تاریخ انتشار :شنبه ۲۹ سنبله ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۵۴
کد مطلب : 219149
ناامنی‌های موجود در کشور ثمره‌ی بی‌تفاوتی‌ مردم است/ مهاجرین در ایران باید ضمن مطالبه‌گری حامی نظام باشند
مراسم عزاداری شب شانزدهم محرم با حضور عزاداران حسینی از سوی حاج محسن اکبرزاده -یکی از کادرهای فعال مرکز تبیان در مشهد مقدس- برگزار شد. حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری رئیس عمومی مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان، در این مراسم حول موضوع وظایف عاشورایی به ایراد سخن پرداخت.

خبرگزاری صدای افغان (آوا) -مشهد مقدس: حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری در سخنان خود با تاکید بر این نکته که انسان مسئول آفریده شده و لذا باید در دنیا در مقابل قانون و هم در آخرت در محضر خدای متعال پاسخگو باشد، اظهار داشت: حالا اگر قرار بر این باشد که ما در این پاسخگویی درست عمل بکنیم و نمره بالایی بیاوریم بایستی وظایف خود را بدانیم. وظایف هم به فردی  و اجتماعی تقسیم می‌شود. در این راستا اول باید در رابطه با فهم وظایف کار بکنیم و جدی باشیم و بدانیم من که به عنوان انسان خلق شده‌ام چه وظایفی دارم و در حیطه کدام وظایف و چگونه عمل بکنم و در برابر عملکرد خود در دنیا و آخرت چگونه پاسخگو باشم.

وی سپس با بیان اینکه انسان در بخش وظایف اجتماعی نیز از خانواده گرفته تا به بالا مسئولیت دارد، گفت: ما نسبت به خانواده خود جدا وظایف مختلفی داریم، در رابطه با پدر، در رابطه با مادر، در رابطه با همسر و فرزندان، بعد فامیل، بعد قوم و کل طایفه، بعد محله، بعد ولسوالی، بعد ولایت، بعد کل کشور و بعد تمام امت مسلمه و حتی تمام بشریت مسئولیت داریم. البته خداوند بالاتر از توان‌تان انجام وظیفه نخواسته است، اما آن وظیفه‌ای را که دین برای ما در حیطه اجتماع تعریف کرده است، حتما باید آن را انجام بدهید، اگر انجام ندهید فردا شما پاسخگو هستید و در محضر خداوند مسئول شناخته می‌شوید و اگر ضعفی وجود داشته باشد قطعا مجازات می‌شوید.

رئیس مرکز تبیان خاطرنشان کرد: مگر ما ادعا نداریم که حسینی هستیم و حضرت امام حسین و اجداد و اولاد و اصحاب‌شان را دوست داریم؟ اگر آنها را دوست داریم باید در مسیرشان حرکت کنیم. آغازین نقطه حرکت هم اين است که اول خود و بعد خانواده را تربیت کنیم، بعد در رابطه با سایر مباحث و سایر حوزه‌ها ورود داشته باشیم. در رابطه با محله خود باید احساس مسئولیت داشته باشیم، در رابطه با ولسوالی و ولایت خود باید احساس مسئولیت داشته باشیم، در رابطه با کل کشور باید احساس مسئولیت داشته باشیم، در رابطه با اوضاع کشور بر عهده ماست که بعنوان یک تبعه و یک شهروند وظایف خود را انجام بدهیم، و اگر در کشور دیگری و خارج از کشور خودمان زندگی می‌کنیم نیز باید احساس مسئولیت داشته باشیم.

حسینی مزاری در بخش دیگری از سخنان خود، با بیان اینکه یک مسلمان باید در هر گوشه دنیا که می‌بیند حقی پایمال می‌شود از حق دفاع کند و در برابر ظلم بإیستد، عنوان کرد: حتی اگر این ظلم در آمریکا باشد، حتی اگر این مظلوم آمریکایی باشد، از مسیحیان باشد، یهودی باشد، از هر قشر و پیرو هر مذهب و مکتبی هم که باشد، اگر مظلوم بود از مظلوم دفاع بکنید، این منطق اسلام است. همه انسان‌ها این مسئولیت را دارند، بخصوص مسلمانان؛ چرا که منطق اسلام این را حکم می‌کند که مسلمان‌ها نباید نسبت به سرنوشت یکدیگر و کل کشور و نسبت به سرنوشت منطقه و جهان اسلام و جهان بشریت بی‌تفاوت باشند.

وی ادامه داد: اما دشمن تلاش دارد که این دغدغه‌ی جمعی را از بین ببرد. به محض اینکه شمای افغانستانی از نیجریه حرف بزنی می‌گوید که این آقا مزدور است، وقتی آقای زکزاکی مورد هجمه قرار گرفته باشد به محض اینکه بیانیه بدهی و از ایشان حمایت بکنی و علیه حاکمیت نیجریه حرف بزنی می‌گوید این نوکر بیگانه است، چرا؟ چون این فضا را دشمن به وجود می‌آورد و ما باید این نکته را بدانیم و درک نمائیم.

حسینی مزاری با بیان اینکه ما در منطق اسلام "به‌من‌چه" نداریم، گفت: اینجاست که مشخص می‌شود دشمن به شدت در سطح جهان اسلام کار می‌کند تا از یک طرف در درون کشورها با انواع و عناوین مختلف این بی‌اهتمامی‌ها و بی‌ تفاوتی‌ها را به وجود بیاورد و به‌من‌چه‌ها را در سطح افراد، گروه‌ها و احزاب، در سطح اجتماعات و در سطح ولایات مختلف و در نهایت درسطح کشورهای اسلامی ترویج کند و سپس همه را به جان هم بیاندازد.

رئیس مرکز تبیان با اشاره به اینکه افغانستان و ایران به عنوان دو تا کشور اسلامی که در کنار هم هستند در دنیا بالاترین مشترکات را با هم دارند، عنوان کرد: شما ببینید که دشمن چقدر در راستای ایجاد بدبینی و تضاد بین مردم ایران و افغانستان کار می‌کند و چقدر هزینه خرج می‌شود، جای تاسف این است که نخبگان ما که در چنین شرایطی باید وارد صحنه شوند و در راستای تبیین موضوعات حرکت کنند و نقشه‌های دشمن را برای مردم روشن نمایند و دست‌های پشت پرده را بیرون بکشند و برای مردم معرفی کنند، اما خود تحت تاثیر قرار می‌گیرند و شروع می‌کنند به فحش و فحاشی علیه جمهوری اسلامی ایران.

حسینی مزاری خطاب به حاضرین در جلسه خاطرنشان کرد: ما به عنوان مهاجر یا تبعه افغانستانیِ بابصیرت، باید درک کنیم که چرا کوشش می‌شود بین ایران و افغانستان جدایی ایجاد شود، باید درک کنیم که حتما اهمیتی وجود دارد که دشمن دست و پاچه شده است که ایران و افغانستان را از هم جدا کند و نه تنها جدا کند بلکه در مقابل هم قرار بدهد.

رئیس مرکز تبیان در بخش پایانی سخنان خود، به دو وظیفه‌ی مهم مهاجرین در شرایط حاضر پرداخت و بر لزوم حل مشکلات متعدد مهاجرین افغانستانی در جمهوری اسلامی ایران تاکید کرد.



مشروح سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین حسینی مزاری در این مراسم به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم
ابتدا تشکر می‌کنم از حاج محسن اکبرزاده که هر سال زمینه چنین مراسمی از طرف ایشان فراهم می‌شود و جمعی از خواهران و برادران از فیض حضور این مجلس پر فیض و معنوی بهره‌مند می‌شوند. موضوعات زیادی است که در رابطه با عاشورا و نهضت اباعبدالله الحسین(ع) می‌شود مطرح کرد و هر مقدار هم در این رابطه صحبت بکنیم و هر سال و هر تعداد سالی که بگذرد، باز هم نمی‌توانیم گوشه‌هایی از ابعاد مختلف این نهضت را تبیین بکنیم. بیش از ۱۴۰۰ سال است که در این رابطه صحبت و سخنرانی می‌‌شود و کتاب‌های متعددی نوشته شده است و مقالات مختلفی به رشته تحریر درآورده شده است، اما هنوز هم نتوانستیم از این نهضت آنچه که باید بدانیم فهم داشته باشیم و مطابقش عمل بکنیم. به هر حال امشب من پیرامون وظایف عاشورایی صحبت می‌کنم.

پاسخ‌گویی انسان در دنیا و آخرت
برادران و خواهران! انسان مسئول آفریده شده است، یعنی هیچ فردی در زندگی خود یله و رها نیست، باید هم در دنیا در مقابل قانون پاسخگو باشد و هم در آخرت در محضر خدای متعال پاسخگو باشد. هرگونه حرکت ما، هرگونه کار ما، هرگونه حرف ما، هرگونه مواضع ما و هر کاری که از ریز و درشت در این دنیا انجام می‌دهیم بایستی در آخرت پاسخگوی آن باشیم، خوب قطعا برای اینکه پاسخگویی درستی داشته باشیم بایستی وظایف خود را بشناسیم و بر اساس وظایف خود عمل نمائیم، در غیر این صورت در روز قیامت پاسخی نخواهیم داشت.

امام حسین علیه السلام بر همین اساس قیام می‌کند که می‌داند وظایفی دارد و بر اساس این وظایف باید حرکت بکند، چون هم در پیشگاه تاریخ و هم در پیشگاه خداوند متعال پاسخگو است؛ لذا شما می‌‌بینید که آن امام به چه شکل به وظایف خود عمل می‌کند و آنها را به نحو مطلوب به پایان می‌رساند و اینگونه است که راه امام حسین(ع) و خط امام حسین(ع) تا حالا تداوم پیدا می‌کند.

ما دو گونه مسئولیت داریم، یعنی دو گونه پاسخگویی داریم؛ پاسخگویی فردی و پاسخگویی اجتماعی
یک بار ما در رابطه با عملکرد شخص خود پاسخگو هستیم، حالا چه در محضر قانون در این دنیا -شما در هر کشوری بخواهید زندگی بکنید عمل و رفتار و کردار شما به گونه‌‌ای است که حتما باید در برابر قانون پاسخگو باشید- مسئولیت دارید و هم در محضر خداوند متعال در آخرت بایستی پاسخگو باشید؛ و یک بار هم در رابطه با ابعاد کارها و فعالیت‌های اجتماعی، از خانواده تا کل جامعه‌ی بشری پاسخگو هستیم. اینگونه نیست که راحت باشیم و کسی هم از ما سوال نکند که شما در زندگی اجتماعی چه کاری کردید، چرا فلان کار خوب را کردید، چرا فلان کار خوب را نکردید، چرا این کار بد را کردید؟ چرا و چرا و چرا؟ در برابر این چراها هیچگونه پاسخگویی نباشد! نخیر، ما هم در رابطه با اعمال فردی خود مسئولیت داریم و پاسخگو هستیم و هم در رابطه با فعالیت‌های اجتماعی و زندگی اجتماعی خود باید پاسخگو باشیم.

شناخت وظایف؛ اولین لازمه‌ی پاسخ‌گویی
حالا اگر قرار بر این باشد که ما در این پاسخگویی درست عمل بکنیم و نمره بالایی بیاوریم بایستی وظایف خود را بدانیم. وظایف هم باز به دو گونه‌؛ وظایف فردی و وظایف اجتماعی تقسیم می‌شود.
در این راستا اول باید در رابطه با فهم وظایف کار بکنیم و جدی باشیم و بدانیم که منی که به عنوان انسان خلق شده‌ام چه وظایفی دارم و در حیطه کدام وظایف و چگونه عمل بکنم و در برابر عملکرد خود در دنیا و آخرت چگونه پاسخگو باشم.

وظایف فردی انسان و مهمترین وظایف فردی او
ما در بحث فردی در ابعاد مختلف وظیفه داریم، در رابطه با جسم خود، در رابطه با روح خود، و در رابطه با روان خود، در همه این ابعاد وظایفی داریم، در قسمت نگه داشتن جسم خود سلامتی باید داشته باشیم و برای داشتن این سلامتی چه کارهایی را باید انجام بدهیم و در رابطه با سلامتی روح و روان خود، چه وظایفی را باید انجام بدهیم. اما مهم‌ترین وظیفه فردی ما این است که معارف دین را به درستی فرا بگیریم. معارف دین در قلمرو عبادات، در عرصه اعتقادات و در عرصه اخلاقیات، در این سه عرصه و در مجموع قوانین دین را بایستی فرا بگیریم که دین برای فردِ من چه وظایفی تعیین کرده است تا من بر اساس این وظایف دینی، اعمال و رفتار و گفتار خود را تنظیم بکنم. اگر من این وظایف را درک نکنم و بر اساس این وظایف درست عمل نکنم، فردا در مقام پاسخگویی می‌مانم و نمی‌توانم پاسخی داشته باشم. در قیامت هم شما نمی‌توانید توجیه کنید که من نفهمیدم، خدا در جواب می‌گوید چرا نفهمیدی؟ چرا دنبال فهم نرفتی؟ چرا وظایف دینی خود را نفهمیدی؟ چرا وظایف معرفتی و مذهبی و مکتبی خود را نفهمیدی؟ چرا در ابعاد مختلفِ وظایف فردی خود تحقیق نکردی؟ حالا ممکن است یک فرد در عرصه تعلیم از ابتدایی تا انتها تا دکترا و پرفسوری مشکل داشته باشد، اما این دلیل نمی‌شود که بگوید من وقتِ درس خواندن و تحصیل و یاد گرفتن نداشتم. نخیر شما در مجالس عمومی شرکت می‌کنید، پای منبرهای سخنران‌ها حضور دارید که مطالب مختلف در رابطه با وظایف فردی گفته می‌شود، تلویزیون هست، منابع مختلف هست، بایستی ما تلاش بکنیم و فرا بگیریم و خود را تقویت بکنیم تا در عرصه‌ی انجام وظایف فردی از توانمندی جدی برخوردار باشیم. این در عرصه‌ی وظایف فردی. البته بحث پیرامون هر یک از این موضوعات زیاد است و به خاطر آنکه وقت گرفته نشود من سعی می کنم که به صورت فهرست‌وار با شما صحبت بکنم.

بخش دیگر وظایف اجتماعی است
ما در بحث وظایف اجتماعی، از خانواده گرفته تا به بالا مسئولیت داریم. ما نسبت به خانواده خود جدا وظایف مختلفی داریم، در رابطه با پدر، در رابطه با مادر، در رابطه با همسر و فرزندان، بعد فامیل، بعد قوم و کل طایفه، بعد محله، بعد ولسوالی، بعد ولایت، بعد کل کشور و بعد تمام امت مسلمه و حتی تمام بشریت. حالا این انجام وظیفه در هر حدی که ممکن باشد، نه اینکه تکلیف بما لایطاق باشد و بالاتر از زور شما. نخیر! خداوند بالاتر از توان‌تان انجام وظیفه نخواسته است، اما آن وظیفه‌ای را که دین برای شما در حیطه اجتماع تعریف کرده است، حتما باید آن را انجام بدهید، اگر انجام ندهید فردا شما پاسخگو هستید و در محضر خداوند مسئول شناخته می‌شوید و قطعا اگر ضعفی وجود داشته باشد مجازات می‌شوید.

در اسلام بحث "به‌من‌چه" نداریم!
اصولاً در اسلام بحث به‌من‌چه وجود ندارد، گفتنِ به‌من‌چه غلط است و اصلا در منطقِ اسلام وجود ندارد. همه افراد و انسان‌ها در همه حیطه‌ها و همه حوزه‌ها مسئولیت داشته و پاسخگو هستند، پس باید انجام وظیفه بکنند. ما در رابطه با خانواده، در بحث تأمین خانواده، در بحث تعلیم خانواده، در بحث جهت‌دهی و سازمان‌دهی خانواده به آن سمت و سویی که خدا برای ما مشخص کرده است وظیفه داریم. ما نباید به گونه‌ای عمل بکنیم که برای هر کار و فعالیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وقت داشته باشیم، اما وقت کار با خانواده و برای اعضای آن نداشته باشیم بلکه تمام غم و اندوه و رنج و ناراحتی و قهر و غضب را بیاوریم خانه و با خانم و فرزندان خود دعوا داشته باشیم. اولین وظیفه و سنگین‌ترین وظیفه و عمده‌ترین وظیفه ی اجتماعی ما، وظیفه‌ای است که ما در رابطه با تربیت خانواده از زن و بچه گرفته تا مابقی خانواده‌‌ای که با ما مرتبط هستند بر عهده داریم. در این رابطه ما وظایف مختلفی داریم. در قسمت تامین اقتصادی، تعلیم و هدایت و جهت‌دهی و سازمان‌دهی، ما باید خانواده‌ی خود را یک خانواده‌ی منسجم و متحد و فعال و متبارز به وجود بیاوریم که مثل امام حسین(ع) و یاران امام حسین(ع) عمل کنند.

خانواده؛ نقطه آغاز وظایف ما در حیطه اجتماعی
مگر ما ادعا نداریم که حسینی هستیم؟ مگر ما ادعا نداریم که حضرت امام حسین(ع) و آبا و اجدا و اولاد  و اصحاب‌شان را دوست داریم؟ اگر آنها را دوست داریم باید در مسیرشان حرکت کنیم. آغازین نقطه حرکت اين است که اول خود و بعد خانواده را تربیت کنیم، بعد در رابطه با سایر مباحث و سایر حوزه‌ها بایستی ورود داشته باشیم. در رابطه با محله خود باید احساس مسئولیت داشته باشیم، در رابطه با ولسوالی و ولایت خود باید احساس مسئولیت داشته باشیم، در رابطه با کل کشور باید احساس مسئولیت داشته باشیم، در رابطه با اوضاع کشور بر عهده ماست که به عنوان یک تبعه و یک شهروند وظایف خود را انجام بدهیم، اگر در کشور دیگری و خارج از کشور خودمان زندگی می‌کنیم باید احساس مسئولیت کنیم. بنابراین در همه‌ی ابعاد، این وظایف اجتماعی بر عهده ماست.

این در حالی است که دشمن در صدد این است که ما را نسبت به انجام وظایف‌مان بی‌اهتمام بسازد. حالا اين دشمن کی‌ها هستند؟ یکی نفس اماره، دوم شیطان و  سوم هم دشمنان بیرونی، هستند. همه اینها دست به دست هم می‌‌دهند و سعی می‌کنند انسان را انسانی بی‌مبالات و بی‌اهتمام و بی‌تفاوت و توجیه‌گر بار بیاورند. مثلا انسان در حوزه فردی در رابطه با نماز خود دقیق نیست، در رابطه با دادن وجوهات دقیق نیست، در رابطه با نگهداری جان و بدن خود دقیق نیست، ولش کن توکل بر خدا، در انجام دادن واجبات، و اجتناب از منکرات دقیق نیست و پیش خود توجیه می کند که اگر طرف‌مان خداست، خدا مهربان است و کوه کوه می بخشد! دل بستن به چنین توقعات و توجیهاتی خیلی غلط است، اما به هرحال این وضعیت بوجود آورده می‌شود و شرایط و محیط بگونه‌ای در می‌آید که فرد در انجام مسئولیت‌های فردی خود یک چنین آدمی می‌شود.

بی‌توجهی به سرنوشت دیگران نادرست است
همچنین در بحث انجام مسئولیت‌ها و وظایف اجتماعی نیز چنین روحیه‌ای در آدم‌ها به وجود می‌آید. مثلا اگر با فامیل و همسایه‌اش مشکلی پیش آمد می‌گوید به‌من‌چه فامیل من درست باشد، فامیل من مشکل نداشته باشد، وضعیت اقتصادی من درست باشد، از نظر تربیتی بچه‌های من درست باشد، حالا همسایه ما هر بلایی بود که بود. اما وی خبر ندارد که اگر تو به فکر همسایه خود نباشی، چه از نظر اقتصادی و چه از نظر تربیتی، بالاخره مسائلی که در خانه همسایه تو هست دامن تو را هم خواهد گرفت. ممکن است یک جوانِ منکراتی در آن خانواده تربیت شده باشد، آن جوان منکراتیِ همسایه، بالاخره دامن شما را می‌گیرد، دامن اولاد شما را هم خواهد گرفت، در راستای به انحراف کشاندن دختر و پسر شما هم کار خواهد کرد، فردا ممکن است از سر دیوار خانه شما بالا بیاید و دزدی بکند. خب بی توجهی به دیگران این وضعیت را به به وجود خواهد آورد.

این وضعیت نسبت به اقوام دیگر و یا محله‌های دیگر نیز وجود دارد. گاهی اوقات شما در افغانستان می‌بینید و در گذشته شاهد بودید که اگر در هرات انفجار می‌شد و ناامنی به وجود می‌آمد کابلی‌ها بی‌خیال بودند و می‌گفتند شهر ما امن باشد، یا اگر در مزار مشکل پیش می‌آمد قندهاری‌ها شاید خوشحال می‌شدند می‌گفتند بگذار که شمالی‌ها به هر سرنوشت شومی گرفتار شدند بشوند، به هر حال بحث قومی درست می‌شود، این قوم و آن قوم، بحث منطقه‌ای درست می‌شود، این ولایت و آن ولایت، شمال و جنوب، شرق و غرب و بعد از درون کشور که خلاص شد، این کشور و آن کشور می‌شود.

سرنوشت کشورهای اسلامی به هم گره خورده است
برخی می‌گویند آقا هر بلایی سر ایران آمد به ما چی بگذار بیاید، شما حتما در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بارها متوجه این موضوع شده‌اید که اگر معضلی بالای ایران آمد چند تا شخصیت یا اشخاص یا اتباع افغانستانی خوشحالی کردند که خدا را شکر ایرانی‌ها هر چقدر مصیبت ببینند چه بهتر؛ در حالی که خبر ندارند وضع ایران از هر نظر خراب شود تأثیرش بر افغانستان در اولین مرحله است، از نظر اقتصادی اگر وضع ایران خراب شود تاثیرش منفی اش روی افغانستان است، از نظر اجتماعی اگر وضع ایران خراب شود تاثیرش روی افغانستان است، از نظر نظامی و امنیتی اگر وضع ایران خراب شود قطعا متوجه مردم افغانستان هم خواهد بود. یا در بحث عراق و یا سوریه نیز همین‌طور. در زمانی که تازه مشکلات سوریه شروع شده بود، ما در کابل بودیم، خب وقتی بحث گروه‌های تروریستی مطرح شد و بهار اسلامی به انحراف گرائید و علیه دولت بشار اسد حرکت شروع شد و بعد در عراق مشکلات شروع شد، ما بلافاصله موضع گرفتیم و بیانیه دادیم و در سخنرانی‌ها حرف زدیم و محکوم کردیم، چون این را درک می‌کردیم که اگر وضع سوریه خراب شود، وضع افغانستان هم خراب خواهد شد، اگر وضع عراق رو به وخامت بگراید و یا اگر یمن با مشکلات جدی مواجه شود، قطعا افغانستان این مشکلات را خواهد دید و با مشکلات جدی و معضل جدی مواجه خواهد شد.

از هر مظلومی در هر گوشه‌ی دنیا باید دفاع کرد
بنابراین ما بر اساس وظایف اسلامی موضع می‌گرفتیم، حتی گاهی اوقات خبرنگاران خود را می‌فرستادیم، پیش شخصیت‌ها که مصاحبه بکنند و موضع‌گیری آنها را نسبت به کشورهای اسلامی مطرح بکنند و ما به عنوان جزئی از پیکره‌ی اسلامی حرف بزنیم و صحبت بکنیم، اما خیلی از شخصیت‌های ما حاضر به مصاحبه نبودند و می‌گفتند قضیه عراق و سوریه و داعش به ما چه ربطی دارد، حتی با دست خود جلوی میکروفون همکاران ما را می‌زدند که ما حاضر به مصاحبه نیستیم، بارها به این دوستان گفتیم که ببینید ما حتی از نظر روایی روایت داریم که اگر به فریاد مظلومی نرسید همان ظلمی که به آن مظلوم می‌شود به شما هم خواهد شد، شما اگر حتی به خاطر خود هم شده است، و حتی اگر خودتان را دوست دارید بایستی در این عرصه وارد شوید و موضع بگیرید، حداقلش حرف بزنید اگر کار دیگری نمی‌توانید، زبان که دارید حرف بزنید و موضع بگیرید و بیانیه بدهید. در هر گوشه دنیا که می‌بینید حقی پایمال می‌شود از حق دفاع کنید و در برابر ظلم بإیستید، حتی اگر این ظلم در آمریکا باشد، حتی اگر این مظلوم آمریکایی باشد، از مسیحیان باشد، یهودی باشد، از هر قشر و پیرو هر مذهب و مکتبی هست اگر مظلوم بود از مظلوم دفاع بکنید، این منطق اسلام است. همه انسان‌ها این مسئولیت را دارند بخصوص مسلمانان که منطق اسلام این را حکم می‌کند که مسلمان‌ها نباید نسبت به سرنوشت یکدیگر و کل کشور و نسبت به سرنوشت منطقه و جهان اسلام و جهان بشریت بی‌تفاوت باشند. این آگاهی از انجام وظایف برای یک مسلمان باید وجود داشته باشد، چرا که ما حسینی هستیم و خود را پیرو امام حسین(ع) تلقی می‌کنیم و ادعای پیروی داریم، پس باید مثل ایشان فکر و عمل بکنیم، اما حالا که مثل ایشان نمی‌توانیم حداقل رنگ و لعاب ضعیفی از حرکت ایشان باید در وجود ما نهادینه شده باشد و در فکر و ذهن ما و در تمام وجود ما و رفتار و گفتار ما این روند باید وجود داشته باشد، و الا قطعا موفق نخواهیم شد.

اما دشمن تلاش دارد که این دغدغه را از بین ببرد. به محض اینکه شمای افغانستانی از نیجریه حرف بزنید می‌گویند که این آقا مزدور است، وقتی آقای زکزاکی مورد هجمه قرار گرفته باشد به محض اینکه بیانیه بدهید و از ایشان حمایت بکنید و علیه حاکمیت نیجریه حرف بزنید می‌گویند این نوکر بیگانه است، چرا؟ چون این فضا را دشمن به وجود می‌آورد تا مارا وادار به خودسانسوری و بی اهتمامی نسبت انجام وظایف اجتماعی داخلی و بین المللی بکند و ما باید این نکته را بدانیم و درک نمائیم. در سالی که شهید نمر در عربستان گردن زده شد، اولین و تنها مجلس تعزیه را ما در کابل برگزار کردیم برای این شهید و تجلیل از این شهید و محکومیت این عملکرد وحشیانه ی عربستان. حالا جدای از اینکه دشمنان از طریق رسانه‌های مختلف علیه ما حرف‌های مختلفی زدند، خودی‌های ما که بایستی منسجم و متحد وارد صحنه می‌شدند  سریع جلسه برگزار کردند که آقای مزاری با این کارهای خود امنیت تشیع را به خطر می‌اندازد، خب این چه امنیتی است که شما فکر می‌کنید که اگر از یک مظلومی دفاع نشود امنیت به اصطلاح در کشور حاکم می‌شود؟!، خب همین تفکر بود، همین بی احترامی‌ها بود، همین بی تفاوتی‌ها بود و همین تاثیرپذیری از دشمن بود که امروز وضع کشور اینگونه شده است.

ناامنی‌های موجود در کشور ثمره‌ی بی‌تفاوتی‌ها می‌باشد
شما هر روز می‌بینید که ناامنی و قتل و فجایع مختلف رو به گسترش است و رو به کم شدن نیست. اکثر شماها هراتی هستید ببینید از بیست سال پیش تا حالا اوضاع هرات به کدام سمت و سو حرکت می‌کند، کسانی که از مزار هستند ببینند امن‌ترین شهر در افغانستان مرکز ولایت بلخ بود، حالا ببینید و از  این ولایت خبر بگیرید که بهترین و نخبه‌ترین جوانان به خاطر یک موبایل کشته می‌شوند. امنیتی وجود ندارد، به خاطر آنکه ما نه در حوزه فردی درست عمل کردیم و می‌کنیم و نه در انجام وظایف اجتماعی؛ همه گفتند به‌من‌چه، حالا هم می‌گویند به‌من‌چه، خب طبیعی است که اوضاع و احوال کشور باید هم اینگونه باشد. اینجاست که مشخص می‌شود دشمن به شدت در سطح جهان اسلام کار می‌کند تا از یک طرف در درون کشور با انواع و عناوین مختلف این بی‌اهتمامی‌ها و بی‌ارتباطی‌ها را به وجود بیاورد و به‌من‌چه ها را ترویج بدهد و سپس افراد، گروه‌ها، احزاب، اجتماعات را نسبت به انجام وظایف در منطقه و دنیا منفعل و بی تفاوت بسازد.

نمره‌ی پایین شخصیت‌ها و نخبگان در بحث نزدیکی دو ملت افغانستان و ایران
شما می‌دانید که دو تا کشور اسلامی که در کنار هم هستند و در دنیا بالاترین مشترکات را با هم دارند ایران و افغانستان‌اند. شما ببینید که دشمن چقدر در راستای ایجاد بدبینی و تضاد بین مردم ایران و افغانستان کار می‌کند و چقدر هزینه خرج می‌شود، جای تاسف این است که نخبگان ما که در چنین شرایطی باید وارد صحنه شوند و در راستای تبیین موضوعات حرکت کنند و نقشه‌های دشمن را برای مردم روشن نمایند و دست‌های پشت پرده را بیرون بکشند و برای مردم معرفی کنند، خود  تحت تاثیر قرار می‌گیرند و شروع می‌کنند به فحش و فحاشی علیه ایران.

گریزی به دو حادثه‌ی هریرود و مهریز
شما حتما در ماه‌های اخیر قضیه هریرود و غرق شدن چند تا مهاجر و همچنین سوختن ماشین در مهریز یزد یادتان هست و به خاطر دارید که دشمن این موج را ایجاد کرد و چقدر از آن دوحادثه سوء استفاده و موج‌سواری کرد. نیروهای داخلی افغانستان که بماند، همین مهاجرین ما چقدر احساساتی شدند. من شخصیت‌هایی را دیدم که قبلا فکر می‌کردم متدین و آدم‌های نخبه و فهیم هستند که یک روزی اگر فتنه ای به پا شود، در کنار اسلام و انقلاب خواهند بود، ولی اولین بیانیه و اولین موضع‌گیری علیه جمهوری اسلامی را این‌ها صادر کردند. آقا کدام عقل و کدام منطق باور می کند که جمهوری اسلامی ایران در چنین شرایطی عمدا کاری بکند که به ضررش تمام شود؟!، یعنی بیاید چهل و چند نفر مهاجر افغانستانی را در رودخانه هریرود غرق بکند! من آن رودخانه را در زمان جهاد دیده‌ام و از آن رد شده‌ام و می‌فهمم که شرایط آنجا چگونه است؛ خب دشمن آمد و سناریوسازی کرد، کار کار دشمن و مخالفینِ نزدیکی این دو ملت بود، اما آنها موجی ایجاد کردند که نشان دهند این کار کار ایران است. ولی تا آخر هم شما دیدید که دولت افغانستان و مجامعی که مرتبط با آن قضیه بودند حتی یک سند و مدرک مستند نتوانستند ارائه بکنند که آن قضیه کار ایران است، حتی هیئت دو جانبه تعیین شد و ماه ها تحقیق صورت گرفت و سرانجام مشخص شد که این کار کار ایران نیست. یا در بحث مهریز یزد، ماشین قاچاق از یک مسیری رد می شود که آن مسیر مسیر تأمین نیروی داعش از پاکستان و چین و آسیای میانه به سمت ترکیه و عراق است، بدترین مسیری است که زیر ذره بین نیروهای نظامی انتظامی و امنیتی ایران است، و این نیروها قطعا نسبت به هر تحرکی و نسبت به هر حرکتی حساس هستند، خب چهار تا پنج تا ماشین در جاده در حال حرکت است، ایست می‌‌دهند اما ایستاد نمی‌شوند، البته سه چهارتایش فکر می‌کنم ایستاد می‌شوند و یکی‌اش فرار می‌کند، خب به دنبال این ماشین فراری راه می‌افتند و هوایی شلیک می‌کنند سپس دستور ایست می‌دهند باز هم ایستاد نمی‌شود، خوب می‌زند به تایر ماشین و پنجر می‌شود اما موتروان هشت یا نه کیلومتر روی این تایر پنجر راه می‌رود. همه شما ماشین دارید ماشینی که هشت و نه کیلومتر روی تایر پنجر راه برود جرقه می‌زند و آتش می‌گیرد و از داخل ماشین چند تا سرنشین به بیرون فرار می‌کنند، ولی کسی مطلع نیست که در صندوق عقب ماشین نیز سه نفر جاسازی شده‌اند تا اینکه پس از سوختن ماشین صندوق عقب موتر خودبخود باز می‌شود که می‌بینیم متاسفانه سه نفر سوختند. خب مهاجربن ما کسانی‌اند که باید عقل و منطق داشته باشند، فیلمی که در فضای مجازی منعکس می‌شود اگر فیلم را خوب دقیق ببینید می‌بینید که این سازمان‌دهی شده است، آن آقایی که فیلم می‌گیرد با چه خیال راحتی فیلم می‌گیرد و اصلا ناراحتی  در کارش بازتاب  ندارد و اصلا جنجال و اضطرابی در او احساس نمی‌شود. جوان افغانستانی هی می‌گوید آب بده که سوختم، اما آن مرد هی می‌گوید که پایین بِشِی که این کلمه‌ای مربوط به گویش افغانستانی است، فیلم‌بردار هم افغانستانی است و ایرانی نیست، چون ایرانی نمی‌گوید که پایین بِشِی، این کلمه، کلمه‌ی افغانستانی است.

دست و پا زدن دشمنان برای بر هم زدن رابطه افغانستان و ایران، نشان از اهمیت این رابطه دارد
تنها این دو مورد نیست، هر روز مورد جدیدی و هر روز کار جدیدی به وجود می‌آید و هر روز تلاش می‌شود تا رابطه‌ی دو کشور خراب بشود، در حالی که ایران به نفع افغانستان است و افغانستان به نفع ایران، امنیت ایران امنیت افغانستان و امنیت افغانستان، امنیت ایران است. این دو کشور در بیشتر زمینه‌ها می‌توانند با هم همکاری و تعامل داشته باشند. ما به عنوان مهاجر یا تبعه افغانستانیِ بابصیرت باید درک کنیم که چرا کوشش می‌شود بین ایران و افغانستان جدایی ایجاد شود، باید درک کنیم که حتما اهمیتی وجود دارد که دشمن دست و پاچه شده است که ایران و افغانستان را از هم جدا کند و نه تنها جدا کند بلکه در مقابل هم قرار بدهد. ما این توطئه‌های دشمن را باید درک کنیم، ما وظیفه داریم که به راحتی تحت تاثیر تبلیغات دشمن قرار نگیریم.

امنیتِ منطقه امنیتِ ماست
ما وظیفه داریم که نه تنها از کشور خود بلکه از سایر کشورهای اسلامی هم دفاع بکنیم، چرا که امنیت کشورهای اسلامی امنیت ماست، ابهت کشورهای اسلامی ابهت ماست، ما پاکستان را امن می‌خواهیم، ما ترکمنستان امن می‌خواهیم. ما ازبکستانِ امن می‌خواهیم، ما تاجیکستانِ امن می‌خواهیم، ما کشورهای همسایه امن می‌خواهیم، ما کلا منطقه امن می‌خواهیم. چون امنیتِ منطقه امنیت ماست، اقتصاد منطقه اقتصاد ماست، بهبودی و بهروزی مردم منطقه بهبودی و بهروزی مردم ماست، ما نباید نسبت به تحولات منطقه بی‌تفاوت باشیم و احساس مسئولیت نداشته باشیم، نباید نسبت به کشمیر بی‌تفاوت باشیم، نباید نظر به فلسطین راحت و بی‌تفاوت باشیم. این بی‌تفاوتی توسط نفس اماره سپس شیطان و آنگاه دشمن اسلام است که باعث می‌شود ما نسبت به نسل بشریت و خود بی‌تفاوت باشیم. حتی نباید نظر به سرنوشت مردم آمریکا بی‌تفاوت باشیم، بلکه ما باید در مورد انقلابی که در آمریکا به وجود آمده است احساس مسئولیت کنیم و از انقلابیون و مردمی که قیام کرده‌اند به هر شکلی حمایت بکنیم، ما باید در مورد رژیم مستبد آمریکا به هر شکلی که ممکن است کار بکنیم، حتی با یک لفظ و با یک کلمه در یک مجلسی نشسته‌ایم و توان‌مان همینقدر است بگوییم که آمریکا دارد زور می‌گوید، آمریکا دارد در مقابل سیاه‌ها و سیاه‌پوستان ظلم می‌کند.

آقایان و خانمها! این به این معنی نیست که هر کدام ما برابر با امام خمینی(ره) مسئولیت داریم نخیر، مسئولیت ایشان سنگین‌تر از ما است و مسئولیت ما در حد خود ما و فهم و توان خودمان سنگین است. امروز بایستی این فهم برای مردم مسلمان به وجود آمده باشد که تقویت نظام اسلامی ایران تقویت کل اسلام و کل نظام بشریت  آزادی‌خواه خواهد بود، چون امروز کل دنیای استکبار در مقابل جمهوری اسلامی  ایران بسیج شده اند، گاهی شاید به واسطه‌ی توطئه‌هایی صورت می‌گیرد پیش خود بگوییم از بس این ملت بد بوده و دولت‌شان مستبد و خودکامه است؛ کل دنیا از اینها بدشان می‌آیند! نه اینگونه نیست، اینها چون خوبند دنیای بد در مقابل خوب‌ها صف کشیده‌اند تا خوب‌ها را میان بردارند.

هر کشوری در هر جایی در مسیر حق و حقیقت عمل بکند ما حامی آن هستیم
ما منکر مشکلات داخل جمهوری اسلامی ایران نیستیم. ما منکر معضلاتی که در این کشور وجود دارد نیستیم، معضلات وجود دارد، مشکلات وجود دارد، توهین‌ها هست، تحقیرها هست، کم‌رسی‌ها و نارسایی‌ها وجود دارد، هم در مورد خود ایران، هم در مورد مهاجرین و افغانستانی‌ها؛ اما شما ببینید در کل دنیا نظامی که ادعای اسلامیت بکند، تلویزیونش اسلامی باشد، رهبری که شبیه‌ترین رفتارها و گفتارها را به ائمه معصومین(علیهم السلام)داشته باشد و گام به گام مسیر آنها را دنبال کند غیر از آیت‌الله العظمی  امام خامنه‌ای در دنیا دیگر کدام شخص است و غیر از جمهوری اسلامی ایران که امروز حرف خود را می‌زند و به پای خود ایستاده شده است دیگر چه کشوری می‌تواند باشد. گر چه شاید بعضی این احساس را داشته باشند و بگویند که حسینی مزاری هی از ایران دم می‌زند، بله من از ایران دم می‌زنم چون این کشور، کشور اسلامی است، این کشور مال خود من است، من جزو امت مسلمه هستم و ایرانی‌ها هم از امت مسلمه هستند، پاکستانی‌ها هم هستند و هر کشوری در هر جایی در مسیر حق و حقیقت عمل بکند ما حامی آن هستیم. هر کشوری که در برابر استکبار بإیستد ما حامی او هستیم و نه تنها حامی او هستیم بلکه از خود او هستیم و آنها از خود ما هستند. امروز جمهوری اسلامی در کل دنیا این سِمت و این موقعیت را دارد و کور شود چشم کسانی که از این حرف‌ها ناراحت شوند و بترکد دلی که توان شنیدن این حرف‌ها و توان دیدن چنین حرکت‌هایی را در کل دنیا ندارند.

گوش ما باید به دهان ولی فقیه باشد
ما موظفیم که روشن‌گری بکنیم و در انجام وظایف خود کوشا باشیم، اما دشمن در جهت بی تفاوت کردن ما کار می‌کند، ولی ما باید به وظایف خود عمل بکنیم، ما زمانی می‌توانیم در برابر توطئه‌های دشمن ایستاد شویم و جدی عمل کنیم که وظایف خود را از متن دین و از رفتار و گفتار ائمه معصومین(لیهم السلام) بگیریم، وظایف خود را از مراجع و فقهای خود و از ولی امر خود بگیریم. اگر امروز گوش ما به دهان ولی امرمان باشد قطعا اشتباه نخواهیم کرد، آقا تو چکار داری هرچه ایشان می‌گوید عمل کن و هر کلام و گفتاری که ایشان دارد گوش بکن، ما امروز این وظیفه را داریم. اگر ما بر اساس این وظیفه و با این روند در زندگی عمل بکنیم، هم در خانواده‌ی خود، هم در اجتماع و هم در سطح کل کشورهای اسلامی موفق خواهیم بود و هم می‌توانیم در سطح جهان بشریت نقش فعال بازی کرده و حضور داشته باشیم. اگر همه مسلمانها به ویژه شیعیان اینگونه عمل کنند شما باور کنید قدرت شیعیان را هیچ کس نخواهد داشت و هیچ قدرتی توان ضربه زدن به شیعیان را ندارد، اما متاسفانه دشمن بر علاوه که در سطح کل دنیای اسلام کار می‌کند، در سطح دنیای تشیع کار جدی‌تری دارد انجام می‌دهد، کاری می‌کند که منافقینی از بین خود شیعیان قد علم بکنند، تنها بحث مردم عوام نیست، مردم عوام گناه ندارند، می‌بینیم که چه شخصیت‌هایی در مسیر ضد ولایت قرار می‌گیرند. به هر حال دشمن روی نخبگان کار می‌کند، امروز تعداد زیادی از نخبگان ما در مسیر ضد ولایت قرار دارند.

بی‌تقوایی باعث می‌شود که در شرایط فتنه راه را اشتباهی برویم
اگر در زندگی خود تقوا داشته باشیم و عناصر متقی باشیم بصیرت پیدا می‌کنیم و اگر بصیر شدیم راه را تشخیص خواهیم داد که کدام راه حق است و کدام راه باطل است. خانم‌ها و آقایان! توجه داشته باشید اگر ما در زندگی خود سرگردان و حیران شدیم و وقتی فتنه به وجود آمد نتوانستیم راه را درست تشخیص بدهیم و راه را عوضی رفتیم و از کسانی حمایت کردیم که ضد ولایت‌اند و خود ما در برابر ولایت قرار گرفتیم، آن وقت است که باید بدانیم که تقوا نداشته‌ایم و به وظایف دینی خود درست عمل نکرده‌ و از منکرات جلوگیری نکرده‌ایم، اینجاست که باید بفهمیم که نان حلال نخورده‌ایم و وجودمان را حرام فرا گرفته است. اینجاست که باید به یقین برسیم اگر در زمان امام حسین علیه السلام هم بودیم جزو لشکریان عمر سعد می‌بودیم. در زمان امام حسین (ع) هم کسانی که در مقابل آن حضرت قرار گرفتند انسان‌های عادی و معمولی نبودند بلکه حتی شب نماز بودند و روزه می‌گرفتند؛ آن طرف امام حسین(ع) نماز جماعت برپا کرد، این طرف اینها نماز جماعت برپا کردند و حتی عده‌ای از سربازان عمر سعد برای اینکه حرکت‌شان قربتا الی الله باشد رفتند غسل شهادت کردند و بعد قربتا الی الله وارد صحنه شدند و در برابر امام حسین علیه السلام جنگیدند و این فاجعه به وجود آمد. دلیل آن نیز این است که اینها تقوا نداشتند و بی‌تقوایی باعث شد که در آن فتنه راه را اشتباه بروند.

بصیرت لازمه‌ی عبور از فتنه بوده و مقدمه‌ی بصیرت نیز عنصر تقوا است
امروز دنیا پر از فتنه است و در این شرایط فتنه لازم است که ما بصیرت داشته باشیم، بصیرت ما هم جز از راه تقوا از هیچ مسیر دیگری امکان‌پذیر نیست، هیچ کسی هم ما را جز خدا و جز ائمه معصومین و عمل به اعمال عبادی‌مان نجات‌بخش نخواهد بود، نه سخنرانی، نه بیانیه، نه تلویزیون، نه رادیو و نه هیچ چیز دیگری ما را کمک نخواهد کرد، جز اینکه ما با خدا مرتبط باشیم و از ائمه معصومین علیهم السلام بشنویم و عمل کنیم و از خط ائمه معصومین علیهم السلام که امروز خط ولایت فقیه است و ولی امر مسلمین امام خامنه‌ای پیروی کنیم. بنابراین اگر ما در این مسیر بودیم و گوش ما به دهان ایشان بود و صحبت‌های ایشان را شنیدیم و عمل کردیم، قطعا ما موفق خواهیم بود.

خوب حالا در پایان صحبتم دو تا وظیفه مهاجرین را هم سریع عنوان می‌کنم و جلسه را ختم می‌کنم:

وظیفه‌ی اول) مهاجرین ما از اوضاع افغانستان بی‌اطلاع نباشند و نسبت به جریان‌های اسلامی داخل کشور احساس مسئولیت کنند
مهاجرین در شرایط موجود دو تا وظیفه مشخص دارند؛ وظیفه اول در رابطه با افغانستان است. برادران و خواهران! ما نباید نسبت به اوضاع و احوال افغانستان بی‌اطلاع و بی‌تفاوت باشیم، بلکه باید نسبت به کشور خود توجه داشته باشیم، باید ارتباط داشته باشیم، باید نسبت به تحولاتی که در داخل افغانستان اتفاق می‌افتد احساس مسئولیت بکنیم و در عرصه‌های مختلف واکنش داشته باشیم و به جریان‌های دینی و اسلامی که در داخل افغانستان کار می‌کنند با مال و جان و زبان و با هر شکلی که امکانش وجود دارد کمک نماییم.
عزیزانِ ما بایستی وارد صحنه باشند و کار بکنند و ارتباط داشته باشند، برخی که توان رفتن به کشور و اقامت همیشگی دارند بروند و به انجام وظایف خود بپردازند کسانی که در داخل افغانستان نمی‌توانند حضور  دائمی پیدا کنند به طور مقطعی حضور گیدا کنند، دوماه آنجا باشند و یک ماه اینجا و به همین ترتیب به موضوعات داخل کشور مرتبط باشند و در عرصه های مختلف کمک کار مردم ما و کشور و حکومت باشند. اما که به این میزان هم نمی توانند حضور فیزیکی گیدا کنند، حداقل پولشان که امکان حضور در آنجا دارد خب پول بفرستند، کسانی هم که مادیات و امکانات اقتصادی ندارند، حداقل در فضای مجازی حضور به عمل برسانند و از حرکت‌های دینی دفاع بکنند و در راستای ترویج فرهنگ دینی و در جهت روشنگری افکار مردم حرکت بکنند. ما اگر امروز فرهنگ دینی و سیاسی و اجتماعی و امنیتی مردم خود را بالا ببریم در افغانستان انقلاب جدی به وجود خواهد آمد و وضعیت کشور متحول خواهد شد و بحران پشت سر گذاشته خواهد شد، امنیت به وجود می‌آید و صلح و صفا به وجود خواهد آمد. امروز افغانستان پر است از توطئه و پر است از جنایت، چرا؟ چون روشنگری نمی‌شود، چرا؟ چون کسانی که بتوانند مردم را به درستی هدایت و رهبری کنند در عرصه به صورت جدی حضور ندارند.

به وظایف خود عمل کنیم تا در دنیا و آخرت روسفید باشیم
لذا مهاجرین ما که در خارج از کشور زندگی می‌کنند بایستی در رابطه با مسایل داخل افغانستان حضور داشته باشند و تا جایی که می‌توانند در عرصه‌های مختلف عمل بکنند. این مسئولیت اول، که خیلی مهم است و مهاجرین ما این مسئولیت را بر عهده دارند و پاسخگو هستند. کسی هم فکر نکند که ما اینجا هستیم و افغانستان چه ربطی به ما دارد! خداوند از شما در روز قیامت دقیقا سوال خواهد کرد که شما چرا هیچ کاری در رابطه با کشورتان که مثل ناموستان است و مادر ماست نکردید؟ خدا از ما سوال خواهد کرد و ما باید پاسخ بدهیم، آنجا پاسخ دادن خیلی سخت است که شمایی که به عنوان مهاجر آمدید بقیه فامیل خود و مسلمانان را آنجا رها کردید چرا هیچ احساس مسئولیتی نکردید؟ چرا کمک مالی نکردید؟ چرا کمک زبانی نکردید؟ چرا در کنارشان هر از چندگاه حضور پیدا نکردید؟ لذا اگر ما عمل نکنیم قطعا با مشکل مواجه می‌شویم، اگر ما مشکل اخروی داشته باشیم خواهران و برادران یقین بدانید که در دنیا هم گرفتار خواهیم شد و این‌گونه نیست که اگر ما در اینجا به وظایف خود عمل نکنیم، اینها پرونده درست می‌شود و سرهم می‌ماند و دنیارا راحت پشت سر می گذاریم و در روز قیامت از ما سوال و جواب خواهد شد و آنجا هم خدا مهربان است، نخیر! ما همین‌جا هم پاسخگو خواهیم بود، بخش زیادی از معضلات و مشکلات اقتصادی و اختلافات داخلی و امراض و مرگ و میرهایی که وجود دارد بخاطر انجام ندادن وظایف دینی است که ما داریم، فکر نکنید که بالاخره این شرایط و معضلات خود به خود است، نه، بخشی از آن بخاطر عدم انجام وظایف فردی ما و بخشی از آن هم به خاطر عدم انجام وظایف اجتماعی ماست. لذا باید متوجه باشیم که ما وظایفی داریم که می‌بایست این وظایف را انجام دهیم و در پیش خدای متعال رنگ سرخ و رو سفید باشیم و در روز قیامت هم در کنار ائمه معصومین (ع) باشیم.

وظیفه‌ی دوم) مهاجرین؛ نسبت به سرنوشت خودشان بی‌تفاوت نباشند
مسئولیت دوم مهاجرین ما در رابطه با سرنوشت خودشان است. من تا جایی که مطالعه می‌کنم می‌دانم که مهاجرین به سرنوشت خودشان کاملا بی‌تفاوت و بی‌توجه هستند. ببینید که در سطح مهاجرین چه مشکلات و معضلاتی وجود دارد، من بارها در مجالس مختلف گفتم که این جای خجالت است که یک مهاجر بعد از چهل سال حضور و زندگی در ایران مشکل اقامتی داشته باشد، چرا داشته باشد؟!، مشکل گواهینامه داشته باشد، چرا داشته باشد؟!، چرا وقتی یک خانواده مهاجر بخاطر گرفتن گواهینامه به اداره راهنمایی و رانندگی مراجعه می‌کند از هر یک خانواده فقط یک نفر می‌تواند گواهینامه بگیرد؟!، و یا برای گرفتن گواهینامه به اصطلاح باید مجرد نباشد و متاهل باشد؟! یعنی چی این قانون از کجا درآمده است؟ این مشکل از کجاست؟ ما از نظر دینی مشکل داشته باشیم، از نظر بهداشت مشکل داشته باشیم، از نظر تحصیل مشکل داشته باشیم، از جهات مختلف مشکل داشته باشیم؛ آن وقت مهاجرین ما دست روی دست گذاشته‌اند و هیج تحول و هیچ کار و هیچ حرکتی دیده نمی‌شود، چرا؟

آقایان و خانم‌ها! نظام جمهوری اسلامی ایران نیز به والله اینطور نیست، خود ایرانی‌ها که ایرانی هستند اگر نماینده‌های این ملت در شهرها و روستاهای مختلف درد مردم خودشان را از تهران پیگیری نکنند و با جدیت پیگیری و حل نکنند خود اینها هم مشکلات مختلف خواهند داشت. کسانی در درون این ملت در استان‌ها و شهرها و فرماندار‌ی‌های مختلف حضور دارند که مشکلات مردم‌شان را پیگیری می‌کنند و در راستای حل مشکل مردم خودشان تلاش دارند؛ خب وقتی که این ملت و این مردم ساکن این کشورند و تبعه این کشورند، اگر کسانی مشکلات اینها را پیگیری نکنند و اگر خودشان در صحنه نباشند و فریاد نزنند و مشکلات خودشان را بازتاب ندهند مشکلاتشان حل نمی‌شود و سرجای‌شان باقی می‌ماند، پس ما چطور توقع داشته باشیم جمعیت مهاجری که تازه اهل این وطن و تبعه‌ی این کشور نیستیم و مشکلات مختلفی هم داریم راحت بنشینیم که مشکلات ما حل می‌شود! در کنار این بی‌تفاوتی نیز، هر روز و هر شب سر سفره درباره ایران و ایرانی حرف بزنیم و در مجالس فاتحه هم علیه ایرانی‌ها حرف بزنیم و در عروسی هم نشستیم غیبت بکنیم و در تشییع جنازه و در همه صحنه‌ها فقط علیه ایرانی‌ها غیبت بکنیم! یعنی چه آقا؟ این حرف‌ها چی است؟ من پیشتر گفتیم که در برابر هر حرکت خود مسئول و جوابگو هستیم، آنوقت درباره این نظام حرف بزنیم و پاسخگو نباشیم؟

مهاجرین باید ضمن مطالبه‌گری، حامی این نظام باشند
امروز هر گونه حرکتی که به تضعیف این نظام بیانجامد، هرگونه حرکتی که به تضعیف خط رهبری در این کشور و در سایر کشورها بیانجامد این تضعیف چه کم باشد و چه زیاد، حرام است و کسی که در این مسیر قرار می‌گیرد هم در دنیا پاسخگو خواهد بود و هم در آخرت. بنابراین ما باید از این شرایط بیرون بیاییم و باید حامی این نظام باشیم، چون نظام، نظام اسلامی است، ممکن است در بخش‌های مختلف دولت مشکل وجود داشته باشد، اما نظام، نظام اسلامی است و در راس این نظام یک رهبر مقتدر مثل امام خامنه‌ای حضور دارد و تلاش دارد که این کشور و این نظام را به صورت اسلامی پیش ببرد و این پرچم و بیرقی که بلند است را به دست حضرت امام زمان (عج) تحویل بدهد. در این رابطه جای شکی نیست چرا که تحولاتی که طی این چهل سال به وجود آمده است شاهد این حقیقت خواهد بود. ما باید اصل این حقیقت را بپذیریم و باید با این تفکر حضور داشته باشیم و در عین حال مطالبات خود را نیز داشته باشیم، در آن صورت موفق خواهیم شد.

مشکلات مهاجرین قابل حل است، ولی لازمه‌ی آن پیگیری و انعکاس مشکلات است
آقایان و خانم‌ها! بحث تابعیت شما حل شدنی است، بحث اقامت شما حل شدنی است، بحث بیمه و بهداشت و همه این مشکلاتی که مهاجرین ما دارند حل شدنی است، به والله حل شدنی است، اما باید پیگیری شود و باید با مسئولین مختلف‌ و رتبه بالای نظام گپ زده شود و حضور پیدا شود و مشکلات مهاجرین منعکس شود تا آنها برای حل این موضوع تلاش کنند. ما اینکارها را سال‌ها کرده‌ایم و نتیجه هم گرفتیم، شما حتما سال‌های قبل شاهد بودید که در بازار چه وضعی بود، کارت کار به صورت خوداظهاری نمی‌دادند، کسبه و کارگران ما از مغازه‌ها دستگیر می‌شدند و با دست‌بند به اردوگاه‌ها منتقل می‌شدند. ما بالاخره حرف زدیم و اعتراض کردیم و خبرنگار و عکاس گذاشتیم و پیگیری کردیم و از رییس اماکن مشهد دعوت کردیم و با ایشان صحبت کردیم که این چه وضع است که شما این شرایط را به وجود آوردید، صدها میلیارد پول از مهاجر افغانی ما در مغازه خوابیده حالا یک مباشر گرفتند به عنوان ایرانی که آنجا حضور دارند، حالا این مباشر دستشویی رفته اما این آقا در مغازه خودش است می‌آیند این آقا را دستگیر می‌کنند و دست‌بند می‌زنند که چرا غیرمجاز در این مغازه هستی! خب کار نادرستی است، شما با این حرکت خودتان آبروی چندین ده ساله این آدم را در بازار می‌برید. خب اینها موضوعاتی است که قابل اعتراض و پیگیری است.
به هرحال مشکلات مهاجرین حل می‌شود، اما کی حل می‌شود؟ زمانی که خود مهاجرین به هوش بیایند، خود مهاجرین در صحنه بیایند، خود مهاجرین درک کنند که چگونه به دنبال حل معضلات خودشان کار کنند و به نتیجه برسند.

مرکز تبیان یکی از تشکلاتی است که در بحث مهاجرین به صورت جدی کار می‌کند
یکی از تشکلاتی که خیلی قوی طی سی سال اخیر در مشهد دفتر داشته و در تهران و قم دفتر داشته، تشکیلات مرکز تبیان است که در بحث مهاجرین بسیار جدی کار کرده است. اگر قبول ندارید بروید گوگل و در خبرگزاری آوا سرچ بزنید که در رابطه با بحث مهاجرین حتی در مجامع عمومی ببینید چه حرف‌ها و چه صحبت‌هایی صورت گرفته و چه مواضع جدی در رابطه با مهاجرین اتخاذ شده است. اینگونه هم نیست که من در این چهار دیواری با شما حرف بزنم و این منعکس نشود،  نه، این صحبت‌های من فردا پس فردا منعکس می‌شود و شما از رسانه‌های بیرون نیز خواهید شنید. ما چیز پُت و پنهانی در این عرصه نداریم. ما طرفدار تامین حقوق مهاجرین از قبل بوده‌ایم و خواهیم بود. وظیفه اصلی مرکز تبیان در ایران پیگیری تحقق حقوق مهاجرین است.

مهاجرین باید از این وضعیت نامطلوبی که فعلا در ایران دارند بیرون بیایند
نباید سخنرانان ما از هر تریبونی شروع به تعریف و تمجید بکنند و اگر مسئول ایرانی در محفلی بیاید روحانی ما بلند شود و از او سر تا پا تعریف و تمجید کند که شما این طور هستید و آنطور هستید، نه آقا من این‌ها را قبول ندارم، وضعیت مهاجرین ما در ایران از هر نظر نامطلوب است. تنها چیزی که ما در ایران به آن می‌بالیم این است که کشوری اسلامی است و با شرافت‌ترین زندگی از نظر دینی و اخلاقی در اینجا امکان‌پذیر است که این نعمت و موهبت است. این نظام نظام اسلامی است و ما هر مشکلی هم داشته باشیم، هیچ‌گاه برای تضعیف این نظام عمل نخواهیم کرد و این نظام را حمایت خواهیم کرد، نه تنها اینجا من در کابل نیز مواضع‌ام را علنا اعلام کرده‌ام، آقای سید رضا حسینی که خبرنگار تمدن بوده است و در هر مجلس ما حضور داشته و می‌آمده و خبر تهیه می‌کرده، شاهد و ناظر اینجا نشسته است. ما در کابل از این نظام حمایت کرده‌ایم و می‌کنیم و باز هم خواهیم کرد و به خودمان افتخار می‌کنیم. چرا افتخار می‌کنیم؟ چون بر اساس وظایف دینی و وظایف اسلامی ماست، چون این خط خط عاشورایی است، هر کسی که می‌خواهد عاشورایی عمل کند و به این وظیفه عاشورایی عمل کند امروز نیاز نیست که آرزو داشته باشد که یا امام حسین ای کاش من در سال 61 هجری در صحنه و در کنارت می‌بودم! نه آقا امروز هم عاشوراست، امروز هم کربلاست، امروز هم وظایف عاشورایی وجود دارد، امروز هم محور، خط جدی عاشورایی در اینجا وجود دارد و ما باید در این جبهه حضور داشته باشیم. در راس جبهه عاشورایی هم حضرت امام خامنه‌ای و سربازان ایشان در ایران و در سراسر نقاط عالم حضور دارند.

مهاجرین به صحنه بیایند و دست مرکز تبیان را بگیرند
ما اینگونه عاشورایی خواهیم بود و از حقوق مهاجرین هم واقعا دفاع می‌کنیم و وضعیت مهاجرین خود را نامطلوب می‌دانیم. مرکز تبیان در این رابطه واقعا و جدی دارد تلاش می‌کند و در آینده‌ی نزدیک ان شاءالله ما در تهران هم دفتر افتتاح خواهیم نمود و از نزدیک مباحث را پیگیری خواهیم کرد و از شما مؤمنین و کسانی که در اینجا هستید و کسانی که در اینجا نیستند و شما پیغام من را برسانید که بیایید در صحنه و دست مرکز تبیان را بگیرید و کمک‌مان کنید، در عرصه اقتصادی کمک کنید، در عرصه تبلیغی کمک کنید، در عرصه اجتماعی کمک کنید، و در عرصه‌های مختلفی که مرکز تبیان به آنها احتیاج دارد کمک کنید، دست این تشکیلات را بگیرید تا این تشکیلات از نظر حقوقی از نظر سیاسی و از نظر اجتماعی به دنبال احقاق حق شما در جمهوری اسلامی ایران می‌باشد. ما با مسئولین جمهوری اسلامی ایران صحبت می‌کنیم و ان شاءالله این موضوع هم حل شدنی است.
جناب آقای اکبرزاده مسئول و برگزارکننده این جلسه یکی از شخصیت‌هایی هستند که در این عرصه قاطعانه و جدی حضور دارند و شما می‌توانید از طریق ایشان چه در اینجا و چه در تهران حضور خودتان را اعلام و تثبیت بکنید تا ما ان شاءالله زودتر بتوانیم در تهران این حرکت را روی دست بگیریم. کسانی هم که در مشهد هستند با جناب آقای هاشمی مسئول دفتر مشهد ارتباط بگیرند، آقای سید وحیدالله حبیبی مسئول بخش اقتصادی ماست و جناب سید رضا حسینی که پیشتر از ایشان نام گرفتم مسئول بخش روابط عمومی ماست و بقیه عزیزانی که در اینجا هستند همه از همکاران ما در خدمت شما مهاجرین عزیز خواهند بود.

در پایان سخنان خود از خدای متعال می‌خواهم که همه ما و شما را با وظایف عاشورایی آشنا کند و این توان و اقتدار و عظمت را عنایت کند که در راستای انجام این وظایف کوشا و جدی باشیم و قاطعانه کار بکنیم که ان شاءالله تعالی از جمله سربازان امام زمان (عج) محسوب بشویم و شهادت در اخیر عمر نصیب ما شود. ما حالا به دنبال شهادت نیستیم بلکه می‌خواهیم در دنیا در راه دین و مکتب کار بکنیم و هر زمانی مرگ ما فرا رسید مرگ ما را شهادت در راه خدا قرار بدهد.
برای شادی ارواح طیبه ائمه معصومین(علیهم السلام) شهدا و گذشتگان ما و تعجیل در فرج ظهور آقا امام زمان(عج) و سلامتی ایشان و سلامتی نایب بر حق ایشان حضرت امام خامنه‌ای و شادی روح شهدای هرات و مزار و کابل و سراسر افغانستان بخصوص بیش از پنجاه شهیدی که در دفتر مرکز تبیان به شهادت رسیدند و شادی ارواح طیبه گذشتگان این جمع رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الاخلاص و الصلوات.
 
https://avapress.com/vdcdon0xnyt0ff6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما