تاریخ انتشار :يکشنبه ۸ دلو ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۳۰
کد مطلب : 157196
عملگرایی خونین تروریزم؛ چه انتظاری از دولت وجود دارد؟
اینها زخم هایی نیستند که با اعلام ماتم ملی یا نیمه افراشته کردن پرچم یا برگزاری مراسم ختم، التیام یابند. مسؤولان سیاسی و امنیتی باید صدای دادخواهی های دردناک و آه های استخوان سوز مظلومان و قربانیان را بشنوند و پاسخ بدهند که چه برنامه ای روی دست دارند، چه تدبیری برای مهار این موج خونبار، اندیشه می کنند.

به دنبال حمله تروریستی مرگبار روز شنبه در کابل، ارگ ریاست جمهوری روز یکشنبه را ماتم ملی اعلام کرد و پرچم کشور به حالت نیمه‌افراشته درآمده است.
ارگ ریاست جمهوری با انتشار بیانیه ای گفته است:"طی روزهای اخیر تروریستان با انجام حملات جنایتکارانه در کابل و ولایات ننگرهار و قندهار، شماری از هموطنان ما را شهید و زخمی کردند و مردم ما را به گلیم غم و ماتم نشاندند".
در ادامه این بیانیه آمده است: "دولت جمهوری اسلامی افغانستان به منظور غم‌شریکی با خانواده های ماتم رسیده و ادای احترام به آنان، امروز را ماتم ملی اعلام می کند و بیرق افغانستان در سراسر کشور و نمایندگی های سیاسی در خارج از افغانستان به حالت نیمه‌افراشته درآورده می شود".
دولت همچنین به منظور رسیدگی بهتر به مجروحان رویدادهای اخیر و خانواده های شهدا، دوشنبه را تنها در کابل، رخصتی عمومی اعلام کرد.
همچنین بر اساس تصمیم ریاست جمهوری، روز سه شنبه برای شهدای رویدادهای اخیر تروریستی، مراسم ختم قرآن برگزار می شود.
تصمیم دولت در اعلام ماتم ملی، نیمه‌افراشته کردن پرچم افغانستان، برگزاری مراسم فاتحه و ختم قرآن برای شهدا، شایسته ستایش است؛ اما هرگز کافی نیست. این دقیقا همان انتظاری نیست که مردم در این روزگار تلخ و دردناک از دولت دارند.
صدور بیانیه های حاوی پیام های کلیشه ای تسلیت و محکومیت و همدردی هم نیز به همین صورت است. دولت یک سازمان بشردوستانه بی طرف نیست که با «محکوم» کردن رویدادهای فاجعه بار تروریستی، مسؤولیت خود را پایان یافته تلقی کند و تا انفجار و انتحار بعدی و خلق فاجعه خونین دیگر از سوی ترویست های خون آشام،‌ در لاک سکوت و بی تفاوتی فرو رود.
مردم قربانی عملگرایی خونین تروریست ها شده اند. در ظرف یک هفته صدها نفر قتل عام گشته اند. خانواده های بسیاری به خون نشسته اند، زنان پرشماری، بیوه و بی سرپرست و بی سرنوشت گشته اند، هزاران کودک، یتیم شده اند.
اینها زخم هایی نیستند که با اعلام ماتم ملی یا نیمه افراشته کردن پرچم یا برگزاری مراسم ختم، التیام یابند.
مسؤولان سیاسی و امنیتی باید صدای دادخواهی های دردناک و آه های استخوان سوز مظلومان و قربانیان را بشنوند و پاسخ بدهند که چه برنامه ای روی دست دارند، چه تدبیری برای مهار این موج خونبار، اندیشه می کنند.
نیروهای خارجی نیز درست به اندازه دولت، مسؤول مهار این وضعیت هستند؛ زیرا افغانستان از دیرباز تاکنون، قربانی سیاست های سودجویانه و سلطه گرانه قدرت های بزرگ بوده است و اکنون، اوج این جنگ خونین نیابتی است که به صورت ناعادلانه ای، از مردم بی پناه افغانستان، قربانی می گیرد.
ترامپ در توییتر علیه پاکستان، رجز می خواند و مردم افغانستان در هوتل ها، خیابان ها، مساجد، مراکز فرهنگی و... تاوان آن را می پردازند.
این چیزی نیست که نیاز به آنالیز پیچیده و کالبدشکافی تخصصی داشته باشد. ترامپ جنگ با پاکستان را به درون خانه های مردم افغانستان کشانده است و هر روز نیز با توییت های خصمانه و موضع گیری های بحران آفرین خود علیه حامیان تروریزم، بر این آتش بنیان برانداز می دمد و شعله ها و زبانه های آن را دامنگیرتر می سازد.
امریکا اگر در مصاف اش با پاکستان و رژیم های حامی تروریزم، صادق است، دوشادوش نیروهای امنیتی افغانستان، در برابر تروریست های دست آموز پاکستان بایستد و جنگ را دقیقا در همان جایی برافروزد که مراکز اصلی تولید، تجهیز، استقرار و پرورش تروریست هاست.
این چیزی نیست که از دید کسی پوشیده باشد. نیازی به استفاده از تکنولوژي های فوق پیشرفته اطلاعاتی و جاسوسی هم نیست. سراسر ایالت سرحد و مناطق قبیله نشین پاکستان، تیول تمام عیار تروریست ها هستند.
افزون بر این، قدرت های خارجی در کنار دولت ملی افغانستان، باید در یک فرایند اصلاحی فراگیر و همه جانبه، عوامل داخلی و درون‌دولتی حامی تروریزم را شناسایی و مجازات کنند.
وقتی تروریست ها با استفاده از آمبولانس نیروهای ارتش ملی، اقدام به بمب گذاری در امنیتی ترین منطقه پایتخت می کنند یا پیشتر از آن، تمامی تمهیدات امنیتی حفاظت شده ترین هوتل بین المللی کابل، تعطیل می شوند تا تروریست ها با تجهیزات مورد نیاز برای یک جنگ ۱۳ ساعته، وارد آن شوند و قربانیان شان را در داخل اتاق ها آماج قرار دهند، دیگر هیچ ابهام و تردیدی وجود ندارد که دست های قدرتمندی از درون دولت، با این پروژه خونین و مخوف، همکاری می کنند.
با این حساب، انتظارهای مردم از دولت، نیروهای خارجی و قدرت های بین المللی، مشخص است. آنها باید در قبال عملگرایی خونین تروریزم، به مسؤولیت های روشن خود عمل کنند؛ در غیر آن، بدیهی است که مردم، آنها و تروریست ها را از یک چشم خواهند دید.

https://avapress.com/vdcgyu9q3ak9nq4.rpra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما