حمایت از زبان ملی یکی از اولویت ها و راهبردهای سیاسی و فرهنگی کشورها در داخل و خارج بوده و نقش مهمی را در زمینه های سیاسی، فرهنگی، افزایش قدرت نرم و جایگاه دیپلوماسی فرهنگی آن کشورها ایفا نموده است.
زبان فارسی نیز یکی از ارکان اصلی و مهم هویت کشورهای ایران، افغانستان و تاجیکستان به شمار می رود و جزء زبانهای رسمی بوده که همواره موانع و چالش بسیاری در گسترش جایگاه این زبان موجد می باشد.
قهرمان سلیمانی، کارشناس زبان و ادبیات فارسی و مدیر مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان در گفتگو با مرکز مطالعات صلح، جایگاه کنونی زبان فارسی در جهان را با چند دهه گذشته مورد بررسی و ارزیابی قرار داد و گفت: در حوزه آسیای مرکزی، ظهور کشور فارسی زبانی به نام تاجیکستان که شاکله هویتی این کشور را زبان فارسی تشکیل میدهد، فرصتی تازه برای زبان فارسی فراهم کردکه در بخشی از این جغرافیا دوباره نقش آفرینی کند.
وی در ادامه افزود: در دو قرن گذشته این جغرافیا همیشه در حال واگرایی و تکه تکه شدن بوده است، چنانکه بخشهای وسیعی از این جهان به قلمروهای فرهنگی دیگر فرهنگ ها تبدیل شده اند، هر چند نتوانسته اند و نمیتوانند از گذشته تمدنی خود دست بکشند، اما امروز متعلق به اردوگاه فرهنگی دیگری هستند. از شبه قاره گرفته تا آسیای مرکزی و بخشهایی از قفقاز و آسیای صغیر، از این رو می توان گفت که ظهور کشوری به نام تاجیکستان که هویت فرهنگی خود را به کمک زبان فارسی تعریف میکند، تنها همگرایی و توسعه جغرافیایی است که طی دو قرن گذشته در این جغرافیا رخ داده است.
سلیمانی با بیان اینکه در افغانستان زبان فارسی، دوره ای در حال گذار را تجربه میکند، خاطرنشان کرد: پشتون ها در گذشتهی نه چندان دور تنها هویت قومی داشتند، اما در نیم قرن گذشته تلاش کرده اند که هویت قومی خود را با تقویت هویت فرهنگی مستقل خود تقویت کنند، به عبارت دیگر هویت پشتونی در تقابل با هویت فرهنگی گذشته افغانها قرار گرفته و به دو قطبی شدن جامعه افغانستان انجامیده است.
به گفتهی وی، این دو قطبی شدن به معنای تنگ شدن عرصه برای زبان فارسی در این قلمرو است، چنانچه در مراسم تحلیف کرزی، وی به ناچار به هر دو زبان فارسی و پشتو سخن میگفت که این دو گونه زبان، کشاکش فرهنگی و هویتی جامعه افغانستان را روایت میکنند.
کارشناس زبان و ادبیات فارسی تصریح کرد: در شبه قاره نیز وضع چندان به مراد زبان فارسی نیست، چنانچه در پاکستان تا کنون نتوانسته به عنوان زبان ملی ایفای نقش کند و آبشخور فرهنگی خود را از زبان فارسی به زبان انگلیسی تغییر داده است، در هند و بنگلادش نیز زبان علم و زبان دیوانی انگلیسی است و وجود زبانهای دیگر، عرصه را بر زبان فارسی تنگ تر کرده است.
وی با بیان اینکه سرنوشت زبان فارسی در اروپا و امریکا دگرگون است، خاطر نشان کرد: در آسیای مرکزی نیز گویش های مختلف زبان نپخته ترکی به عنوان زبان ملی در کشور های مختلف به رسمیت شناخته شده است، در قفقاز و ترکیه نیز زبان فارسی شأن و شوکت گذشته را ندارد.
سلیمانی در بخش دیگری از این گفتگو با اشاره به اینکه آنچه وضعیت زبان فارسی را با گذشته متفاوت کرده، تقویت قدرت زبان علم است، اظهار داشت: امروزه به کمک این زبان، دانشمندان فارسی زبان پیچیده ترین مباحث علمی و فلسفی را بیان می کنند، بیانگرتقویت بنیهی علمی این زبان است و برای زبانی کهن که قرنها قدرت زایایی و خلاقیت خود را از دست داده بود و مجدداً احیا گردیده، مزیتی نو به شمار می رود.
مدیر مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان با اذعان این مطلب که زبان فارسی میراث مشترک جهانی به شمار می رود، تصریح کرد: این تصور که زبان فارسی ملک مطلق ما ایرانیان است، تصوری است که جز ایجاد فاصله در درون این جهان فرهنگی نتیجه ای را در پی ندارد.
وی تاسیس فرهنگستان مشترک را تأکیدی بر ارزش میراث مشترک عنوان کرد و گفت: اگر رودکی را از تاجیکان بگیرید به کدام شه ستون فرهنگی تکیه کنند، چنانچه افغانها به خواجه عبدالله انصاری، ناصر خسرو، مولانا و سنایی افتخار نکنند، به چه چیزی باید افتخار کنند، بنابراین تاسیس این فرهنگستان مشترک می تواند، حساسیت ها را کم نموده و آن را از میان بر دارد.
سلیمانی، در پاسخ به این سوال که مهمترین موانع عدم گسترش زبان فارسی در سطح منطقه و جهان در چه عواملی نهفته است، اذعان نمود: یکی از مهمترین عوامل، تربیت منابع انسانی است. در داخل کشور کسانی که بتوانند در استانداردهای جهانی با این میراث بزرگ برخورد کنند، کمتر تربیت شده اند و آنچه هم برای خارج از کشور انجام داده ایم گاه به مرز فاجعه نزدیک میشود و از سویی دیگر فارغ التحصیلان خارجی رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه های ایران، در بسیاری موارد به همین معنی اصطلاحی فارغ التحصیل شده اند، چرا که آموزش آنان بدان اندازه سطحی و کم عمق است که در برخی موارد مایه سرشکستگی محیطهای علمی هستند که از آنجا فارغ التحصیل شده اند.
وی سرمایه گذاری های اندک را از دیگر مشکلات فراروی گسترش زبان فارسی عنوان و خاطر نشان کرد: سرمایه گذاری در این حوزه در برابر هزینه هایی ملل دیگر چنان اندک است که راه به جایی نمیبرد.
این کارشناس زبان و ادبیات فارسی، نقش رسانه جهان و مجازی را در پویایی زبان فارسی در دیپلوماسی فرهنگی را اسفناک خواند و ابراز داشت: درک این رسانه از توانمندی زبان فارسی صحنه ای تاریک است که چند گلدان گل دور آن چیده اند و چند شمع روشن است و گوینده ای با صدای پر سوز و گداز شعر را از رو، غلط میخواند یا برنامه ای کم ارزش را در خصوص یک کتاب ثبت کرده و برای” بینندگان محترم” پخش میکند.
وی افزود: برای چنین رسانه ای از قدرت نرم زبان فارسی سخن گفتن و دیپلوماسی فرهنگی را تبیین کردن، آب در هاون کوبیدن است. هنر عمده این رسانه پخش سخنرانی است که در میان سخنرانیها نیز بخش مربوط به زبان فارسی کم فروغ است و برنامه های منتخب برای پخش کم ارزش. یقینا هزینه هایی که این رسانه طی سالها برای خریداری و آماده کردن سریالهای کره ای و ژاپنی صرف کرده، چند برابر هزینه هایی است که در حوزه بهره گرفتن از این دارایی ملی و بشری صرف کرده است.