تاریخ انتشار :دوشنبه ۳۱ سرطان ۱۳۹۲ ساعت ۱۸:۲۹
کد مطلب : 70978
مسلمانان مراقب باشند؛ اهریمنان در کمین اند!
پس از شکست مارکسیزم در اتحاد جماهیر شوروی و فروپاشی ابرقرت شرق، امریکا و غرب، آرام آرام خود شان را به خاور میانه و دهلیز مشترک کشورهای منطقه، نزدیک و نزدیک تر کردند. این نزدیکی با دو هدف عمده صورت می گرفت. نخست آنکه ابر قدرت امریکایی و پس از شکست حریف شرقی و بینش مارکسیستی، غیر از مکتب اسلام، حریف قدر و توانمند دیگری در مقابل بینش اومانیستی و سکولاری خویش نمی دید.
با این حساب، امریکا و غرب که به نوعی تیکه دارن واقعی بینش انسان خدایی در جهان بودند و هستند، در برابر رشد روزافزون اسلام گرایی در شرق و غرب باید کاری می کردند. مبارزه فرهنگی علیه اسلام و مسلمانان را که از سالها بلکه قرنها پیش، شروع کرده بودند و تنها مانده بود حضور نظامی و فزیکی نیروهای نظامی آنان در سرزمینهای اسلامی که آنهم با کمک برخی از دولتهای خاین در منطقه و به خصوص پس از فروپاشی نظام سوسیالیستی در اتحاد جماهیر شوروی، فراهم گردید.
امریکا در یک سیاست کلان استعماری "به استثنای خاک خود در پنج قاره جهان جمعاً ۸۵۰ پایگاه نظامی دارد. این کشور درخاک خود نیز بطور رسمی ۵۳۰۰ پایگاه نظامی دارد. برابر گزارش مرکز پژوهش‌های بین‌المللی کندی، امریکا در حال حاضر ۷۰۰ تا ۸۰۰ پایگاه زمینی، دریایی، هوایی و جاسوسی در خارج از آمریکا دارد.
بطور مشخص ۷۳۷ پایگاه در ۱۳۰ کشور خارجی قرار دارند که تعدادی از آنها اردوگاه‌های موقت هستند. تعداد مراکز و پادگانهای ارتش آمریکا در خاک آن کشور به ۶۰۰۰ می‌رسد. آمریکا در ۱۵۱ کشور عضو سازمان ملل متحد پایگاه نظامی و ایستگاه نظامی دارد. ایالات متحده همچنین در آلمان ۲۷۰، در ایتالیا ۸۳، در ژاپن ۱۲۴، در کره جنوبی ۷۸ پایگاه کوچک و بزرگ دارد."
ایالات متحده امریکا و در جهت همان سیاست استعماری، پایگاههایی نیز در کشورهایی چون قرقیزستان، گرجستان و ارمنستان دارد که البته همه این پایگاهها پس از شکست شوروی و خروج عساکر روسی از این کشورها، در آنها ایجاد شده است.
غیر از این امریکا و در جهت مبارزه تمام عیار نظامی این کشور با ایدیولوژی اسلامی، پایگاههای نظامی خود را در کشورهای اسلامی ای چون افغانستان، پاکستان، ترکیه، آذربایجان، بحرین، عربستان، عراق، عمان، کویت و قطر مستقر کرده است.
با تاسف باید گفت که امریکا و غرب در هر دو جبهه فرهنگی و نظامی علیه مسلمانان به موفقیت های قابل توجهی دست یافته اند. در جبهه فرهنگی که تمامی شئونات زندگی مسلمانان را و در تمامی کشورهای اسلامی، متاثر از فرهنگ امریکایی و غربی ساخته اند؛ تا جایی که کمتر جوانی اعم از پسر و دختر در کشورهای اسلامی دیده می شود که در شیوه زندگی و نوع لباس و حرکات و سکنات و طرز فکرش، از مدل ارائه شده ی امریکایی و غربی، تقلید نکند.
فساد و فحشا و ناهنجاری های دیگر فردی و اجتماعی، در قالب قانون و ارزش، به وسیله فرهنگ غرب در جوامع اسلامی، نهادینه شده و یا در حال قانونمند شدن است. در بسیاری از کشورهای اسلامی، اسلام واقعی و محمدی، کم کم جایش را به اسلام امریکایی و غربی داده و می دهد؛ اسلامی که با آن، هر عمل و فعل حرام و خلاف شرعی را می شود مرتکب شد و باز هم خویش را مسلمان دانست.
در بعد نظامی هم که دیگر جای گفتن و اعتراف ندارد. با نگاهی به کشورهای چون عراق، لیبیا، سوریه، مصر، بحرین و افغانستان و رهبری و هدایت بحران به وسیله سران امریکا و غرب در این کشورها، به روشنی به موفقیت آنان در حفظ تشنج و ناامنی در این کشورها پی می بریم.
اما دومین هدف، نظارت بر قدرتهای نو ظهور منطقه ای چون هند، چین، روسیه و ایران اسلامی و کنترول آنان و تثبیت ابرقدرتی و آقایی امریکا بر منطقه و جهان می باشد. بر رغم قدرت و قوت قدرتهای منطقه ای و فهم این واقعیت به وسیله امریکایی ها، اما با این حال، سران متهور کاخ سفید، ترسی به دل راه نداده و با همکاری دولتهایی چون عربستان و قطر، زمینه یک تجاوز نامرئی در سوریه یکی از متحدان جدی روسیه را فراهم کردند.
اگر چه امریکا و غرب و متحدان عرب منطقه ای آنان در جنگ سوریه پیروز نشدند، اما توانستند خسارات سنگین جانی و مالی به دولت سوریه و مردم مسلمان آن وارد سازند.
با تمام اینها اما چیزی که موجب تاسف و شرم است، وضعیت رقتبار و دشمن پسند امت اسلامی در میان خود آنان است. درست است که استارت نزاعهای قومی، نژادی، زبانی و ... را استعمار امریکایی و غربی در میان مسلمانان می زنند و با این شیوه ها، آنان را در دامن زدن به آتش نفاق و تفرقه، بیشتر کمک می کنند.
اما فراموش نباید کرد که زمینه این دوری ها و تفرقه ها در میان خود ما مسلمانان به گونه مستعد و شدید وجود داشته و دارد. شاید اولین مسجد شیعیان و یا سنی ها را در عراق، عوامل اهریمنی استعمار و استکبار به آتش کشیده باشند و با این عمل، خواسته باشند تا پیروان دو مذهب بزرگ اسلامی در مقابل هم قرار گیرند.
اما این وظیفه و رسالت مسلمانان و به خصوص علمای اسلام بود که نباید می گذاشتند تا کار در عراق بدین حد از وخامت و بحران برسد که مسلمانان، مساجد یکدیگر را مورد حمله و هجمه قرار بدهند. اگر چه همه می دانیم که جنگ در عراق، سوریه، مصر و جاهای دیگر از کشورهای اسلامی، به هیچ عنوان سبغه مذهبی نداشته و نخواهد داشت؛ اما این استعمار امریکایی و غربی است که با کمک سلفی های تکفیری، اوضاع را بدان سمت و سو جهت می دهند و مسلمانان را از جایی ضربه می زنند که گمان هم نمی کنند!.
به هر تقدیر، می طلبد تا مسلمانان بیشتر از این، تحت تاثیر اغواها و تلقینات اهریمنانِ در لباس انسان قرار نگرفته و با ایجاد و حفظ وحدت و اخوت در میان خویش، نقشه های شوم و ویرانگر آنان را خنثی و بی اثر کنند.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.com/vdcaaon0.49nw015kk4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

اقای (محبوب): واقعاء شما با مطالب خوب اشاره نمودید وبا نشر همچو مطالب دیگر هم محبوبیت شما افزود میگردد این وظیفه همه مسلمانان است تا در مقابل استعمار غرب دست بدست هم داده و دیگر فریب انرا نخورند و دین اسلامی خودر در مقابل دین خدا وطن ادا نمایند زیرا هیچوقت یک ملت را خداوند عزوجل خوشبخت نمیسازد تا خود ملت بسوی خوشبختی حرکت نکند
با احترام همت از کابل
مسلمانان باید در مقابل دشمانان خود هوشیار و بیدار باشند. زیرا که اهریمنان در حال میخواهند به مسلمانان آسیب برسانند.
این یکی از بهترین مقاله هایی بود که اخیرا خواندم. اقای محجوب رو موضوع بسیار عالی دست گذاشتید امید است این گونه مقالات ادامه پیدا کند و باعث آگاهی مسلمانان و به خصوص مردم عزیز کشورمان افغانستان شود. از شما انتظار می رود این مقالات رو ادامه دهید تا سهمی هرچند کوچک در آگاهی مردم داشته باشید