تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۰ سرطان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۳
کد مطلب : 188153
حکومت در کجای روند صلح قرار دارد؟
اشرف‌غنی می‌گوید که گفتکوی طالبان با دیگر طرف‌ها «مفاهمه» است و صلح پایدار تنها از طریق گفتگوی طالبان با حکومت به‌دست می‌آید.
 
آقای غنی روز چهارشنبه، ۱۹ سرطان گفت که حکومت افغانستان گام‌های بلندی در راستای صلح برداشته و در رسیدن به صلح، شک و شبهه‌ای نباید وجود داشته‌باشد.
 
او گفت: «در ۱۸ سال گذشته زمان صلح نبوده؛ اما امروز به صلح نزدیک شده‌ایم. امروز در زمان صلح قرار داریم.»
 
او بر برقراری صلح پایدار تاکید کرد و آن را فقط از راه مذاکره دوطرف (حکومت افغانستان و طالبان) ممکن دانست.
 
به‌ گفته‌ اشرف غنی گفتگوی طالبان با دیگر طرف ‌ها «مفاهمه» است و این گروه تنها با حکومت افغانستان،‌ به‌عنوان یک طرف مسأله، مذاکره می‌تواند.
 
آقای غنی در این نشست گفت که صلح را مردم افغانستان پایدار می‌سازند و صلحی که شرایط پایداری را نداشته‌باشد برای مردم قابل پذیرش نیست.
 
به نظر می رسد که تا حدود زیادی حق با آقای غنی است. صلح بدون گفتگوی مستقیم طالبان و حکومت حاصل نمی شود. روندهای جاری هم پیش از آنکه به تحقق صلحی پایدار و واقعی منجر شود، بیشتر به سود کشورهای میزبان و برگزارکننده و البته طالبان است. با صدور اعلامیه ها و قطعنامه های مشترک هم مشکلی حل نمی شود؛ زیرا معضل دستیابی به صلح، نبود کلمات زیبا و تعهدات دلپذیر در روی کاغذ نیست، این عمل است که می تواند شاخص اعتبار، بقا و استمرار صلح را تعیین کند.
 
در اینکه حکومت طی سال های گذشته، گام های محکم و بلندی را در زمینه تحقق صلح برداشته شکی وجود ندارد؛ اما این مورد هم کمکی به ایجاد و استقرار صلح و پایداری و بقای آن نمی کند. حکومت نباید به طور یکجانبه به طالبان، امتیاز بدهد. در حالی که طالبان حتی حاضر به گفتگوی مستقیم با نمایندگان حکومت نیستند، آقای غنی در کابل تنها در یک فرمان، صدها زندانی خطرناک طالبان را رها کرد.
 
این یکی از نمونه ها در زمینه امتیازهای یکجانبه ای است که حکومت به طالبان برای صلحی می دهد که اساسا وجود ندارد.
 
عدم واکنش قاطع و متناسب حکومت به حمله های جنایتکارانه طالبان و کشتار بی محابای غیر نظامیان بی گناه هم از دیگر نمونه های این روند یکجانبه محکوم به شکست است.
 
اینهمه در حالی صورت می گیرد که حکومت هنوزهم هیچ جایگاهی در روند صلح ندارد. طالبان آشکارا آن را دست نشانده و فاقد صلاحیت می دانند؛ اما علیرغم این موضع، با امریکا مذاکره می کنند تا عملا سرنوشت افغانستان را به اراده خارجی ها واگذارند و اجازه دهند که آنها درباره آینده کشور، تصمیم بگیرند.
 
با این حساب، به نظر می رسد که حکومت به جای آنکه همچنان به طور یکجانبه برای صلحی واهی و خیالی، هزینه بدهد، بهتر است به منظور پیدا کردن جایگاهی شایسته و درخور برای خود در این روند، تلاش کند؛ زیرا صلح بدون توافقی عملی و کارآمد و دارای پشتوانه های اجرایی میان حکومت و طالبان، ایجاد نخواهد شد. از سوی دیگر، تجربه نشان داده است که تلاش های مذبوحانه یکجانبه مبتنی بر دیپلماسی  تضرع و التماس هم موضع طالبان در امتناع از مذاکره با  حکومت را تغییر نخواهد داد.
 
بنابراین، حکومت اگر در پی دستیابی به صلحی واقعی و پایدار است، اول اینکه باید از همان شیوه هایی برای کسب امتیاز و مجبور کردن طالبان به پذیرش گفتگو استفاده کند که طالبان به آن متوسل می شوند؛ یعنی پاسخ جنگ را با جنگ بدهد و در برابر هر گامی که طالبان در روند صلح برمی دارند، یک گام بردارد؛ نه بیشتر و نه کمتر. نکته دوم هم اینکه در این زمینه دست از تمامیت خواهی و اقتدارگرایی و انحصارطلبی بردارد. صلح را به یک پروژه قومی تقلیل ندهد. صلح یک مساله ملی است؛ بنابراین همه قومیت ها، طیف ها، اقشار، احزاب، جناح ها و جریان ها باید در آن سهم و مشارکت داشته باشند. انحصارگرایی و استبداد رأي در این روند نیز محکوم به شکست است و نتیجه نمی دهد؛ زیرا ساده لوحانه است اگر انتظار داشته باشیم که یک حلقه کوچک قومی درباره سرنوشت همه مردم افغانستان، تصمیم بگیرد و انتظار داشته باشد که دیگران در برابر این تصمیم، خاضعانه کرنش کنند و دم برنیاورند.
https://avapress.com/vdcdkj0fsyt0jf6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما