سیدعبدالله نایاب/ در حالی که تا روز گذشته سومین قربانی کرونا در افغانستان و دومین قربانی کرونا در ولایت هرات به ثبت رسیده، مسئولین حکومت محلی بنابر پیشنهاد وزارت صحت عامه، از ساعت چهار صبح چهارشنبه شرایط و محدودیت را برای هرات وضع کرد و شهر به حالت نیمه قرنطین به سر برد. این محدودیت هرچند در روز اول رعایت شد، اما روز پنجشنبه با وجود جدیت نیروهای امنیتی در وضع محدودیت، تعطیلی دکانها، جلوگیری از عبور و مرور وسایط نقلیه و تعطیلی اجتماعات، باز هم مردم به صورت گسترده در شهر حضور داشتند.
بسیاری از کارگرانی که حقیقتا درآمد روزانهشان همان مخارج شب و روز زندگیشان است، نسبت به قرنطینه شدن شهر و وضعیت پیشآمده نگران شدند. این نگرانی منجر به تظاهرات و اجتماع اعتراضی مقابل دفتر والی هرات گردید.
در اذهان عامه شهروندانِ ولایت هرات دو نگرانی آزاردهنده وجود دارد، از یک طرف خطر کرونا و از سوی دیگر خطر گرسنگی.
مسؤلین محلی هرات به نسبت هممرز بودن این ولایت با کشور ایران و بازگشت انبوهی از مهاجران، هرات را در وضعیت قرنطین قرار دادهاند بدون اینکه درک کنند آیا قرنطین راه چاره مناسبی است یا خیر؟ و مردم هم با درک خطر ابتلا به بیماری کرونا توان گذراندن یک روز زندگی بدون فعالیت و کار را ندارند و این شرایط را بجان خریدند و نسب به قرنطین معترض شدند.
حالا اینکه چاره چیست و چه باید کرد، سه راهکار پیشنهاد میشود:
1- مسئلهی مرز با مدیریت بازگشت کنندگان قابل حل است و آن اینکه بسیاری از عودتکنندگان از سایر ولایات بوده و از منطقه مرزی به گونهای سازماندهی شوند تا هر عودتکننده مستقیم به سمت ولایاتشان بروند و در هرات متراکم نشوند. تراکم کمترِ جمعیت مسؤلین هر ولایت را قادر میسازد تا در زمینه اسکرین و سنجش تب مسافرین بازگشتکننده براحتی رسیدگی کنند. مسؤلین محلی هرات هم میتوانند آنانی را که ساکن هرات هستند بر اساس امکانات در دست داشتهشان مورد آزمایش و تست قرار بدهند و افراد مشکوک را به شفاخانه و افراد سالم را وادار به قرنطینه خانگی چند روزه نمایند.
2- تعطیلی تمام شهر یعنی تعطیلی زندگی، آنهم در سایه پرهای لاشخورهای احتکارگر و سودجویانی که هیچ مسؤلیتی در قبال جان افراد احساس نمیکنند، با یک روز قرنطینه تمامی نرخها دو برابر شده و هیچ راهکاری هم برای جلوگیری از آن روی دست نیست، بنابراین مسئولین محترم بجای منزوی کردن کلی شهر و تعطیلی کار و زندگی افراد، اطلاعرسانی از خطر کرونا، توصیه به ماندن در خانه، و تشویق به رعایت مسائل بهداشتی را در پیش گیرند.
3- دولت هر ساز و کاری را که روی دست میگیرد باید برای آن بدیلی نیز ارائه نماید تا مانند تظاهرات اعتراضی روز گذشته با واکنش تند شهروندان مواجه نشوند. نظارت بر مواد غذایی و نیازمندیهای اولیه، توزیع بستههای غذایی، توزیع مواد ضد عفونی کننده، وادار کردن مالکان خانه و دکان و مارکتها جهت رعایت حال اجاره نشین ها، کاهش هزینههای اینترنتی و سایر کمکهای بهداشتی درمانی در قالب تیمهای سیار پزشکی
4- دولت حتی اگر هم با قوه قهریه نسبت به قرنطین شهر اقدام کند فشار زندگی و گرسنگی آنهم با شرایط گرانی و احتکار، نمیتواند مردم را در خانه نگهدارد و بدون شک اذهان عامه، مرگ نسیه و تدریجی (کرونا) را به مرگ فوری (گرسنگی) ترجیح خواهند داد.
آنچه که در هرات میگذرد آمدن مردم از سر شوق، لجاجت و یا بیاهمیتی به خطر کرونا در شهر نیست، بلکه وضعیت زندگی مردم واقعا به گونهای نیست که حتی سه روز بتوانند معیشت زندگی را تامین نمایند و در خانه بمانند.
5- در اخیر اینکه ضمن مساعدت دارویی و غذایی و مالی به شهروندان هرات لازم است تعدادی از جوانان متعهد و دلسوز به صحنه آمده و به گونهای رضاکار در همکاری با مسؤلین صحت عامه و سایر نهادهای دست اندر کار به ضد عفونی کردن، توزیع اقلام بهداشتی و اطلاعرسانی و آگاهیدهی بپردازند.
بسیاری از کارگرانی که حقیقتا درآمد روزانهشان همان مخارج شب و روز زندگیشان است، نسبت به قرنطینه شدن شهر و وضعیت پیشآمده نگران شدند. این نگرانی منجر به تظاهرات و اجتماع اعتراضی مقابل دفتر والی هرات گردید.
در اذهان عامه شهروندانِ ولایت هرات دو نگرانی آزاردهنده وجود دارد، از یک طرف خطر کرونا و از سوی دیگر خطر گرسنگی.
مسؤلین محلی هرات به نسبت هممرز بودن این ولایت با کشور ایران و بازگشت انبوهی از مهاجران، هرات را در وضعیت قرنطین قرار دادهاند بدون اینکه درک کنند آیا قرنطین راه چاره مناسبی است یا خیر؟ و مردم هم با درک خطر ابتلا به بیماری کرونا توان گذراندن یک روز زندگی بدون فعالیت و کار را ندارند و این شرایط را بجان خریدند و نسب به قرنطین معترض شدند.
حالا اینکه چاره چیست و چه باید کرد، سه راهکار پیشنهاد میشود:
1- مسئلهی مرز با مدیریت بازگشت کنندگان قابل حل است و آن اینکه بسیاری از عودتکنندگان از سایر ولایات بوده و از منطقه مرزی به گونهای سازماندهی شوند تا هر عودتکننده مستقیم به سمت ولایاتشان بروند و در هرات متراکم نشوند. تراکم کمترِ جمعیت مسؤلین هر ولایت را قادر میسازد تا در زمینه اسکرین و سنجش تب مسافرین بازگشتکننده براحتی رسیدگی کنند. مسؤلین محلی هرات هم میتوانند آنانی را که ساکن هرات هستند بر اساس امکانات در دست داشتهشان مورد آزمایش و تست قرار بدهند و افراد مشکوک را به شفاخانه و افراد سالم را وادار به قرنطینه خانگی چند روزه نمایند.
2- تعطیلی تمام شهر یعنی تعطیلی زندگی، آنهم در سایه پرهای لاشخورهای احتکارگر و سودجویانی که هیچ مسؤلیتی در قبال جان افراد احساس نمیکنند، با یک روز قرنطینه تمامی نرخها دو برابر شده و هیچ راهکاری هم برای جلوگیری از آن روی دست نیست، بنابراین مسئولین محترم بجای منزوی کردن کلی شهر و تعطیلی کار و زندگی افراد، اطلاعرسانی از خطر کرونا، توصیه به ماندن در خانه، و تشویق به رعایت مسائل بهداشتی را در پیش گیرند.
3- دولت هر ساز و کاری را که روی دست میگیرد باید برای آن بدیلی نیز ارائه نماید تا مانند تظاهرات اعتراضی روز گذشته با واکنش تند شهروندان مواجه نشوند. نظارت بر مواد غذایی و نیازمندیهای اولیه، توزیع بستههای غذایی، توزیع مواد ضد عفونی کننده، وادار کردن مالکان خانه و دکان و مارکتها جهت رعایت حال اجاره نشین ها، کاهش هزینههای اینترنتی و سایر کمکهای بهداشتی درمانی در قالب تیمهای سیار پزشکی
4- دولت حتی اگر هم با قوه قهریه نسبت به قرنطین شهر اقدام کند فشار زندگی و گرسنگی آنهم با شرایط گرانی و احتکار، نمیتواند مردم را در خانه نگهدارد و بدون شک اذهان عامه، مرگ نسیه و تدریجی (کرونا) را به مرگ فوری (گرسنگی) ترجیح خواهند داد.
آنچه که در هرات میگذرد آمدن مردم از سر شوق، لجاجت و یا بیاهمیتی به خطر کرونا در شهر نیست، بلکه وضعیت زندگی مردم واقعا به گونهای نیست که حتی سه روز بتوانند معیشت زندگی را تامین نمایند و در خانه بمانند.
5- در اخیر اینکه ضمن مساعدت دارویی و غذایی و مالی به شهروندان هرات لازم است تعدادی از جوانان متعهد و دلسوز به صحنه آمده و به گونهای رضاکار در همکاری با مسؤلین صحت عامه و سایر نهادهای دست اندر کار به ضد عفونی کردن، توزیع اقلام بهداشتی و اطلاعرسانی و آگاهیدهی بپردازند.