تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۲ جدی ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۰۴
کد مطلب : 155743
۲۰۱۸؛ سال داعش یا نابودی داعش؟

در یک سال گذشته، بیش از ۶۰ حملۀ انتحاری از سوی طالبان و داعش در افغانستان انجام شده است.

از این میان طالبان، مسؤولیت ۴۸ حملۀ انتحاری را پذیرفته و گروه داعش نیز بیش از ۱۵ حملۀ تروریستی انجام داده که بیشتر در ولایت های کابل، ننگرهار و هرات بوده است.
در حمله هایی که از سوی داعش در افغانستان انجام شده، بیشتر غیر نظامیان آماج قرار گرفته اند.

مساجد، اماکن مذهبی، اجتماعات و دفاتر فرهنگی و رسانه ای شیعیان از هدف های عمده این گروه بوده اند.

دولت وزیری؛ سخنگوی وزارت دفاع می گوید: «حمله های انتحاری که می شوند اکثر شان ما به باور گفته می توانیم که داعش حتا خبر هم ندارند، طالب انجام می دهد و بنام داعش ختم می کند.»

وزارت داخله اما می گوید که ریشه طالبان و داعش از یک منبع آب می خورد.

نجیب دانش؛ سرپرست دفتر سخنگوی وزارت داخله اظهار داشت:«در افغانستان منبعی که داعش و طالب را تمویل می کند، هر دو یکی است.»

صرف نظر از اینکه طالبان و داعش، یکی هستند یا دو نیروی متفاوت با ایدئولوژي ها و رویکردهای اعتقادی و مراکز فرماندهی، منابع مالی و فکری، ترکیب نیروی انسانی و اهداف و برنامه های مجزا و مختلف؛ آنچه از دید کارشناسان اهمیت دارد این است که تروریست های داعش، خطری جدی برای آینده افغانستان هستند.

این گروه تروریستی به صورت آگاهانه، مردم و غیر نظامیان را آماج قرار می دهد تا به این ترتیب، یک جنگ مذهبی خونین را میان مذاهب اسلامی در افغانستان، به وجود آورد.

حامیان و کارگزاران و نمایندگان این گروه تروریستی از عرصه سیاست تا زمینه رسانه و فرهنگ نیز اغلب کسانی هستند که کمترین باوری به وحدت مذهبی و قومی و مشارکت سیاسی اقوام و مذاهب افغانستان در چارچوب قدرت ندارند.

آنها آگاهانه و آشکارا، بر طبل تفرقه و تنش می کوبند و به این ترتیب، شکاف ها و اختلاف ها میان طیف ها و اقشار گوناگون اجتماعی، سیاسی، قومی و مذهبی کشور را تشدید می کنند.

این درست همان چیزی است که داعش با بمب گذاری و انجام حمله های خونین انتحاری بر علیه مراکز دینی، اجتماعی، فرهنگی و رسانه ای شیعیان در افغانستان انجام می دهد.

بنابراین، به باور کارشناسان، خطر داعش برای آینده افغانستان، بسیار جدی تر و ویرانگرتر از خطری است که گروه هایی مانند طالبان ممکن است به وجود آورند.

داعش، اساس وحدت و همبستگی ملی و قومی و مذهبی مردم افغانستان را آماج قرار داده و حامیان سیاسی و رسانه ای آنها نیز به شدت از این رویکرد، پشتیبانی می کنند و دولت را روز به روز به سمت تفرقه و نفاق و کینه های دیرینه گذشته، هدایت می کنند.

با توجه به این مسایل، دولت در آغاز سال ۲۰۱۸ میلادی که به دلیل حضور نیروهای خارجی در کشور، عملا به تقویم سیاسی و امنیتی کشور، بدل شده، باید به گونه ای برنامه ریزی کند که در نهایت، مشخص شود که آیا سال پیش روی میلادی، سال جولان و پیروزی و قدرت گیری داعش در افغانستان خواهد بود یا سال نابودی و انهدام و اضمحلال این گروه تکفیری و تروریستی.

ابراز امیدهای واهی فرماندهان نظامی و مقام های سیاسی غربی مبنی بر نابودی داعش در سال ۲۰۱۸، مشکلی را حل نمی کند؛ زیرا به عقیده بسیاری از آگاهان، اول اینکه در رابطه آنها با داعش، ابهام های بزرگی و نقاط کوری وجود دارد که صداقت و تعهد واقعی آنها در مبارزه با این گروه تروریستی را زیر سؤال می برد و از جانب دیگر، از همان آغازین مراحل مأموریت ضد تروریزم به رهبری امریکا و ناتو در امریکا، مشخص بود که آنها نه تنها با تروریزم مبارزه نمی کنند؛ بلکه عملا آن را تقویت می کنند و فربه می سازند تا به اهداف بزرگ تر خود در چارچوب حضور بلندمدت نظامی در افغانستان، دست پیدا کنند.

با شکست داعش از روسیه و ایران در سوریه، این سناریو، ابعاد پیچیده تری پیدا کرده و داعش عملا به عنوان ابزاری برای مهار روسیه و هم پیمانانش در منطقه، تبدیل شده است.

بنابراین، مبارزه یا عدم مبارزه با داعش، مساله ای است که دولت افغانستان، فارغ از نیات و اهداف نیروهای خارجی باید با مسؤولانه با آن مواجه شود و آن را حل کند.

اگر رویکرد کنونی دولت در مواجهه با عملگرایی تروریستی داعش، در سال پیش روی میلادی نیز ادامه پیدا کند، نه تنها امیدی به بهبود اوضاع نیست؛ بلکه سیر تلاشی و فروپاشی افغانستان، سریع تر خواهد شد و داعش، پایه های قدرت خود را مستحکم تر خواهد کرد؛ اما اگر دولت، به دادخواهی های مردم و هشدارهای مکرر جریان های فعال سیاسی و اجتماعی، توجه کند و آنها را جدی بگیرد، می توان با کمک مردم و دولت، شاهد افول و زوال داعش در سال جاری میلادی بود.

https://avapress.com/vdcc0pqs12bqpm8.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما