشور عاجز و ناتوان است، هر روز بیش از صد نفر در کشور کشته می‌شود و شش میلیون مهاجر و دو میلیون بی‌جاشده داخلی داریم.

حکمتیار افزود: تیم ما طرفدار نظام فدرالی و صدارتی نیست و نظام فعلی از بیرون از کشور بر ما تحمیل شده است.

حکمتیار قانونی اساسی فعلی را نیز نقد کرد و گفت: ما قانونی را طرح کرده‌ایم که «بالاتر از قانون فعلی است» و این طرح را در لویه جرگه ارائه خواهیم کرد.

گلبدین حکمتیار از سیاستمداران بحث برانگیز افغانستان است. حضور و نقش مستقیم او در بحران های خونبار ۳۹ سال اخیر افغانستان، یکی از بزرگترین مسایلی است که روی کارنامه سیاسی، جهادی و قومی و شخصیت فردی او اثر گذاشته و داوری های متفاوت و جنجال برانگیزی را درباره او به همراه داشته است.

بربنیاد اسناد تاریخی، آقای حکمتیار و حزب اسلامی به رهبری او، نقش مهمی در دوران جهاد علیه شوروی ایفا کرد. او در آن زمان نزدیک به ۷۰ درصد کل کمک های امریکا، کشورهای عربی، پاکستان و سایر کشورهای حامی جنگ علیه شوروی را دریافت می کرد. شاید به همین دلیل بود که آقای حکمتیار، پس از پیروزی جهاد، با فرمول تقسیم قدرت میان اقوام و تنظیم های جهادی افغانستان، کنار نیامد و علیه دولت مجاهدین، اعلام جنگ کرد؛ جنگی که نه تنها به کشتارهای فاجعه بار، آوارگی های ادامه دار و ویرانی های وسیع کشور به ویژه کابل؛ پایتخت انجامید؛ بلکه کلیت میراث انقلاب اسلامی و جهاد مردم افغانستان علیه نیروهای اشغالگر شوروی پیشین و رژيم های کمونیستی دست نشانده آن را نابود کرد و به ظهور گروه تندرو طالبان انجامید.

شاید به دلیل همین نقش بحث برانگیز آقای حکمتیار در جریان جنگ های داخلی و کشتارهای منسوب به او بود که حضور او در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو هم بحث های پردامنه و زیادی را به دنبال داشته است.

در یکی از عریان ترین موضع گیری ها، شبکه ۱ تلویزیون آلمان در واکنش به خبر ثبت نام گلبدین حکمتیار در انتخابات ریاست جمهوری، در گزارشی با عنوان «قصاب می‌خواهد رییس جمهور شود» اعلام کرد: نظامیان او کابل را به خاک و خون کشاندند، ده ‌ها هزار نفر در این میان کشته شدند. اکنون حکمتیار، این جنگ‌سالار ننگین می‌ خواهد رییس جمهور شود و از تغییرات صلح‌آمیز سخن می‌گوید.

این نخستین جملات گزارش شبکه 1 آلمان از کاندیداتوری حکمتیار بود. این شبکه تلویزیونی، ادامه داد: حکمتیار، مخوف ‌ترین جنگ‌ سالار افغانستان است که به‌ نام «قصاب کابل» شهرت یافته است؛ اما اکنون می ‌خواهد رییس جمهور شود و صلح بیاورد.

در این گزارش همچنین از او به ‌عنوان همکار طالبان و القاعده یاد شده است. نویسنده گزارش، مصاحبه دو شهروند افغان با تلویزیون افغانستان را در گزارش‌اش آورده است. یکی از آنها، در پاسخ به این پرسش که در مورد کاندیداتوری حکمتیار چه نظری دارد، گفته است: "گذشته را صلوات، مهم این‌ است که در آینده اشتباهات گذشته ‌اش را تکرار نکند." دیگری پاسخ داده است: "تنها حکمتیار مقصر جنگ‌ های داخلی نیست، همه رهبران جهادی مقصر بودند، اینکه آمده خود را کاندیدا کرده و از صلح سخن گفته است، خبر خوشی است."

این واکنش ها نشان می دهد که پرده برداری از روی دیگر پدیده حکمتیار در زمینه مبارزات دموکراتیک کسب قدرت هم نمی تواند مانع از ترس و هراس دایمی مردم از گذشته هولناکی شود که او در چندده سال اخیر برای کشور، خلق کرده است.

در این شکی نیست که در جنگ های مرگبار و فاجعه بار داخلی، تنها حکمتیار، مقصر نبود؛ بلکه همه رهبران مجاهدین، با نسبت های متفاوتی، مسؤول آن فجایع هستند و باید در قبال خدا، تاریخ و مردم افغانستان، پاسخگو باشند؛ اما تفاوت آقای حکمتیار با دیگران در این است که او نه تنها پس از ظهور طالبان؛ بلکه حتی به دنبال تشکیل نظام سیاسی کنونی هم حاضر نشد، روندهای دموکراتیک را به رسمیت بشناسد، دست از اسلحه بردارد و به یک روند آرام و مسالمت آمیز برای کسب قدرت سیاسی بپیوندد.

در طول سال های گذشته، حزب اسلامی به رهبری حکمتیار، در کنار طالبان، القاعده و دیگر گروه های تروریستی، از جمله گروه های در حال جنگ با دولت افغانستان بود و رویدادهای خونبار تروریستی، ترورهای زنجیره ای و قتل هدفمند نیروهای امنیتی، مقام های دولتی، رهبران جهادی و نظامیان خارجی، به جنگجویان این گروه نسبت داده می شود.

آقای حکمتیار همچنین در دوران جنگ، اظهار نظرهای متعصبانه و نفرت پراکنانه‌ای علیه شماری از اقوام و مذاهب کشور داشت که از آن جمله می توان به دیدگاه های معروف او علیه هزاره ها و شیعیان اشاره کرد که آنها را تهدید به کوچ اجباری و انتقام های سخت کرده بود.

شاید برپایه همین دیدگاه ها بود که در انتخابات ریاست جمهوری نیز برخلاف قاعده معمول در این زمینه، هیچیک از معاونان آقای حکمتیار از قومیت هزاره و شیعه مذهب نیست.

هرچند او در موضعی آشکارا سیاسی و شاید کمی تا قسمتی مسخره‌آمیز، در پاسخ به اینکه چرا کسی از قومیت هزاره در تیم انتخاباتی اش حضور ندارد، مدعی شد که خود او از قوم شریف هزاره در تکت انتخاباتی اش، نمایندگی می کند!

با این حال، معاونانی که آقای حکمتیار برای خود برگزیده، شخصیت های شاخص و دارای پایگاه قدرتمند سیاسی و حزبی نیستند و به باور منتقدان، ترکیب تیم انتخاباتی آقای حکمتیار نشان دهنده آن است که او برای تشکیل این تیم، با دشواری های زیادی رو به رو بوده است.

خود او هم در روز ثبت نام‌اش گفت که می خواست با دیگر احزاب، ائتلاف تشکیل دهد؛ اما به گفته او، ائتلاف ها در افغانستان، ناپایدار و شکننده اند و به همین دلیل، او از ائتلاف کردن با دیگران، خودداری کرد؛ اما صاحب نظران می گویند که او علیرغم راه اندازی دیدارهای دوجانبه وسیع با بازیگران اثرگذار، جریان های سیاسی فعال، رهبران قومی و فرماندهان جهادی، موفق به این کار نشد و در نهایت، ناگزیر گردید با یک ترکیب ضعیف و گمنام، وارد رقابت های انتخاباتی شود.

برنامه های آقای حکمتیار هم نشان دهنده آن است که او با وجود آنکه دو سال پیش با دولت صلح کرده؛ اما هنوز با قانون اساسی و ساختار نظام، مشکل دارد و می خواهد قانون اساسی خودنوشت‌اش را جایگزین قانون اساسی فعلی کند. در مورد ساختار نظام هم او طرفدار یک نظام ریاستی متمرکز و اقتدارگرا است و اعتقادی به تقسیم و توزیع قدرت میان احزاب و اقوام ندارد.

پس از نامزدی رهبر حزب اسلامی در انتخابات، شماری از مهره های وابسته به این حزب، از سوی حکومت در سمت های مهمی مانند ولایت هرات و... منصوب شدند؛ تحولی که به باور کارشناسان، نشان دهنده نزدیک شدن گلبدین حکمتیار به اشرف غنی است و او احتمالا در آینده به منظور تشکیل یک تیم قوی تر قومی پیرامون اشرف غنی، به نفع او کناره گیری خواهد کرد.

با اینهمه، آنچه در حال حاضر اهمیت دارد این است که آقای حکمتیار، به عنوان فردی که از سوی برخی از منتقدان رادیکال اش به «قصاب کابل» شهرت یافته و از جانب سازمان های حقوق بشری، متهم به ارتکاب جرایم جنگی است و زمانی طولانی در لیست سیاه تروریست های بین المللی قرار داشته، اینک به جای مبارزه مسلحانه و انتحار و انفجار و راکت باری کابل، به سمت مبارزه صلح آمیز و دموکراتیک سیاسی رو آورده و همین رویداد به تنهایی برای مردم افغانستان، یک نشانه مثبت محسوب می شود.
https://avapress.com/vdcgxx9qtak9yq4.rpra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما