تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۳ حوت ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۵۰
کد مطلب : 107954
حق متقابل حکومت و مردم!
بحث مردم و حکومت یکی از مباحث دراز دامن در حوزه سیاست و اخلاق است. هم در آموزه های سنتی دینی می توان این بحث را یافت و هم در آموزه های جدید یا مدرن می توان به این مولفه پرداخت و قلم زد. اما نگاه این قلم ناظر به گفته ها و نوشته های برخی کارگزاران حکومت کنونی افغانستان است که در این اواخر با ارسال بخشنامه ای، اداره های حکومت را فرا خوانده است که اورا به این عنوان بخوانند و بنویسند.

حکومت کنونی افغانستان که نام حکومت وحدت ملی برخود نهاده است، آونگ و آویخته به مویی است و می طلبد که بر اساس مصالح کشور و منفعت مردم، به گونه ای پای نهد که موی رابطه ها از هم نگسلد. هم پای از جاده امانت به یک سو ننهد و هم سودای حکومت های دیکتاتوری را از سربیرون کند.

در آموزه های دینی حق میان مردم و حکومت به صورت متقابل ترسیم شده است و هیچگاه به حق یک طرف نگاه و نظر نرفته است.
در کلام امام علی(ع) آمده است: "مردم اصلاح نمی شوند جز با اصلاح زمامداران؛ زمامداران نیز اصلاح نمی گردند جز با استقامت مردم."

در نگاه جدید نیز به مردم همین تذکرها رفته، بدین معنا که در حکومت های دموکراتیک تنها رفتن به پای صندوق های رای گیری را کافی نمی دانند یا آن که گفته شده است که یک حکومت دموکراتیک تنها با رای دادن و انتخابات استوار نمی گردد؛ بلکه نظارت مستمر مردم در کارکرد حکومت ها است که می تواند به دوام نظام دموکراتیک در یک کشور بیانجامد.

به سخن دیگر انتخابات ادای مسئولیت یک بار مردم برای همیشه نیست بلکه می طلبد که مردم نظارت بر عملکرد حکومت را همیشه داشته باشند و حاکمان را از در غلطیدن به دام زشتی های بی عدالتی باز دارند.

بنابراین این که حکومتی دستور مستمر صادر کند و فرمان دهد و به مردم توصیه کند و یا بخش نامه دهد که مرا به چنین القاب و عنوان هایی بخوانید، بر مردم است که به حکومت تذکر دهند و این یک حق اساسی مردم است.

اما علی(ع) اگر راه اصلاح گری مردم را با اصلاح زمامداران پیوسته و مرتبط می داند، به این نکته نظر دارد که زمامداران گوش به سخنان مردم فرا دهند، در حکومت داری مردم را دست کم نگیرند و به مردم به دیده تحقیر ننگرند.

برخی متاسفانه گفته اند که تذکرات حضرت علی به گذشته و حکومت های گذشته مربوط است. دانش و فرهیختگی حکومت های کنونی دنیا، نیاز به تذکر ندارد. زمامدارانی که سال های ممتد زندگی را در سیاست و حکومت داری سپری کرده اند، از لطایف و ظرافت های حکومت داری اندوخته هایی فراهم آورده اند؛ بیشتر و بهتر از مردم می دانند و به کار می بندند و از کارآمدی حکومت آگاه هستند. لذا این که حکومت همیشه گوش به تذکر مردم باشد، جز این که کارهای روزمره حکومت دچار وقفه شود سودی در بر نخواهد داشت. اما واقعیت آنست که تذکر مردم بر حکومت و یا حقوق مردم بر حکومت برای آنست که کارکرد حکومت افزایش پیدا کند.

زمامداران و حکومت ها همانند افراد عادی جامعه همیشه در معرض انواع بیماری جسمی و روانی قرار دارند. اگر فردی به یک بیماری روانی مصاب شود؛ سخنان گزافه بگوید تنها پی آمدهای آن تنها به آن فرد بر می گردد بازتاب چندانی نخواهد داشت و تاثیر منفی نخواهد گذاشت، پی آمدهای ناگوار آن متوجه مردم نخواهد بود. اما اگر چنانچه زمامداری به بیماری مصاب شود سخنان گزاف بر زبان راند و حرف ناصواب گوید؛ بی تردید که حرف های بی حساب او همه را در رنج فرو خواهد برد.

آقای کرزی در زمان حکومت خود یک بار به کارگزاران حکومت خود توصیه کرده بود که فساد کنید پول به دست آورید اما برای ساختن بلند منزل استفاده کنید و به بیرون نبرید. آقای کرزی به زعم خود یک توصیه نیک کرده بود، به اصطلاح نصیحت ملوکانه نموده بود اما او بدین امر تفطن نیافته و آگاه نبود که با این گونه سخنان بی پایه خود مروج و مبلغ یک بداخلاق آشکار در یک جامعه اسلامی است.

هر گاه یک جامعه اسلامی و دینی هم نباشد زمامدار حق ندارد که به پیروان خود دستور دهد که فساد کنند به ساختن کشور بپردازند. حال که رو نوشتی از یک بخش نامه در فضای مجازی منتشر شده است که در آن الزام شده است که فلان مقام حکومت را، بعد از این با این القاب و عنوانها بخوانید.

این بخش نامه گرچه با بازخورد منفی کاربران صفحات اجتماعی روبرو شده است. به زمامداران کنونی کشور این تذکر را می دهند که چشم و گوش این مردم باز است، نگاه های مردم دقیق به شما دوخته شده است و این حق را مردم دارند که از شما بپرسند که این القاب و عنوان ها را به چه مناسبت برای شما به کار ببرند؛ اصلا، شما در جایگاه یک حاکم از کجا این حق را به دست آورده اید که به مردم دستور می دهید که مرا به این عنوان یاد کنید؟ اگر چنانچه سخن را به مردم تحمیل کردید و مردم راضی شدند که با عنوان کذایی شما را یاد کنند، آیا حس زیاده طلبی شما وادار نخواهد شد که بیشتر بخواهید و مردم را به بیش از گذشته در تنگنا قرار دهید. و به مردم نخواهید گفت که به جای قانون فرمان های مرا اطاعت کنید؟ در آخر این مقال توجه ها را به این نکته جلب کنم که ممکن است گناهان کوچک در اعمال فردی کوچک و صغیره باشد.

همان گناه اما؛ در عمل یک حکومت و زمامدارمی تواند یک گناه کبیره شمرده شود. لذا بر مردم است که با پیروی از سنت دینی یا با اتکا به آموزه های جدید یا حکومت داری مدرن، نسبت به گفتار و کردار حکومت گران بی تفاوت نباشند.

در اصطلاح دینی امر به معروف و نهی از منکر را هیچ گاه از یاد نبرند و در دیدگاه جدید نظارت بر عملکردهای حکومت را همیشه مد نظر قرار دهند. چشم از عمل و نظر حکومت بر نگیرند کوچک ترین عمل را تذکر دهند و خواستار اصلاح آن باشند.

حکومت کرزی اگر در بدو امر راه فساد را می بست و با نظارت دقیق تر به گفته های مطبوعات و رسانه ها گو ش می سپرد این گونه رسوای عام و خاص نمی شد.

حکومت او به عنوان فاسدترین حکومت در جهان معرفی نمی گشت. هنوز از عمر این حکومت چند صباحی نگذشته است، اگر نسبت به عمل این حکومت اغماض شود بخش نامه های آن بدون نقد دلسوزانه مورد تصویب و عمل قرار گیرد بی هیچ شک طناب خر این حکومت نیز چنان طولانی خواهد شد که نسبت به حق دیگران هم بی تفاوت خواهد ماند. لذا وقت آنست که مردم بیدار باشند و حکومت گران نیز مردم را رعایای بی مخ و بی عقل و تدبیر نپندارند.
مولف : سید مظفر دره صوفی
https://avapress.com/vdcdk50foyt0zn6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما