تاریخ انتشار :پنجشنبه ۴ میزان ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۶
کد مطلب : 192200
لجاجت ترامپ و پاسخ کوبنده روحانی؛ چه کسی پیروز بود؟
مجمع عمومی سازمان ملل سالی یک‌بار در نیویارک با حضور سران کشورهای جهان برگزار می‌شود و معمولا در این نشست مسائل مهم جهانی به خصوص امنیت و اقتصاد مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. امسال نیز در اوج تنش‌ها میان ایران و امریکا و بحران‌های در حال شکل‌گیری در منطقه، این جلسات دایر شد و بحث‌های محوری در گفتگوهای عمومی و حاشیه‌ای، تنش‌های ایران و امریکا و مسائل بغرنج خاورمیانه بود.
 
فدریکا موگرینی مسوول سیاست‌ خارجی اتحادیه اروپا که ریاست این مجمع را به عهده داشت، پیش از همه بر توافق برجام تاکید کرد و اتحادیه اروپا را ملزم به حفظ آن دانست؛ موگرینی که دیپلمات معقول و منطقی به نظر می‌رسد، با تمام فشارهای امریکا، اما تا هنوز از برجام دفاع کرده و در مجمع عمومی سازمان ملل نیز با شدت و حدت از آن حمایت کرد؛ هرچند که کشورهای اروپایی بر اساس تعهد خود با ایران هنوز گام‌های عملی برای دور زدن و یا کاهش تحریم‌ها از طریق اینستکس و راه‌های دیگر برنداشته است.
 
اما از آن طرف ترامپ همچنان بر موضع‌گیری لجوجانه خود مبنی بر افزایش تحریم‌ها پافشاری کرده و ایران را به حمایت از هراس‌افگنی در منطقه متهم کرد؛ سخنانی تکراری و غیر مستند ترامپ که فقط مردم ایران را در تنگنا قرار داده و بحران جهانی را تشدید می‌کند، هیچ چیز دیگری در پی ندارد.
 
سخنان نیش‌دار و غیرمتعادل ترامپ نه تنها ایران که همواره امنیت جهانی را نشانه رفته است. وقتی که او در هر جایی سخن می‌گوید، به نظر می‌رسد که در رفتار، گفتار و عملکرد خود مسلط نیست و حتی گاهی استراتژی تغییرناپذیر و درازمدت جهانی و منطقه‌ای امریکا را با خطر مواجه می‌کند. او در مجمع عمومی سازمان ملل از تشدید تحریم‌ها علیه ایران سخن گفت؛ در حالی که دید جهانی کاهش تنش‌ها و تحریم‌ها علیه ایران است.
 
البته اظهارات ترامپ بی جواب نماند و آقای روحانی، رییس جمهور ایران نیز امریکا را به تولید تروریزم و پشتیبانی از هراس‌افگنی در سطح جهان متهم کرد؛ واقعیت مسلمی که بر هیچ کسی پوشیده نیست.
 
روحانی تاکید کرد که امریکا در هرجای دنیا که قدم گذاشته، با خود شر برده و در هر کشوری که حضور یافته، ست حملات هراس‌افگنانه و خشونت‌ها افزایش پیدا کرده است. البته روحانی قبل از آن نیز گفته بود که امریکا بیاید یک‌بار باعث خیر و صلاح جهانی شود و از شر و بدی دست بکشد و عامل صلح در جهان گردد.
 
سخنان کوبنده روحانی علیه ترامپ به اینجا ختم نشد. او طرح ائتلاف صلح امید را در مجمع عمومی به کشورهای منطقه پیشنهاد کرد و از تمام کشورهای حوزه خلیج خواست که برای امنیت کشتی‌‌رانی در خلیج فارس و مصونیت تنگه هرمز، ائتلاف تشکیل دهند تا تجارت جهانی به خصوص انتقال نفت از این مسیر برای همیشه محفوظ باشد.
 
البته این ائتلاف نه تنها طرحی در برابر طرح ایالات متحده، ‌که از کشورهای منطقه و جهان خواسته است برای مصونیت خلیج فارس و تنگه هرمز ائتلاف تشکیل دهند، بلکه یک کار معقول و منطقی از سوی سیاست‌مداران ایران است؛ زیرا خلیج فارس و تنگه هرمز حریم بلا منازع کشورهای منطقه است و مسوولیت امنیت آن نیز مربوط به همین کشورها است، تا امریکا که چندین هزار کیلومتر از این منطقه فاصله دارد.
 
هرچند طرح ائتلاف صلح امید از سوی ایران عقل پسند و مطابق شرایط منطقه و جهان است، اما به نظر می‌رسد که کشورهای مزدوری چون عربستان، امارات و... هرگز به این طرح تن نخواهند داد؛ اگرچه بدون شک این طرح نفع منطقه‌ای دارد.
 
در این مجمع به دنبال ترامپ، عادل جبیر، نماینده سیاسی عربستان نیز ایران را به حمایت از هراس افگنی متهم کرده و از کشورهای جهان خواست تا ایران را مهار کند. عادل جبیر با وقاحت تمام ایران را به پشت‌بانی از القاعده و داعش متهم کرد؛ سخنان عقده‌مندانه‌ای که هنوز کسی به این وضاحت ادعا نکرده بود و از یک دیپلمات عاقل نیز این‌گونه سخن گفتن بعید است.
 
دلیل جبیر هم این بود که اگر ایران با این گروه‌ها دست ندارد، چرا تا هنوز از حملات این‌ها مصون مانده است؛ بی‌خبر از این‌که هر خانواده ایرانی با حکومت خود در تامین امنیت صادقانه همکاری می‌کند و کسی جرئت نمی‌تواند از مرزهای این کشور عبور کند؛ چه رسد به اجرای حملات در داخل خاک ایران.
 
 البته این اتهامات جبیر نه تنها که به ایران نمی‌چسبد، بلکه یک‌بار دیگر حساسیت‌ها علیه عربستان را برمی‌انگیزاند؛ زیرا عربستان خاستگاه القاعده است و اسامه بن لادن در ابتدا به میلیونر ناراضی سعودی مشهور بود و بدون تردید حمله بر برج‌های تجارت جهانی امریکا در یازدهم سپتامبر نیز با هزینه عربستان سعودی و به واسطه گروه القاعده سازماندهی شد.
 
اگرچه ممکن است طرح حمله یازدهم سپتامبر در جای دیگری ریخته شده باشد، اما اگر خود امریکا از این قضیه تبرئه حاصل کند، مسوول درجه یک این فاجعه، عربستان سعودی است؛ زیرا خاستگاه و تمویل‌کننده گروه‌های تند رو به ویژه القاعده بوده است. پس امریکایی که ادعای رهبری جهان را دارد، این چشم‌پوشی زیبنده رهبران این کشور نیست که عامل اصلی خطر جهانی را تبرئه دهند و تمام انرژی خود را صرف ایران نمایند؛ کشوری که جرمش فقط ارائه اسلام معتدل و میانه‌رو در سطح جهان است.
 
عربستان نه تنها به همکاری با گروه القاعده و سایر جریان‌های تندرو متهم است، بلکه اولین کشوری بود که حکومت طالبانی در افغانستان را به رسمیت شناخت؛ گروهی که تا هنوز دشمن خونی امریکا محسوب می‌شود و ایالات متحده را اشغالگر و جنایت‌کار می‌داند. پس امریکا باید آگاه شده باشد که دشمنش کسی است که اقدام عملی علیه این کشور انجام داده و به خصوص حمله یازدهم سپتامبر را سازمان‌دهی کرده است؛ نه ایران که فقط در گفتار، آن‌هم از نگاه سیاسی و اقتصادی با امریکا همواره درگیر بوده است.
 
مسوول حمله بر آرامکو کیست؟
در مجمع عمومی سازمان ملل حمله بر تاسیسات نفتی عربستان نیز مورد بحث قرار گرفت و امریکا، بریتانیا، آلمان و چند کشور دیگر ایران را مسوول این کار دانستند؛ ادعایی که از سوی ایران همواره رد شده است. سران عربستان نیز تا هنوز تایید نکرده که این حمله کار ایران بوده و فقط گفته‌اند که تحقیقات در زمینه جریان دارد.
 
اما این سوال پا برجاست که واقعاً مسوول حمله بر آرامکو کیست؟ هرچند ادعا می‌شود که موشک‌هایی از خاک عراق و از میان کانتینرها شلیک شده و این موشک‌ها قابل ردیابی هم نبوده است؛ اگر چنین باشد، انکار عربستان تا هنوز برای چه بوده؟ خیلی‌ها به این باور هستند که عربستان به خاطر مسائل سیاسی هنوز به صورت مستقیم ادعا نکرده که این حمله کار ایران بوده و منتظر است تا تحقیقات از طرف هیئت سازمان ملل به سرانجام برسد.
 
به هر صورت، نباید فراموش کرد که دشمنی عربستان با ایران از آفتاب روشن‌تر است؛ لذا ممکن است خود این حمله را طرح‌ریزی کرده باشد؛ به دلیل که این کشور و همچنین رژیم اسرائیل همواره بر حمله نظامی امریکا علیه ایران تاکید می‌کردند؛ بنابراین بعید نیست تا خواسته است از این طریق، امریکا را یک‌بار دیگر به حمله نظامی علیه ایران تحریک کند و بگوید که اگر ایران مهار نشود، هیچ کس و کشوری در امان نخواهد بود. این در حالی است که سی سال پیش کارشناسان نظامی امریکا، حمله بر ایران را اسیر شدن در باتلاق، جنگ مهار نشدنی و عامل ناامنی در جهان تشخیص داده و به خصوص حمله زمینی به ایران را خطرناک خوانده بودند.
 
از سویی هم امریکا بیشتر در منطقه رویکرد اقتصادی دارد و به سادگی دست به اقدامات نظامی نخواهد زد؛ اما در عین حال بحران‌ها را مدیریت خواهد کرد و نمی‌گذارد که میان کشورهای اسلامی اتحاد به وجود بیاید؛ به خصوص این‌که تا حد ممکن از اتحاد ایران، عربستان و ترکیه جلوگیری خواهد کرد؛ زیرا این هم‌سویی منافع‌شان را در منطقه با خطر مواجه می‌کند.
 
هرچند حضرت امام خمینی(ره) فلسطین را نقطه وصل تمام مسلمانان اعم از شعیه و سنی ساخت، اما امریکا از این کار احساس خطر کرد و توسط لابی‌های یهودی، در طول زمان، فاصله‌های زیادی میان مسلمانان به وجود آورد؛ تا جایی که سران کشورهایی مانند عربستان سعودی، امارات وغیره امروز تن به هر ذلتی می‌دهند، اما دست از امریکا و اسرائیل برنمی‌دارند و به خاطر بقای قدرت خود، تمام ارزش‌های اسلامی حتی مقدسات خویش را به هراج می‌گذارند و می‌فروشند.
 
نویسنده: سید هاشم علوی
https://avapress.com/vdcbg5b8grhb95p.uiur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما