تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۲ سنبله ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۴۷
کد مطلب : 258551
یازده سپتامبر و روایت لشکرکشی آمریکا به افغانستان
غلامرضا سادات: اکنون و با بررسی بیست سال جنگ آمریکا در افغانستان و به قدرت رسیدن دوباره امارت اسلامی دیده می‌شود که آمریکا چه در زمینه نظامی و چه در عرصه سیاسی و دیپلماسی در افغانستان شکست خورده است. چون در بیست سال گذشته علاوه بر از دست دادن بیش از سه هزار سرباز نظامی و زخمی شدن هزاران نفر از آنها، صرف حداقل دو تریلیون دالر برای مدیریت جنگ در افغانستان برای آمریکا به شدت کمرشکن بوده است.
بیست و یک سال قبل از امروز چند عضو گروه القاعده چهار هواپیمای مسافربری را که در فضای آمریکا در حال پرواز بودند ربوده و به چند ساختمان از جمله ساختمان تجارت جهانی در نیویارک و وزارت دفاع آمریکا در واشنگتن کوبیدند که در نتیجه آن نزدیک به سه هزار نفر کشته شدند و صدها تن دیگر مجروح گردیدند.
 
ساعاتی بعد از این حمله، جورج بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، القاعده را دشمن درجه یک امنیت جهانی خوانده و جنگ علیه این گروه را اعلام نمود. چند روز بعد از این حادثه هم با توجه به گمانه‌‌زنی‌های آمریکا راجع به رابطه القاعده با طالبان، آمریکا حملات هوایی‌اش را در افغانستان آغاز کرد.
 
شاید کسی گمان نمی‌کرد که حملات یازدهم سپتامبر موجب آغاز طولانی‌ترین جنگ آمریکا در افغانستان شود، اما این جنگ که برای سرکوب گروه القاعده طراحی شده بود، جای خودش را به مقابله با طالبان داد و از سال ۲۰۰۱ به بعد حضور آمریکا در افغانستان با توجه به تعریف آن کشور از تروریسم و منافع دراز مدت، الزامی گردید.
 
آمریکا در سال ۲۰۰۱ هرچند به آسانی توانست طالبان را ساقط کند، اما با توجه به منافع کلان و اهمیت جایگاه استراتژیک افغانستان در منطقه، به بهانه مبارزه با تروریسم در افغانستان باقی ماند.
 
سال‌های اول دوران کرزی وقتی هنوز طالبان تجدید قوا نکرده بود سال‌های آرامش قبل از طوفان بود؛ اما به مرور زمان در سال‌های 2005 و 2006 نیرو‌های طالبان دوباره وارد صحنه شده و میدان‌های نبرد در جنوب افغانستان مخصوصا هلمند و قندهار داغ گردید.
 
آمریکا شاید این جنگ‌ها را که دوباره طالبان آغاز کرده بود جدی نگرفته بود و آن را یک تهدید جدی برای حضور نیرو‌های آمریکایی نمی‌دانست و به این جنگ‌ها به دیده یک نبرد نظامی نمی‌نگریست، چون هدف آمریکا حضور بیشتر در افغانستان بود طوری که در سال های اواخر حکومت حامد کرزی، این کشور در صدد امضای توافقنامه امنیتی دراز مدت با افغانستان شد؛ با وجود مخالفت بسیاری از احزاب و گروه‌ها و شخصیت‌های افغانستان اما این پیمان یک‌جانبه در آوان حکومت اشرف غنی به امضا رسید و حضور آمریکا حداقل تا ده سال بعد از آن تضمین شد.
 
آمریکا که در نخست به بهانه مبارزه با تروریسم به افغانستان لشکر کشیده بود، بعد از پیاده کردن نیرو‌های نظامی و تاسیس پایگاه‌ها در سراسر افغانستان در صدد این بود تا به هر بهانه‌ا‌ی که شده حضور نظامی و سیاسی خود را طولانی کند.
 
وقتی آتش نبرد در سال‌های پسین آهسته آهسته گرم شده و دامنه‌ی جنگ از جنوب افغانستان به غرب و شمال کشور گسترده گردید و تلفات نیرو‌های آمریکایی و افغانستانی بالا رفت، اینجا دیگر عقب‌گرد تاریخی آمریکا رقم خورد.
آنچه در میانه‌ی این نبرد‌های فرسایشی که در سراسر افغانستان گسترش یافته بود اهمیت داشت اینکه در سال‌های پسین تلفات نیرو‌های آمریکایی به شدت بلند رفته بود و جنگ‌های هلمند و قندهار همه‌روزه از نیرو‌های آمریکایی قربانی می‌گرفت.

مسأله دوم هم هزینه هنگفت مالی جنگ افغانستان بود که نارضایتی عمده را بین شهروندان آمریکایی ایجاد کرده بود، طوری‌که در انتخاب اوباما و ترامپ و سپس بایدن، در انتخابات‌های ریاست‌جمهوری این کشور این موضوع تعیین‌کننده شد.
 
با تمام این مشکلات اما بازهم سیاست‌مداران آمریکایی در تلاش اقناع افکار عامه‌ی آمریکا برای حضور نظامی در افغانستان بودند. با این حال اما بعد از نزدیک به دو دهه، آمریکا با توجه به فرسایشی شدن جنگ افغانستان و هزینه‌های نابجا در آن ناگزیر شد که افغانستان را ترک کند.

ترامپ با شعار اینکه سربازان را به خانه برمی‌گردانم چهار سال قدرت را در آمریکا قبضه کرد. ترامپ بعد از به قدرت رسیدن با وجود اینکه مایل به خروج کامل از افغانستان نبود، چنانچه در آخرین بیانیه‌اش به این مطلب اشاره کرده است، اما برای عملی کردن وعده انتخاباتی حداقل به ظاهر، چراغ سبز به مذاکره با طالبان نشان داد و در نتیجه توافقنامه دوحه بین آمریکا و طالبان به امضا رسید.
 
ترامپ همان‌گونه که در طول دوران ریاست‌جمهوریش نشان داد که به هیچ توافقنامه‌ای پابند نیست و آن را نقض می‌کند، به توافق دوحه هم شاید همین نگاه را داشت و می‌خواست فقط افکار عامه در آمریکا را به نحوی اقناع کند؛ اما برای دور زدن توافق دوحه دیر جنبید و خیلی زود دوران ریاست‌اش به سر آمد و وی دیگر مجال نقض توافق دوحه را نیافت.
 
اما وقتی جو بایدن با شعار بازبینی در سیاست‌های ترامپ روی کار آمد، توافق دوحه امضا شده بود و زمانی‌که توافقنامه دوحه را نگاه کرد، دیگر راه برگشتی وجود نداشت. چون افکار عامه در آمریکا بشدت علیه این جنگ بود و همچنین نفرت و انزجار در داخل افغانستان از آمریکا روز به روز بیشتر می‌شد؛ تا اینکه سرانجام این تصمیم سخت را بایدن در ۲۹ اگست ۲۰۲۱ عملی کرد و تمام نیروهای آمریکایی افغانستان را ترک کردند.
 
حالا اما با بررسی بیست سال جنگ آمریکا در افغانستان و به قدرت رسیدن دوباره امارت اسلامی دیده می‌شود که آمریکا چه در زمینه نظامی و چه در عرصه سیاسی و دیپلماسی در افغانستان شکست خورده است. چون در بیست سال گذشته علاوه بر از دست دادن بیش از سه هزار سرباز نظامی آمریکایی و زخمی شدن هزاران نفر از آنها، صرف حداقل دو تریلیون دالر برای مدیریت جنگ در افغانستان برای آمریکا کمرشکن بوده است.
 
البته شکست وجهه و جایگاه آمریکا در سیاست بین‌الملل به عنوان یک کشور جنگ‌طلب و شکست‌خورده که سر افکنده از افغانستان بیرون شد و هیچ دست‌آوردی عایدش نشد در جای خودش قابل تامل است.
https://avapress.com/vdcdkj0xfyt0kk6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما