تاریخ انتشار :يکشنبه ۲ جدی ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۱۳
کد مطلب : 176488
نقشه راه صلح، از ایده تا اجرا
«رهبری صلح» دومین موضوع مهمی است که در نقشه راه مورد نظر آقای غنی، مورد تأکید واقع شده است. او می خواهد رهبری این روند همانند مالکیت آن، در اختیار افغان ها باشد تا در نهایت یک رهیافت کاملا افغانی برای پایان جنگ و استقرار صلح به دست آید؛ اما همانگونه که در بالا نیز مورد اشاره قرار گرفت، گروه طالبان و قدرت های خارجی حامی آن، این اجازه را نمی دهند؛ زیرا بزرگترین تهدید برای منافع غیر مشروع شان در افغانستان را استقلال مقتدرانه دولت افغانستان می دانند. دولت در اجلاس اخیر امارات برای صلح افغانستان، با وجود اعزام یک تیم ۱۲ نفری از مذاکره کنندگان، اجازه نیافت به این اجلاس، راه پیدا کند و اعضای این هیأت پس از دیدار با نمایندگان چند قدرت منطقه ای حامی طالبان، امارات را ترک کرد.
اشرف‌ غنی؛ رییس جمهوری در تازه ترین اقدام خود در راستای صلح با گروه طالبان، «نقشه راه صلح» اش را منتشر کرده است؛ طرحی که بربنیاد آن، دولت او می خواهد از نخستین گام ها تا آخرین مراحل اجرایی و عملیاتی، روند صلح را مدیریت کند.
 
نخستین موضوعی که در این نقشه راه، مورد بحث قرار گرفته است، مبحث مهم «مالکیت صلح» است؛ چیزی که به نظر می رسد در حال حاضر، عمیقا مورد خدشه و سؤال قرار گرفته است؛ زیرا طالبان و چند قدرت خارجی حامی این گروه، به تنهایی انحصار این روند را در اختیار خود قرار داده و اجازه نمی دهند تا صلح تحت مدیریت و مالکیت دولت افغانستان قرار بگیرد. با این حساب، مالکیت صلح، اگرچه حق مشروع دولت افغانستان است؛ اما با توجه به شرایط کنونی، دستیابی به آن، از توان دولت خارج است و بعید به نظر می رسد که با طرح ایده های خوش بینانه و مبتنی بر رویکردی کلی در روی کاغذ، بتوان در عمل هم به این مهم به سادگی دست پیدا کرد.
 
«رهبری صلح» دومین موضوع مهمی است که در نقشه راه مورد نظر آقای غنی، مورد تأکید واقع شده است. او می خواهد رهبری این روند همانند مالکیت آن، در اختیار افغان ها باشد تا در نهایت یک رهیافت کاملا افغانی برای پایان جنگ و استقرار صلح به دست آید؛ اما همانگونه که در بالا نیز مورد اشاره قرار گرفت، گروه طالبان و قدرت های خارجی حامی آن، این اجازه را نمی دهند؛ زیرا بزرگترین تهدید برای منافع غیر مشروع شان در افغانستان را استقلال مقتدرانه دولت افغانستان می دانند. دولت در اجلاس اخیر امارات برای صلح افغانستان، با وجود اعزام یک تیم ۱۲ نفری از مذاکره کنندگان، اجازه نیافت به این اجلاس، راه پیدا کند و اعضای این هیأت پس از دیدار با نمایندگان چند قدرت منطقه ای حامی طالبان، امارات را ترک کرد. این نشان می دهد که رهبری صلح توسط افغان ها، اگرچه بنفسه آرزوی بزرگی نیست؛ اما عملا با موانع بزرگی رو به رو است.
 
آقای غنی در ادامه، موضوع راهبردی «ماهیت و ابعاد جنگ» را مطرح کرده است که از دید او چهار عامل، ماهیت جنگ جاری در افغانستان را تشکیل می دهد و ابعاد و زوایای مختلف آن را در بر می گیرد:
۱. گروه های تروریستی بین المللی: به اعتقاد رییس جمهوری،‌ افغانستان هدف گروه های تروریستی بین المللی نیست؛ بلکه این گروه ها با استفاده از موقعیت استراتژيک افغانستان در صدد راه یافتن به اهداف بزرگتر خود در دیگر کشورهای منطقه و جهان هستند و افغانستان در این زمینه فقط هزینه موقعیت راهبردی خود را می پردازد.
 
این برداشت کاملا درست و منطقی است؛ اما پرسش این است که کدام قدرت ها از گروه های تروریستی فعال در افغانستان به مثابه ابزاری برای پیشبرد پروژه های امپریالیستی خود در منطقه و جهان استفاده می کنند؟ کدام قدرت ها آنها را به افغانستان آورده اند و چرا این گروه ها علیرغم حضور فعال ائتلاف ضد تروریزم به رهبری امریکا، سرکوب و منهدم نمی شوند و همچنان روز به روز بر قدرت آنها افزوده می شود؟
 
پاسخ به این پرسش ها، دشواری های بزرگ موجود در مسیر اجرایی شدن ایده های خوش بینانه آقای غنی در زمینه صلح را نیز نشان خواهد داد.
 
۲. تریاک: عامل دوم گسترش جنگ در افغانستان، طبق ارزیابی نقشه راه صلح اشرف غنی، تریاک است.  از دید او، مافیای بین المللی، باندهای تبهکار، سازمان های جاسوسی و... در جنگ تریاک در افغانستان، سهم و نفع دارند و این در حالی است که سود حاصل از این تجارت سیاه و مرگبار برای کشاورزان افغان، بسیار اندک است.
 
این برداشت نیز کاملا درست است؛ اما بازهم سؤال این است که چه قدرت هایی در عقب باندهای بزرگ مافیای مواد مخدر، قرار دارند و چرا و چگونه مواد مخدر تولیدی در افغانستان که در سال های آخر قدرت طالبان، صفر شده بود، با حمله امریکا و متحدانش به صورت جهشی، اوج و گسترش پیدا کرد و درست در مناطقی رونق یافت که امریکا و متحدان و مخالفانش حضور نظامی سنگین دارند؟
 
با توجه به این مسأله، صلح باید شامل راهکارهایی برای مبارزه با مواد مخدر هم باشد؛ چیزی که بدون تردید از سوی قدرت های خارجی ذینفع در این تجارت نفرت انگیز، حمایت نخواهد شد و این مانع دیگری برای نقشه راه صلح اشرف غنی محسوب می شود.
 
۳. همسایگان: آقای غنی می گوید که همسایگان افغانستان به خصوص یک همسایه به مسؤولیت های خود بر اساس منشور سازمان ملل عمل نکردند و این امر، سومین عامل جنگ در افغانستان است.
 
منظور رییس جمهوری مشخصا پاکستان است که از طالبان حمایت می کند، به آن گروه و متحدانش، پناه و پایگاه داده و به تعهدات بین المللی اش در قبال عدم مداخله در امور داخلی افغانستان عمل نمی کند. با این حساب، تحقق صلح با طالبان، نیازمند صلح با پاکستان است؛ موضوعی که عمیقا با سرنوشت خط دیورند و دوستی استراتژيک افغانستان با هند، گره خورده؛ اما این موارد، در نقشه راه صلح آقای غنی، حتی روی کاغذ نادیده گرفته شده و مسکوت مانده است.
 
۴. طالبان افغان: رییس جمهوری از طالبان افغان به عنوان عوامل اصلی پیشبرد جنگ در افغانستان یاد کرده و از آنها خواسته دست از خدمت برای قدرت های خارجی و همسایه بردارند و به گفتگوی بین الافغانی با دولت، روی آورند.
 
حق با آقای غنی است. طالبان افغانستان، در حال حاضر، پیاده نظام پاکستان در افغانستان محسوب می شوند و اسلام آباد از آنها به عنوان «مزدوران جنگی» برای پیشبرد اهداف خود بر ضد افغانستان، سوء استفاده می کند. اگرچه پاکستان، تنها نیست و عربستان سعودی، امارات متحده عربی و برخی قدرت های بین المللی هم از این گروه، استفاده ابزاری می کنند. با این حساب، با توصیه های اخلاقی و فراخوان های برادرانه نمی توان با طالبان افغان، صلح کرد؛ زیرا رهبری و فرماندهی این گروه در اختیار کشورهای دیگر است. دست یافتن به صلح، نیاز به راه حل های بنیادی تری دارد که دو مورد آن، در زمینه صلح با پاکستان، مورد اشاره قرار گرفت.
 
«مذاکرات صلح با طالبان» از دیگر مواردی است که در نقشه راه صلح اشرف غنی، مطرح شده است. آقای غنی در این بحث، پنج مرحله را برجسته کرده است:
مرحله اول: مذاکرات بین الافغانی
مرحله دوم: مذاکره با پاکستان، امریکا و ناتو
مرحله سوم: اشتراک کشورهای چین، هند و کشورهای همسایه
مرحله چهارم: به دست آوردن حمایت کشورهای عرب- اسلامی اندونزی، امارات و عربستان
مرحله پنجم: کسب حمایت ناتو و کشورهای کمک کننده به توسعه
 
نخستین مرحله این بحث، همانطور که در بالا هم مورد اشاره قرار گرفت، در حال حاضر، با بن بست مواجه است؛ زیرا طالبان نمی خواهند با دولت، مذاکره کنند و این همان چیزی است که قدرت های حامی طالبان هم خواستار آن هستند. تا زمانی که این بن بست، شکسته نشده، اجرایی شدن مراحل بعدی هم اگر غیر ممکن نباشد، بی فایده و عبث است و راه به جایی نخواهد برد.
 
یکی از مهم ترین نکته هایی که در نقشه راه صلح آقای غنی، مورد تأکید قرار گرفته، تبدیل توافقنامه صلح با طالبان به یک «مصوبه ملی صلح» که طبق قانون اساسی یا از طریق پارلمان یا لویه جرگه و یا همه پرسی، باید به تصویب برسد.
 
این بسیار مهم است که توافقنامه صلح با طالبان، در یک بحث ملی، به تصمیم مردم واگذار شود و یکایک بندها و مفاد و مواد آن، مورد بحث قرار بگیرد. بدون تردید، این امر، از عهده پارلمان برنمی آید؛ زیرا اول اینکه نمایندگان پارلمان نمی توانند از همه مردم افغانستان نمایندگی کنند و با توجه به اما و اگرهایی که درباره مشروعیت انتخابات پارلمانی وجود دارد، این امر بیش از همیشه، مخدوش و مورد سؤال واقع شده است. از سوی دیگر، آنها در گذشته هم نشان داده اند که در قبال تطمیع و معامله، روی بزرگترین مصالح ملی هم به سادگی پای می گذارند.
 
لویه جرگه هم یک رهیافت سنتی است و از نظر حقوقی هم طبق قانون اساسی، در حال حاضر، امکان برگزاری آن وجود ندارد؛ زیرا انتخابات شوراهای ولسوالی، برگزار نشده و نمایندگان این شوراها نمی توانند در لویه جرگه حضور داشته باشند. ضمن آنکه چند مورد برگزاری لویه جرگه در سال های گذشته هم موفق نبوده و با دستبرد و توجیه مداخله جویانه حکومت، همراه بوده است.
 
بنابراین، تنها راه باقیمانده، برگزاری همه پرسی است که البته دشواری های خود را دارد و دولت باید هزینه ها، امنیت، مدیریت، شفافیت و سراسری بودن آن را تضمین و تأمین کند.
 
صلح و انتخابات هم از مباحث دیگر نقشه راه صلح رییس جمهوری است که به باور وی برای اعمال توافقامه صلح و بازگرداندن مهاجران افغان از کشورهای همسایه، نیاز به حد اقل پنج سال زمان و یک دولت منتخب است.
 
شماری از منتقدان، این خواسته را به تلاش آقای غنی برای استفاده از نام صلح برای تضمین پیروزی خود در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری ارزیابی می کنند و می گویند که او می خواهد به نام صلح با طالبان، قدرت های خارجی را مجاب کند تا از او در انتخابات آینده حمایت کنند و به این ترتیب، زمینه های تمدید قدرت او را فراهم سازند.
 
کسب اجماع منطقه ای و اجماع جهانی که نیازمند استقلال افغانستان، ادامه حمایت غرب از دولت کابل، اشتراک نظر با منطقه و جهان در رابطه با صلح با طالبان و... از دیگر مواردی است که در نقشه راه صلح اشرف غنی، مورد اشاره و تأکید قرار گرفته است.
 
https://avapress.com/vdcbw0b8wrhbzap.uiur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما