تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۶ جدی ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۳۵
کد مطلب : 178010
دشواری های مجاهدین در انتخابات آینده
یک عضو حزب جنبش ملی اسلامی تایید کرد که احتمال دارد در انتخابات ریاست جمهوری، صلاح‌ الدین ربانی، جنرال عبدالرشید دوستم و محمدکریم خلیلی از یک تکت انتخاباتی حمایت کنند.

دوشنبه شب (25 جدی) صلاح‌الدین ربانی؛ وزیر امور خارجه، جنرال عبدالرشید دوستم؛ معاون اول ریاست جمهوری و محمد کریم خلیلی؛ رییس شورای عالی صلح با یکدیگر دیدار داشته‌ اند.
 
در همین حال، عبدالله قرلق؛ معاون حزب جنبش ملی اسلامی گفته است:"در این راستا صحبت‌ هایی شده است که صلاح الدین ربانی، کریم خلیلی و جنرال دوستم از یک تیکت انتخاباتی حمایت کنند."

به گفته او، آقای دوستم تاکنون با اشرف غنی، حنیف اتمر، کریم خلیلی و صلاح الدین ربانی پیرامون تشکیل یک تیکت انتخاباتی گفتگو کرده است.
 
پیشتر گفته می‌شد که جنرال دوستم یا از تیکت حنیف اتمر حمایت می‌کند و یا از تیم انتخاباتی رحمت الله نبیل.
 
شاید در نگاه نخست، چنین به نظر برسد که دیدارهای اخیر و انتشار خبرهایی مبنی بر اتحاد سه یا چند رهبر جهادی با همدیگر به منظور مشارکت در یک تیم انتخاباتی، نشانگر قدرت مجاهدین و سنگینی وزنه آنها در انتخابات آینده ریاست جمهوری است و باید آن را به فال نیک گرفت و گرامی داشت؛ اما اگر ژرف تر نگریسته شود، این رویدادها نشانگر ضعف و فترت و رخوت جریانی به نام مجاهدین است.
 
آنچه تاکنون رخ داده، به معنای آن است که سران و رهبران مجاهدین، هیچ برنامه ای برای حضور مستقل در انتخابات آینده ریاست جمهوری ندارند. آنها حتی به قواعد قراردادی و اعتباری ائتلاف های سیاسی بین خود شان هم پایبند نیستند؛ بلکه هریک از آنها به تنهایی تلاش می کند جای پایی در تیم و تیکت انتخاباتی دیگران پیدا کند.
 
نمونه بارز و روشن آن، حضور محمد محقق و محمدیونس قانونی؛ دو رهبر قدرتمند و پرنفوذ جهادی و قومی در تیم انتخاباتی محمدحنیف اتمر است. این اتحاد اگرچه تاکنون رسما ثبت نشده؛ اما گمانه های غالب بر آن است که آنها با همدیگر به توافق نهایی دست یافته اند و عنقریب به عنوان یک تیم انتخاباتی، ثبت نام خواهند کرد.
 
نکته اینجاست که محمدحنیف اتمر نه تنها سوابق جهادی ندارد؛ بلکه از بقایای رژيم های کمونیستی است. او در دولت وحدت ملی هم هرگز رویکردی سازگار و صلح آمیز با مجاهدین نداشت؛ چنانچه تقابل او با جنرال دوستم، یکی از معروف ترین نمونه ها در این زمینه است. با این وجود، رهبران جریانی که کمونیست ها را به زانو درآورد، رژيم های کمونیستی را به زیر کشید و حتی بر بنیاد یک ادعا، زمینه ساز فروپاشی امپراتوری جهانی کمونیزم شد، اکنون به اندازه ای مستأصل و بی برنامه و فاقد قدرت و جایگاه شده اند که معاونان اول و دوم یک کمونیست سابقه دار می شوند.
 
ممکن است آقای اتمر دیگر آن تعصب شدید ایدئولوژيک اش نسبت به کمونیزم به مثابه یک مکتب مرده را نداشته باشد؛ اما به هر حال، از مجاهدینی که همچنان خود را میراث دار بلامنازع و غیر قابل جایگزین جهاد وارث دستاوردها و ارزش های جهادی و انقلابی می دانند و نقد جهاد و مجاهد را به مثابه تابوهای نقدناپذیری که با تقدس پهلو می زند، برنمی تابند و واکنش های خشم آلود و عصیان گرانه و عصبی نشان می دهند، باید در ورود به کارزارهای انتخاباتی و اتصال و انفصال های سیاسی شان نید این امور را به عنوان معیارهای تعیین کننده و غیرقابل عدول و چشم پوشی، مد نظر قرار دهند؛ در حالی که در عمل، اینگونه نیست و این نشان می دهد که وضعیت جهاد و مجاهدین در انتخابات آینده ریاست جمهوری، بسیار دشوار و شکننده و آسیب پذیر است؛ زیرا آنها نه تنها خود از معرفی یک نامزد مستقل و مقتدر به نمایندگی از جریانی به نام جهاد افغانستان، ناتوان اند؛ بلکه حتی قادر به حمایتی معیارمند و مبتنی بر ارزش های جهاد و مقاومت از یک نامزد شایسته و صالح خارج از طیف جهادگران هم برخوردار نیستند و تنها دغدغه شان، تلاش های شخصی و توافق های انفرادی برای یافتن پناه و پایگاهی در ترکیب تیم رییس جمهوری آینده است.
https://avapress.com/vdcezv8z7jh8f7i.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما