به دنبال بازار داغ اتهام‌زنی‌ها و توطئه جدید دشمن برای سوءاستفاده از آخرین بقایای مهدی مجاهد، به خصوص کوبیدن بر طبل نفاق و تفرقه، حجت الاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری، ریاست کل مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان در یک بیانیه، با افشای زوایای پنهان زندگی مهدی مجاهد و همچنین برنامه دشمنان برای سوءاستفاده ابزاری از او، اتهام‌زنی‌های بی ارزش و برچسب های ناروای چند روز گذشته در صفحات اجتماعی و انتساب دستگیری و اعدام مهدی مجاهد به جمهوری اسلامی، آن‌هم به کمک او را قاطعانه رد کرد.
تاریخ انتشار :شنبه ۲۹ اسد ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۵۵
کد مطلب : 257380
خبرگزاری صدای افغان(آوا) ـ کابل: متن کامل بیانیه حجت الاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری، ریاست کل مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان پیرامون اتهام‌زنی‌های اخیر در صفحات اجتماعی در مورد سرنوشت مهدی مجاهد به شرح زیر است:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
پس از دستگیری مهدی مجاهد، توسط استخبارات امارت اسلامی، شعبه هرات و اعدام وی و انتساب این دستگیری به جمهوری اسلامی، آن هم به کمک اینجانب، برخی مخاطبان دغدغه مند، پس از تماس بامن، جویا شدند که چرا تاهنوز این تهمت را تکذیب نمی کنم، اما من گفتم؛ اولا از این یاوه گویی ها و دروغ بافی ها زیاد اند و دشمنانم سرگرم به آن هستند، ولی از یکسو برای من ارزش محتوایی ندارد تا به تایید یا تکذیب یک چنین برچسب های ناروا بپردازم و از سوی دیگر وقت آن را ندارم تا حتی اندکی از آن را صرف اینگونه امور نمایم، بلکه الحمدلله به مسایل و موضوعات مفید و کاربردی مشغول هستم و ثانیا مخاطبان من که دروغ می بافند و تهمت می زنند و منتشر می کنند سه طیف اند؛ یا دشمنان اند که مدیریت تولید محتوا را انجام می دهند و یا عناصر مزد بگیر عضو شبکه های استخباراتی بیگانه که وظیفه بارگذاری آن را در بستر انترنت و انعکاسش در رسانه دارند؛ حال چه در لباس خبرنگار و نویسنده و یا گردانندگان حساب های شبکه های اجتماعی ی چون فیسبوک، تویتر، انستاگرام و... و یا احمق اند و تحت تاثیر فرافگنی دسته های اول و دوم قرار گرفته، بدون تحقیق و کورکورانه مشغول انتشار محتویات جعلی اند!
حال اگر تکذیب کنم، قطعا به دشمن و مزدور کم مزد آن طرفی نمی بندد و احمق نیز توجه به آن نخواهد کرد و در طی مسیر اشتباه خود مصر خواهد بود و اما به طور طبیعی، افراد و اجتماعات عاقل می دانند که اولا جمهوری اسلامی آن قدر کوچک نیست تا به اینگونه امور بپردازد و ثانیا من آنقدر آدم سطحی، کم ارزش و ناتوان نیستم که از طریق فروش آدم، طی طریق کنم و روزگار بگذرانم.
این درحالی است که بر اساس اطلاعات دست اول موجود، مهدی مجاهد یک آدم اختطافچی بود که پس از برگشت از ایران، در ولایت سرپل، باند شرارت درست کرد و با اقدام آمر امنیت وقت، با سایر اعضای باند دستگیر گردیده، هرکدام به ۱۲ سال حبس محکوم می شوند و شخص مجاهد بعد از ۷ سال گذراندن حبس، مورد عفو قرار گرفته، مجددا به صحنه بر می گردد و با توجه بر اینکه توسط عناصر طالبان در زندان جذب این گروه می شود، تحت پوشش جنبش طالبان بار دیگر به شرارت و آدم کشی رو می آورد که در این میان بایستی از مسئول جذب مهدی مجاهد به صف طالبان باز خواست صورت بگیرد که چگونه یک شخص شرور که از ابتدا تا حالا باعث بدنامی طالبان و ضربه زدن به بدنه مردم بلخاب گردیده است جذب طالبان می شود؟!
همین خصوصیت شرارت پیشگی مجاهد است که مقام ریاست استخبارات ولایت بامیان را قدر ندانسته، به اصول و اساسات امارت گردن ننهاده، دلش به شرارت پیشگی تنگ شده، با در پیش گرفتن اعمال غیر قابل تایید در زمان ریاستش بر استخبارات بامیان، برکنار گردیده، آنگاه به زادگاه خود بلخاب رو آورده، به نیت در پیش گرفتن شرارت پیشگی مجدد، بدون در نظر داشت منافع مردم و کشور، به باج خواهی از امارت اسلامی رو می آورد.
دشمن بیرونی نیز براساس گزارش های دریافتی از عوامل داخلی خود، وقتی می بیند آدم مناسبی برای پیشبرد اهداف آن در راستای ناامن کردن کشور است، با اعزام مهره های تحت امر خود، در کنار مهدی مجاهد، به مدیریت وی پرداخته، او را در ایستادگی علیه امارت اسلامی ترغیب و تشجیع می کند، اما غافل از اینکه از یک آدم شرارت پیشه ی بدون اندیشه مبارزاتی، نمی توان به اهداف بلند مقاومت و تسری دادن جنگ و ناامنی به سایر مناطق، دسترسی پیدا کرد، این بود که با اندک فشار نیروهای نظامی امارت اسلامی، حتی یک ساعت تاب مقاومت نیاورده، با برجا گذاردن تلفات نیروهای تحت امرش و رساندن آسیب جدی به کل مردم ولسوالی بلخاب از جمله جان باختن تعدادی مردم ملکی و بیجا شدن هزاران خانواده بومی، فرار را برقرار ترجیح داده، به کوه های اطراف این ولسوالی پناهنده می شود، تا سرحدی که کارش به مرز اسلام قلعه می رسد و به وسیله افراد مسئول امارت اسلامی پس از دستگیری به مجازات مرگ محکوم می گردد.
ناگفته پیداست که مهدی مجاهد در زمان حیات به ویژه در هنگامه تمردش در بلخاب هم، چوب سوختی بیش نبود و علاوه براینکه دشمن خارجی برای او برنامه خاص چیده بود، مدعیان رهبری جامعه شیعه حتی به قیمت نابودی او، قصد سوءاستفاده از مهدی مجاهد داشتند و چه حال که کشته شده است، مورد بهره برداری دشمن و سوءاستفاده گران داخلی در راستای بدنام کردن جمهوری اسلامی ایران و ضربه زدن به نیروهای کارآمد مبارز قرار می گیرد.
از همین‌رو، کسانی که در این چند روز چه آگاهانه یا ناآگانه بر طبل اختلاف و تفرقه و تهمت‌پراکنی می کوبند، بدانند در میدان دشمن بازی می کند، دشمنی که حتی از آخرین بقایا و جسد مهدی مجاهد هم به دنبال سوءاستفاده و فرصت طلبی برای ایجاد نفاق و تنش است، پس نباید بیش از این، آب به آسیاب دشمن ریخت.
سید عیسی حسینی مزاری
29 اسد/ مرداد 1401
بسم‌الله الرحمن الرحیم
پس از دستگیری مهدی مجاهد، توسط استخبارات امارت اسلامی، شعبه هرات و اعدام وی و انتساب این دستگیری به جمهوری اسلامی، آن هم به کمک اینجانب، برخی مخاطبان دغدغه مند، پس از تماس بامن، جویا شدند که چرا تاهنوز این تهمت را تکذیب نمی کنم، اما من گفتم؛ اولا از این یاوه گویی ها و دروغ بافی ها زیاد اند و دشمنانم سرگرم به آن هستند، ولی از یکسو برای من ارزش محتوایی ندارد تا به تایید یا تکذیب یک چنین برچسب های ناروا بپردازم و از سوی دیگر وقت آن را ندارم تا حتی اندکی از آن را صرف اینگونه امور نمایم، بلکه الحمدلله به مسایل و موضوعات مفید و کاربردی مشغول هستم و ثانیا مخاطبان من که دروغ می بافند و تهمت می زنند و منتشر می کنند سه طیف اند؛ یا دشمنان اند که مدیریت تولید محتوا را انجام می دهند و یا عناصر مزد بگیر عضو شبکه های استخباراتی بیگانه که وظیفه بارگذاری آن را در بستر انترنت و انعکاسش در رسانه دارند؛ حال چه در لباس خبرنگار و نویسنده و یا گردانندگان حساب های شبکه های اجتماعی ی چون فیسبوک، تویتر، انستاگرام و... و یا احمق اند و تحت تاثیر فرافگنی دسته های اول و دوم قرار گرفته، بدون تحقیق و کورکورانه مشغول انتشار محتویات جعلی اند!
حال اگر تکذیب کنم، قطعا به دشمن و مزدور کم مزد آن طرفی نمی بندد و احمق نیز توجه به آن نخواهد کرد و در طی مسیر اشتباه خود مصر خواهد بود و اما به طور طبیعی، افراد و اجتماعات عاقل می دانند که اولا جمهوری اسلامی آن قدر کوچک نیست تا به اینگونه امور بپردازد و ثانیا من آنقدر آدم سطحی، کم ارزش و ناتوان نیستم که از طریق فروش آدم، طی طریق کنم و روزگار بگذرانم.
این درحالی است که بر اساس اطلاعات دست اول موجود، مهدی مجاهد یک آدم اختطافچی بود که پس از برگشت از ایران، در ولایت سرپل، باند شرارت درست کرد و با اقدام آمر امنیت وقت، با سایر اعضای باند دستگیر گردیده، هرکدام به ۱۲ سال حبس محکوم می شوند و شخص مجاهد بعد از ۷ سال گذراندن حبس، مورد عفو قرار گرفته، مجددا به صحنه بر می گردد و با توجه بر اینکه توسط عناصر طالبان در زندان جذب این گروه می شود، تحت پوشش جنبش طالبان بار دیگر به شرارت و آدم کشی رو می آورد که در این میان بایستی از مسئول جذب مهدی مجاهد به صف طالبان باز خواست صورت بگیرد که چگونه یک شخص شرور که از ابتدا تا حالا باعث بدنامی طالبان و ضربه زدن به بدنه مردم بلخاب گردیده است جذب طالبان می شود؟!
همین خصوصیت شرارت پیشگی مجاهد است که مقام ریاست استخبارات ولایت بامیان را قدر ندانسته، به اصول و اساسات امارت گردن ننهاده، دلش به شرارت پیشگی تنگ شده، با در پیش گرفتن اعمال غیر قابل تایید در زمان ریاستش بر استخبارات بامیان، برکنار گردیده، آنگاه به زادگاه خود بلخاب رو آورده، به نیت در پیش گرفتن شرارت پیشگی مجدد، بدون در نظر داشت منافع مردم و کشور، به باج خواهی از امارت اسلامی رو می آورد.
دشمن بیرونی نیز براساس گزارش های دریافتی از عوامل داخلی خود، وقتی می بیند آدم مناسبی برای پیشبرد اهداف آن در راستای ناامن کردن کشور است، با اعزام مهره های تحت امر خود، در کنار مهدی مجاهد، به مدیریت وی پرداخته، او را در ایستادگی علیه امارت اسلامی ترغیب و تشجیع می کند، اما غافل از اینکه از یک آدم شرارت پیشه ی بدون اندیشه مبارزاتی، نمی توان به اهداف بلند مقاومت و تسری دادن جنگ و ناامنی به سایر مناطق، دسترسی پیدا کرد، این بود که با اندک فشار نیروهای نظامی امارت اسلامی، حتی یک ساعت تاب مقاومت نیاورده، با برجا گذاردن تلفات نیروهای تحت امرش و رساندن آسیب جدی به کل مردم ولسوالی بلخاب از جمله جان باختن تعدادی مردم ملکی و بیجا شدن هزاران خانواده بومی، فرار را برقرار ترجیح داده، به کوه های اطراف این ولسوالی پناهنده می شود، تا سرحدی که کارش به مرز اسلام قلعه می رسد و به وسیله افراد مسئول امارت اسلامی پس از دستگیری به مجازات مرگ محکوم می گردد.
ناگفته پیداست که مهدی مجاهد در زمان حیات به ویژه در هنگامه تمردش در بلخاب هم، چوب سوختی بیش نبود و علاوه براینکه دشمن خارجی برای او برنامه خاص چیده بود، مدعیان رهبری جامعه شیعه حتی به قیمت نابودی او، قصد سوءاستفاده از مهدی مجاهد داشتند و چه حال که کشته شده است، مورد بهره برداری دشمن و سوءاستفاده گران داخلی در راستای بدنام کردن جمهوری اسلامی ایران و ضربه زدن به نیروهای کارآمد مبارز قرار می گیرد.
از همین‌رو، کسانی که در این چند روز چه آگاهانه یا ناآگانه بر طبل اختلاف و تفرقه و تهمت‌پراکنی می کوبند، بدانند در میدان دشمن بازی می کند، دشمنی که حتی از آخرین بقایا و جسد مهدی مجاهد هم به دنبال سوءاستفاده و فرصت طلبی برای ایجاد نفاق و تنش است، پس نباید بیش از این، آب به آسیاب دشمن ریخت.
سید عیسی حسینی مزاری
29 اسد/ مرداد 1401
avapress.com/vdcc4mqix2bqp18.ala2.html
تگ ها
پربازدیدترین
مطالب مرتبط
[۲۸ اسد ۱۴۰۱] 
[۲۷ اسد ۱۴۰۱] 
[۲۶ اسد ۱۴۰۱] 
[۳ سرطان ۱۴۰۱] 
