هشت سال پیش وقتی اولین بار در ماه قوس سال ۹۰ مردم عزادار در مراسم عاشورا در منطقهی مرادخانی و زیارتِ منسوب به حضرت ابوالفضل العباس (ع) توسط گروه تروریستی "جنگوی" هدف قرار گرفتند و دهها تن از عزاداران در آن به شهادت رسیدند زنگ خطرِ جدی بهصدا درآمد.
اینکه گروههای تروریستی رویکردی جدید در پیش گرفته و قشر و گروه خاصی را بر اساس عقاید دینی و مذهبیشان هدف گرفتهاند.
در عین حال برای دولت چالش و هشدار جدی به وجود آمد که باید در قبال مصئونیت شهروندان کشور قاطعتر باشد و برنامههای همهشمول امنیتی را در دستور کار و عمل قرار دهد.
هشت سال از آنروز و از اولین حمله گروهی فجیعانه میگذرد. طی این مدت نه تنها در زمینه امنیت جمعی شهروندان و شیعیان هیچ توجهی صورت نگرفت، بلکه در طول سالهای پسین و دوره حکومت وحدت ملی بر اوج کشتار گروهی شیعیان و این قشر از اجتماع افزوده شده است.
در تازهترین مورد که شنبه شب در سالون عروسی در غرب کابل انفجار انجام شد، صدها تن از افراد بیگناه کشته و مجروح شدند و بار دیگر گروههای مزدور و جانی تروریستی چهره زشت و غیرانسانیشان را به نمایش گذاشته و نشان دادند که آنها هرگز به ارزشها و کرامت نفس انسانی باورمند نیستند.
آنان ثابت ساختند که تنها چیزی که به آن میاندیشند و از آن لذت میبرند قتل، کشتار و بریدن و دریدن انسانهای بیگناه این سرزمین خسته از درد و جنگ است.
آنچه امروز سنگین و دردآورتر میباشد این است، که بارها و چندین سال است که بصورت فجیعانه، دقیق و حسابشده، حملات انتحاری گروهی و موتر بمب از مردم ملکی در جغرافیای مشخص و از گروه خاصی قربانی میگیرد و در طول دوران حکومت وحدت ملی این کشتارِ هدفمند وارد فازی تازه و روشی جدید گردیده و صدها خانواده را به سوگ عزیزانشان نشانده است. در طول پنج سال اخیر مراکز دینی، مجامع فرهنگی، مساجد و باشگاهها بگونهی گسترده هدف قرار گرفتهاند. در حالی که حکومت در کمال بیشرمی و بیخاصیتی، تنها با ابراز محکومیت از کنار اینگونه حوادث ناگوار به سادگی عبور کرده است.
در پنج سال گذشته، مردم ما شدیدترین و خونبارترین روزها و کشتار و قتلعام را تجربه کرده و طی این مدت، هیچ نقطهای از افغانستان نبوده که گواه قربانیهای وسیع و قتلگاه گروهی و فردی نبوده باشد. اما درد اصلی این است که یک گروه و قشر خاص در مسجد، مرکز فرهنگی، مجمع آموزشی، باشگاه ورزشی و حتی سالون عروسی و در خوشترین لحظات زندگیشان آرامش و امنیت ندارند و هدف قرار میگیرند. این موضوع قابل پرسش جدی بوده و برای حاکمیت که ادعای بلند و بالای امنیت و درایت را دارد اوج سر افکندگی است.
وعده طرح ویژه امنیتی برای غرب کابل و وعده تأسیس مرکز نظامی ویژه برای دشت برچی و حومهی آن بکجا رسید؟
روز گذشته رئیس جمهور در مراسم کمپاینی خود یادآور شد که اگر شیعیان بگونه حسابشده مورد هدف قرار گیرد او یک شیعه خواهد بود، مگر نمیبیند که سالها و بارها است که این قشر خاص در هیچ جایی امنیت ندارند و هدف قرار میگیرند. مردم نمیخواهند که شما سخنی بگویید و یا اثبات مسلمانی و عوامفریبی شیعه کیش و منش، فقط میخواهند که امنیت داشته باشند تا در عبادت، ورزش، مراسم دینی و خوشیهایشان پسر در آغوش پدر و عروس در کنار داماد پر پر نشود.
در سالهای اخیر، تمامی حملات مرگباری که افراد ملکی را بیشتر به کام مرگ کشانیده است، داعش معمولا مسئولیت آن را به عهده گرفته اما آنچه قابل توجه است این است که داعش چگونه و با چه پشتوانهای در جغرافیای دور از سوریه مانند افغانستان پایگاه ساخته و قدرت گرفته است؟ چگونه فرماندهان داعش کیلومترها راه از سوریه به افغانستان رسیدند؟
مهمتر اینکه داعش وقتی بساط و ساحه حاکمیتشان در عراق و سوریه جمع گردید در افغانستان چگونه هسته تشکیل داد و جولان میدهد!؟
دولتهای خارجی و امریکا نقششان در پروسه جنگ چیست؟ چرا با آن همه امکانات پیشرفته که در دست دارند اما از شناسایی کنترول و سرکوب گروههای تروریستی عاجزند و کاری نمیکنند؟
واقعیت امر آشکار است که کشورهای خارجی بخصوص امریکا در تمامی قضایای پشت پردهی جنگ قرار دارد و تمامی پروسهها را به نفع خویش مدیریت میکند. در زمانی که شعلهافروزی و جنگ برای منافعشان ضرورت باشد آن را روشن میکنند و در زمانی هم که گفتگو و زمینهی سازش و روپوشی جنایات مطرح باشد، روند صلح را علم کرده و مدیریت میکنند.
با همهی این موارد، اگر ملت برای آزادی واقعی و تعیین سرنوشت خویش اقدام عملی نکنند و برای زدودن استعمار و استکبار جدید که جنایت میآفریند چارهآی نیاندیشند همهروزه دستهجمعی و بهنام شیعه و سنیِ معتدل و حنفی قربانی خواهند شد.
مضحکتر از آن، این روزها دلخوشی و تجلیل از استقلال و آزادی کشور است، در حالی که طول و عرض استقلالیت آن معلوم نیست. در عین حال تجلیل از این روز و زیر چتر تصامیم کشورهای خارجی و با پول خارجیان بدون شک مضحک و بازی با واژه و مرام آزادی و استقلال است.
نویسنده: سید غلامرضا سادات
اینکه گروههای تروریستی رویکردی جدید در پیش گرفته و قشر و گروه خاصی را بر اساس عقاید دینی و مذهبیشان هدف گرفتهاند.
در عین حال برای دولت چالش و هشدار جدی به وجود آمد که باید در قبال مصئونیت شهروندان کشور قاطعتر باشد و برنامههای همهشمول امنیتی را در دستور کار و عمل قرار دهد.
هشت سال از آنروز و از اولین حمله گروهی فجیعانه میگذرد. طی این مدت نه تنها در زمینه امنیت جمعی شهروندان و شیعیان هیچ توجهی صورت نگرفت، بلکه در طول سالهای پسین و دوره حکومت وحدت ملی بر اوج کشتار گروهی شیعیان و این قشر از اجتماع افزوده شده است.
در تازهترین مورد که شنبه شب در سالون عروسی در غرب کابل انفجار انجام شد، صدها تن از افراد بیگناه کشته و مجروح شدند و بار دیگر گروههای مزدور و جانی تروریستی چهره زشت و غیرانسانیشان را به نمایش گذاشته و نشان دادند که آنها هرگز به ارزشها و کرامت نفس انسانی باورمند نیستند.
آنان ثابت ساختند که تنها چیزی که به آن میاندیشند و از آن لذت میبرند قتل، کشتار و بریدن و دریدن انسانهای بیگناه این سرزمین خسته از درد و جنگ است.
آنچه امروز سنگین و دردآورتر میباشد این است، که بارها و چندین سال است که بصورت فجیعانه، دقیق و حسابشده، حملات انتحاری گروهی و موتر بمب از مردم ملکی در جغرافیای مشخص و از گروه خاصی قربانی میگیرد و در طول دوران حکومت وحدت ملی این کشتارِ هدفمند وارد فازی تازه و روشی جدید گردیده و صدها خانواده را به سوگ عزیزانشان نشانده است. در طول پنج سال اخیر مراکز دینی، مجامع فرهنگی، مساجد و باشگاهها بگونهی گسترده هدف قرار گرفتهاند. در حالی که حکومت در کمال بیشرمی و بیخاصیتی، تنها با ابراز محکومیت از کنار اینگونه حوادث ناگوار به سادگی عبور کرده است.
در پنج سال گذشته، مردم ما شدیدترین و خونبارترین روزها و کشتار و قتلعام را تجربه کرده و طی این مدت، هیچ نقطهای از افغانستان نبوده که گواه قربانیهای وسیع و قتلگاه گروهی و فردی نبوده باشد. اما درد اصلی این است که یک گروه و قشر خاص در مسجد، مرکز فرهنگی، مجمع آموزشی، باشگاه ورزشی و حتی سالون عروسی و در خوشترین لحظات زندگیشان آرامش و امنیت ندارند و هدف قرار میگیرند. این موضوع قابل پرسش جدی بوده و برای حاکمیت که ادعای بلند و بالای امنیت و درایت را دارد اوج سر افکندگی است.
وعده طرح ویژه امنیتی برای غرب کابل و وعده تأسیس مرکز نظامی ویژه برای دشت برچی و حومهی آن بکجا رسید؟
روز گذشته رئیس جمهور در مراسم کمپاینی خود یادآور شد که اگر شیعیان بگونه حسابشده مورد هدف قرار گیرد او یک شیعه خواهد بود، مگر نمیبیند که سالها و بارها است که این قشر خاص در هیچ جایی امنیت ندارند و هدف قرار میگیرند. مردم نمیخواهند که شما سخنی بگویید و یا اثبات مسلمانی و عوامفریبی شیعه کیش و منش، فقط میخواهند که امنیت داشته باشند تا در عبادت، ورزش، مراسم دینی و خوشیهایشان پسر در آغوش پدر و عروس در کنار داماد پر پر نشود.
در سالهای اخیر، تمامی حملات مرگباری که افراد ملکی را بیشتر به کام مرگ کشانیده است، داعش معمولا مسئولیت آن را به عهده گرفته اما آنچه قابل توجه است این است که داعش چگونه و با چه پشتوانهای در جغرافیای دور از سوریه مانند افغانستان پایگاه ساخته و قدرت گرفته است؟ چگونه فرماندهان داعش کیلومترها راه از سوریه به افغانستان رسیدند؟
مهمتر اینکه داعش وقتی بساط و ساحه حاکمیتشان در عراق و سوریه جمع گردید در افغانستان چگونه هسته تشکیل داد و جولان میدهد!؟
دولتهای خارجی و امریکا نقششان در پروسه جنگ چیست؟ چرا با آن همه امکانات پیشرفته که در دست دارند اما از شناسایی کنترول و سرکوب گروههای تروریستی عاجزند و کاری نمیکنند؟
واقعیت امر آشکار است که کشورهای خارجی بخصوص امریکا در تمامی قضایای پشت پردهی جنگ قرار دارد و تمامی پروسهها را به نفع خویش مدیریت میکند. در زمانی که شعلهافروزی و جنگ برای منافعشان ضرورت باشد آن را روشن میکنند و در زمانی هم که گفتگو و زمینهی سازش و روپوشی جنایات مطرح باشد، روند صلح را علم کرده و مدیریت میکنند.
با همهی این موارد، اگر ملت برای آزادی واقعی و تعیین سرنوشت خویش اقدام عملی نکنند و برای زدودن استعمار و استکبار جدید که جنایت میآفریند چارهآی نیاندیشند همهروزه دستهجمعی و بهنام شیعه و سنیِ معتدل و حنفی قربانی خواهند شد.
مضحکتر از آن، این روزها دلخوشی و تجلیل از استقلال و آزادی کشور است، در حالی که طول و عرض استقلالیت آن معلوم نیست. در عین حال تجلیل از این روز و زیر چتر تصامیم کشورهای خارجی و با پول خارجیان بدون شک مضحک و بازی با واژه و مرام آزادی و استقلال است.
نویسنده: سید غلامرضا سادات