تاریخ انتشار :شنبه ۱۴ سرطان ۱۴۰۴ ساعت ۱۱:۰۷
کد مطلب : 320827
رهبری که هم جنگ را برد، هم دل‌ها را
سخی سروری/ در تاریخ ملت‌ها، گاه رهبری به چشم می‌آید که نه‌فقط بر دشمنانش چیره می‌شود، بلکه دل‌های دوستان و حتی مخالفان را نیز تسخیر می‌کند. این رهبر و فرمانده، شمشیر را نه برای کشتن، بلکه برای هدایت برمی‌دارد؛ گام برمی‌دارد نه صرفاً برای پیروزی، بلکه برای بیدارکردن بشریت.
در مواجهه تاریخی جمهوری اسلامی ایران با ایالات متحده آمریکا، رهبر انقلاب اسلامی نه تنها صحنه جنگ را مدیریت کرد، بلکه دل‌های آزادگان جهان را به‌سوی گفتمان مقاومت جذب نمود.
 
۱. ماهیت نبرد ایران و آمریکا: رویارویی دو جهان‌بینی
از سال ۱۳۵۷ که انقلاب اسلامی، همچون عاشورا، تاج و تخت استکبار را در تهران سرنگون کرد، آمریکا وارد جنگی همه‌جانبه علیه ملت ایران شد. این جنگ صرفاً نظامی یا اقتصادی نبود؛ بلکه جنگ روایت‌ها، اراده‌ها و هویت‌ها بود:
ـ در یک سو، منظومه لیبرال سرمایه‌داری غرب که انسان را ابزاری برای سود و سلطه می‌دید،
ـ و در سوی دیگر، اسلام ولایی و مردمی که کرامت انسان، عزت امت و حاکمیت دین بر سیاست را اساس می‌دانست.
 
دشمن از هر ابزار ممکن بهره جست؛ تحریم، ترور، فشار دیپلماتیک، جنگ رسانه‌ای، حمایت از اغتشاشات داخلی، جنگ نیابتی و حتی ترور فرماندهان برجسته‌ای چون سردار سلیمانی.
 
۲. رهبری حکیمانه جمهوری اسلامی: تجسم عقلانیت انقلابی
در این میدان مین‌گذاری‌شده، رهبر انقلاب اسلامی کشتی امت را از طوفان‌ها عبور داد؛
ـ با شجاعت حسینی، هرگز تن به مذاکره ذلیلانه نداد،
ـ با تدبیر علوی، صبر پیشه کرد اما صلح با معاویه‌های زمانه را نپذیرفت،
ـ با بصیرت نبوی، فتنه‌ها را پیش از شعله‌ورشدن شناسایی و خنثی کرد،
ـ و با روحیه فاطمی، صدای مظلومان یمن، فلسطین، لبنان و همه امت اسلامی شد.
ایشان ایران را از فروپاشی اقتصادی، ناامنی و فتنه‌های فرهنگی عبور داد و دل جوانان مؤمن در نقاط مختلف جهان، از آمریکای لاتین تا اروپا و خود آمریکا را به گفتمان عدالت‌خواهی اسلامی گره زد.
 
۳. نتایج نبرد: پیروزی بدون جنگ، تسلیم بدون شکست دشمن
امروز اگر با نگاه کلان به عرصه جهانی بنگریم، تغییر موازنه قدرت آشکار است، نه فقط در نقشه‌های ژئوپلیتیکی، بلکه در دل‌ها و ذهن‌ها:
ـ شکست راهبرد فشار حداکثری آمریکا؛ پروژه‌ای که قرار بود نظام ایران را فروپاشاند، نه تنها شکست خورد، بلکه ایران قوی‌تر از همیشه بازگشت.
ـ فروپاشی هیبت استراتژیک آمریکا در منطقه؛ ترور سردار سلیمانی که قرار بود بازدارندگی ایران را نابود کند، منجر به انفجار انتقام عین‌الاسد و خروج آمریکا از عراق و افغانستان شد. حتی پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه نیز امنیت ندارند.
ـ بیداری و الگوگیری ملت‌ها؛ گفتمان مقاومت به برکت هدایت رهبری، تبدیل به الگوی امت اسلامی شده است: از انصارالله یمن و حشدالشعبی عراق تا حزب‌الله لبنان و دیگر جریان‌های جهادی، همه از مکتب خمینی و خامنه‌ای قدرت و امید گرفته‌اند.
ـ شکست فرهنگی دشمن؛ تلاش‌ها برای تضعیف باورهای دینی، حجاب، خانواده و استقلال جوانان با موج جوانان مؤمن، مسجدی، جهادی و انقلابی در ایران ناکام ماند. حتی در فضای مجازی نیز نسلی در حال شکل‌گیری است که دشمن را در زمین خودش شکست می‌دهد.
 
۴. تحول نگاه دشمن: از تقابل به تحیر، از نفرت به احترام
امروز حتی دشمنان نیز ناگزیر به اعتراف شده‌اند:
ـ «مقام معظم رهبری بزرگ‌ترین رهبر منطقه است.»
ـ «با رهبری که چنین باهوش، آرام، باایمان و مقتدر است، نمی‌توان با تهدید پیش رفت.»
سیاست‌مداران غربی، تحلیل‌گران صهیونیست و حتی نظامیان آمریکایی، متحیر از قدرت نرم، صبر استراتژیک و ضربات دقیق رهبری انقلاب‌اند.
 
۵. راز این پیروزی چیست؟
این پیروزی را باید در سه اصل جست‌وجو کرد:
1. ایمان عمیق به وعده الهی: «وَ لَيَنصُرَنَّ اللّهُ مَن يَنصُرُهُ»؛ نصرت را از خدا خواست، نه از قدرت‌های زمینی.
2. اتصال قلبی به ولیّ خدا و امت اسلامی؛ رهبری که در برج عاج نبود، بلکه همراه مردم، در دل میدان و با درد محرومان بود.
3. تفکر تمدنی فراتر از سیاسی؛ او برای ایران نمی‌اندیشد، بلکه برای امت می‌اندیشد. افق نگاهش تا قدس، نیویورک، کاراکاس و سواحل مدیترانه امتداد دارد.
 
نتیجه‌گیری: رهبری که تاریخ را تغییر داد
رهبر انقلاب اسلامی، نه‌تنها جنگ را برد، بلکه دل‌ها را فتح کرد و دشمن را مبهوت ساخت. در قاموس او، قدرت در خدمت ارزش‌هاست و پیروزی یعنی بیدارکردن وجدان ملت‌ها، نه صرفاً شکست نظامی دشمن.
 
ای رهبر حکیم!
تو نه‌تنها ما را از میان شعله‌های جنگ عبور دادی، بلکه چراغ ایمان، غیرت، عزت و امید را در قلب‌هایمان روشن کردی. دشمنان، به‌رغم همه دشمنی‌ها، به حکمت تو معترف‌اند و ما، فرزندان عاشق تو، تا قدس و ظهور، با گفتمان تو خواهیم رفت.
 
https://avapress.com/vdcj8yetauqe8oz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما