بر اساس خبرها، اوضاع در سوریه همچنان ملتهب است. با آنکه در بیشتر درگیری ها دولت و ارتش سوریه دست بالاتری نسبت به شورشیان داخلی و خارجی دارد، اما ثبات و امنیت به طور حتی نسبی هم در این کشور حاکم نشده و شورشیان مورد حمایت خارجی ها، در نقاط مختلف این کشور همچنان به جنگ و گریز با ارتش سوریه ادامه می دهند.
مقاومت دوساله دولت سوریه در برابر مداخلات خارجی و عوامل داخلی آنان، رقبای دولت بشار اسد را ناامید کرد. این ناامیدی تا آنجا برجسته و آشکار شد که برخی از مقامات امریکایی نظیر وزیر خارجه اسبق ایالات متحده خانم هیلاری کلینتون را وادار به انتقاد تند از رهبران شورشیان در جنگ با دولت سوریه کند.
این انتقادها و اعتراف به شکستها، متوقف نمانده و در ادامه آنها، اخیراً پادشاه اردن نیز که خود یکی از حامیان جبهه شورش در سوریه است، سخنان واقع بینانه تری به زبان رانده است. "پادشاه اردن با اذعان به وجود القاعده در سوریه و حمایت های خارجی از عناصر آن؛ رهایی از القاعده در سوریه را دشوار می داند.
عبد الله دوم در اجلاس داووس در سوییس گفت: یکی از مشکلات بزرگ در رابطه با سوریه حضور نیروهای القاعده و پایگاه های نظامی آن ها در این کشور و حمایت مالی و تسلیحاتی خارجی از آن ها است.
شاه اردن با اشاره به حضور نیروهای نظامی اردن در جنگ با طالبان در افغانستان اظهار داشت، رهایی از عناصر القاعده در سوریه در خوشبینانه ترین حالت دست کم سه سال طول می کشد.
عبد الله دوم همچنین تاکید کرد: کسی که می گوید بشار اسد طی چند هفته سقوط خواهد کرد وضعیت پیچیده و توازن قوا را (در عرصه سوریه) نمی داند."
اشاره پادشاه اردن به سخنان رجب طیب اردوغان است که تاکنون چندین بار مدعی شده است که دولت بشار اسد طی چند هفته دیگر سقوط خواهد کرد.
اظهاراتی این چنینی و آنهم از ناحیه کسی که خود دستی در شعله ور کردن تنور جنگ در سوریه دارد، مفهومی ندارد جز اعتراف به شکست پیش بینی های جبهه مخالف دولت سوریه مبنی بر فروپاشی و سقوط بشار اسد و دولت آن در کوتاه مدت.
نکته جالبتر در اظهارات پادشاه اردن وجود القاعده در سوریه و تمویل و تجهیز آن به وسیله دولتهای خارجی است. ساده لوحی خواهد بود اگر فرض شود که پادشاه اردن از مکانِ تجهیز و تمویل نیروهای القاعده در بیرون از مرزهای سوریه بی اطلاع باشد.
عبدالله دوم به خوبی می داند که چه دولت و قدرتهایی، پای حضور القاعده و شورشیان خارجی دیگر را در سوریه باز کرده اند و چه هدف و منظوری از این پاگشایی دخالت جویانه دارند. بر اساس شواهد و گزارشهای موثق خبری از خبرگزاری های معتبر دنیا، نیروهای القاعده با حمایت مالی دولتهای عربی مخالف دولت سوریه که دولت اردن نیز جزء همان حمایت کننده گان می باشد، در خاک ترکیه و تحت نظر مربیان اسرائیلی و بریتانیایی، آموزش نظامی و عملیاتهای تخریبی و چریکی دیده و پس از آن وارد کشور سوریه می شوند.
با این حساب، دولت اردن خود شریک دزد است و یار قافله و عبدالله دوم نیز صرف با هدف رد گم کردن است که زبان به گفتن یک چنین کلماتی می چرخاند. به هر حال، اگر چه اظهارات پادشاه اردن همگی بر اساس واقعیتها استوار نیست و در واقع او نیز مانند بسیاری از سیاستمداران، یکی به نعل می کوبد و یکی به میخ، اما با این حال، در اظهاراتش مبنی بر تمویل و تجهیز القاعده بوسیله قدرتهای خارجی تا حدودی صداقت به کار برده است.
البته با اضافه کردن این واقعیت به اظهارات پادشاه اردن که این تنها القاعده نیست که حامی و تمویل کننده خارجی در سوریه دارد؛ بلکه تمامی شورشیان داخلی و خارجی که علیه دولت و ملت سوریه می جنگند و دوسال تمام است که این کشور اسلامی را به قربانگاه و گورستان مردم مظلوم و بی گناه سوریه تبدیل کرده اند، همگی حامی و تمویل کننده خارج از مرزهای سوریه دارند.
در پی اعتراف به شکست جبهه مخالف دولت سوریه و با هدف جبران آن، حامیان امریکایی- اروپایی و عربی شورشیان در سوریه، روی برنامه خطرناک و تروریستی دیگری کار می کنند و آن ترور و حذف فیزیکی سران و مقامات دولت سوریه در داخل و خارج آن کشور است.
ظاهرا این پروسه در حدی جدی و کاربردی شده است که عکس العمل شدید حامیان منطقه ای دولت بشار اسد را موجب گردیده است. دمیتری مدودیف، صدراعظم روسیه که دولتش یکی از حامیان جدی دولت بشار اسد می باشد گفته است: این تنها مردم سوریه اند که می توانند درباره آینده این کشور و رهبری آن تصمیم بگیرند و روسیه - امریکا یا هیچ کشوری دیگری حق تصمیم گیری در این باره را ندارند.
مدودیف همچنین درباره بروز وضعیتی که در آن نخبگان سیاسی سوریه ترور شوند، هشدار داده و گفته است : در این صورت، جنگ داخلی در سوریه می تواند چند دهه طول بکشد. وظیفه جامعه بین المللی در شرایط کنونی نشاندن طرف های درگیر در سوریه پشت میز مذاکره است و در این راستا نباید تنها از اسد خواسته شود که از قدرت کناره گیری کند و سپس مانند قذافی به قتل برسد یا مانند حسنی مبارک روی برانکارد در جلسات دادگاه حاضر شود.
به هر حال، با عملی شدن برنامه ترور و همه گیر شدن آن، بحران سوریه وارد مرحله خطرناکتر از پیش شده و به نظر نمی رسد دورنمای این عمل تروریستی، خیلی به سود دولت سوریه و حامیان منطقه ای آن تمام شود مگر آنکه آنان نیز برنامه ای متناسب و بازدارنده در برابر آن داشته باشند.
نویسنده: سید فاضل محجوب
مقاومت دوساله دولت سوریه در برابر مداخلات خارجی و عوامل داخلی آنان، رقبای دولت بشار اسد را ناامید کرد. این ناامیدی تا آنجا برجسته و آشکار شد که برخی از مقامات امریکایی نظیر وزیر خارجه اسبق ایالات متحده خانم هیلاری کلینتون را وادار به انتقاد تند از رهبران شورشیان در جنگ با دولت سوریه کند.
این انتقادها و اعتراف به شکستها، متوقف نمانده و در ادامه آنها، اخیراً پادشاه اردن نیز که خود یکی از حامیان جبهه شورش در سوریه است، سخنان واقع بینانه تری به زبان رانده است. "پادشاه اردن با اذعان به وجود القاعده در سوریه و حمایت های خارجی از عناصر آن؛ رهایی از القاعده در سوریه را دشوار می داند.
عبد الله دوم در اجلاس داووس در سوییس گفت: یکی از مشکلات بزرگ در رابطه با سوریه حضور نیروهای القاعده و پایگاه های نظامی آن ها در این کشور و حمایت مالی و تسلیحاتی خارجی از آن ها است.
شاه اردن با اشاره به حضور نیروهای نظامی اردن در جنگ با طالبان در افغانستان اظهار داشت، رهایی از عناصر القاعده در سوریه در خوشبینانه ترین حالت دست کم سه سال طول می کشد.
عبد الله دوم همچنین تاکید کرد: کسی که می گوید بشار اسد طی چند هفته سقوط خواهد کرد وضعیت پیچیده و توازن قوا را (در عرصه سوریه) نمی داند."
اشاره پادشاه اردن به سخنان رجب طیب اردوغان است که تاکنون چندین بار مدعی شده است که دولت بشار اسد طی چند هفته دیگر سقوط خواهد کرد.
اظهاراتی این چنینی و آنهم از ناحیه کسی که خود دستی در شعله ور کردن تنور جنگ در سوریه دارد، مفهومی ندارد جز اعتراف به شکست پیش بینی های جبهه مخالف دولت سوریه مبنی بر فروپاشی و سقوط بشار اسد و دولت آن در کوتاه مدت.
نکته جالبتر در اظهارات پادشاه اردن وجود القاعده در سوریه و تمویل و تجهیز آن به وسیله دولتهای خارجی است. ساده لوحی خواهد بود اگر فرض شود که پادشاه اردن از مکانِ تجهیز و تمویل نیروهای القاعده در بیرون از مرزهای سوریه بی اطلاع باشد.
عبدالله دوم به خوبی می داند که چه دولت و قدرتهایی، پای حضور القاعده و شورشیان خارجی دیگر را در سوریه باز کرده اند و چه هدف و منظوری از این پاگشایی دخالت جویانه دارند. بر اساس شواهد و گزارشهای موثق خبری از خبرگزاری های معتبر دنیا، نیروهای القاعده با حمایت مالی دولتهای عربی مخالف دولت سوریه که دولت اردن نیز جزء همان حمایت کننده گان می باشد، در خاک ترکیه و تحت نظر مربیان اسرائیلی و بریتانیایی، آموزش نظامی و عملیاتهای تخریبی و چریکی دیده و پس از آن وارد کشور سوریه می شوند.
با این حساب، دولت اردن خود شریک دزد است و یار قافله و عبدالله دوم نیز صرف با هدف رد گم کردن است که زبان به گفتن یک چنین کلماتی می چرخاند. به هر حال، اگر چه اظهارات پادشاه اردن همگی بر اساس واقعیتها استوار نیست و در واقع او نیز مانند بسیاری از سیاستمداران، یکی به نعل می کوبد و یکی به میخ، اما با این حال، در اظهاراتش مبنی بر تمویل و تجهیز القاعده بوسیله قدرتهای خارجی تا حدودی صداقت به کار برده است.
البته با اضافه کردن این واقعیت به اظهارات پادشاه اردن که این تنها القاعده نیست که حامی و تمویل کننده خارجی در سوریه دارد؛ بلکه تمامی شورشیان داخلی و خارجی که علیه دولت و ملت سوریه می جنگند و دوسال تمام است که این کشور اسلامی را به قربانگاه و گورستان مردم مظلوم و بی گناه سوریه تبدیل کرده اند، همگی حامی و تمویل کننده خارج از مرزهای سوریه دارند.
در پی اعتراف به شکست جبهه مخالف دولت سوریه و با هدف جبران آن، حامیان امریکایی- اروپایی و عربی شورشیان در سوریه، روی برنامه خطرناک و تروریستی دیگری کار می کنند و آن ترور و حذف فیزیکی سران و مقامات دولت سوریه در داخل و خارج آن کشور است.
ظاهرا این پروسه در حدی جدی و کاربردی شده است که عکس العمل شدید حامیان منطقه ای دولت بشار اسد را موجب گردیده است. دمیتری مدودیف، صدراعظم روسیه که دولتش یکی از حامیان جدی دولت بشار اسد می باشد گفته است: این تنها مردم سوریه اند که می توانند درباره آینده این کشور و رهبری آن تصمیم بگیرند و روسیه - امریکا یا هیچ کشوری دیگری حق تصمیم گیری در این باره را ندارند.
مدودیف همچنین درباره بروز وضعیتی که در آن نخبگان سیاسی سوریه ترور شوند، هشدار داده و گفته است : در این صورت، جنگ داخلی در سوریه می تواند چند دهه طول بکشد. وظیفه جامعه بین المللی در شرایط کنونی نشاندن طرف های درگیر در سوریه پشت میز مذاکره است و در این راستا نباید تنها از اسد خواسته شود که از قدرت کناره گیری کند و سپس مانند قذافی به قتل برسد یا مانند حسنی مبارک روی برانکارد در جلسات دادگاه حاضر شود.
به هر حال، با عملی شدن برنامه ترور و همه گیر شدن آن، بحران سوریه وارد مرحله خطرناکتر از پیش شده و به نظر نمی رسد دورنمای این عمل تروریستی، خیلی به سود دولت سوریه و حامیان منطقه ای آن تمام شود مگر آنکه آنان نیز برنامه ای متناسب و بازدارنده در برابر آن داشته باشند.
نویسنده: سید فاضل محجوب
مولف : سیدفاضل محجوب
