تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۸ دلو ۱۳۹۲ ساعت ۰۱:۱۱
کد مطلب : 85664
تلاش انقره در نزدیک ساختن کابل و اسلام آباد
بسیاری از آگاهان بر این باوراند که کنفرانس ترکیه توانست تا حدود زیادی به عمده هدفش که نزدیک ساختن مواضع اسلام آباد- کابل بود، برسد. از این منظر مقامات ترک توانسته اند ابتکار عمل گفت و گوهای صلح در افغانستان را تا اینجای از کار به دست گیرند و اگر اوضاع به همین منوال پیش رفته و طالبان و کشور عربستان نیز چراغ سبز نشان داده و با این پیشنهاد موافق کنند، می توان گفت سران انقره به عنوان میراث داران امپراتوری بزرگ عثمانی، به پیروزی بی مانندی دست یازیده اند.
در اینکه این اقدام سران ترک می تواند یک اقدام خیر خواهانه برای افغانستان و کل منطقه باشد، جای تردید نیست و از طرفی، این اقدام، به نوعی به سود کشور ودولت ترکیه نیز هست؛ چرا که در صورت عدم برقراری ثبات در افغانستان و پاکستان و مهار نشدن خطر افراطیت و دهشت آفرینی در این دو کشور، ریشه های این سرطان چرکین در شریانهای کل کشورهای منطقه و حتی جهان، نفوذ کرده، گسترش میابد.
چنانچه همین حالا نیز پیکره کل منطقه، از شبیخون دهشت و افراط در امان نمانده و اختاپوسهایی از دهشت و انتحار در تمامی کشورهای اسلامی، به جرم و جنایت شناوراند!.
بنا بر خبر رسانه ها، "هشتمین نشست همکاری رهبران سه کشور افغانستان، پاکستان و ترکیه با هدف تامین امنیت و صلح در افغانستان به کار خود پایان داد.
حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، نواز شریف، نخست وزیر پاکستان و عبدالله گل، رئیس جمهوری ترکیه در پایان نشست فوق تاکید کردند صلح و امنیت در افغانستان، تضمین کننده برقراری آرامش و امنیت در منطقه است.
به نقل از رادیو فرانسه، تلاشهای ترکیه در بهبود روابط تنش آلود میان افغانستان و پاکستان به نتیجه رسید و دو کشور توافق کردند تا دفتر طالبان در کشور عربستان آغاز بکار نماید.
سال گذشته موضوع افتتاح دفتر طالبان در قطر با همکاری دولت امریکا، موجب برانگیخته شدن خشم و مخالفتهای کابل شد.
اکنون سه کشور ترکیه، افغانستان و پاکستان، می گویند که در تلاش هستند تا طالبان را برای گفت‌وگو با دولت افغانستان ترغیب نمایند."
پیش از همه باید گفت که ترغیب طالبان به پروسه مذاکره و صلح، یک پروسه طولانی و پر درد سری بوده که از سالها بدینسوی و به وسیله دولتهای مختلفی انجام گرفته و تا کنون نیز نتیجه مطلوبی به دنبال نداشته است.
از طرفی نیز گفت و گوهای صلح میان طالبان پاکستانی و دولت آن کشور، تعدادی را در افغانستان و منطقه ذوق زده کرده و فکر می کنند با استفاده از وضعیت پیش آمده در روابط طالبان پاکستانی با دولت آن کشور، می توانند برنامه مصالحه طالبان افغان با دولت حامد کرزی را هم به پیش ببرند.
اما باید دانست که شرایط طالبان پاکستانی را نمی توان با موقعیت طالبان افغان سنجید و آن را با هم یکی دانست. همچنانکه دولت پاکستان نسبت به دولت افغانستان خود را صاحب برتری میداند، طالبان آن کشور نیز همین ویژگی را نسبت به طالبان افغان در خود احساس می کنند.
از سوی دیگر امریکا و متحدان غربی آن در پاکستان حضور مستقیم نظامی ندارند و طالبان آن کشور از این ناحیه مشکل چندانی برای مصالحه با دولت مرکزی احساس نمی کنند؛ حالانکه این قضیه در افغانستان کاملاً بر عکس بوده و بهانه طالبان افغان برای مصالحه با دولت مرکزی، حضور به قول خود شان اشغال گرانه نیروهای خارجی و به ویژه امریکایی در خاک افغانستان بوده است.
البته به علاوه آنکه طالبان افغان و صد البته با اشاره و تحریک مقامات پاکستانی، دولت رسمی و قانونی افغانستان را یک دولت دست نشانده و در نتیجه فاقد هر گونه صلاحیت برای مذاکره و مصالحه می دانند!. 
با وجود شکافها و اختلافهای عمیق ایدیولوژیک میان رهبران طالبان پاکستانی و مقامات دولتی آن کشور، به دلایلی از جمله مستقل بودن هر دو طرف نزاع و باورمند بودن هر دو جناح دولت و طالبان به منافع ملی و تمامیت ارضی ملت و کشور پاکستان، در هر حال، می توان تصور کرد که روزی تلاشهای صلح آنان به نتیجه مطلوب و دلخواه دو طرف برسد.
اما طالبان افغان که با تاسف، استقلالی برای خود نداشته و لااقل در طول این چند سال همواره ثابت کرده اند که با اشاره و دستور جنرالان پاکستانی، منافع ملی و تمامیت ارضی کشور شان نشانه گرفته و هر بامداد و شامگاه، با انتحار و ارتکاب حمله های تروریستی و دهشت بار، با جان و مال مردم بی گناه خویش باز می کنند، آیا از سوی اربابان پاکستانی شان اجازه آن را خواهند یافت تا با دولتمردان خود شان بر سر یک میز بنشینند و برای برقرای صلح و ثبات در کشور آبایی و اجدادی خویش و نیز جهت آوردن رفاه و آسایش برای مردم محروم افغانستان، نقشه و طرحی بیندیشند؟!
بلی چنانچه رئیس جمهور کشور ما بارها گفته اند کلید صلح و آرامش افغانستان در دستان رهبران واشنگتن و اسلام آباد است و اما آیا این کلید را به دولت و ملت افغانستان خواهند سپرد و خود با صرف نظر از منافعی که طالبان و گروههای امثال آن برای شان دارد، از آن منافع نامشروع و اهریمنی خواهند گذشت و دست از شرارت و بغاوت علیه دولت و ملت افغانستان خواهند کشید؟!.
در نهایت فقط به یک گزینه می توان توجه جدی کرد و آن به ثمر نشستن مذاکرات صلح میان دولت کابل و طالبان افغان و البته پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان است که در این صورت، مقامات اسلام آباد نیز با شعف و اشتیاق تمام، برای تصاحب دیگربار افغانستان و البته از کانال بازگشت طالبان در عرصه حکومت و قدرت بر افغانستان، تلاش پیگیر و صادقانه خواهند کرد.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.com/vdci5qav.t1awq2bcct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مطالب مرتبط