تاریخ انتشار :جمعه ۲۶ اسد ۱۳۹۷ ساعت ۰۳:۱۰
کد مطلب : 169008
کشتار کابل؛ چه انتظاری از رهبران شیعه می‌رود؟
محمد محقق؛ معاون دوم رییس اجرایی در واکنش به کشتار روز چهارشنبه جوانان شیعه در غرب کابل، خطاب به مردم گفته است که امكانات و تسليحات كشور در اختيار ما نيست و صلاحيت تصميم گيرى هم در دست ما نيست تا از شرف، حيثييت و جان و هستى تان دفاع كنيم.
 
محقق تصریح کرده است که آنچه در اين ميان مايه تأثر است بى برنامه‌گى دولت در امر دفاع از ولايات و مراكز نظامى و امنيتى كشور و عدم مشورت با خبرگان امنيتى و نظامى اين سرزمين است و بدتر از آن بازى هاى پيدا و پنهان مشكوك در قبال دشمنان وطن است.
 
معاون دوم رییس اجرایی، اذعان کرده است: عذر تقصير به پيشگاه افغانستان به‌خون نشسته و ملت عزيز. براي تان غمينم و دست ما كوتاه و خرما بر نخيل. امكانات و تسليحات كشور در اختيار ما نيست و صلاحيت تصميم گيرى هم در دست ما نيست تا از شرف، حيثييت و جان و هستى تان دفاع كنيم؛ ولى در كنار تان هستيم.
 
در نگاه نخست، بیانیه آقای محقق، شاید یکی از صادقانه ترین واکنش های یک رهبر هزاره در قبال کشتارهای سیستماتیک شیعیان به نظر برسد.
 
آقای محقق صادقانه اذعان کرده است که از دست او به عنوان رهبر یک حزب سیاسی و از اعضای ارشد دولت وحدت ملی هیچ کاری در زمینه دفاع از جان شیعیان و توقف پروژه شیعه کشی برنمی آید.
 
حق با اوست. شیعیان از همان آغاز برخلاف سایر اقوام، سلاح های شان را بر زمین گذاشتند و صلح و سیاست را برگزیدند و به دموکراسی دروغین امریکایی اقتدا کردند.
 
آنها در این مسیر، هزینه های سنگینی دادند؛ اما هیچ چیزی به دست نیاوردند.
 
با این حال، پرسش این است که در متن این اشتباه استراتژيک چه کسانی قرار داشت؟
 
یکی از کسانی که انگشت اتهام به سمت او نشانه می رود، محمد محقق است. او هم از زمره همان رهبرانی است که سلاح را داد و سیاست را برگزید تا به صلح برسد؛ اما نتیجه عکس گرفت.
 
اکنون خود او هم قبول دارد که اگر مردم با قطع امید از دولت و رهبران قومی، در برابر تروریزم و تکفیری گری خونریز، مال و دارایی خود را بفروشند و تفنگ بخرند، پیش از طالبان و القاعده و داعش، حکومت و نیروهای خارجی آنها را زیر نام افراد مسلح غیر مسؤول، سرکوب می کنند.
 
با این حساب، چه انتظاری از رهبران قومی در این شرایط بحرانی و وخیم وجود دارد؟
 
آقای محقق می گوید که او کاری نمی تواند؛ اما در کنار مردم هست!
 
او اما نمی گوید کسی که عضو دولتی است که خود آن را به حمایت از تروریزم متهم می کند و ادعا می کند که صدها عضو داعش با هلیکوپترهای ارتش از درزاب با احترام به کابل منتقل شدند و از سوی دیگر، اذعان می کند که مردم چگونه از این دولت حمایت کنند، چطور همزمان ادعا دارد که در کنار مردم است؟
 
رهبران شیعه و شخصیت های شاخص جامعه شیعی افغانستان، حق بزرگی بر رهبران دولت های قبلی و فعلی دارند.
 
هزاره ها و شیعیان در روندهای انتخاباتی، بالاترین میزان مشارکت را به نام خود ثبت کرده اند. میلیون ها رأی از آدرس آنها به صندوق رهبران دیروز و امروز افغانستان، ریخته شده و دموکراسی دروغین امریکایی با مشارکت و مدنیت و مردم سالاری هزاره ها معنا و موجودیت و مشروعیت پیدا کرده است.
 
با این حال، چرا رهبران قومی عضو دولت نمی توانند با استفاده از قدرتی که رأی مردم به آنها اعطا می کند، رهبران غیر مسؤول حکومت را در قبال کشتار بی رحمانه شیعیان مورد مؤاخذه قرار دهند؟
 
چرا نسبت به تبعیض سیستماتیک و سازمان یافته جاری علیه شیعیان در کابینه و سیاست های امنیتی و اقتصادی و توزیع قدرت، هیچ اعتراضی از سوی رهبران قومی عضو دولت صورت نمی گیرد؟
 
مردم انتظار دارند که رهبران قومی در این شرایط تلخ و دردناک در کنار آنها قرار بگیرند؛ نه اینکه با صدور اعلامیه های کلیشه ای، همان کاری را کنند که رهبران حکومت انجام می دهند.
 
مردم می گویند رهبران مدعی اگر هیچ کاری از دست شان برنمی آید، استعفا دهند و به طور دسته جمعی، دولت را ترک کنند تا دولت دیگر نتواند هم رأی این مردم را بگیرد و هم با سرنوشت شان بازی کند و همه روزه ده ها پیر و جوان و زن و کودک شیعه را به قربانگاه داعش و تروریزم و تکفیری های وحشی و مزدور بفرستد.
 
چرا این اتفاق نمی افتد؟
 
هم اکنون صدها نیروی نخبه و شاخص شیعه در پارلمان، حکومت، دستگاه های امنیتی، حکومت های محلی و... حضور دارند. با استعفای دسته جمعی آنها در اعتراض به شرایط اسفبار موجود بی تردید، این دولت دست کم با این سیاست و رویکرد در قبال امنیت شیعیان و حمایت ضمنی از تروریزم تکفیری، قادر به ادامه حیات خود نیست.
 
https://avapress.com/vdcbg9b8wrhb0gp.uiur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما