تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۲ سنبله ۱۳۹۳ ساعت ۰۰:۱۵
کد مطلب : 98026

نرفتن چهره جدید به ولز یا افق تار پیمان امنیتی

"اشک تمساح یک سازمان نظامی برای یک دموکراسی"
نرفتن چهره جدید به ولز یا افق تار پیمان امنیتی
گویا اوضاع تفتیش و تفاهم سیاسی به آخر خط رسیده و ضرب الاجل ۲۴ ساعته از سوی تیم اصلاحات مبنی بر اینکه، چنانچه به خواسته های مشروع این تیم توجه نشود، برای همیشه روند سیاسی را نیز ترک خواهد کرد که برای ملت ما خبر خوبی نیست و چنانچه تفاهمی صورت نگیرد، باکمال تاسف، تابوت روند سیاسی را نیز باید تشییع کرد. واضح است، پایان تفاهم،‌ زنگ پایان رویکرد های سیاسی و دموکراتیک نیز هست و معلوم نیست که اوضاع به کدامین سو راه خواهد برد. سخنگوی تیم اصلاحات تصریح کرده "از چندین دور مذاکره با تیم رقیب اش به این نتیجه رسیده که آنان با تیم اصلاحات و همگرایی و جامعه بین المللی و سرنوشت مردم افغانستان بازی می نمایند." پرواضح است این وضعیت، به پیچیده تر شدن افق های سیاسی می انجامد و فاز جدید از کشمکش های مدنی که معلوم نیست، می تواند مفید به حال دموکراسی کشور باشد، شروع خواهد شد. باید اذعان کنیم، انتخاباتی که از ۱۶ حمل سال جاری تا کنون به دلیل تقلب و عدم تفاهم، وضعیت کاملاً مبهم پیدا کرده و حال هم اگر در پایان مهلت ضرب الاجل مفاهمه ای صورت نگیرد، بحران غیر قابل مهاری کشور را فرا خواهد گرفت و شرایط به سوی آینده نامعلومی سوق داده می شود. این است که باید آنرا طولانی ترین و جنجالی ترین انتخابات دنیا لقب داد. دراین خصوص سخنگوی غیر نظامی ناتو ابراز نظر کرده که درخور توجه است و این قلم تاملاتی دارد و پرسش هایی را مطرح می نماید:

موریس یوخیمس به بی‌بی‌سی گفته " از اینکه این بحران باعث به تاخیر افتادن اعلام نام رئیس جمهوری بعدی شده و افغانستان نمی‌تواند رئیس جمهوری جدید به اجلاس سران ناتو به ولز بفرستد، "جای تاسف و یاس" است". البته بخش های دیگرمصاحبه نشان میدهد که تاسف و یاس او اشک سیاسی برای تاخیردر امضای پیمان است و سرنوشت نامعلوم انتخابات، سکتگی در برنامه های فرا منطقه ای این سازمان نظامی و ‌آنهم درشرایط حساسی کنونی ایجاد کرده که روابط این سازمان با روسیه به صورت بی سابقه ای تیره و به مرز تقابل نظامی کشیده شده است. قابل درک است، اگر اکنون پیمان امنیتی امضا می شد و روی میز فرماندهی ناتو قرار میداشت، زمان دوشیدن سیاسی و نظامی آن پیمان بود و خاک و تاک افغانستان وارد معادله می شد و طراحی دکترین آینده ی مقابله با روسیه و دیگر دشمنان استراتژیک آنها معطل نمی ماند. اما پرسش این است که ناتو به عنوان یک "سازمان نظامی" که حتی در تصویب قوانین افغانستان- قانون احوال شخصیه- دخالت کرده، چرا در موضوع حیاتی مثل سازوکارهای انتخاباتی دخالت نکرد و طرح تذکره الکترونیکی و سایر نیازهای نرم افزاری و سخت افزاری آنرا تامین ننمود، تا امروز نماینده ملکی آنها ظاهرا متاسف نباشد و واقعا طراحی های خاورمیانه ای آنها معلق نمی ماند؟ نگارنده، دخالت این سازمان را از ابتدا تاکنون به نفع اهداف راهبردی کشور ندانسته و معتقد است، جز وابستگی امنیتی، اقتصادی و سیاسی ارمغانی برای ما نداشته است. آنچه دعوت بر دخالت در ساخت سازوکار انتخاباتی و به صورت پرسشی طرح شده، محتوای نقضی دارد و می خواهد بگوید؛ تاسف نماینده ملکی ناتو،"اشک تمساحی است" که ریخته می شود و کشورهای عضو این سازمان درهر دو انتخابات افغانستان، نقش دموکراسی سوز داشته است. آنها این بارهم می خواستند،‌ "بستر های مخدوش ساز" ی را که باز گذارده اند، جنجال های که باز قطعاً‌ به وجود خواهد آمد را ‌تدریجاً مدیریت کنند و همین مدیریت ها بود که سعی شد آب "انتخابات" همیشه گل آلود بماند و میکانیسم شفافی ایجاد نگردد تا صید دلخواه خویش را از آن داشته باشند. آگاهان میدانند، ناتو و گرداننده اصلی آن یعنی ایالات متحده، برای مبارزه با تروریسمی که خود تولید کرده یا دموکراسی، در افغانستان نیامده و اهداف دکترین نظامی خود را دنبال می کند و پس از حضور، طراحی های بعدی بستگی تام به امضا یا عدم امضای این پیمان دارد. به همین دلیل طی ۱۳ سال گذشته تعمداً روی برخی پروژه های اقتصادی، ‌سیاسی و زیرساختی از جمله زیر ساخت های انتخابات، سرمایه گذاری نکرد تا پروسه انتخابات شفافیت و مقبولیت لازم را پیدا می کرد و "سرای انتخابات بی در و پیکری" نمی شد و هر چیزی در آن ممکن نمی گردید. از سوی دیگر هیچ تردیدی هم نیست که غربی ها عاشق دموکراسی نیستند و از فقدان آن هم عزادار نمی شوند زیرا می بینیم " کشورهای عربی" که هم پیمانان مهم آنها در منطقه است، مشق حکومت خاندانی و موروثی می کنند و از آزادی،‌ انتخابات و سایر حقوق مدنی و سیاسی هم خبری نیست که نیست و هرگز به آنها معترض هم نمی شوند و هرزمانی هم که با خیزش های مردمی مواجه می شوند،‌ دنده برقی و گاز اشک آور، سلاح و موترهای ضد شورش می فرستند و برای سرکوب معترضان مشاوره نظامی میدهند.

کشورهای عضو ناتو نمی توانند انکار کنند که تا کنون صدها نشست را با ده ها دیکتاتور برگزار کرده اند و پروژه های مشترکی با آنها دارند و لذا نماینده ملکی ناتو، قطعاً به خاطر عدم حضور منتخب مردم افغانستان در ولز یا سرنوشت انتخابات افغانستان، متاسف نیست و محق هم نمی تواند باشد. اما اندوهگینانه باید گفت؛ ابهام در سرنوشت انتخابات کشور و اینکه منتخب ملت نمی تواند در "اجلاس ولز" برود،‌ برای مردم افغانستان آنهم نه برای "گدایی در ولز" بلکه به خاطر خود انتخابات و دموکراسی در کشور ناراحت کنند و سنگین است اما وقتی سخنگوی سازمان ناتو که شریک راهبردی دیکتاتورهاست، اشک تمساح به نام دموکراسی می ریزد، مضحک می شود. به تعبیر شاعر هموطن ما؛ "خوب میدانی و میدانیم که چندین سال قحط/ آبمان در کاسه ای سر دادی از چاهی که نیست." صدهزار نظامی ناتو ۱۲ سال و با شعار مبارزه با تروریسم پای در این خاک گذارد و نه تنها هرگز صدای انتحار و انفجار قطع نگردید و قلمرو آن از جنوب شرق به شمال هم گسترده شد اما نظامیان کشورهای عضو ناتو، فقط ناآرامی ها را مدیریت کردند و نخواستند،‌ صدای انتحار و انفجار خاموش شود تا به زعم خود ضرورت انعقاد پیمان را اثبات و امضای آنرا تسریع کنند. با آنکه تجربه انتخابات قبلی یک سازوکار الکترونیکی شفاف انتخاباتی را ضروری می ساخت و ممکن و مقدور هم بود اما پیمان و پیمانه ای سنگین آن برای دایگان دروغین دموکراسی ایجاب می کرد، تا از دل این انتخابات، امضاء کننده پیمان اصطیاد شود و‌ منافذ هر اقدامی باید باز بماند تا هر کاری ممکن گردد. اگرچه سخنگوی ناتو آنچه را که واقعاً مایه تاسف و یاس وی شده بیان داشته و گفته است؛ "اگر قرارداد وضعیت نیروها امضا نشود، که من امیدوارم و فکر می‌کنم می‌شود، بستری برای ماموریت آموزشی وجود نخواهد داشت. چون دیگر سربازان ناتو نمی‌توانند در خاک افغانستان فعالیت کنند. اگر موافقتنامه‌ای برای حفاظت از آنان وجود نداشته باشد." این همان علت واقعی تاسف است که او بیان کرده است. این را نیز میدانیم که آموزش نیروهای امنیتی افغانستان "بهانه" ای برای اخذ مجوز پایگاه های نظامی و مصئونیت قضایی مامورین و عساکر مستقر در آنهاست و طی این ۱۳ سال مدیریت تروریسم و نه مبارزه با آنها به همین منظور بود که تروریسم و دهشت افکنی ادامه پیدا کند تا دولت و ملت افغانستان مجبور شوند به " امضای پیمان امنیتی" که وابستگی دائم امنیتی و زیر پاگذاشتن حاکمیت ملی و قوانین و ارزشهای دینی است، تن دهند. لذا به آقای یوخیمس باید گفت؛ برای عدم حضور رئیس جمهور منتخب افغانستان در این اجلاس،‌ متاسف و مایوس نباشید، زیرا اگر بخواهید افغانستان را برای برون رفت از این وضعیت کمک کنید،‌ وزیردفاع ما به نمایندگی از دولت و ملت شرکت می کند و قطعاً نیازها و ضروت های اقتصادی و مبارزه با تروریسم را می داند،‌ کمک کنید و خواهیم دید که چه خواهید کرد!؟
مولف : سیدآقا موسوی نژاد
https://avapress.com/vdcep78o.jh8vwi9bbj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مطالب مرتبط