تاریخ انتشار :چهارشنبه ۷ قوس ۱۴۰۳ ساعت ۲۰:۴۷
کد مطلب : 301432
تغییر نگاه‌ها به عربستان و خلأ رهبری اهل سنت فرصتی عالی برای امارت اسلامی است
رئیس مرکز تبیان طی سخنانی در همایش «عربستان؛ از ایجاد و ترویج افراطیت مذهبی تا تسهیل و ترویج تفریط سکولاریستی و آثار و پیامدها»، با بیان اینکه اقدامات اخیر بن‌ سلمان و حرکت عربستان به سمت تفریط مذهبی و سکولاریزم باعث شده که نگاه‌ها به عربستان کاملا تغییر کند، خلأ رهبری جهان اسلام در سطح اهل سنت را فرصتی عالی برای امارت اسلامی دانست تا بتواند خود را به افکار عمومی اهل سنت نشان بدهد و ثابت کند که می‌تواند رهبری و مدیریت آنان را بر عهده بگیرد.
خبرگزاری صدای افغان(آوا)-مشهد مقدس: همایش «عربستان؛ از ایجاد و ترویج افراطیت مذهبی تا تسهیل و ترویج تفریط سکولاریستی و آثار و پیامدها» شب گذشته، سه‌شنبه(۶ قوس/آذر) با حضور اقشار مختلف مردمی از سوی مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان در حسینیه شهید مصباح مشهد مقدس برگزار گردید.
حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری طی سخنانی در این همایش با اشاره به اینکه افراط و تفریط مذهبی ریشه در تاریخ صدر اسلام دارد، به این نکته پرداخت که چرا بیشترین افراط و تفریط مذهبی در سرزمین عربستان اتفاق می‌افتد. سرزمین عربستان سرزمین وحی و محل توجه مسلمانان است و از طرفی حاکمان عربستان به عنوان خادمین حرمین شریفین همواره ادعای رهبری جهان اسلام را داشته‌اند، بنابراین سِمت رهبری جهان اسلام را داشتند و حالا هم این ادعا را دارند. لذا هر رویکردی که در این سرزمین اتفاق بیفتد می‌تواند در سایر سرزمین‌های اسلامی بسیار تاثیرگذار باشد.
بر این اساس به گفته رئیس مرکز تبیان، تفکر وهابیت با استفاده از موقعیت و پول و امکانات عربستان توانست رشد پیدا کند و در سایر کشورهای اسلامی تاثیر بگذارد. وی گفت: در افغانستان هم خیلی سعی کردند افراطیت مذهبی را نهادینه نموده و جنگ مذهبی ایجاد بکنند و از این ناحیه تلفات بگیرند که موفق نبودند اما در طول ۲۰ سال جمهوریت تلاش بسیار زیادی شد تا جریان‌ها و گروه‌های مرتبط با عربستان در افغانستان جا‌دار و پا‌دار شوند و در اینجا نیرو تربیت بکنند.
حسینی مزاری با ذکر مصادیقی از تلاش وهابیت در ترویج افراطی‌گیری در افغانستان با راه‌اندازی هزاران مدارس در دوران جمهوریت، گفت: افغانستان در دوران جمهوریت داشت آهسته آهسته به کام وهابیت و افراطیت مذهبی سقوط می‌کرد اما وقتی امارت اسلامی آمد و مستقر شد به عنوان اولین اقدام شروع به قلع و قمع کردن مدارس و مکان‌ها و افراد مرتبط با وهابیت کرد. بنابراین نابودی وهابیت در افغانستان یکی از جنبه‌های مثبت امارت اسلامی است.
رئیس مرکز تبیان در مورد عامل ایجاد افراطیت در عربستان نیز گفت: عامل اول امریکا و انگلیس و فرانسه و رژیم صهیونیستی و عوامل آنان هستند که همه‌شان در این مسیر بودند و اکنون هم هستند و می‌خواهند از این سرزمین با توجه به اهمیت آن علیه جهان اسلام سوء‌استفاده بکنند. عامل دوم هم بستر مردمی عربستان و جهالت و نادانی آنان است. طبیعتا دشمن هم از اهمیت سرزمین عربستان و هم از نادانی مردم سوءاستفاده می‌کنند و آنان را به این سمت و سو می‌کشد.
وی خاطرنشان کرد: ترویج افراطیت از عربستان منشاء می‌گرفت و حمایت امریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و رژیم صهیونیستی را داشت. این حرکت خطرناک متاسفانه ده‌ها سال جهان اسلام را درگیر کرد و باعث عقب ماندگی مسلمانان در سطح دنیا شد. سران عربستان صرفا به وظیفه سرسپردگی خود به استکبار عمل کردند و به عنوان خادمین حرمین شریفین جهان اسلام را فریب دادند و از موقعیت خود سوء استفاده کردند و در راستای تضعیف جهان اسلام عمل کردند.
حسینی مزاری با اشاره به هوشیاری اهل سنت در قبال عربستان گفت: امروز بیشترین موضع گیری علیه عربستان توسط شخصیت‌ها و جریان‌های اهل سنت است. امروز امارت اسلامی هم کاملاً می‌داند که این عربستان از چه ویژگی برخوردار است و چه صفتی و چه موقعیتی بر علیه امارت اسلامی دارد؛ به همین خاطر امارت اسلامی رابطه چندان گرمی با رژیم عربستان ندارد.
وی با تاکید بر تغییر راهبرد استکبار در عربستان و روی کار آمدن تفریط مذهبی و روی دست گرفتن سکولاریسم و ابتذال از سوی بن سلمان در این سرزمین گفت: این حرکت نیز حرکت خیلی خطرناکی است همانگونه که افراطیت مذهبی خطرناک بود و ده‌ها بلکه صد‌ها سال باعث و عامل گرفتاری جهان اسلام شد.
رئیس مرکز تبیان با اشاره به کنسرت اخیر در ریاض و هتک حرمت مقدسات، از سکوت جهان اسلام انتقاد کرد و گفت: برادران و خواهرانِ اهل سنت ما بیشترین ضربه را از این حرکت خواهند خورد. شیعیان به اصطلاح از گذشته هم نگاه مثبتی به عربستان نداشتند و حالا هم نگاه مثبتی ندارند. اگرچه تحولات از عربستان شروع شود تر و خشک را خواهد سوختاند و شیعه و سنی ندارد. وقتی که به افغانستان صدمه وارد شود چه از ناحیه افراطیت مذهبی و چه از نظر سکولاریزم و ابتذال اخلاقی به هر حال تمام جامعه ضربه خواهد خورد.
حسینی مزاری خاطرنشان کرد: این حرکت محمد بن سلمان باعث شد که دیگر عربستان جایگاه رهبری خود را در جهان اسلام از دست بدهد. حتی اهل سنت دنیا به خصوص اهل سنت افغانستان دیگر با دید رهبری جهان اسلام به سمت عربستان نگاه نمی‌کنند.
رئیس مرکز تبیان خلأ رهبری جهان اسلام در سطح اهل سنت را فرصتی عالی برای امارت اسلامی دانست تا بتواند خود را به افکار عمومی نشان بدهد و ثابت کند که می‌تواند رهبری و مدیریت آنان را بر عهده بگیرد. وی گفت: که امروز در سطح دنیای اسلام تنها جریانی که به نام جریان حاکمیتی اهل سنت اسلامی مطرح است امارت اسلامی افغانستان است. اگر شخصیت‌ها و مسئولان امارت اسلامی درست فکر و عمل بکنند امروز روزش است که جای عربستان را از نظر مدیریت افکار جهان اسلام بگیرد.
وی افزود: در این سو در سطح تشیع جمهوری اسلامی ایران است که رهبری جهان تشیع را به عهده دارد، از آن طرف هم امارت اسلامی رهبری جهان اهل سنت را به عهده بگیرد و این دو تا کشور در کنار هم دست به دست هم بدهند و در راستای نجات جهان اسلام از شر کفار و استکبار کار بکنند و کار خیلی مفید و اثرگذاری خواهد شد.
حسینی مزاری خاطرنشان کرد: اگرچه سرزمین عربستان مهم است و افغانستان آن اهمیت سرزمین وحی را ندارد اما از نظر فکری و دست اندرکاری مردم مسلمان می‌توانند این جایگاه را احراز بکنند و تصاحب بکنند و جهان اسلام را از شر استکبار و استضعاف و استثمار نجات بدهند.متن کامل سخنان ریاست مرکز تبیان در این نشست به شرح ذیل است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و به نستعین. اما بعد قال الامام علی(ع): «لا تَرَى الجاهِلَ إلاّ مُفْرِطا أو مُفَرِّطا»
ابتدا سالروز شهادت حضرت زهرا (س) را به شما خواهران و برادران تسلیت می‌گویم. مجلسی که برگزار شده است حرکت خوب و درستی است. ما هرچه برای تجلیل از شهادت‌ها و ولادت‌های ائمه‌ خود مجلس برگزار بکنیم کار نیکو و خوبی خواهد بود اما موضوعی که برای این جلسه انتخاب شده است به نحوی مرتبط با آن حضرت و مرتبط با سرزمین وحی است؛ سرزمینی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در آنجا متولد شد و عمر شریف خود را در آن سرزمین گذراند. حضرت زهرا (س) در طول حیات خود با افراط و تفریط سر وکار داشت و شهادت ایشان هم به دست همین جریانی که گرفتار افراط و یا تفریط بودند رقم خورد. بنابراین موضوع صحبت در رابطه با افراط‌ها و تفریط‌‌های مذهبی است که در سرزمین عربستان صورت گرفته و باز هم می‌گیرد.
چرا بیشترین افراط و تفریط مذهبی در سرزمین عربستان اتفاق می‌افتد؟!
برای اینکه سرزمین عربستان در منظر جهان اسلام سرزمین مهمی است. مکه مکرمه و مدینه منوره و بسیاری از اماکن زیارتی و تاریخی مسلمانان در این سرزمین است. قبله مسلمان‌‌ها در این سرزمین است و هر ساله میلیون‌ها حاجی چه جهت حج تمتع و چه حج عمره عازم این سرزمین می‌شوند و آنجا حضور پیدا می‌کنند. گذشته از همه، سران عربستان تا هنوز به عنوان خادمین حرمین شریفین و به عنوان رهبران جهان اسلام مطرح بوده‌اند. هم سرزمین عربستان سرزمین وحی، محل توجه و رفت و آمد مسلمان‌ها است و هم از طرفی رهبران و امرا و پادشاهان عربستان به عنوان خادمین حرمین شریفین سِمت رهبری جهان اسلام را داشتند و حالا هم این ادعا را دارند.
طبیعی است هر رویکردی در این سرزمین اتفاق بیفتد می‌تواند در سایر سرزمین‌های اسلامی بسیار تاثیرگذار باشد چون سمت جهت‌ دهندگی، جریان‌سازی و رهبری افکار عمومی جهان اسلام حداقل در سطح اهل سنت را دارد. شما بیبینید که از سال‌های دور به این طرف در عربستان افراطیت و قید و قیودات شدید مذهبی وجود داشت. تفکر وهابیت هم به عنوان یک تفکر افراطی در این سرزمین نهادینه شد و با استفاده از پول نفت و پول زوار و گردشگران رشد پیدا کرد.
وهابی‌ها توانستند در سایر کشورهای اسلامی تاثیرگذار عمل بکنند، از آسیا گرفته تا شاخ افریقا و حتی در کشورهای اروپایی و امریکا و استرالیا‌ و جای جای کشورهای غیر اسلامی هم سعی کردند از نظر فکری و افراطیت مذهبی تاثیرگذار باشند. ما دور نمی‌رویم. همسایه ما پاکستان سال‌های سال در آتش افراطیت مذهبی سوخت. جنگ‌های داخلی، ترورها، انفجارها، جریان‌های مختلفی که دارای تفکرات افراطی بودند که منشاء‌اش از عربستان بود و تا حالا مردم پاکستان در اثر این تفکر و گروه‌هایی که وابسته به این تفکر و مرتبط با عربستان بوده و از نظر فکری و اقتصادی از آنجا تغذیه می‌شوند وضعیت ناگواری دارد.
اینها در افغانستان هم خیلی سعی کردند که افراطیت مذهبی را نهادینه بکنند ولی الحمدلله در در کشور ما نتوانستند مثل پاکستان این مباحث را به وجود بیاورند و جنگ مذهبی را در کشور ایجاد بکنند و از این ناحیه تلفات بگیرند. اما به هر حال در طول ۲۰ سال جمهوریت که بیش از ۴۰ کشور غربی در کشور حاکم بودند و ادعای دموکراسی و آزادی بیان داشتند تلاش بسیار زیادی شد تا جریان‌ها و گروه‌های مرتبط با عربستان در افغانستان جا‌ دار و پا‌ دار شوند و در اینجا کار بکنند و نیرو تربیت بکنند.
مثلا در سال ۸۵ که من رفته بودم مزار شریف به گفته رئیس شورای علمای آنجا بیش از ۱۵ هزار طفل پنج شش ساله توسط مراکزی که مرتبط با عربستان بود جذب شده بودند تحت عنوان آموزش قرآن و مباحث دینی، در هر کوچه مزار که شما می‌رفتید یک مرکزی بود با یک تابلوی عربی عناوین قرآنی و عناوین حدیثی و امثال آن بچه‌ها را جذب می‌کردند و آموزش می‌دادند. سال ۸۵ بچه‌ای که پنج شش ساله بود تا پایان جمهوریت که اینها تحت آموزش مراکز وهابی مرتبط با عربستان بودند می‌شود آدم‌های جوان ۲۵ ساله با تفکر وهابیت. این افراد وقتی وارد عرصه اجتماع می‌شوند چه بلایی ممکن است در سطح جامعه افغانستان به وجود می‌آوردند؟!
عربستانی‌ها در سر تپه مرنجان در کابل یک دانشگاه را کلنگ زده بودند که تنها مسجدش ظرفیت ۵۰۰۰ نمازگزار را داشت. در ننگرهار کلنگ دانشگاهی را زده بودند که هزاران دانشجو آنجا باید درس می‌خواندند و با تفکر وهابیت آشنا می‌شدند. در زمان جمهوریت و قبل از آمدن امارت اسلامی صد‌ها مدرسه سلفی در ننگرهار برپا بود که اگر در هر مدرسه سلفی هزار نفر حساب بکنیم صدها هزار طلبه‌ در مدارس سلفی وهابی مشغول تحصیل بودند و درس می‌خواندند. در هرات صدها و هزاران طلبه علوم دینی در مدارسی درس می‌خواندند که از طرف عربستان تمویل می‌شد. ما به یکی از مراکز رسانه‌ای رفتیم. در آنجا نقشه‌ای از حضور و تعداد پیروان احزاب سلفی و وهابی در زمان جمهوریت در نقاط مختلف کشور نشان دادند که واقعا نگران‌کننده بود.
افغانستان در دوران جمهوریت داشت آهسته آهسته به کام وهابیت و افراطیت مذهبی سقوط می‌کرد
این کار کی بود؟! امریکا و انگلیس و فرانسه منتها با هدایت فکری و حمایت پولی عربستان می‌خواستند افغانستان را مرکز شرارت فکری وهابیت بسازند. وقتی امارت اسلامی آمد و مستقر شد، به عنوان اولین اقدام، شروع به قلع و قمع کردن مدارس و مکان‌ها و افراد مرتبط با وهابیت کرد. حالا من اینجا آمار اعلام نمی‌کنم چون آمار دست خودم است که اینها چه مقدار مدارس را بستند و پلمپ کردند و سران سلفیت و وهابیت را در ولایات مختلف افغانستان دستگیر و تار و مار کردند و زمینه حضورشان را از افغانستان حذف کردند. هرچند تبلیغات علیه ساختار امارت اسلامی در جریان است بخصوص در سطح مردم شیعه که بخاطر نادانی و نفهمی اوضاع افغانستان و عدم اطلاع‌شان است، اما نابودی وهابیت در افغانستان یکی از جنبه‌های مثبت امارت اسلامی است.
حالا چهار نفر آدم جمهوریت که دستشان از دزدی و کثافت‌کاری کوتاه شده و اینجا آمدند هی فرافکنی می‌کنند و افکار و اذهان مردم را منحرف می‌سازند که آقا! طالبان افراطی‌اند و فلان‌اند و بهمان‌اند! من در کابل هستم. بیشترین و فعال‌ترین کار فکری و فرهنگی را در افغانستان داریم و پرچم تشیع علوی اصیل امروز به دست ماست و در افغانستان به سطح عام و علنی فعالیت می‌کنیم. اگر طالبان و امارت اسلامی اینقدر علیه تشیع افراطی باشند طبیعتا نباید به ما اجازه فعالیت بدهند. در حالی که اینطور نیست.
اما اگر کسی گزارش بدهد که فلان کوچه و فلان محله فردی و یا گروهی و یا حلقه‌ای مرتبط با وهابیت حضور دارند بلافاصله محاصره و دستگیر می‌شوند. امروز امارت اسلامی به بی رحمانه ترین شکل ممکن در برابر وهابیت و داعش ایستاده است و مبارزه می‌کند. اگر امارت اسلامی در برابر تفکرات وهابی و عناصر و جریان‌های وهابی نمی‌ایستاد، بدون شک شیعیان گوشت دم توپ این جریان‌ها بودند. مگر شما ندیدید که در ۲۰ سال گذشته مراکز و تشکلات شیعی مرتب و یکی پس از دیگری مورد انفجار و انتحار قرار می‌گرفت؟!همه اینها را کسانی به عهده می‌گرفتند که مرتبط با وهابیت بود. هیچ یکی از آنها را طالبان بر عهده نگرفت. اگر می‌کردند حتما به عهده می‌گرفتند.
بنابراین کارکرد عربستان در مسیر افراطیت مذهبی تاثیرات زیادی در سطح دنیا داشت و در افغانستان هم تلاش داشتند این کار را انجام بدهند و تاثیرگذار باشند و افغانستان را یک مرکز تربیت و صدور تروریسم در سطح جهان درست بکنند. با توجه به فقر و تنگدستی قطعا مردم جذب می‌شدند و افغانستان می‌توانست تولیدات خیلی بیشتری داشته باشد و تهدیدکننده همه کشورهای همسایه و حتی همه دنیا باشد، بخصوص برادران اهل سنت ما جذب این مسیر و این شبکه‌ها می‌شدند و در افغانستان مصیبت ایجاد می‌شد اما الحمدلله شرایط تغییر کرد.
احزاب و جریان‌هایی که نام‌های زیبا داشتند که حالا من نام نمی‌گیرم ولی احزاب و جریان‌های وهابی بودند و در راستای جذب، تربیت و آماده کردن نیروهای وهابی در عرصه افغانستان کار می‌کردند. امروز اگر شما در گوشه و کنار افغانستان گاهی می‌بینید بعضی از عناصر مولوی‌نما علیه مردم و مکتب تشیع حرف می‌زنند اینها از همان‌هایی هستند که در زمان جمهوریت تربیه شدند و حالا در گوشه و کنار شروع به فرافکنی و نفرت‌پراکنی می‌کنند. البته هم از طرف امارت اسلامی با آنها برخورد می‌شود و هم جامعه فعلا متوجه است که اوضاع از چه قرار است.
اما عامل ایجاد افراطیت در سرزمین عربستان چه کسانی هستند؟!
عامل اول امریکا و انگلیس و فرانسه و رژیم صهیونیستی و عوامل آنان هستند که همه‌شان در این مسیر بودند و اکنون هم هستند و می‌خواهند از این سرزمین با توجه به اهمیت آن علیه جهان اسلام سوء‌استفاده بکنند. عامل دوم هم بستر مردمی عربستان و جهالت و نادانی آنان است. طبیعتا دشمن هم از اهمیت سرزمین عربستان و هم از نادانی مردم سوءاستفاده می‌کنند و آنان را به این سمت و سو می‌کشد. کشور عربستان به عنوان سرزمین وحی باید در راستای هدایت جهان اسلام و نجات جهان اسلام از فقر و تنگدستی و استعمار و استکبار موثر باشد و کار بکند، اما در راستای تضعیف جهان اسلام عمل می‌کند. اینجاست که این عامل سعی کرد در سرزمین عربستان افراطیت و تفریط مذهبی سازماندهی شود.تبلیغ افراطیت و تفریط مذهبی در عربستان با چه انگیزه‌هایی صورت می‌گیرد؟!
اولین دلیل و انگیزه برای این کار این است که دشمن علاقه داشت و علاقه دارد که مسلمین و جهان اسلام از دو جهت تابع استکبار شود. جهت فکری: شما در سرزمین عربستان می‌ببینید که چه مولوی‌های بی‌خود و بی‌منطقی وجود دارند و چپ و راست روایات جعلی در جهت به انحراف کشاندن جامعه اسلامی استفاده می‌کنند. اسلامی که أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم است می‌خواستند که این اسلام أَشِدّاءُ بَینَهُم و رُحماءُ عَلَی الکُفّار باشد، اسلام سیاسی نباشد، اسلام انقلابی نباشد، اسلام مبارز نباشد بلکه اسلام درباری باشد، اسلامی باشد که به جای تسلیم به خدا تسلیم به استکبار باشد. این هدف جامعه جهانی کفر بود که علیه کشورهای اسلامی روی دست گرفتند و تلاش کردند و از آن طرف با ترویج افراطیت مذهبی و تکفیر بین جوامع اسلامی، اختلاف ایجاد بکنند. جریان‌ها را به گونه‌ای سازماندهی بکنند که یک جریان علیه جریان دیگر قد علم بکند و به عنوان تکفیر شمشیر بکشد، اسلحه بردارد و گردن برادر مسلمان را بزند و سینه برادر مسلمان را آماج گلوله‌های آتشین‌ قرار بدهد.
در این راستا داعش و القاعده و سایر سازمان‌هایی که در عراق و سوریه و یمن و لبنان و پاکستان و افغانستان و شاخ افریقا و کشورهای دیگر عربی ایجاد شدند و معضلات جدی در سطح جهان اسلام پدید آوردند. وقتی مسلمان‌ها به جای اینکه متحد و همدست باشند و بجای اینکه اقتدار نظامی و سیاسی پیدا بکنند، در بین همدیگر درگیر شوند و مشکلات و معضلات داخلی پیدا بکنند طبیعی است که یک چنین جهان اسلامی نمی‌تواند شر استکبار را از سر خود دفع بکند و نمی‌تواند در برابر استعمار بایستد چون در این صورت مسلمانان ضعیف خواهند بود.
تنها کشوری که طی ۴۵ سال اخیر توانست در برابر استکبار بایستد جمهوری اسلامی ایران تحت رهبری حضرت امام خمینی رحمت الله و سپس حضرت امام خامنه‌ای حفظه‌الله تعالی است. شما ببینید که امروز در کل دنیا بخصوص در دنیای اسلام تنها کشوری که مستقل است و در برابر استکبار مبارزه می‌کند و اسلام سیاسی را یدک می‌کشد و دنبال می‌کند جمهوری اسلامی ایران است. کشورهای دیگر همه‌شان گرفتارند.
ترویج افراطیت از عربستان منشاء می‌گرفت و حمایت امریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و رژیم صهیونیستی را داشت. این حرکت خطرناک متاسفانه ده‌ها سال جهان اسلام را درگیر کرد و باعث عقب ماندگی مسلمانان در سطح دنیا شد. سران عربستان صرفا به وظیفه سرسپردگی خود به استکبار عمل کردند و بعنوان خادمین حرمین شریفین جهان اسلام را فریب دادند و از موقعیت خود سوء استفاده کردند و در راستای تضعیف جهان اسلام عمل کردند. استکبار نقطه بسیار اثرگذاری را انتخاب کرده بود.
امروز جنجال‌هایی که در اطراف ما وجود دارد، مشکلاتی که در فلسطین است، مشکلاتی که در لبنان است، مشکلاتی که در عراق و سوریه و یمن و اطراف ایران است، جنجال‌هایی که در مرزهای جمهوری اسلامی است، موی دماغی که علیه امارت اسلامی چه در داخل و چه در مرزها و چه در سطح رسانه انجام می‌شود اینها همه و همه نشات‌یافته از عربستان و از حلقاتی است که آنجا حاکمیت دارند و با استفاده از امکانات و اهمیت این سرزمین علیه جهان اسلام دارند کار می‌کنند. خوشبختانه جهان اهل سنت امروز هوشیار است. بیشترین موضع گیری علیه عربستان توسط شخصیت‌ها و جریان‌های اهل سنت است.
امروز امارت اسلامی هم کاملاً می‌داند که این عربستان از چه ویژگی برخوردار است و چه صفتی و چه موقعیتی بر علیه امارت اسلامی دارد؛ به همین خاطر امارت اسلامی رابطه چندان گرمی با رژیم عربستان ندارد.
خطر تفریط مذهبی کمتر از افراطیت مذهبی نیست
اگر تاکنون افراطیت مذهبی در عربستان مصرف داشت و تاثیر گذار بود و دشمن می‌توانست از طریق افراطیت مذهبی کار بگیرد و ضربات خود را به جهان اسلام وارد بکند، اما حالا ورق را برگردانده و سعی دارند که از طریق تفریط مذهبی عمل نموده و در جهت ترویج سکولاریزم و بی‌بندوباری و ابتذال در عربستان کار بکنند. برادران و خواهران! این حرکت خیلی خطرناکی است همانگونه که افراطیت مذهبی خطرناک بود و ده‌ها بلکه صد‌ها سال باعث و عامل گرفتاری جهان اسلام شد.
آقای محمد بن سلمان آزادی‌های مدنی و فلان و بهمان را روی دست گرفته است. حتی شما دیدید که در ریاض اخیرا کنسرتی دایر می‌شود و خانم‌های برهنه و نیمه برهنه‌ی رقاص دور سازه‌ای شبیه کعبه شریف می‌چرخند و رقص می‌کنند. ببینید که چقدر هتاکی را به نهایت رساندند و چقدر با خیال راحت حرکت می‌کنند و چقدر دارند علیه احساسات جهان اسلام اقدام می‌کنند. من نمی‌دانم که چرا جهان اسلام هنوز ساکت‌است؟! چرا خون گریه نمی‌‌کنند؟! چرا همه عزادار نیستند و عزادار نشدند؟! چرا زن و مرد ما از این غم و غصه که امروز در سرزمین عربستان در حال شکل گیری است  به سر و صورت خود نمی‌زنند؟! سنی‌های ما باید در این رابطه قد علم نموده و حرکت جدی بکنند.برادران و خواهرانِ اهل سنت ما بیشترین ضربه را از این حرکت خواهند خورد. شیعیان به اصطلاح از گذشته هم نگاه مثبتی به عربستان نداشتند و حالا هم نگاه مثبتی ندارند. اگرچه اگر تحولات از عربستان شروع شود تر و خشک را خواهد سوختاند و شیعه و سنی ندارد. وقتی که به افغانستان صدمه وارد شود چه از ناحیه افراطیت مذهبی و چه از نظر سکولاریزم و ابتذال اخلاقی به هر حال تمام جامعه ضربه خواهد خورد. پاکستان ضربه خواهد خورد. کشورهای عربی ضربه خواهند خورد و آثار بسیار شومی می‌توانند بگذارند. طبعا ما در این رابطه باید اظهار نگرانی بکنیم و حرف بزنیم و عمل بکنیم و باعث جلوگیری از تداوم این حرکت آقای محمد سلمان شویم.
البته این وقایع از یک جهت به نفع جامعه اسلامی تمام شد. بخاطر اینکه وهابیت با یک چنین آزادی‌هایی در حال تضعیف است. خیلی از ملاهای وهابیت در سرزمین عربستان دستگیر شدند و زندانی شدند و در برابر اینها اقدامات جدی و شدیدی می‌شود و مسلماً از این پس جریان‌های وهابی چه در افغانستان و در سایر جاها بیشتر از گذشته تضعیف خواهند شد و آهسته آهسته رو به اضمحلال خواهند رفت، اما جای نگرانی این است که جای این حرکت را تفریط مذهبی و سکولاریزم خواهد گرفت.
در افغانستان نیز در زمان جمهوریت هم افراطیت مذهبی بود و هم حرکت‌های سکولاریستی جریان داشت و از هر دو همزمان استفاده می‌شد. یک جمعی را می‌خواستند توسط افراطیت مذهبی نابود بکنند و از بین ببرند هم از نظر فکری جمعی را در این مسیر بکشانند و هم یک عده‌ای را توسط اینهایی که کشانده شدند مورد انفجار و انتحار قرار داده و بکشند و هم بخشی را در مسیر ابتذال و فحشا و فساد قرار بدهند. آمریکایی‌ها در زمان جمهوریت بیش از آنچه که از نظر جسمی و بدنی بر ما صدمه وارد کردند که تقریباً در طول ۲۰ سال حدود ۱۷۰ هزار نفر از مردم ما را کشتند، اما شدیدترین آسیب‌ها را از نظر اخلاقی و معنوی و فکری بر ما وارد کردند که اگر تمام مردم افغانستان ده‌ها سال کار بکنند و زحمت بکشند این قتل فرهنگی و اخلاقی را نمی‌توانند جبران بکنند.
حالا شما بیبینید که این روند در عربستان نهادینه شود و از آنجا بیاید بیرون و در سایر کشورها ترویج شود، قطعا آسیب‌زنندگی‌اش بیشتر است. ولی خوب این حرکت محمد بن سلمان باعث شد که دیگر عربستان جایگاه رهبری خود را در جهان اسلام از دست بدهد. حتی اهل سنت دنیا به خصوص اهل سنت افغانستان دیگر با دید رهبری جهان اسلام به سمت عربستان نگاه نمی‌کنند، بخصوص این ابتذالات چند سال اخیر که فیلم‌هایش بیرون شد و این کنسرت اخیر که اعصاب همه اهل سنت مسلمان را مورد ضربه قرار داد. من‌‌بعد عربستان دیگر به عنوان رهبر جهان اسلام مطرح نیست.
امارت اسلامی و فرصتی برای بر عهده گرفتن رهبری اهل سنت جهان
اینجا بود که من در کابل هم در روز جمعه ی قبل مراسم برگزار بود و آنجا در سخنرانی خود گفتم که امروز در سطح دنیای اسلام تنها جریانی که به نام جریان حاکمیتی اهل سنت اسلامی مطرح است امارت اسلامی افغانستان است. اگر شخصیت‌ها و مسئولان امارت اسلامی درست فکر و عمل بکنند امروز روزش است که جای عربستان را از نظر مدیریت افکار جهان اسلام بگیرد. امارت اسلامی می‌تواند این کار را بکند فرصت خیلی خوبی است.
البته من این حرف را سال ۱۴۰۱ هم به مسئولان طالبان آن زمان گفتم که فرصت خیلی خوبی است که در این زمینه امارت اسلامی کار بکند و خودش را نشان بدهد در سطح دنیا که می‌تواند حداقل جهان اهل سنت را مدیریت و رهبری بکند چون خلاء رهبری در سطح جهان اهل سنت به وجود آمده است.
در این سو در سطح تشیع جمهوری اسلامی ایران است که رهبری جهان تشیع را به عهده دارد، از آن طرف هم امارت اسلامی رهبری جهان اهل سنت را به عهده بگیرد و این دو تا کشور در کنار هم دست به دست هم بدهند و در راستای نجات جهان اسلام از شر کفار و استکبار کار بکنند و کار خیلی مفید و اثرگذاری خواهد شد. امیدوار هستیم که این روند اتفاق بیفتد. امیدوار هستیم که مسئولان امارت اسلامی به هوش بیایند و از این فرصت ناب و طلایی بهره برداری بکنند و در راستای ایجاد نقش فعال در دنیا تلاش بکنند و زحمت بکشند و مردم افغانستان هم باید در این راستا همکاری بکنند. ما آماده هستیم که در این عرصه جدّا همکاری بکنیم که دیگر عربستان بعنوان رهبر مسلمانان اهل سنت نباشد و حذف شود و به جایش امارت اسلامی افغانستان جای او را بگیرد. اگرچه سرزمین عربستان مهم است و افغانستان آن اهمیت سرزمین وحی را ندارد اما از نظر فکری و دست اندرکاری مردم مسلمان می‌توانند این جایگاه را احراز بکنند و تصاحب بکنند و جهان اسلام را از شر استکبار و استضعاف و استثمار نجات بدهند.
من بیش از این مزاحم عزیزان نمی‌شوم و امیدوار هستم که ان‌شاءالله خدای متعال توفیق عنایت بکند که در مسیر ائمه معصومین علیهم الصلاة و السلام بویژه حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها و اخصا فرزند برومندش حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار بگیریم و سربازان خوبی برای اینها باشیم و در مسیر فراهم ساختن زمینه‌های ظهور کار بکنیم و خداوند متعال هم ان شاءالله شهادت را در آخر عمر نصیب ما بگرداند.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته!
تصاویر این همایش را اینجا مشاهده کنید.
https://avapress.net/vdcae6neu49nwy1.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما