سید عباس حسینی/سرانجام نمایندگان امریکا و گروه طالبان روز گذشته(شنبه، 10 حوت) توانستند پای یک توافقنامه صلح را امضا کنند؛ توافقنامهای که رهبر طالبان، آن را یک پیروزی برای این گروه، و فرستاده ویژه امریکا، یک روز امیدوارکننده خوانده است.
بر اساس گزارشها، توافقنامه صلح امریکا با طالبان، یک مقدمه و سه بخش دارد؛ در بخش نخست، درباره خروج نیروهای امریکایی از افغانستان پرداخته شده، بخش دوم، بر عدم استفاده از خاک افغانستان در برابر امریکا و متحدانش تأکید کرده و در بخش سوم هم گامهای بعدی که قرار است پس از توافق برداشته شود، گفته شده است.
بر بنیاد این توافقنامه، نیروهای خارجی افغانستان را در مدت ۱۴ ماه ترک کرده و طالبان نیز متعهد شده تا مذاکرات بینالافغانی را آغاز کنند.
از سوی دیگر، به گفته نمایندگان طالبان، در این توافق در مورد رهایی 5 هزار نیروی طالبان از زندانهای حکومت افغانستان قبل از آغاز گفتوگوهای بینالافغانی تأکید شده است.
به دنبال این توافق، قرار است کاهش خشونتها ادامه یافته و مذاکرات بینالافغانی به تاریخ 10 مارچ/ 20 حوت آغاز گردد.
اما یک غائب بزرگ مراسم امضای توافق صلح امریکا و طالبان، همانند گذشته، حکومت افغانستان و نمایندگان آن بود؛ هرچند حمدالله محب، مشاور امنیت ملی رییسجمهور، تأیید کرد که حکومت افغانستان تیم اولیه تماس را به قطر فرستاده که در مورد رهایی زندانیان طالب از بند دولت با این گروه گفتوگو کند.
این در حالی است که به گفته حمدالله محب، برخی نکات در توافقنامه امریکا و طالبان مخالف میل حکومت افغانستان است: "نکاتی در توافق صلح میان آمریکا و طالبان است که ما با آن موافق نیستیم؛ یکی از آن موارد ذکر نام امارت اسلامی است که باید تحریک طالبان یاد میشد."
هرچند در حاشیه امضای توافقنامه میان نمایندگان امریکا و طالبان، معاون دفتر سیاسی طالبان و مذاکرهکننده ارشد این گروه، فرستادن هیأت حکومت افغانستان به دوحه را رد کرد و بار دیگر تأکید کرد که حکومت را به رسمیت نمیشناسد، اما این توافقنامه شامل بندهایی که اجرای آن به عهده این حکومت است؛ از جمله رهایی 5 هزار زندانی طالبان، قبل از آغاز مذاکرات بینالافغانی. بر این اساس، هرچند طالبان حکومت افغانستان را به رسمیت نشناسد، و یا این حکومت را به باد تمسخر بگیرد، اما حتی برای اجرایی شدن توافق با امریکا نیز به نقش حکومت نیاز دارد، و در صورتی که این حکومت موافق نباشد، و همکاری نکند، بخشهایی از توافقنامه امریکا و طالبان نیز غیرقابل اجراست. چه اینکه رییسجمهور غنی صبح امروز(یکشنبه، 11 حوت) در یک نشست خبری تأکید کرد که هیچ نوع تعهد برای رهایی 5000 زندانی طالبان وجود ندارد و آنها چندین بار این موضوع را به صورت شفاف با زلمی خلیلزاد و مقامات دیگر امریکایی شریک ساختهاند.
امضای توافقنامه طالبان و نمایندگان امریکا، در حالی یک پیروزی از سوی رهبر طالبان بیان میشود که در حقیقت یک شکست بزرگ برای افغانستان است؛ شکست به این معنا که ما افغانها بار دیگر برای شکلگیری یک گفتمان میان دولت و مخالفین نظامی و سیاسی آن ناکام ماندیم؛ ابتدا با طرف خارجی توافق کردیم تا پس از آن، زمینه برای مذاکره و توافق داخلی ایجاد شود.
متأسفانه این بزرگترین خلا و عیب مردم کشور است که هیچگاه ابتدا بین خود به توافق نرسیدند تا پس از آن، با کشورها و عوامل بیرونی وارد مذاکره شده، توافق کنیم. این خلا از یکسو در تعامل میان احزاب و گروههای سیاسی در داخل کشور و از سوی دیگر، میان آنها و دولت با طالبان وجود داشته است.
جدای از بحث نقش امریکا در شکلدهی به اجماع سیاسی در داخل کشور، و مواردی چون تشکیل حکومت وحدت ملی، در حوزه صلح با طالبان نیز این کشور اکنون نقش محوری را بازی میکند. در طول 18 سال گذشته، همواره زمینههای مختلفی برای مذاکرات بینالافغانی صلح در کشور فراهم بوده و صداهای مختلفی در این زمینه از گلو برآمده، و لبیک گویی نیافته است. طالبان در طول این مدت بارها به ندای صلحخواهی مردم خود پاسخ منفی دادند و یا اصلا جواب ندادند، حرکتهای صلحخواهی را تهدید و ارعاب کردند و دست از خونریزی برنداشتند، اما حالا ابتدا با امریکا توافق میکنند تا بعدا با برادران و خواهران افغان خود وارد گفتوگو شوند.
هرچند این نقد طالبان نیز تا اندازهای بجاست که چون امریکا با حضور نظامی، سیاسی و اقتصادی خود در افغانستان، حرف اول و آخر را در کشور میزند، و حکومت افغانستان زیر امر امریکاست، پس بنابراین ابتدا باید با این کشور مذاکره و تفاهم کرد؛ اما نه به این شوری شور که هنوز حکومت، احزاب و جریانهای سیاسی و مردم افغانستان را به رسمیت نمیشناسد و امریکا باید برای گفتوگو بین افغانها میانجیگری کند؛ هدفی که اساس مذاکرات و میانجیگریهای خلیلزاد با طالبان را در یک و نیم سال گذشته تشکیل میداد.
آنچه مشخص است، طالبان با منافع امریکاییها کنار آمده و توافق کردند، اما کنار آمدن با منافع ملی مردم افغانستان و انعطاف در برابر خواست مردم، آزمون دشوارتر دیگری است که با آغاز مذاکرات بینالافغانی و حتی پیش از آن، با توجه به پیششرط رهایی 5 هزار زندانی طالبان، فرا راه این گروه قرار دارد.
قطعا مذاکرات بینالافغانی در صورت آغاز، نسبت به مذاکرات امریکا و طالبان، مذاکرات سختتر و با اختلاف نظرهای بیشتر خواهد بود، اما این اراده باید بین دو طرف وجود داشته باشد که با در نظرداشت منافع ملی و خواست مردم، در روند مذاکرات انعطافپذیری داشته باشند تا افغانستان به یک صلح پایدار و سراسری دست یابد؛ در آن صورت است که دستیابی به توافق، واقعا یک پیروزی بزرگ؛ هم برای طالبان و هم دولت و ملت افغانستان خواهد بود.
در راستای محدود کردن نقش و حضور امریکا در افغانستان، طالبان و هیأت دولت و ملت افغانستان باید بتوانند بدون نیاز به اعمال فشار، میانجیگری و واسطهبازی امریکا، مذاکرات بینالافغانی را آغاز و به پایان برسانند.a
بر اساس گزارشها، توافقنامه صلح امریکا با طالبان، یک مقدمه و سه بخش دارد؛ در بخش نخست، درباره خروج نیروهای امریکایی از افغانستان پرداخته شده، بخش دوم، بر عدم استفاده از خاک افغانستان در برابر امریکا و متحدانش تأکید کرده و در بخش سوم هم گامهای بعدی که قرار است پس از توافق برداشته شود، گفته شده است.
بر بنیاد این توافقنامه، نیروهای خارجی افغانستان را در مدت ۱۴ ماه ترک کرده و طالبان نیز متعهد شده تا مذاکرات بینالافغانی را آغاز کنند.
از سوی دیگر، به گفته نمایندگان طالبان، در این توافق در مورد رهایی 5 هزار نیروی طالبان از زندانهای حکومت افغانستان قبل از آغاز گفتوگوهای بینالافغانی تأکید شده است.
به دنبال این توافق، قرار است کاهش خشونتها ادامه یافته و مذاکرات بینالافغانی به تاریخ 10 مارچ/ 20 حوت آغاز گردد.
اما یک غائب بزرگ مراسم امضای توافق صلح امریکا و طالبان، همانند گذشته، حکومت افغانستان و نمایندگان آن بود؛ هرچند حمدالله محب، مشاور امنیت ملی رییسجمهور، تأیید کرد که حکومت افغانستان تیم اولیه تماس را به قطر فرستاده که در مورد رهایی زندانیان طالب از بند دولت با این گروه گفتوگو کند.
این در حالی است که به گفته حمدالله محب، برخی نکات در توافقنامه امریکا و طالبان مخالف میل حکومت افغانستان است: "نکاتی در توافق صلح میان آمریکا و طالبان است که ما با آن موافق نیستیم؛ یکی از آن موارد ذکر نام امارت اسلامی است که باید تحریک طالبان یاد میشد."
هرچند در حاشیه امضای توافقنامه میان نمایندگان امریکا و طالبان، معاون دفتر سیاسی طالبان و مذاکرهکننده ارشد این گروه، فرستادن هیأت حکومت افغانستان به دوحه را رد کرد و بار دیگر تأکید کرد که حکومت را به رسمیت نمیشناسد، اما این توافقنامه شامل بندهایی که اجرای آن به عهده این حکومت است؛ از جمله رهایی 5 هزار زندانی طالبان، قبل از آغاز مذاکرات بینالافغانی. بر این اساس، هرچند طالبان حکومت افغانستان را به رسمیت نشناسد، و یا این حکومت را به باد تمسخر بگیرد، اما حتی برای اجرایی شدن توافق با امریکا نیز به نقش حکومت نیاز دارد، و در صورتی که این حکومت موافق نباشد، و همکاری نکند، بخشهایی از توافقنامه امریکا و طالبان نیز غیرقابل اجراست. چه اینکه رییسجمهور غنی صبح امروز(یکشنبه، 11 حوت) در یک نشست خبری تأکید کرد که هیچ نوع تعهد برای رهایی 5000 زندانی طالبان وجود ندارد و آنها چندین بار این موضوع را به صورت شفاف با زلمی خلیلزاد و مقامات دیگر امریکایی شریک ساختهاند.
امضای توافقنامه طالبان و نمایندگان امریکا، در حالی یک پیروزی از سوی رهبر طالبان بیان میشود که در حقیقت یک شکست بزرگ برای افغانستان است؛ شکست به این معنا که ما افغانها بار دیگر برای شکلگیری یک گفتمان میان دولت و مخالفین نظامی و سیاسی آن ناکام ماندیم؛ ابتدا با طرف خارجی توافق کردیم تا پس از آن، زمینه برای مذاکره و توافق داخلی ایجاد شود.
متأسفانه این بزرگترین خلا و عیب مردم کشور است که هیچگاه ابتدا بین خود به توافق نرسیدند تا پس از آن، با کشورها و عوامل بیرونی وارد مذاکره شده، توافق کنیم. این خلا از یکسو در تعامل میان احزاب و گروههای سیاسی در داخل کشور و از سوی دیگر، میان آنها و دولت با طالبان وجود داشته است.
جدای از بحث نقش امریکا در شکلدهی به اجماع سیاسی در داخل کشور، و مواردی چون تشکیل حکومت وحدت ملی، در حوزه صلح با طالبان نیز این کشور اکنون نقش محوری را بازی میکند. در طول 18 سال گذشته، همواره زمینههای مختلفی برای مذاکرات بینالافغانی صلح در کشور فراهم بوده و صداهای مختلفی در این زمینه از گلو برآمده، و لبیک گویی نیافته است. طالبان در طول این مدت بارها به ندای صلحخواهی مردم خود پاسخ منفی دادند و یا اصلا جواب ندادند، حرکتهای صلحخواهی را تهدید و ارعاب کردند و دست از خونریزی برنداشتند، اما حالا ابتدا با امریکا توافق میکنند تا بعدا با برادران و خواهران افغان خود وارد گفتوگو شوند.
هرچند این نقد طالبان نیز تا اندازهای بجاست که چون امریکا با حضور نظامی، سیاسی و اقتصادی خود در افغانستان، حرف اول و آخر را در کشور میزند، و حکومت افغانستان زیر امر امریکاست، پس بنابراین ابتدا باید با این کشور مذاکره و تفاهم کرد؛ اما نه به این شوری شور که هنوز حکومت، احزاب و جریانهای سیاسی و مردم افغانستان را به رسمیت نمیشناسد و امریکا باید برای گفتوگو بین افغانها میانجیگری کند؛ هدفی که اساس مذاکرات و میانجیگریهای خلیلزاد با طالبان را در یک و نیم سال گذشته تشکیل میداد.
آنچه مشخص است، طالبان با منافع امریکاییها کنار آمده و توافق کردند، اما کنار آمدن با منافع ملی مردم افغانستان و انعطاف در برابر خواست مردم، آزمون دشوارتر دیگری است که با آغاز مذاکرات بینالافغانی و حتی پیش از آن، با توجه به پیششرط رهایی 5 هزار زندانی طالبان، فرا راه این گروه قرار دارد.
قطعا مذاکرات بینالافغانی در صورت آغاز، نسبت به مذاکرات امریکا و طالبان، مذاکرات سختتر و با اختلاف نظرهای بیشتر خواهد بود، اما این اراده باید بین دو طرف وجود داشته باشد که با در نظرداشت منافع ملی و خواست مردم، در روند مذاکرات انعطافپذیری داشته باشند تا افغانستان به یک صلح پایدار و سراسری دست یابد؛ در آن صورت است که دستیابی به توافق، واقعا یک پیروزی بزرگ؛ هم برای طالبان و هم دولت و ملت افغانستان خواهد بود.
در راستای محدود کردن نقش و حضور امریکا در افغانستان، طالبان و هیأت دولت و ملت افغانستان باید بتوانند بدون نیاز به اعمال فشار، میانجیگری و واسطهبازی امریکا، مذاکرات بینالافغانی را آغاز و به پایان برسانند.a