دونالد ترامپ؛ رییس جمهوری امریکا در واکنش به حمله روز شنبه به تاسیسات نفتی سعودی که تولید نفت این کشور را دچار اختلال جدی کرده گفته است که امریکا در صورت تایید سوءظن ها در مورد اینکه چه کسی عامل حمله بوده آماده اقدام نظامی است.

انصارالله یمن، مسؤولیت این حمله با ۱۰ پهپاد را بر عهده گرفته‌؛ اما امریکا مدعی شده که این حملات کار ایران بوده است.

این حمله دست کم تولید ۵ میلیون بشکه نفتی سعودی در روز را مختل کرده است.

مایک پومپئو؛ وزیر خارجه امریکا مدعی شده که ایران تا به حال صد حمله به عربستان انجام داده و هیچ نشانه‌ای نیست که حمله اخیر از خاک یمن انجام شده باشد.

ایران این موضوع را تکذیب کرد. دولت عراق هم تکذیب کرده است که این حملات از خاک این کشور انجام شده است.

یک مقام امریکایی اما گفت مقام های سعودی گفته اند شاهد نشانه هایی از برخورد موشک های کروز به این تاسیسات بوده اند.

این واکنش های سراسیمه و آشفته اما پیش از آنکه بیانگر واقعیت های جاری در جنگ میدانی یمن و بحران های پیرامونی آن از سوی عوامل اصلی این جنگ یعنی رژيم ریاض و امریکا باشد، بیانگر تلاش های مذبوحانه آنها برای برساختن دشمنان فرضی و پیدا کردن مقصران مورد نظر خود شان است.

آنها مثل همیشه انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه می روند؛ زیرا از ۴۰ سال پیش تا امروز، همه برنامه های شان در خلیج فارس، خاور میانه، جهان اسلام، جوامع عربی و اسلامی و... بر محور  تضعیف و تخریب ایران استوار بوده است. حتی همین جنگی که سال هاست از سوی رژيم ریاض و متحدان منطقه ای و فرامنطقه ای آن بر مردم مظلوم یمن، تحمیل شده، در اصل، تقلایی مذبوحانه برای تضعیف قدرت جمهوری اسلامی است.

رژيم ریاض و سران واشنگتن نمی خواهند ملت های آزاد، به انتخاب خودشان تصمیم بگیرند که با چه کسی دوست باشند، با کدام کشورها بر پایه چه قراردادها و منافعی رابطه داشته باشند و نظام های سیاسی حاکم بر آنها از کدام الگوی حکومت داری، پیروی کند. آنها می خواهند جلو بیداری مسلمانان را بگیرند، جنبش های آزادیبخش اسلامی را در نطفه خفه کنند، خیزش های اجتماعی و استقلال طلبانه ملت های آزاد را سرکوب کنند و در نهایت، سیطره و هژمونی خود را بر آنها تحمیل کنند. این موارد، همگی برخلاف آرمان هایی است که انقلاب اسلامی ایران، آن را ترویج و تبلیغ می کند.

از سوی دیگر، تاکنون همه تلاش ها و تقلاهای اعراب و امریکا و اسراییل و دیگر رژيم های سرسپرده مزدور آنها در جهان برای تضعیف قدرت ایران، به شکست انجامیده و چه بسا نتیجه عکس داده است. این امر‌، آنها را سرخورده و عصبی می کند. به همین دلیل در پی وقوع حمله هایی مانند تهاجم پهپادی انصارالله یمن بر تاسیسات نفتی سعودی، بلافاصله انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه می روند. این به معنای آن نیست که این حمله ها را ایران انجام داده؛ بلکه نشانگر یأس و ضعف و استیصال شان در متوقف کردن ایران است. آنها در همه برنامه های ضد ایرانی خود، شکست خورده اند. آنها نه تنها قادر به تغییر و براندازی نظام ایران نیستند؛ بلکه حتی از عهده مهار یک گروه کوچک در یمن هم برنمی آیند و این همان چیزی است که آنها را به خشم می آورد و به واکنش های جنون آمیز، مضحک و بی بنیاد در قبال رویدادهایی مانند حملات اخیر بر مراکز نفتی سعودی برمی انگیزد.

به نظر می رسد که مشاوران ترامپ و آنهایی که هنوز مانند پمپئو، عصبیت و جهل و خشم، عقل و چشم شان را کور نکرده و به سرنوشت قابل ترحم جان بولتون دچار نشده اند، باید به ترامپ مشورت بدهند که به جای مقصر خواندن ایران، به عربستان سعودی بگوید که در جنگ یمن، شکست خورده و بهتر است هرچه سریع تر عرصه را به نفع مردم و انقلابیون آن کشور ترک کند. رژيم ریاض باید به این جمع بندی رسیده باشد که یمنی ها نه تنها از انقلاب شان صیانت می کنند و سرزمین شان را آزاد می کنند؛ بلکه از این توان هم برخوردار اند که دشمن متجاوز را در آنسوی مرزهای سرزمینی اش، تنبیه کنند و سر جایش بنشانند.

توقف تولید ۵ میلیون بشکه نفت در روز، ضربه ای مهلک به اقتصاد رژيمی است که به دلیل جنگ یمن، دچار کسری بودجه شدید است و به ریاضت اقتصادی روی آورده است.

این حمله باید عربستان را به بازگشت از یمن وادار کند و همچنین به ریاض این پیام را منتقل کند که چاره ای جز ترک زیاده خواهی برتری جویانه و پذیرش قدرت سایر کشورها در جهان اسلام ندارد.

مسؤول حملات عربستان، انصارالله است و این پیام مهمی برای عربستان سعودی و حتی امریکاست؛ پیامی که می گوید خاور میانه، مصمم به آزادی از سلطه بیگانگان و ارتجاع مزدور منطقه است.