تاریخ انتشار :شنبه ۷ سرطان ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۴۶
کد مطلب : 213057
تمام جریان های ایرانی به نفع مهاجرین نیست اما با وجود مشکلات و  با درک شرایط باید در کنار نظام جمهوری اسلامی باشیم
متن کامل سخنان حجت الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری پیرامون اهمیت جمهوری اسلامی ایران، تقابل جبهه کفر واسلام، سوء استفاده دشمنان از وضعیت مهاجرین علیه ایران، مسئولیتهای مهاجرین در قبال خود وایران و مسئولیت جمهوری اسلامی در قبال مهاجرین افغانستان مقیم این کشور در مراسم تجلیل ازشخصیت حاج سیداصغر حسینی چارکنتی.
 
بسم‌الله الرحمن الرحیم
حاج سید اصغر حسینی دغدغه دین و مردم داشت
قبل از هر سخنی درگذشت حاج سید اصغر حسینی را به محضر شما، به خصوص بستگان این مرحوم تسلیت عرض می‌کنم.
طبعا صحبت پیرامون شخصیت ایشان زیاد است و می‌توان فرصت‌های زیادی در این رابطه صحبت کرد؛ چون هم از نگاه دینی و مذهبی و هم از نگاه اجتماعی و ارتباطات مختلف، یک شخصیت بزرگ بود. حاج سید اصغر حسینی مردی بود که دغدغه دین و مذهب و دغدغه مشکلات و معضلات مردم داشت.

مهمتر از تمام وجوه، بحث حضور این مرد در عرصه جهاد و ارتباط با تباری است که آن تبار مجموعه بزرگ جهادی در ولایت بلخ بود، به ویژه سرزمین قهرمان‌پرور چهارکنت، که در عرصه جهاد و مبارزه در کل افغانستان تاثیرگذار بود. در محور این تاثیرگذاری، شخصیت‌ها و عناصری قرار داشتند که از تبار حاج سید اصغر حسینی بودند. طبعا اگر قرار باشد در رابطه با این حوزه هم صحبت کنیم، وقت زیادی را خواهد گرفت.
حاج سید اصغر حسینی دغدغه موضوعات دینی، و همچنان در رابطه با مباحث ملی و مردمی نیز توجه خیلی جدی داشت، به خصوص در ایامی که در ایران تشریف داشت و ما با ایشان حشر و نشر داشتیم. محور صحبت‌های ایشان وضعیت مهاجرین بود و این وضعیت از دغدغه‌های اساسی ایشان به شمار می‌رفت.
 
توجه جدی حاج سید اصغر حسینی به وضعیت مهاجرین
خداوند این سید بزرگوار را بیامرزد، من علاقه دارم در این مجلس و محفل به موضوعی بپردازم که حاج سید اصغر حسینی به آن موضوع، توجه زیادی داشت و در ایام زندگیش در ایران، یکی از حامیان و مشوقان ما درراستای پرداختن به این موضوع بود. این موضوع، وضعیت مهاجرین ایران است. البته ما هم عادت داریم در هر یکی از مجالس و محافلی که حضور داشته باشیم و سخن بگوییم، با توجه به جمعیت عظیم مهاجرین افغانستان در ایران، به موضوعات مهاجرین بپردازیم؛ موضوعاتی که هم برای ما، ایران و هم مجامع جهانی مهم است. به ویژه در روزهای اخیر مسائلی در رابطه با مهاجرین ایجاد شد؛ بحث غرق شدن تعدادی از هموطنان ما در هریرود، هم‌ مرز با ایران و همچنین آتش گرفتن ماشین افرادی که به صورت غیرمجاز وارد ایران شده و در نتیحه تعدادی هم کشته شدند.
حتما عزیزان در جریان هستند که این رویدادها بازتاب زیادی پیدا کرد و مسائلِ مختلفی ایجاد شد و به محافل مختلف و رسانه‌های صوتی و تصویری و شبکه‌های مجازی کشید. بنابراین ضروری است که ما هم به عنوان یک عنصر اجتماعی و مبارزاتی، به ویژه که سه، چهار دفتر در جمهوری اسلامی ایران داریم، و با موضوعات مهاجرین مرتبط هستیم، به این مسائل بپردازیم. امروز از فرصت این مراسم و این جلسه حسن استفاده را بکنیم و در رابطه با مسائل مهاجرین تبیین داشته باشیم.
 
تقابل دو جبهه کفر و اسلام؛ آمریکا و جمهوری اسلامی ایران
صحبت را از این ‌جا شروع می ‌کنم که امروز در دنیا دو جبهه در برابر هم قرار دارند؛ جبهه کفر و جبهه اسلام. جبهه کفر با محوریت آمریکا و جبهه اسلام هم با محوریت جمهوری اسلامی است و در میان این دو جبهه  از ابتدای  پیروزی انقلاب اسلامی تقابل وجود دارد. آمریکا با تمام توان کوشیده طی بیش از چهل سال علیه این جبهه بجنگد و پیروز شود و جمهوری اسلامی ایران را به زانو دربیاورد.
آمریکایی‌ها به خاطر ایرانیت ایران با ایرانی‌ها دشمنی ندارند، آمریکایی‌ها به خاطر سایر موضوعاتِ اجتماعی و سیاسی با ایرانی‌ها مشکل ندارند، تنها مشکل آمریکایی‌ها با ایرانی‌ها بحث اسلام است و آن هم اسلام ناب. قطعا اگر ایران اسلام عربستان را می‌داشت، باز مشکلی با آمریکا نداشت، یا آمریکا با این نظام مشکلی نداشت! اگر ایران اسلام امارات متحده عربی، کویت، بحرین، پاکستان، ترکیه و امثال این‌ها را می‌داشت، بازهم آمریکایی‌ها با ایران مشکلی نداشتند! اسلامی که امروز در این‌جا مطرح است و مورد توجه آمریکایی‌ها قرار دارد که باید کوبیده شود، اسلامی است که امام خمینی(ره) احیا کرد.
شما حتما اطلاع دارید، اهل رسانه بوده و متوجه هستید، به خصوص کسانی که سن‌ شان کمی بیشتر است، در جریان هستند که در میان جبهه کفر با جبهه اسلام چه مسائلی گذشت؟ آمریکایی ها علیه جمهوری اسلامی ایران از چه حربه ها و اهرم های سخت و نرم و گرم و سرد استفاده کرد تا ایران را سر جایش بنشاند؛ از تبلیغات گسترده و مسموم گرفته تا جنگ 8ساله عراق علیه ایران، کودتاها، انفجارها، انتحارها، ترورهای وحشتناک، تحریم‌های جدی و تهدید به حملات نظامی، تا سال گذشته که شاهد بودیم فرمانده نامی و بزرگ ایران در بغداد مورد حمله قرار می‌گیرد.
 
جنگ روانی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران و سوءاستفاده از مهاجرین افغانستانی
یکی از ابزاری که آمریکایی‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کردند، بحث ابزار نرم و تبلیغات و جنگ روانی علیه این کشور است. به هر حال امروز غرب در منطقه ما با شکست کامل مواجه شده است، یعنی آمریکا به آن اهدافی که می‌خواست، در جهان اسلام نرسید؛ توطئه‌ها در رابطه با سوریه و عراق شکست خورد، طرح‌های آن‌ها در رابطه بایمن و لبنان و فلسطین شکست خورد و در رابطه با افغانستان نیز شکست خورد. آمریکا می‌خواست از طریق افغانستان نسبت به روسیه، ایران، چین و هند و برخی کشورهای دیگر اشراف پیدا بکند و به اهداف اقتصادی خود برسد، اما نرسید و حداقل تا حالا با شکست مواجه شده است.
اما تلاش آمریکایی‌ها بر این است که شکست‌های خودشان را جبران کنند، و به هر حال یک دست‌آوردی داشته باشند؛ یکی از ابزارهایی که آمریکایی‌ها تلاش دارند علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند، بحث مهاجرین افغانستانی است. شما متوجه هستید که امریکا سال‌های سال از این اهرم فشار سوءاستفاده کرده است و حالا هم دارد از این اهرم سوءاستفاده می‌کند.
اگرچه آمریکایی‌ها علاقه داشتند از مهاجرین ما در جبهه سخت هم استفاده کنند، و افرادی را با چهره مهاجر اما با عنوان عناصر تروریست و عمل ‌کننده از افغانستان به ایران بفرستند تا علیه نظام جمهوری اسلامی ایران کار کنند و حملاتی را سازماندهی گنند، اما موفق نشدند. منتهی در عرصه جاسوسی و ایجاد حرکات روانی تلاش زیادی کردند؛ نیروهایی را فرستادند، شاید خیلی از عناصر دستگیر شده باشند، ایرانی‌ها هم برخی مسائلی که مرتبط با مهاجرین و افغانستان است را اعلان نمی‌کنند، چرا که اگر اعلان کنند، متوجه می‌شوند که در سطح این کشور تنش ایجاد می‌شود و دیدگاه‌های مردم ایران نسبت به مردم افغانستان منفی شده و تاثیرات نامطلوبی خواهد گذاشت؛ بنابراین بسیاری از حوادثی که از ناحیه افغانستانی‌ها و مهاجرین ما در ایران ایجاد می‌شود، اعلان و روشنگری نمی‌شود.
اما بیشترین بهره‌ برداری آمریکایی‌ها از مهاجرین ما در عرصه جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران است. به عنوان مثال دو تا حادثه‌ای که اخیرا ایجاد شد.
 
حادثه هریرود
حادثه غرق شدن چهل و چند نفر در هریرود، دست‌مایه‌ای برای غربی‌ها شد، که البته این حادثه حادثه مشکوکی است و نمی‌شود گفت که این تعداد خود به خود غرق شدند و همچنان نمی‌شود گفت که ایرانی‌ها در این زمینه دست داشتند و مقصر بودند، چون تا هنوز هیئت‌های کارشناسی که از دو طرف وارد عمل شدند، به این نتیجه نرسیدند و نتایجی که تا هنوز داده شده، ادعای طرف افغانستانی را رد می‌کند که چنین چیزی واقعیت ندارد و پاسگاه ایرانی دخالتی در این بحث ندارد. ولی به هر حال من در این‌جا می‌گویم مشکوک، نه می‌گویم حرف طرف افغانستانی  صددرصد درست است و نه هم حرف طرف ایرانی، یک حرکت مشکوک است و آمریکایی‌ها خواستند از این حرکت علیه جمهوری اسلامی ایران سوءاستفاده کنند. یک حادثه در گوشه‌ای ایجاد می‌شود و بعد عناصر شبکه‌های استخباراتی آمریکایی، هم در داخل افغانستان و هم در داخل ایران و هم در دنیا، از طریق شبکه‌ها و تلویزیون‌هایی مثل بی‌بی‌سی، یورونیوز و فاکس‌نیوز، صدای آمریکا و امثال این‌ها روی آن زوم می‌کنند، حول این موضوع تبلیغات وسیعی راه می‌اندازند و علیه جمهوری اسلامی ایران فضا ایجاد می‌کنند. چنانکه شما در رابطه با این بحث متوجه شدید که چه فضای سنگینی علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد شد و چه تبلیغات سنگینی به وجود آمد؛ هم از طریق افغانستان و رسانه‌های کشور و هم رسانه‌های منطقه و دنیا فضای سنگینی علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد شد و متاسفانه مهاجرین ما هم تحت تاثیر همین فضا قرار گرفتند، و بدون این‌که تحقیق بکنند که آیا راست است یا دروغ، بدون این‌که توجه کنند منبع رسیدگی به این موضوع دولت افغانستان است، وزارت خارجه و وزارت داخله است، کاسه داغتر از آش در داخل شهرهای ایران شروع به تبلیغات و هیاهو علیه نظام جمهوری اسلام ایران کردند، البته برخی‌ها سازمان‌یافته کار کردند، ولی بسیاری از افکار عمومی مهاجرین ناخواسته و بدون توجه و دقت، تحت تاثیر فضاسازی‌ها قرار گرفتند و علیه جمهوری اسلامی ایران تبلیغات جدی شد.


حادثه یزد
حادثه دوم، حادثه آتش گرفتن ماشینی است که در مهریز یزد صورت گرفت. ببینید مسیری که این ماشین در حال طی کردن بوده، مسیر قاچاق اسلحه و هیروئین است؛ مسیری است که نیروهای داعش از چچن و از کشورهای آسیای میانه و از چین و پاکستان و سایر کشورها به صورت قاچاق رد می‌شوند و به سمت ترکیه، عراق و همچنان سوریه می‌روند. یکی از مسیرهای اکمالاتی نیروی داعش نیز تقریبا این مسیر است. ببینید این مسیر، چه مسیر خطرناکی است و طبعا سخت‌ گیرترین نیروی انتظامی ایران در این مسیر مستقر اند و در برابر هرگونه حرکات مشکوک حساس بوده و جدی برخورد می‌کنند. حالا مثلا چهار، پنج تا ماشین پژو یا سمند از این راه  در حال حرکت به سمت بیابانی بودند که نیروی انتظامی ایست می‌دهند، سه، چهار تا ماشین می‌ایستند و یکی فرار می‌کند، دنبال این ماشین گرفته می‌شود و با بلندگو صدا می‌کند، ایستاد شوید و به شما کاری نداریم، باز هم ایستاد نمی‌شود و فرار می ‌کند. در نتیجه پلیس مجبور می‌شود به تایر موتر شلیک کند، تایر پنچر می‌شود و با این وجود نیز 8 کیلومتر به حرکت خود ادامه می‌دهد. کسانی که ماشین دارند، می‌دانند که اگر ماشین روی رینگ حرکت کند، داغ می‌آید و در نتیجه جرقه ایجاد می‌شود و ممکن است آتش بگیرد. علاوه بر این وضعیت، راننده از مواد دودزا استفاده می‌کند و به اصطلاح میخ‌های پنج پر می‌زند که ماشین پلیس به آن‌ها نرسد، اما با آن هم، در نهایت با گارد ریل جاده تصادف کرده و متوقف می‌شود. این‌جا ماشین آتش می‌گیرد و سه نفر از سرنشینان آن کشته و عده‌ای هم فرار می‌کنند، سه چهار تا هم دستگیر می‌شوند.
این اتفاق، حادثه‌ای است که افتاده، این‌جا نه مهاجرین ما تعمد داشتند که کشته شوند، چون در مصاحبه‌ها اعتراف کردند و گفتند که هرقدر به راننده گفتیم که بایستد، ما را می‌زند، راننده به حرف سرنشینان گوش نداده و به راه خود ادامه می‌دهد. از طرفی هم پلیس ایران هیچگونه تقصیری ندارد، بلکه مسؤولیت دارد و به هر حال باید جلوی یک ماشین را بگیرد و اگر فرار کند، باید به لاستیک آن ماشین بزند.
نیروهای نظامی و انتظامی ایران در رابطه با امنیت این کشور حساس هستند؛ یک کشوری که در برابر کل دنیای استکبار ایستاده است و از زمین وهوا؛ از چهار طرف زیر محاصره قرار دارد. دشمنان تلاش دارند این کشور را مثل سوریه درست کنند، مثل افغانستان بسازند، اما طی این 40 سال نیروهای امنیتی و نظامی ایران با قدرت ایستادگی کرده و نگذاشته، امروز اگر شما این امنیت را می‌بینید، مدیون توجه و تلاش نیروهای امنیتی ایران است و اگر قرار بر این باشد که این‌ها آنقدر حساسیت نداشته باشند و هر ماشینی راحت فرار بکند و هر کاروان بیاید راحت به مسیر خود ادامه دهد، ایران در این حال نمی‌ماند. امنیتی که امروز در ایران وجود دارد، در خود لندن نیست، در قلب اروپا و در برلین نیست. من چهار، پنچ بار به اروپا رفتم و از نزدیک شاهد بودم که چه مقدار ناامنی در داخل این کشورها وجود دارد، چقدر سختی‌ها و دشواری‌ها وجود دارد. یک صدم آن دشواری‌هایی که در غرب وجود دارد، در انگلیس، آلمان، هلند، دانمارک، سوییس، فرانسه، ایتالیا و... وجود دارد، فعلا در جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد و این مرهون و مدیون زحمات و حساسیت این نظام نسبت به امنیت خودش است.
این حادثه؛ حادثه‌ای تقریبا معمولی است که از این نوع روزانه در رابطه با خود ایرانی‌ها، موارد مختلف به وجود می‌آید. شما ببینید، کسی که آن‌جا فیلمبرداری می‌کند، لباس افغانی دارد، حالا یا بلوچ است یا افغانی نمی‌دانم، که قابل تشخیص نیست، اما "پایین بشی" "پایین بشی" گفتنش، لفظ افغانی است؛ به زخمی که مرتب آب می‌خواهد، می‌گوید پایین بشی، خیلی با خیال راحت و بدون دغدغه و ناراحتی از او هم فیلم می‌گیرد و هم از ماشین آتش‌گرفته، نفس خود این نوع فیلم گرفتن مشکوک است که چگونه با آن وضعی که ماشین دارد آتش می‌گیرد، و شما می‌توانی آدم‌هایش را نجات بدهی، اما حرکت نمی‌کند و با خیال راحت فیلم می‌گیرد. اینجا می‌بینید که دشمن چقدر از این حادثه سوء‌استفاده کرد؛ و عوامل آمریکایی و سرشبکه‌های استخباراتی در افغانستان و حتی در خود ایران با لباس مهاجر و عنوان مهاجر فوری در رسانه‌ها ظاهر شدند و شما فکر می‌کنید که این آقای مهاجر چقدر دلسوز ماست و چه شعارهای رنگینی در حمایت از ما می‌دهد! مثلا آقا در قم نشسته، در تهران هم حضور دارد، در مشهد هم هست، باز می‌بینید که با شعارهای آتشین سعی می‌کند در رابطه با موضوعات مهاجرین کاسه داغتر از آش حرکت بکند و ذهنیت‌ها را آشفته بسازد.
 
مهاجرین بدون تحقیق و بررسی تحت تاثیر قرار گرفتند
این وضعیت از طریق رسانه‌های خارجی هم مرتب دامن زده شد و متأسفانه مهاجرین تحت تاثیر قرار گرفتند. مهاجرین هم بدون تحقیق و بررسی، بدون این‌که مطالب را مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهند، خیلی از شخصیت‌های روحانی و دانشگاهی، کسبه، بازاری و... موضع‌گیری کردند. شما اگر اهل فیس‌بوک، توییتر و اینستاگرام باشید، می‌بینید که چه وضعیتی به وجود آمد. آن‌هایی که از سفارت‌خانه‌های خارجی پول می‌گرفتند و به عنوان عناصر شبکه‌های استخباراتی دشمن علیه این نظام کار کردند، حساب‌شان جدا، اما کسانی که در داخل ایران حضور دارند، حداقل همین مقدار فکر نکردند که بندگان خدا! شمایی که این همه هیاهو راه می‌اندازید و داد و بی‌داد می‌کنید، این بر سرنوشت مهاجرینی که این‌جا زندگی می‌کنند، تأثیر منفی می‌گذارد!
 
اتفاقات اخیر و تأثیر بر وضعیت مهاجرین؛ تمام جریانها در ایران به نفع مهاجرین نیست!
در جمهوری اسلامی ایران تمام جریان‌ها و ارگان‌ها به نفع مهاجرین نیستند، عده‌ای زیادی از این‌ها مخالف حضور مهاجرین در ایران هستند، عده‌ای زیادی اصلا به دنبال ایجاد فشار علیه مهاجرین هستند، اما یک عده‌ای سعی می‌کنند حمایت کنند و تمهیداتی روی دست گرفته شود و شرایط و زمینه‌هایی فراهم گردد که مهاجر این‌جا آرام باشد و مطابق پروتکل‌های جهانی با مهاجر رفتار شود. اما وقتی که چنین شرایطی به وجود می‌آید و خود مهاجرین هم فریب می‌خورند و داد و بیداد راه می‌اندازند، در حالی که در اینجا در امنیت کامل زندگی و کار می‌کنند، اما تحت تأثیر قرار گرفته و علیه نظام جمهوری اسلامی  ایران تبلیغات راه می‌اندازند. با این وجود، طبیعی است که برای یک عده از کسانی که مخالف مهاجرین هستند، سوژه ایجاد شود. شما حتما چند روز پیش دستگیری‌ها را در سطح مشهد مشاهده کردید، شاید دستگیری‌ها در تهران را خبر شده باشید، در برخی از شهرهای دیگر دستگیری‌هایی صورت گرفت، این دستگیری‌ها مگر بی‌خود و بدون موضوع و بدون بهانه به وجود می‌آید؟ خیر! یک مجموعه‌ یا برخی از شخصیت‌ها به وزارت کشور ایران می روند و با مقامات بالا صحبت می کنند که بالاخره ما هر مقدار برای این مهاجرین کمک کنیم و شرایط را مهیا نماییم، بازهم این‌ها شکرگزار نیستند و علیه نظام حرف می‌زنند و واقعیت هم همین است.
 
ایرانیها هم همین مشکلات را دارند؛ باید وضعیت ایران را درک کرد!
انتقادات و اعتراضاتی که مهاجرین سر یک مسئله اندک دارند، مشکلاتی است که انصافا در سطح خود ایرانی‌ها هم وجود دارد، گاهی اوقات مهاجرین ما شکایت می‌کنند که فلان ارگان با ما بد برخورد کرد، همین برخورد بد با خود ایرانی‌ها هم هست، فلان جا کار ما راحت انجام نمی‌شود، به ما توهین می‌شود؛ همین توهین علیه ایرانی‌ها هم هست، تنها علیه جمعیت افغانستانی که نیست! درست است که مهاجرت توأم با ناراحتی و آزردگی خاطر است، اما ما بعد از این همه سال، وقتی در ایران زندگی می‌کنید، باید یک سری مسائل را درک کنید و توجه داشته باشید، باید وضعیت نظام جمهوری اسلامی ایران را درک کنید که در چه موقعیتی است! در چه تقابل بزرگی قرار دارد! تا مسؤولین نظام در رابطه با حل یک سری از موضوعات کار بکنند!
امروز اولویت نظام جمهوری اسلامی ایران بحث عراق، سوریه، لبنان، لیبی و یمن است، این‌ها آن طرف درگیر اند، و اگر آن جبهه و سنگر را سفت و محکم نگیرند و راحت رها ‌کنند، ایرانی باقی نمی‌ماند. از طرف دیگر، همین مقدار فضایی که ما و شما در آن زندگی می‌کنیم هم نمی‌ماند و ایران بدتر از افغانستان می‌شد. امروز شما در اطراف ایران هر معضلی که می‌بینید، هدفِ قسمت اعظم‌اش خود ایران است؛ اگر شرایط در پاکستان بد است، اگر در افغانستان بد است، در عراق، سوریه، در هرجایی دیگر، محور توجه دشمن جمهوری اسلامی ایران است که بیاید این‌جا را خراب کنند.
 
مهاجرین صدها مشکل دارند؛ نمیگوییم ایران صد درصد مشکلات ما را حل کرده است!
حالا ما به عنوان مهاجر که دوست جمهوری اسلامی ایران هستیم و دقیق هم می‌دانیم اگر در دنیا یک نظام اسلامی باشد، غیر از ایران نیست، حالا ما نمی‌گوییم جمهوری اسلامی ایران صد درصد مشکلات ما را حل کرد، نه، ما خیلی مشکلات و معضلات داریم، یکی و دو تا نیست، ده تا نیست، بلکه صدتا مشکل داریم و رفتار اداری ایران در بسیاری از حوزه‌ها مطابق پروتکل‌های سایر کشورها و دنیاهم نیست.
به عنوان مثال، یک جوان اینجا متولد شده و بزرگ گردیده، زن گرفته و بعد اولاد هم دارد و آهسته آهسته صاحب عروس و داماد هم می‌شود؛ بازهم این آقا مشکل مدرک دارد. شرم است بعد از چهل سال یک مهاجر مشکل مدرک داشته باشد، این برای دولت جمهوری اسلامی ایران جای خجالت و شرم است، الان هم این‌را می‌گویم که جای شرم است یک مهاجر ما گواهینامه رانندگی نداشته باشد؛ حضورش قانونی و بر اساس مدرک و اقامه باشد، اما گواهینامه نداشته باشد، مشکل بیمارستان داشته باشد، مشکل  تحصیل داشته باشد، در مدارس بحث پایین شهر و بالا شهر مطرح باشد، مدارس تیزهوشان بچه‌های تیزهوش ما را ثبت نام نکند.
 
با وصف همه مشکلات، باید در کنار این نظام باشیم!
من در طول مدت حضور خود در ایران و در سخنرانی‌هایی که در مجامع مختلف داشتم، این مشکلات را مطرح کردم و بازهم مطرح می‌کنم، از جمله حامیان و پشتیبانان جدی حقوق مهاجرین هستم و تا زمانی که این فرصت و این امکان برای ما فراهم باشد که بتوانیم در پشت یک تریبون حضور داشته باشیم و حرف بزنیم، در رابطه با بحث مهاجرین و مشکلات و معضلات آن‌ها می‌گویم. اما عرض من این است؛ با وصف همه مشکلات، شرافتمندانه ‌ترین زندگی در جمهوری اسلامی ایران از نظر اخلاقی، معنوی و تربیت سالم فکری برای مهاجرین ماست؛ فضا، خیلی فضای سالمی است و این نظام، نظامی است که سعی دارد به سمت اسلامی شدن صد درصد حرکت کند! این نظام تنها نظامی است که رهبرش امروز با جدیت از حق و حقیقت دفاع می‌کند و در برابر دنیای استبداد ایستاده است! و ما وشما هم باید با عنوان مسلمان در این عرصه در کنار جمهوری اسلامی ایران باشیم؛ هم در کنار این نظام باشیم و هم مطالبه داشته باشیم، هم برای رفع مشکلات خود تلاش بکنیم و هم از این نظام حمایت کنیم!
این معنا ندارد که شما هم علیه این نظام حرف بزنید، بعد بگویید به ما کمک هم کن، این امکان نداره، نعوذ بالله، مثل این‌ که هم با خدا جنگ بکنیم و هم دعای ما را مستجاب کند! چنین چیزی امکان ندارد، سنت ارتباط داشتن و مطالبه‌گری این نیست!
 
چرا از موضوع مهاجرین علیه جمهوری اسلامی سوء استفاده می شود؟!
دلایل ذیل را برای پاسخ به این سوال می توان برشمرد:
۱- جهت خدشه دار نمودن وجهه ایران.
خدشه دار نمودن وجهه ایران در سطح دنیا یکی از اهداف مهم استکبار است، به ویژه در بحث حقوق بشر و قطعا با برجسته کردن نقطه ضعف های زندگی مهاجرین در ایران، نقض حقوق بشر  و یا وجود خشونت در برخورد با اتباع خارجی و زیرپاگذاشتن حقوق انسانی شهروندان دیگر کشورها در ایران سوژه های معمول مورد استفاده قدرتها علیه جمهوری اسلامی خواهد بود.
۲-  برای دورساختن ملتها از ایران.
با مطرح ساختن و بزرگنمایی برخی کاستی ها که در سطح مهاجرین مقیم ایران وجود دارد، یا بهره برداری از حوادثی چون مسایل هریرود و مهریز یزد ایران، در میان مردم افغانستان نسبت به جمهوری اسلامی ایران ایجاد تنفر نموده، تا بدینترتیب فاصله و جدایی بین دو ملت و بلکه تضاد میان آنها ایحاد کند
۳- ایجاد اختلاف میان دو دولت.
تاکنون روابط ایران و افغانستان اگرچه فراز و نشیبهایی داشته اما حسنه بوده و در بسیاری عرصه ها همکاری متقابل وجود داشته، اما دشمن این تعامل میان آنهارا بر نمی تابد، پس باید به هم بخورد و طبعا وجود اختلاف میان ملتها به دولتها هم تسری پیدا خواهد کرد.
۴- ایجاد تنفر در میان مهاجرین علیه ایران.
 ایجاد تنفر در میان مهاجرین نسبت به ایران و جهت دهی افکار عمومی آنها به سمت نق زدن و بدگویی و اعتراض همیشگی اما بدون سیر از مسیر قانونی در راستای تامین مطالبات مشروع از دیگر ترفندهای دشمن علیه نظام جمهوری اسلام و درکل مسلمانان منطقه به ویژه مردم مسلمان افغانستان است و طبیعی می نماید که قربانی اصلی این معرکه مهاجرین افغانستانی خواهد بود.
۵- ایجاد فضای متشنج در منطقه و تلاش برای انحراف اذهان از حوادث موجود در آمریکا!
 
دشمن می داند اگر خبر خاصی که باعث درگیری ذهنی و فکری مردم منطقه نگردد تمام اذهان به سمت حرکت سیل آسای ضد تبعیض و استبداد در آمریکا متمرکز خواهد گردید و در این صورت قطعا تاثیر به سزایی گذاشته و ممکن است توده هارا به صورت هماهنگ علیه موجودیت آمریکا در منطقه سوق بدهد، پس طبیعتا ایجاد هیاهوی ساختگی آنهم مرتبط با مهاجرین، علاوه بر دستیابی به اهداف خاصی، مانع از توجه افغانستانی ها و ایرانی ها به انقلاب آمریکایی ها و کلا غربی ها گردیده و نمی گذارد تا مردم منطقه از نکات درس آموز آن استفاده بهینه نمایند.
حرکتی که امروز در آمریکا اتفاق افتاده، برای ملت‌ها و کشورهای جهان سوم به خصوص افغانستان درس‌آموز است. اگر ذهن و فکر ما آرام باشد و به موضوعاتی که در آمریکا اتفاق افتاده، خوب فکر کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که این آمریکا با این مسائلی که در کشور خودش دارد، چطور می‌تواند برای افغانستان مفید باشد؟! ما از این ترامپ و سربازانی که مردم خود را با آن وحشت و بربریت می‌گیرد و می‌کشد و با فشار مواجه می‌سازد، چه توقعی می‌توانیم داشته باشیم که در افغانستان حرکت درست و سالمی داشته باشد! اگر ما فکر بکنیم که مردم آمریکا علیه نظام حاکم خود این‌گونه شورش می‌کند، ما چرا در این‌جا علیه آمریکا قیام نکنیم؟! وقتی آن‌جا و در کشور خودشان با آن قاطعیت و جدیت علیه ترامپ و دم و دستگاهش مبارزه می‌کنند، ما چرا در افغانستان در حالی که چهارده سال جهاد کردیم و شوروی را با فروپاشی مواجه کرده و مکتب کمونیسم را به زباله‌دان تاریخ فرستادیم، و چهل سال است که مقاومت می‌کنیم، این همه خوی و بوی تجاوزگری آمریکایی‌ها را تحمل کنیم؟
آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند که منطقه این چیزها را نفهمد، مردم منطقه، مردم ایران، مردم افغانستان و مردمان سایر کشورهای اسلامی این موضوعات را نفهمند؛ لذا سعی می‌کنند فضاهای تبلیغاتی ایجاد کنند تا مردم منطقه درگیر خودشان شوند، به فکر کشته شدن سه نفر هموطن ما در مهریز یزد باشند، به فکر مثلا غرق شدن  چهل و چند نفر در هریرود شوند، گرفتار شوند، و هم‌چنین دیگر موضوعات!
اینجاست که هرگاه و بیگاهی یا سوژه ای در این حوزه ساخته می شود و سپس برجسته شده علیه ایران بهره برداری می کنند و یا از نقاط ضعف موجود سؤاستفاده نموده در راستای دستیابی به اهداف مطلوب کار استخباراتی و تبلیغاتی وسیع علیه جمهوری اسلامی ایران راه انداخته میشود که به طور طبیعی نتیجه آن می تواند علیه منافع مهاجرین نیز ختم گردد.
 
وظایف مهاجرین
  1. مهاجرین ما هوشیار باشند؛ فریب تبلیغات دشمن را نخورند!
مهاجرین ما اول هوشیار باشند؛ فریب تبلیغات شبکه ‌های استخباراتی دشمن را نخورند، وقتی کلیپی می‌بینند، خبری مطالعه می کنند ویا می بینند وگوش می دهند به خصوص پیرامون اوضاع مهاجرین هموطن در ایران، حتما تحلیل و تحقیق کنند، دقت کنند، حتی اگر راست باشد، باز ببیند که آیا مسؤولیت دارند در این زمینه، در فیس‌بوک یا در رسانه‌هایی که در اختیارشان است، بنویسند یا حرف بزنند یا نه! چون هر کلمه ‌ای که از دهان ما بیرون می‌شود وهر حرف و جمله ایکه می نویسیم، در پیش خدا مسئولیم، باید در روز قیامت جواب بدهیم، اما در بعضی از شبکه‌های مجازی، گروه‌های موبایلی، پیام ‌رسان های واتس‌آپ، تلگرام و... می‌بینیم که آقایان هرچه که از دهن شان بیرون می‌شود، مطرح می‌کنند، یعنی چه؟!
مهاجرین ما باید توجه کنند، هرکس شخصیت خودش را بشناسد، موقعیت خودش را بشناسد که چه کاره است؟ در چه رشته است؟ نهایتا اگر  کسی حرف می‌زند، در رشته خودش حرف بزند، نه این‌که آدم که اقتصادی، بیاید در رابطه با موضوعات فرهنگی و... حرف بزند! عادت پاچه‌ گیری پیدا بکند! عادت بعضی از شخصیت‌های ما و شما پاچه ‌گیری است، هی می‌نشینند که پاچه چه کسی را بگیرند؟ یک صوتی می‌گذارند، یا یک چیزی می‌نویسند، این عادت پاچه‌ گیری خیلی بد است، وجهه ما افغانستانی‌ها و شخصیت مهاجرین ما را زیر سؤال می‌برد؛ ما نباید راحت فریب بخوریم و تحت تأثیر جریاناتی که غربی‌ها به خصوص آمريکایی‌ها ایجاد می‌کند، بخوریم.
 
  1. مهاجرین حامی نظام جمهوری اسلامی باشند
دوم اینکه در کنار این نظام باشیم و از این نظام در عرصه‌های مختلف ‌‌حمایت کنیم؛ چنانکه عملا تعداد زیادی از مردم ما در عرصه حمایت از این نظام حضور دارند، اما باید این فرهنگ ‌سازی شود و در سطح گسترده فراگیر گردد.
دفاع وحمایت از نظام جمهوری اسلامی واجب است ولی درعین حال مطالبات خودرا نیز داشته باشیم. نواقص کاررا بازگوکنیم، انتقاد نماییم اما راهکاربیرون رفت ارائه بدهیم. درغیر آن اگر مسیر را اشتباه رفتیم و از یکسو تحت تاثیر القائات دشمن قرارگرفتیم و از جاده انصاف خارج شده علیه این نظام وارد عمل شدیم و از سوی دیگر مسئولیتهای دینی واجتماعی خودرا فراموش کردیم و نتوانستیم ازحقوق مهاجرین به طور مطلوب و پسندیده دفاع کنیم قطعا هم ما ضررکردیم، هم به جمهوری اسلامی آسیب وارد نمودیم وهم ضرر جدی واصلی به منافع مهاجرین خود رساندیم واین خیلی بد است.
 
  1. مهاجرین به فکر حل معضلات خود باشند
مردم ما هم بایستی تلاش کنند، فرهنگیان ما هم بایستی تلاش بکنند، امروز متأسفانه معضلی که در سطح مهاجرین وجود دارد، این است که یک مجموعه قوی و قدرتمند فراگیر وجود ندارد که مسائل مهاجرین را به طور فراکیر وهمه جانبه پیگیری کند! خب طبیعی است که مسائل مهاجر روی زمین می‌ماند، پراکندگی‌ها و اختلافات به دلیل مسایل منطقه، قوم وحتی زبان وگاهی مذهب باعث شده انسجامی در درون مهاجرین پدید نیاید تا بتواند قدرتمندانه درراستای حل مشملات خود گام بگذارد. هر کسویا جمعیت های محدودی تشکل های کوچکی پیش خود درست کرده و شب و روز گرفتار همان بوده و سعی دارند که چطور آدم‌های دیگر را ضربه فنی بکنند، چطور اختلاف ایجاد کنند و تخریب و تضعیف نمایند!
مهاجر در درون خود این‌گونه گرفتار است، چندتا نهاد فرهنگی، فکری، تشکیلاتی وحتی حوزات علمیه و روحانی پیدا نمیکنید که واقعا با هم هماهنگ و همکار باشند، در کنار یکدیگر باشند، به فکر درد مهاجر باشند! همه هم به فکر خودشان اند؛ از آیت‌الله العظمی گرفته تا حجت‌الاسلام و ثقه الاسلام و بالاخره دانشگاهی، دکتر و اقتصاددان، همه به فکر کار خودشان اند و عموم مهاجر نیز در صحنه بلاتکلیف مانده، بر این اساس، طبیعی است که این مهاجر با این وضعیت در معرض مشکلات قرار بگیرد.
تا زمانی که مهاجر به فکر خود نباشد، در راستای انسجام و هماهنگی عمل نکند، تا همه در کنار هم قرار نگیرند و به فکر حل معضلات عمومی خودشان نباشند، مشخص است که مهاجر با عنوان یک طعمه مورد استفاده قرار می‌گیرد و سرنوشتش به تعاملات بین دو کشور، تعاملات منطقه‌ای و تعاملات جهانی ارتباط پیدا می‌کند، بالاخره ما در وسط ماندیم! چرا؟ به خاطر این‌که خود مهاجر به فکر سرنوشت خود نیست.
اگرچه اینجا وظیفه دولت افغانستان است، دولت افغانستان بایستی وارد صحنه شود و در رابطه با بحث مهاجرین کار بکند و از مهاجرین حمایت کند و خدمات ارائه دهد، اما شما از وضعیت دولت خودمان خبر دارید، در جریان مشکلات داخلی افغانستان هستید که چه مشکلات و چه معضلاتی وجود دارد! پیشنهاد من این است که مهاجرین باید خودشان به فکر پی‌گیری معضلات و مشکلات‌ شان باشند.
 
دور و بر ما توطئه است؛ جمهوری اسلامی ایران از این اوضاع متأثر نشود
حرف ما با مقامات جمهوری اسلامی و دولت اسلامی ایران این است که از این اوضاع متأثر نشوند و در نتیجه نسبت به مهاجرین بدبین نگردیده تا در نتیجه علیه آنها وارد عمل نشوند ومحدودیتهای جدیدتری ایجاد نکنند، خودشان می ‌فهمند که در دور و بر ما توطئه است، خودشان می‌دانند که دشمنان مشترک ما دارند علیه دو ملت ایران و افغانستان توطئه می ‌کنند، تنها علیه مهاجر نیست، تنها علیه مردم افغانستان نیست، توطئه‌ای که علیه مهاجر می‌‌شود، به خاطر ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران است.
بنابراین دولت جمهوری اسلامی ایران باید تمهیداتی را بسنجد که برای روشنگری و تبیین افکار عمومی مردم خود و مهاجرین ما کار بکند، باید در برابر توطئه‌هایی که در داخل مرزهای خودشان است، در خارج مرزها به خصوص در سمت افغانستان است، مبارزه کند و نگذارد که مهاجرین مظلوم، پا برهنه و بیدفاع ما قربانی تعاملات منطقه‌ای شوند! فعلا مهاجرین ما دارند قربانی می‌شوند، از قبل هم مهاجرین ما روز و حال خوبی نداشتند و ده‌ها مشکل در سطح زندگی ‌شان وجود داشت، حالا "قوز بالا قوز" شده و موضوعات و مشکلات مختلف آمده است؛ از طرفی هم بحث کرونا است و از این طرف بحث معضلات داخل افغانستان، بیکاری، وضعیت بد اقتصادی و مشکلات جدی دیگر علیه مهاجرین!
 تعداد عظیمی از مهاجرین ما اینجا دارای سربرگ هستند، چرا این سربرگ‌ها مورد توجه قرار نمی‌ گیرد و ارائه خدمات نمی‌شود، تعداد زیادی از مهاجرین ما پاسپورت‌های خانواری دارند که قبلا سه ماه و شش ماه تمدید می‌شد، چرا حالا مورد توجه قرار نمی‌گیرد و معطل و معلق است؟ تمام افرادی که دارای این گونه مدارک هستند، حیران و سرگردان اند که چه کار کنند.
 
دولت ایران بیش از گذشته به وضعیت مهاجرین توجه کند!
لذا دولت جمهوری اسلامی ایران باید بیش از گذشته در رابطه با بحث مهاجرین توجه جدی بکند، نه تنها بحث سربرگ، نه تنها بحث مشکلات خانواری، سایر مباحثی که در سطح مهاجرین هست، باید مورد توجه قرار بگیرد و در راستای حل معضلات و موضوعات مهاجرین تلاش شود. ایرانی‌ها باید درک کنند که امروز حامی ‌ترین مردم و کشور در سطح دنیا نسبت به جمهوری اسلامی ایران مردم افغانستان اند، در طول چهل سال مردم ما ثابت کردند، ایرانی‌ها فکر نکنند که چهار تا آدم‌هایی که درداخل افغانستان هم نیستند، اکثرشان در استرالیا، آمریکا و کشورهای اروپایی اند و سرشبکه‌های استخباراتی، سعی می ‌کنند بهانه حمایت از مهاجرین، در حقیقت علیه جمهوری اسلامی ایران بلوا کنند؛ این‌ها کسانی هستند که سال‌ها این کار را کردند و حالا هم این کار را می‌کنند و جمهوری اسلامی ایران بایستی در این رابطه توجه داشته باشد و کاری نشود که مردم ما بیش از این در شرایط موجود ضربه ببینند و ضربه بخورند! مهاجرین ما چه در زمان جهاد و چه بعد از آن، چه در شرایط حال و در عرصه‌های مختلف با جمهوری اسلامی ایران هماهنگ بوده، حامی و پشتیبان هستند و نباید همه این‌ها نادیده گرفته شود.
 
مرکز تبیان و30 سال پیگیری مشکلات مهاجرین
مرکز تبیان طی 30 سالی که در ایران دفاتری داشته، یکی از تشکل هایی بوده که قوی و قدرتمند بحث مهاجرین را پیگیری کرده است. وقتی من صحبت از پیگیری بحث مهاجرین می‌کنم؛ یعنی ادعا نیست، شما می‌توانید بروید به گوگل سرچ بکنید، می‌توانید به سایت خبرگزاری صدای افغان(آوا) بروید و پیگیری بکنید و ببینید که مثلا صدها سخنرانی و مقاله و مطلب در رابطه با بحث مهاجرین داریم؛ چه در مشهد، چه در تهران، قم و یا  اصفهان، ما در همین چهار شهری که دفتر نمایندگی داریم، مسایل را طرح وپیگیری کردیم.
گاهی درمجالس بزرگ و کوچک صحبت و رسانه ای شده است وگاهی هم با مقامات جمهوری اسلامی از جمله وزارت کشور واداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی  این وزارتخانه صحبتهای جدی پیرامون بهبود وضعیت زندگی مهاجرینافغانستانی صورت گرفته است. هرچند این پیگیری‌ها برای ما پیامدهایی هم دارد، چون وقتی از مهاجر دفاع می ‌کنیم و هر حرفی که به نفع مهاجرین می‌گوییم، ممکن است دو تا ایرانی، آدمای سالم، مثبت و خوشبین باشند و حرفی نزنند وبلکه استقبال هم کنند، ولی دو تای دیگر با توجه به آن خاصیت ناسیونالیستی که دارند، خوش‌ شان نیاید و ممکن است برخوردهای ناصحیحی با ما داشته باشند. ما این پیامدها را به جان خریدیم، و مهم هم نیست برای ما، ما مبارز هستیم و بر اساس وظیفه مبارزاتی خود، در راستای آن اهدافی که برای خود تعریف کردیم، حرکت می‌کنیم و سعی هم می‌کنیم که بالاخره به این هدف برسیم.
 البته ناگفته نباید گذاشت که حمایت ما از مهاجر و ایجاد آرامش برای مهاجر، حل مشکلات و کمک به مهاجر در عرصه‌های مختلف، در سطح کلان به نفع خود جمهوری اسلامی ایران و به نفع نظام هم هست. من کاری نمی ‌کنم که در برابر این نظام قرار بگیرم، نخیر! دفاع و حمایت از این نظام را واجب می‌دانم، چرا؟ به خاطر این‌ که این نظام ثمره تلاش پیامبران خداست، ثمره تلاش پیامبر بزرگ اسلام(صلوات الله علیه) است، این نظام ثمره  مجاهدات دوامدار امام علی(ع)، فاطمه زهرا،  امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و سایر ائمه معصومین علیهم السلام  است، این نظام مورد توجه حضرت امام زمان(عج) است و اگر من به عنوان یک فرد مسلمان و یک شیعه می‌خواهم وظیفه انجام دهم، باید به این ضرورت و اهمیت پی ببرم و با هر چالش و هر مشکلی که در سطح ایران  و افغانستان و دنیا مواجه می‌شوم، مطابق این وظیفه و مسؤولیت عمل کنم، اما قطعا حمایت از مهاجرین مخالفت با این نظام نیست، حمایت از مهاجرین در تضاد با دولت جمهوری اسلامی نیست، بلکه در راستای اهداف و منافع این نظام است. حالا کسان دیگر حرف نمی‌زنند، یا بخش‌های مختلف خود این نظام به صورت جدی وارد عرصه نیستند، مربوط به خودشان است، ولی این مسؤولیت و وظیه ماست که در این عرصه باید کار و عمل کنیم.
انشاءالله تا هرجایی که بتوانیم پیش خواهیم رفت و عزیزان هم می‌توانند در این رابطه؛ هر مشکل، هر معضل و هر بحث و گزارشی از اوضاع و احوال مهاجرین داشته باشند، به دفاتر مرکزتبیان مراجعه وارائه کنند تا پیگیری شود.
بیش از این وقت ‌تان را نمی‌گیرم، ان‌شاءالله که موفق و مؤید باشید و روح جناب حاج سید اصغر حسینی رحمة‌الله علیه را از ما و از این مجلس خشنود بگرداند. این مطالب را هم صرفا برای این بیان کردم که آن سید بزرگوار در دهه 70 که در این‌جا حضور داشت و مرتب به دفتر ما می‌آمد، سعی داشت در این عرصه حرکت صورت بگیرد و در این راستا صحبت شود و حامی، پشتیبان و مشوق ما بود.
 
https://avapress.com/vdcftmd0ew6dyxa.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما