تاریخ انتشار :پنجشنبه ۸ جوزا ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۳۴
کد مطلب : 210877
طالبان در یک آزمون دشوار سیاسی
سید عباس حسینی/ با وجود ادامه قرنطین شهرهای بزرگ در روزهای عید فطر، که البته مردم آن را زیاد جدی نگرفته و برخلاف هشدارها، به دید و بازدید و گردش رفتند، اعلام آتش‌بس سه روزه توسط طالبان باعث شد که مردم این روزها را در فضای امن پشت سر بگذارند؛ هرچند در این سه روز آتش بس کامل و صد درصدی برقرار نشد، و حملات جسته و گریخته طالبان در برخی مناطق ادامه داشت. این حملات بیان‌گر این مسأله است که همه فرماندهان و نیروهایی که زیر پرچم طالبان می‌جنگند، به صورت عمومی از هسته رهبری این گروه حرف‌شنوی و فرمان‌برداری ندارند، و این مسأله در آینده می‌تواند در مذاکرات بین‌الافغانی و برقراری آتش‌بس دائمی مشکل‌ساز باشد.
 
اما با این وجود، اعلام آتش‌بس سه روزه از سوی طالبان، با وجود مخالفت‌های پیش از این آن‌ها با آتش‌بس، یک گام رو به جلو برای اعتمادسازی و آغاز مذاکرات بین‌الافغانی است. در مقابل این گام رو به جلو طالبان، حکومت نیز یک گام بزرگ‌تر برای اعتمادسازی برداشت و در دو روز، یک هزار زندانی طالبان را از زندان‌های کشور آزاد کرد. هرچند نهادهای مدافع حقوق بشری و اتحادیه اروپا خواستار دقت حکومت در مورد آزادی زندانیان طالبان شدند، اما این اقدام حکومت نیز در نوع خود می‌تواند یک تلاش موثر برای اعتمادسازی با طرفین درگیری در کشور باشد.
 
همان‌طور که محمد اشرف غنی و عبدالله عبدالله با کوتاه آمدن از خواست‌های حداکثری خود، و امضا کردن توافق‌نامه سیاسی، علی‌رغم مخالفت‌های بسیار درون تیمی که با آن مواجه بودند، و از همه مهم‌تر، بدون میانجی‌گری بین‌الملل، با پایان دادن به بحران سیاسی و انتخاباتی، نقطه عطفی دیگر در تاریخ سیاسی افغانستان رقم زدند، طالبان نیز می‌تواند با تداوم آتش‌بس و یا کاهش خشونت‌ها، نه با حکومت افغانستان، بلکه برای زندگی مسالمت‌آمیز با مردم اعتمادسازی کنند و این‌بار برخلاف گذشته، چهره‌ای مثبت از خود به یادگار بگذارند.
 
بنابر اعلام شورای امنیت ملی کشور، طالبان پس از امضای توافق‌نامه صلح با امریکا، با چند هزار حمله، تلفات زیادی از غیرنظامیان گرفته، اما آیا طالبان این اراده و توان را دارند که برای یک بار هم که شده، بدون اتکا به امریکا یا هر میانجی‌گر خارجی دیگر، چهره‌ای دیگر از خود برجای بگذارند و با انعطاف‌پذیری و عقب‌نشینی از برخی خواست‌های خود، امنیت و آرامش و به دنبال آن، آغاز مذاکرات بین‌الافغانی را به مردم هدیه بدهند؟!
 
آن‌چه مشخص است، رمز موفقیت توافق سیاسی محمد اشرف غنی و عبدالله عبدالله تکیه بر توان داخلی برای رسیدن به توافق است، و استفاده از این ظرفیت، و قطع مداخلات میانجی‌گران خارجی می‌تواند برای آغاز مذاکرت بین‌الافغانی راه‌گشا باشد؛ به شرط این‌که طالبان این اراده و انعطاف را از خود نشان دهد! متأسفانه کمتر نشانه‌ای تاکنون در این زمینه دیده شده است.
 
به دنبال بحران انتخاباتی و سیاسی در کشور، وزیر امورخارجه امریکا و زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژه این وزارت برای صلح افغانستان تلاش‌های میانجی‌گرانه مختلفی را برای حل این بحران روی دست گرفتند؛ اما ماهیت این تلاش‌ها بیشتر اختلاف‌برانگیز بود تا حل‌کننده بن‌بست سیاسی. زلمی خلیلزاد در مدتی که به دنبال رایزنی سیاسی در کابل بود، در دیدار با هر چهره سیاسی، یک نوع سخن گفته و از مکر و حیله و فریب استفاده کرده است؛ چه این‌که او در دیدار با رهبران و چهره‌های سیاسی کشور، جزییات متفاوتی از توافق صلح با طالبان ارائه کرده بود. افشای این رویکرد نفاق‌انگیز خلیلزاد با واکنش‌های تند رهبران و چهره‌های سیاسی مواجه شد و همین مسأله، زمینه ادامه مداخلات او را محدود کرد.
 
اما گروه طالبان، در حالی که پیش از این، تنها به بهانه حضور نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان می‌جنگید و آن‌را اشغال و نیروهای امریکایی را اشغال‌گر می‌خواند، به دنبال امضای توافق صلح با امریکا، تنها از این کشور فرمان‌برداری داشته است. در این بین، طالبان هم‌چنان حکومت افغانستان را به رسمیت نمی‌شناسد، و با وجودی که با امریکا توافق کرده، اما به زعم خودشان، حکومت دست‌نشانده این کشور را قبول ندارد.
 
امریکا و زلمی خلیلزاد در طول دوره بیش از یک ساله مذاکرات با طالبان، به جای این‌که تسهیل‌کننده مذاکرات بین‌الافغانی باشد، در این روند سنگ‌اندازی کرده و به جای این‌که میانجی بین طالبان و حکومت باشد، به جای حکومت افغانستان تصمیم‌گیرنده بوده است. تصمیم‌گیری امریکا به جای حکومت افغانستان در مورد رهایی 5000 هزار زندانی طالبان، نمونه آشکار این اخلال‌گری امریکاست. در نهایت، امریکا توافق یک‌طرفه‌ای را با طالبان امضا کرد که بر اساس آن، طالبان حتی در مورد کاهش خشونت‌ها و فراتر از آن، برقراری آتش بس هیچ الزامی نداشتند. در کنار این، برخی منابع رسانه‌ای در امریکا اعلام کردند که توافق‌نامه امریکا و طالبان دارای برخی بخش‌های پنهانی است که در سند اصلی گنجانیده نشده و معلوم نیست این بخش‌ها حاوی چه مفادی است!
 
به دنبال تشدید حملات طالبان در طول هفته‌های گذشته به خصوص در جریان ماه مبارک رمضان و بن‌بست در آغاز مذاکرات بین‌الافغانی نیز امریکا نخواست با اعمال فشار و نفوذ بر طالبان، آن‌ها را به پای میز مذاکره بکشاند. در این بین، سفرهای نمایشی خلیلزاد به قطر و دیدار با مسئول دفتر سیاسی طالبان و مقامات قطری و هم‌چنین مقام‌های پاکستانی در اسلام‌آباد، به هیچ صورت نتوانست گره از بن‌بست مذاکرات صلح و لجام‌گسیختگی طالبان بگشاید. به همین دلیل، این سفرهای خلیلزاد همواره مایه نگرانی حکومت افغانستان بوده، تا دل‌گرمی.
 
از طرف دیگر، کمتر توجهی به نقش و جایگاه پاکستان در روند صلح افغانستان و تأثیرگذاری این کشور بر طالبان، به عنوان عقبه استراتژیک و مأمن امن این گروه صورت گرفته است. چه این‌که تا مطالبات پاکستان از دولت امریکا و افغانستان تأمین نشود، گفت‌وگو با طالبان نیز پیشرفتی نخواهد داشت. رییس‌جمهور غنی بارها اعلام کرده که افغانستان در یک جنگ اعلام نشده با پاکستان قرار دارد؛ این یک واقعیت جدی است، اما تلاش‌ها برای حل این جنگ پی‌گیری نشده و طبیعتا، پاکستان با اعمال فشار بر طالبان، آن‌ها را از دست یابی به توافق صلح با حکومت افغانستان بازمی‌دارد.
 
به هر حال، به هر میزان که رهبری طالبان بتواند مستقلانه، بر اساس یک دید ملی و منافع ملی افغانستان تصمیم بگیرد و زیر تأثیر فشار هیچ کشوری نباشد، به همان اندازه می‌تواند با حسن نیت در روند مذاکرات صلح نیز گام بردارد؛ در غیر آن، تجربه نشان داده هرگونه مداخله یا میانجی‌گری خارجی، این روند را پیچیده‌تر می‌کند. در چنین شرایطی، این تصمیم سیاسی با رهبری طالبان است که بر اساس یک دید ملی قدم بردارد و از خود اراده و انعطاف سیاسی برای دست یافتن به صلح را نشان بدهد؛ یا این‌که گوش به فرمان خارجی‌ها، به حملات خونین خود ادامه داده و با هرگونه کاهش خشونت و اعلام آتش بس مخالفت کند. آیندگان در مورد تصمیم طالبان در این شرایط بغرنج و پیچیده کنونی قضات خواهد کرد!
 
https://avapress.com/vdccmxqim2bqs48.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما