تاریخ انتشار :سه شنبه ۶ اسد ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۳۶
کد مطلب : 114871
جنگ در شمال؛ شرایط به سود کدام طرف است؟
عبدالغفور دستیار؛ معاون والی سرپل تایید کرده که نیروهای دولتی کنترل ولسوالی کوهستانات این ولایت را از دست داده و طالبان آن را تصرف کرده‌اند.
او افزوده که شب گذشته افراد گروه طالبان وارد این ولسوالی شدند.
آقای دستیار دلیل سقوط این ولسوالی را نبود نیروی کافی امنیتی در این ولسوالی خوانده‌ است. 

به گفته او، نیروهای دولتی اکنون در حال برنامه ریزی برای پس گرفتن مجدد این ولسوالی هستند.
روز گذشته امان‌الدین امان؛ مسؤول مطبوعاتی فرماندهی پولیس سرپل تایید کرد که یک فرمانده و هفت سرباز پولیس محلی در این ولسوالی به طالبان پیوسته‌اند.
ولایت‌های شمالی افغانستان و بخصوص ولایت‌های سرپل و فاریاب، در ماه‌های اخیر شاهد خشونت‌ زیاد بوده‌‌اند. 

مقام های محلی ولایت قندز هم می گویند که ۸۰ روستا در ولسوالی خان آباد این ولایت شامگاه دوشنبه به دست طالبان سقوط کرده است.
محمد یوسف؛ ایوبی رئیس شورای ولایتی قندوز می گوید که طالبان دو شب پیش بر این منطقه حمله کردند و با نیروهای خیزش مردمی به درگیری پرداخته اند. 

این خبرها بدون شک برای ناظران مسایل نظامی و امنیتی، بسیار ناامیدکننده است و نشان می دهد که طالبان و تروریست ها با تمام قدرت، به شمال، لشکرکشی کرده اند.
به این ترتیب، دیگر تردیدی وجود ندارد که جنگ در شمال، با تمام جنگ هایی که در طول این سال ها از سوی تروریست ها در دیگر نقاط کشور، شاهد آن بوده ایم، کاملا فرق دارد. 

جنگ شمال، یک نبرد استراتژیک و سرنوشت ساز است؛ هم برای تروریست ها و حامیان خارجی آنها و هم برای فرماندهان و نیروهای ذی نفوذ محلی و هم برای دولت افغانستان. 

ماهیت جنگ های شمال که متاسفانه با سقوط پی در پی ولسوالی ها در ولایت های ناامن به دست تروریست ها نیز همراه است، از دید صاحب نظران، نشان می دهد که این جنگ، هرگز یک نبرد عادی معمولی که همه روزه میان نیروهای امنیتی و گروه های کوچک تروریستی در نقاط مختلف کشور رخ می دهد نیست. دوطرف وارد یک جنگ تمام عیار و احتمالا طولانی شده اند. 

شماری از کارشناسان می گویند که پایداری تروریست ها و قدرت آنها برای اشغال ولسوالی ها و همچنین رخنه و نفوذ آنان در میان نیروهای امنیتی محلی به ویژه پولیس محلی، این نگرانی را نیز ایجاد کرده است که آنها احتمالا در نبرد شمال، با یک پشتوانه مستحکم و راهبردی وارد نبرد شده اند و حتی این خطر نیز وجود دارد که این گروه ها در طول سال های گذشته در مناطق حساس شمال کشور، اقدام به استحکام پایگاه ها و مراکز نظامی و نفوذ اجتماعی و محلی خود کرده باشند و اکنون با تکیه بر این سرمایه گذاری ها و استفاده از پتانسیل هایی که پیش از این برای چنین نبردی ایجاد کرده اند، اقدام به راه اندازی یک نبرد وسیع و گسترده و طولانی در ابعاد سراسر سرزمین های شمالی کرده اند. 

اگر چنین برداشتی درست باشد، دولت افغانستان و نیروها و نهادهای امنیتی نمی توانند صرفا به عملیات های واکنشی یا عقب نشینی های تاکتیکی اتکا کنند و پس از آن، امنیت در شمال را به حال خود رها کنند؛ اقداماتی که متاسفانه پیش از این در ولایت های قندز و همچنین بدخشان شاهد آن بودیم و اینک نتایج منفی آن را نیز می بینیم. 

شاید تاوان همین اشتباهات است که اکنون وضعیت امنیتی در شمال، کاملا به نفع تروریست ها رقم خورده و با ناامیدی هر روز شاهد پیشرفت تروریست ها، سقوط روستاها و ولسوالی ها و تسلیم شدن نیروهای امنیتی محلی به طالبان هستیم. 

دولت و نیروهای امنیتی به کمک نیروهای مردمی و فرماندهان محلی و با استفاده از نفوذ و قدرتی که فرماندهان جهادی دارند می بایست یک استراتژی جامع، ریشه ای و مقتدرانه را برای مبارزه ای وسیع و بی امان علیه تروریزم در شمال و شمال شرق کشور، تدوین و سریعا اجرایی کند. 

از لوازم موفقیت این استراتژی، تکیه بر پتانسیل های محلی و جهادیون سابق با حفظ سلطه و نظارت کامل دولت مرکزی، استقرار دایمی واحدهایی از ارتش و پولیس ملی در مناطق آسیب پذیر، تامین سریع و به موقع نیروی انسانی، سلاح و مهمات و آذوقه مورد نیاز در خطوط مقدم نبرد و در صورت لزوم، ارسال کمک هوایی، تاکید و توجه به حفظ مناطق آزادشده و تصفیه شده و پرهیز از واگذاری آنها به حال خود پس از آزادی و تلاش برای به دست گرفتن ابتکار عمل در نبرد با تروریزم و سلب فرصت و زمینه اقدامات کنشی تروریست ها و واکنش نیروهای امنیتی در قبال آن می باشد.

https://avapress.com/vdcjaxevvuqevoz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما