تولد در دل سختیها
یحیی سنوار در سال ۱۹۶۲ در اردوگاه خان یونس، جایی که سختی و محرومیت با زندگی مردم درآمیخته بود، چشم به جهان گشود. او از کودکی با زخمهای عمیق فلسطین بزرگ شد؛ زخمهایی که هر روز توسط اشغالگران تازه میشد. اما این زخمها نهتنها او را به سکوت وادار نکردند، بلکه آتش ایستادگی و مبارزه را در وجود او شعلهور ساختند. سنوار از همان ابتدا تصمیم گرفت که صدای حقطلبی مردمش باشد، صدایی که هرگز در برابر بیعدالتی و اشغالگری خاموش نشود.
شکلگیری فرماندهای بیباک
سنوار در دانشگاه اسلامی غزه تحصیلات خود را ادامه داد، اما برای او، دانشگاه تنها محلی برای یادگیری دروس تئوری نبود؛ بلکه جایی بود که او مسیر مبارزه خود را به وضوح دید و آن را آغاز کرد. او به سرعت به یکی از بنیانگذاران شاخه نظامی حماس، گردانهای عزالدین قسام، تبدیل شد. سنوار میدانست که برای مبارزه با ظلم، نه تنها به سلاح بلکه به قلبهایی پر از ایمان و اراده نیاز است. او با همه وجودش به مقاومت پیوست و به رهبری تبدیل شد که الهامبخش هزاران جوان فلسطینی بود.
اسارت و مقاومت
در سال ۱۹۸۸، سنوار توسط نیروهای اشغالگر اسرائیل دستگیر و به حبس ابد محکوم شد. اما زندان برای او به منزله قفسی نبود؛ بلکه به مثابه سنگری برای تفکر و تقویت روح مقاومت بود. او در سالهای طولانی اسارت، هرگز تسلیم نشد و هرگز از ایمان خود دست نکشید. حتی در تاریکترین لحظات زندان، نور ایمان در دل او فروزان بود. مردم فلسطین او را بهعنوان مردی میشناختند که هیچ زنجیری نمیتواند او را از راه آزادی بازدارد.
آزادی او در سال ۲۰۱۱ طی تبادل زندانیان میان حماس و اسرائیل، به معنای بازگشت یکی از بزرگترین رهبران مقاومت بود. سنوار پس از آزادی، با همان شور و ارادهای که پیش از اسارت داشت، به میدان نبرد بازگشت و مسئولیت رهبری مقاومت در غزه را بر عهده گرفت.
شهادت؛ افتخاری بزرگ برای جهان اسلام
سنوار که بارها از ترور و حملات هوایی اسرائیل جان سالم به در برده بود، در نهایت در سال ۲۰۲۴ در حمله هوایی دیگری به شهادت رسید. شهادت او نه تنها مردم فلسطین، بلکه تمام امت اسلامی را غمگین و در عین حال متحد کرد. قلبهای میلیونها نفر در سراسر جهان برای سنوار به تپش افتادند؛ قهرمانی که برای دفاع از مردم مظلوم فلسطین جانش را فدا کرد. شهادت او، پیامی به جهان بود که حتی با از دست دادن رهبران، راه مقاومت هیچگاه متوقف نمیشود.
واکنشها و اهمیت شهادت سنوار
شهادت یحیی سنوار موجی از غم و خشم در سراسر جهان اسلام به راه انداخت. رهبران اسلامی، علما و مردم عادی از اندونزی تا ایران و مراکش، شهادت او را نشانهای از ظلم بیپایان صهیونیسم و استقامت بینظیر مردم فلسطین دانستند. سنوار نماد مردمی شد که هرگز تسلیم نمیشوند، حتی زمانی که زندگیشان در خطر است. او با شهادتش، نه تنها در فلسطین، بلکه در تمام جهان اسلام الهامبخش هزاران جوان شد که در قلبهایشان شعلههای عدالت و آزادی زبانه میکشید.
میراث سنوار برای آینده
یحیی سنوار، نه تنها برای مردم فلسطین، بلکه برای همه مسلمانان، یک الگوی جاودانه باقی خواهد ماند. شهادت او، راه را برای نسلهای آینده روشنتر ساخت. او با زندگی و شهادتش به همگان آموخت که در برابر ستم و اشغالگری، هیچ قدرتی نمیتواند ایمان و اراده مردم را در هم بشکند. مقاومت او، یادآور روحیه ایثار و جهاد است که در تاریخ اسلامی همواره الهامبخش بوده است.
سنوار برای جهان اسلام، نه تنها یک فرمانده نظامی بود، بلکه نماد یک انسان کامل بود؛ مردی که عشق به مردم و ایمان به آزادی، او را از هیچ چیز و هیچکس نترساند. شهادت او، همچون شهادتهای دیگر قهرمانان اسلام، آغازگر حرکتی بزرگتر و قویتر است. او به دنیا نشان داد که مرگ پایانی بر زندگی نیست؛ بلکه میتواند تولدی دوباره برای یک ملت باشد.
نتیجهگیری: مشعل امید برای جهان اسلام
یحیی سنوار با شهادتش، چهرهای را از خود به جای گذاشت که هرگز از خاطرهها پاک نخواهد شد. او در دلها و جانهای مردمان مسلمان، نه تنها بهعنوان یک مبارز، بلکه بهعنوان یک الگو و چراغ راه ماندگار خواهد بود. خون او که بر خاک فلسطین ریخت، بار دیگر یادآوری کرد که سرزمین قدس و مقدساتش تا زمانی که فرزندانش چنین مردانی را پرورش میدهند، هرگز تسلیم نخواهد شد.
راه او ادامه دارد، و صدای او، همچون ندای حق و عدالت، در سراسر جهان اسلام طنینانداز است. شهادت او، نه پایان، بلکه آغازی برای روزهایی پر از امید و پیروزی است. این درسی است که یحیی سنوار با زندگی و شهادتش به ما آموخت و باید آن را در قلب و جانمان حفظ کنیم: راه مقاومت و ایستادگی هرگز به پایان نمیرسد.