تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۰ قوس ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۲۷
کد مطلب : 197726
تئوری‌پرداز تعصب؛ کسی که نه «حلیم» است نه «تنویر»
حلیم تنویر؛ مشاور پیشین معاون اول ریاست اجرایی، در مراسم بزرگداشت از فعالیت‌های محمدگل خان مومند در شهر کلن آلمان گفته‌است: «اگر من سر قدرت آمدم اختلاط اقوام می‌آورم… ختمش می‌کنم… باید افغانستان متحد شود و وحدت ملی احیا شود نمی‌گذارم کسی به نام قوم برخیزد.»
 
تنویر همچنین گفته‌است که در صورت رسیدن به قدرت دختران هزاره را برای پسران پشتون می‌گیرد تا به زعم او «اختلاط اقوام» ایجاد و وحدت ملی تأمین شود.

این گفته‌های حلیم تنویر با واکنش‌های تند کاربران شبکه‌های اجتماعی و مردم روبه‌رو شده‌است.
 
سناتوران هم این اظهارات را تفرقه‌انگیز خوانده و خواستار دستگیری او شده‌اند.
 
فضل‌هادی مسلم‌یار؛ رییس مجلس سنا گفت که این شخص باید به‌خاطر گفته‌هایش مورد پیگیرد قرار بگیرد.

رییس سنا همچنین گفت که حلیم تنویر با گفته‌هایش آجندای استخبارات کشورهای بیرونی که تفرقه‌افگنی میان مردم افغانستان است را عملی کرده و حکومت باید در مورد دستگیری او از طریق پولیس اینترپول اقدام کند.
 
واکنش های ابرازشده درباره سخنان نفرت انگیز حلیم تنویر بیانگر آن است که منظور او از اینکه دختران هزاره را باید به پسران پشتون بخشد، هرگز ایجاد «اختلاط اقوام» به هدف تأمین وحدت ملی نبوده است؛ زیرا حلیم تنویر اصولا به وحدت ملی باور ندارد. از نظر او، ملت یعنی «پشتون» و وحدت ملی یعنی یکی شدن همه اقوام دیگر به سود قومیت مورد نظر تنویر.
 
با این حال، او تئوریسین تعصب است و همه چیز را از منظر قومی نگاه می کند. از نظر او قهرمان ترین افراد در افغانستان، متعصب ترین آنهاست. بنابراین در پاسخ به سخنان سخیف او، نخستین نکته مهم این است که به دام روایت او نیافتیم و همانند خود او عمل نکنیم.
 
به بیان رساتر، نباید تعصب را با تعصب پاسخ داد. پشتون ها نیز به عنوان یکی از اقوام شریف و نجیب افغانستان که سابقه ای کهن و پرافتخار در همزیستی مسالمت آمیز با سایر اقوام از جمله هزاره ها دارند، نمی توانند مثل تنویر فکر کنند؛ زیرا آنها خود قربانی همین اندیشه های متعصبانه و خودخواهانه و تنگ اندیشانه هستند.
 
بی تردید اگر امثال حلیم تنویر نبودند، افغانستان جای زیباتری برای زندگی بود؛ زیرا در آن صورت، هیچ هزاره ای از پشتون نمی ترسید و هیچ پشتونی نیز به هزاره تنها به این دلیل که هزاره است و این از نظر یک ذهن مریض و متعصب، به تنهایی جرم بزرگی است، به دیده نفرت و حقارت نگاه نمی کرد.
 
اگر امروزه در افغانستان، جنگ جریان دارد و بخشی بزرگ از تاوان این جنگ را پشتون ها می پردازند، یکی از عوامل آن، وجود و حضور افرادی مانند حلیم تنویر است؛ زیرا افکار بیمارشان اجازه نمی دهد تا مردم در این خانه مشترک، در کنار همدیگر برادرانه زندگی کنند. بنابراین، بزرگترین جفای امثال حلیم تنویر، در حق پشتون ها صورت می گیرد؛ زیرا آنها در طول تاریخ، بزرگترین قربانیان جنگ بوده اند؛ جنگی که یکی از ریشه های آن، تعصب و تنگ اندیشی و پاشیدن آگاهانه بذر نفاق و نفرت از سوی تنویر و تنویرهاست.
 
حلیم تنویر اما نه «حلیم» است و نه از «تنویر» بهره ای دارد. او حلیم نیست؛ زیرا نمی تواند بپذیرد که دختر هزاره، پیش از آنکه هزاره باشد، افغانستانی است و اگر افتخاری کسب می کند و نمایش درخشانی ارائه می دهد، در قدم اول به نام افغانستان، نوشته می شود. رنج او رنج افغانستان است و پیشرفت او پیشرفت افغانستان. او حلیم نیست؛ زیرا هیچ نسبتی با مدارا و مهربانی در کشوری کثیرالقومی ندارد. او با «تنویر» هم رابطه ای ندارد؛ زیرا در ظلمت زندگی می کند، نفس می کشد، فکر می کند و حاصل این فکر تاریک و تعصب آمیز خود را به جامعه، تزریق می کند.
 
با این حال، بهترین واکنش به سخنان او و امثال او، منطق و استدلال و نفی تبعیض و تعصب است؛ نه تنها برای هزاره ها که برای پشتون ها و دیگران نیز؛ زیرا اگر قرار بر این باشد که به مواضع حلیم تنویر، همانند حلیم تنویر پاسخ دهیم، پس ما هم یک متعصب هستیم و با مدارا و مروت و بلندنظری و ملی گرایی فراقومی، نسبتی نداریم.
 
و سخن آخر اینکه حلیم تنویر همانگونه که مجلس سنا نیز گفته است باید مورد پیگرد قرار بگیرد، دستگیر شود و مجازات گردد تا تعصب جرم باشد و پراکندن بذر تعصب، جرم مضاعف.
https://avapress.com/vdcj8aevmuqehaz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما