جان بولتون؛ ماینده سابق امریکا در سازمان ملل گفته است که ایران به تمامی اهداف خود در توافق هسته ای رسیده است.
جان بولتون اذعان کرد که قدرت های غربی در مذاکرات شان با ایران ناکام بوده اند.
سرلابی رژیم اسراییل در امریکا عنوان کرد که سه قدرت اروپایی در روند مذاکرات هسته ای ایران \'ضعیف النفس\' بودند.
این مقام نومحافظه کار سابق امریکا در ادامه ایران را به دنباله روی از یک برنامه هسته ای مخفیانه بدون ارائه شواهد و مدارک عینی و ملموس در مورد آن متهم کرد.
بولتون در عین حال ادعا کرد که توافق هسته ای با ایران صلح جهانی را تهدید می کند و توافق هسته ای با ایران مسیر را برای این کشور در ساخت تسلیحات هسته ای هموار می کند.
وی افزود: زمانی که این توافق اجرایی شود، دنیا بیشتر از قبل خطرناک تر خواهد شد. آزاد شدن دارایی های مالی بلوکه شده و لغو تحریم ها علیه تهران بدین معناست که ایران می تواند برنامه هسته ای خود را ادامه دهد.
کارشناسان می گویند که شنیدن اتهامات بزرگ و بی پایه علیه ایران از زبان فردی مانند جان بولتون اصولا مساله عجیبی نیست.
از آقای بولتون زمانی که نماینده امریکا در سازمان ملل متحد بود به عنوان یکی از تندروترین چهره های جمهوری خواه امریکایی نام برده می شد.
او در سخت ترین شرایط، بخشی از دوره ای که جورج بوش پسر، رییس جمهوری امریکا بود و امریکا به شدت درگیر جنگ در دو جبهه بزرگ افغانستان و عراق شده بود، مسؤولیت داشت تا از سیاست های جنون آمیز و جنگ طلبانه رییس جمهوری دایم الخمر امریکا در عرصه بین المللی دفاع کند و برای اقدامات نامشروع او بر پایه ضوابط و اصول حاکم بر روابط بین المللی، توجیه و استدلال فراهم نماید.
کاری که فقط از عهده کسانی مانند جان بولتون برمی آمد؛ زیرا او شبیه ترین فرد از نظر سیاسی و علایق و اعتقادات رادیکال و بنیادگرایانه به جورج دبلیو بوش محسوب می شد.
اکنون نیز وقتی او می گوید ایران کشوری است که مخفیانه تلاش می کند به سلاح های هسته ای دست پیدا کند، وقتی می گوید سه قدرت اروپایی مذاکره کننده با ایران، ضعیف النفس هستند، وقتی می گوید قدرت های جهانی در مذاکره با ایران، ناکام شده اند، وقتی می گوید ایران به تمام اهداف خود در راستای دست یابی به سلاح های هسته ای از مسیر توافق هسته ای با قدرت های خارجی، دست پیدا کرده است و وقتی می گوید جهان پس از این توافق، خطرناک تر و ناامن تر شده است، آشکارا نشان می دهد که او همان جان بولتونی است که پیشتر می شناختیم.
او از مدافعان سرسخت و سنتی منافع اسراییل در امریکا و یک صهیونیست- مسیحی به شدت بنیادگرا است که به باورهای یهودی در خصوص منجی باوری، پایان تاریخ و نبرد خیر و شر در آخرالزمان عمیقا باورمند است.
بنابراین، بدیهی است که کسی مانند او اصولا نمی تواند موضعی غیر از آن چیزی داشته باشد که به تازگی از زبان او شنیده ایم.
اما در این سخنان آقای بولتون نیز چیزی وجود دارد که دیدن آن نیاز به ظرافت بیشتری دارد.
او در این سخنان، به نیابت از احوالات این روزهای همه تندروها، بنیادگرایان و افراطیون طرفدار اسراییل در امریکا، به صورت ضمنی و ظریفی، اذعان به شکست کرده است؛ زیرا وقتی می گوید که ایران در جریان مذاکرات و سپس در چارچوب توافق هسته ای با قدرت های جهانی، به همه آنچه می خواست، دست یافت و در مقابل، مدعی می شود که مذاکره کنندگان خارجی در برابر ایران، ناکام شدند، تلویحا اذعان می کند که او و اردوگاه فکری، ایدئولوژیک و سیاسی که او به آن وفادار است، در این نبرد، شکست سخت و تلخی خورده اند.
در ادامه نیز افترائات و اتهامات بی بنیاد و مضحک او به ایران و قدرت های جهانی در خصوص پیامدهای امضای توافق هسته ای، برآمده از همان احساس سنگین شکست و فشار تحمل ناپذیر ناشی از آن است.
این سخنان او، یادآور جمله معروف برنارد شاو است که می گوید: آنکه می تواند انجام می دهد، آنکه نمی تواند انتقاد می کند.
البته در ادامه این جمله باید افزود که آنکه هرگز نمی تواند، اتهام می زند و افترا می بندد و جان بولتون در حال حاضر، چنین موقعیتی دارد.
جان بولتون اذعان کرد که قدرت های غربی در مذاکرات شان با ایران ناکام بوده اند.
سرلابی رژیم اسراییل در امریکا عنوان کرد که سه قدرت اروپایی در روند مذاکرات هسته ای ایران \'ضعیف النفس\' بودند.
این مقام نومحافظه کار سابق امریکا در ادامه ایران را به دنباله روی از یک برنامه هسته ای مخفیانه بدون ارائه شواهد و مدارک عینی و ملموس در مورد آن متهم کرد.
بولتون در عین حال ادعا کرد که توافق هسته ای با ایران صلح جهانی را تهدید می کند و توافق هسته ای با ایران مسیر را برای این کشور در ساخت تسلیحات هسته ای هموار می کند.
وی افزود: زمانی که این توافق اجرایی شود، دنیا بیشتر از قبل خطرناک تر خواهد شد. آزاد شدن دارایی های مالی بلوکه شده و لغو تحریم ها علیه تهران بدین معناست که ایران می تواند برنامه هسته ای خود را ادامه دهد.
کارشناسان می گویند که شنیدن اتهامات بزرگ و بی پایه علیه ایران از زبان فردی مانند جان بولتون اصولا مساله عجیبی نیست.
از آقای بولتون زمانی که نماینده امریکا در سازمان ملل متحد بود به عنوان یکی از تندروترین چهره های جمهوری خواه امریکایی نام برده می شد.
او در سخت ترین شرایط، بخشی از دوره ای که جورج بوش پسر، رییس جمهوری امریکا بود و امریکا به شدت درگیر جنگ در دو جبهه بزرگ افغانستان و عراق شده بود، مسؤولیت داشت تا از سیاست های جنون آمیز و جنگ طلبانه رییس جمهوری دایم الخمر امریکا در عرصه بین المللی دفاع کند و برای اقدامات نامشروع او بر پایه ضوابط و اصول حاکم بر روابط بین المللی، توجیه و استدلال فراهم نماید.
کاری که فقط از عهده کسانی مانند جان بولتون برمی آمد؛ زیرا او شبیه ترین فرد از نظر سیاسی و علایق و اعتقادات رادیکال و بنیادگرایانه به جورج دبلیو بوش محسوب می شد.
اکنون نیز وقتی او می گوید ایران کشوری است که مخفیانه تلاش می کند به سلاح های هسته ای دست پیدا کند، وقتی می گوید سه قدرت اروپایی مذاکره کننده با ایران، ضعیف النفس هستند، وقتی می گوید قدرت های جهانی در مذاکره با ایران، ناکام شده اند، وقتی می گوید ایران به تمام اهداف خود در راستای دست یابی به سلاح های هسته ای از مسیر توافق هسته ای با قدرت های خارجی، دست پیدا کرده است و وقتی می گوید جهان پس از این توافق، خطرناک تر و ناامن تر شده است، آشکارا نشان می دهد که او همان جان بولتونی است که پیشتر می شناختیم.
او از مدافعان سرسخت و سنتی منافع اسراییل در امریکا و یک صهیونیست- مسیحی به شدت بنیادگرا است که به باورهای یهودی در خصوص منجی باوری، پایان تاریخ و نبرد خیر و شر در آخرالزمان عمیقا باورمند است.
بنابراین، بدیهی است که کسی مانند او اصولا نمی تواند موضعی غیر از آن چیزی داشته باشد که به تازگی از زبان او شنیده ایم.
اما در این سخنان آقای بولتون نیز چیزی وجود دارد که دیدن آن نیاز به ظرافت بیشتری دارد.
او در این سخنان، به نیابت از احوالات این روزهای همه تندروها، بنیادگرایان و افراطیون طرفدار اسراییل در امریکا، به صورت ضمنی و ظریفی، اذعان به شکست کرده است؛ زیرا وقتی می گوید که ایران در جریان مذاکرات و سپس در چارچوب توافق هسته ای با قدرت های جهانی، به همه آنچه می خواست، دست یافت و در مقابل، مدعی می شود که مذاکره کنندگان خارجی در برابر ایران، ناکام شدند، تلویحا اذعان می کند که او و اردوگاه فکری، ایدئولوژیک و سیاسی که او به آن وفادار است، در این نبرد، شکست سخت و تلخی خورده اند.
در ادامه نیز افترائات و اتهامات بی بنیاد و مضحک او به ایران و قدرت های جهانی در خصوص پیامدهای امضای توافق هسته ای، برآمده از همان احساس سنگین شکست و فشار تحمل ناپذیر ناشی از آن است.
این سخنان او، یادآور جمله معروف برنارد شاو است که می گوید: آنکه می تواند انجام می دهد، آنکه نمی تواند انتقاد می کند.
البته در ادامه این جمله باید افزود که آنکه هرگز نمی تواند، اتهام می زند و افترا می بندد و جان بولتون در حال حاضر، چنین موقعیتی دارد.
