تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۹ دلو ۱۳۹۴ ساعت ۲۳:۱۱
کد مطلب : 122470
امروز می گویند تجلیل امام خمینی(ره) چی ربطی به افغان ها دارد و فردا خواهند گفت؛ پیامبر و ائمه نیز چون عرب اند نباید تجلیل و پیروی شوند
آن که شیعه اهل بیتی(ع) است، سنی ترین فرد عالم است، آن که سنی اهل بیتی است، شیعه ترین سنی های عالم است. شیعه های اهلبیتی، سنی های اهلبیتی را قبول دارند و سنی های اهلبیتی شیعه های اهلبیتی را قبول دارند و قطعاً این دو طیف بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) شکل گرفت و این اندیشه یک اندیشه مبارک بود.
حجت الاسلام والمسلمین سید عیسی حسینیمزاری درمراسم تجلیل از سالروز پیروزی انقلاب اسلامی طی سخنانی به نکات مهمی اشارهکرده است. به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) رئیس مرکزفعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در این سخنان به جواب شبهه افگنانی پرداخته است که معمولا می گویند تجلیل از دهه فجر به افغانی ها چی ربطی دارد. وی همچنان دلایل تجلیل از امام خمینی را توسط اتباع غیر ایرانی به صورت مستدل و منطقی بیان کرده آنگاه به ارائه درس هایی از حرکت امام خمینی(ره) و پیام این حرکت برای ما پرداخته است. قابل ذکر است که گزارش این سخنان قبلا نشر نگردیده و اینک و با توجه به اهمیت این سخنان، خبرگزاری صدای افغان(آوا) اقدام به نشر آن می کند. این سخنرانی در 22 دلو سال 1392 در مسجد امام زمان(عج) غرب کابل با حضور صدها تن ایراد گردیده است. متن کامل سخنان ایشان به شرح ذیل است: بسم الله الرحمن الرحیم جلسه باشکوه و با معنویتی است و برای امتثال امر اهالی مسجد امام زمان (عج) دقایقی مطالب و نکاتی را پیرامون موضوع جلسه امروز تقدیم می کنم. قبل از هر چیز، تقدیر و تشکر می کنم از هیئت امنای مسجد امام زمان(عج) و اهالی این مسجد که همواره در رابطه با مناسبت های مذهبی و دینی و تاریخی در صحنه هستند و ایفای مسؤلیت و وظیفه می کنند و به خصوص جلسه پرمعنویت و باشکوه امروز را دایر کردند. قطعاً همانطوری که در ابتدای جلسه گفته شد تا حالا، ما در ماه دلو قرار داریم و در این ماه حوادث و واقعات بسیار مهمی اتفاق افتاد. از جمله 12 دلو که سالروز ورود حضرت امام خمینی(ره) در ایران است و امروز که 22 دلو، سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران است و این دهه هم به نام دهه فجر انقلاب اسلامی نام گرفته شده است و 4 روز بعد هم 26 دلو است، سالروز خروج ارتش سرخ شوروی از افغانستان. چرا از دهه فجر تجلیل می کنیم؟ جلسه امروز به مناسبت بزرگداشت دهه فجر انقلاب اسلامی گرفته شده است و شاید این سوال در اذهان مطرح شود، چنانچه که برخی در بیرون از این محفل، همواره این سوالات را مطرح می کنند که دهه فجر یک جشن ملی ایرانی ها است، چه ربطی به افغانستان و مردم افغانستان دارد؟ برای ما چه ضرورتی ایجاد شده است که ما از دهه فجر ایرانی ها تجلیل می کنیم؟ 1- هر پدیده ای تاثیر گذار در دنیا قابل بررسی و یادبود است پاسخ خیلی روشن است. اگر چه هر پدیده ای که در دنیا به وجود می آید، قابل بررسی، کنکاش و تحلیل و تفسیراست، به خصوص انقلاباتی که در دنیا، تا کنون به وجود آمده است. الف- انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب قابل توجه مثلا انقلاب کبیر فرانسه، یک انقلاب قابل توجه و مورد بررسی است و می توان به فعل و انفعالات به وجود آمده قبل از انقلاب و عوامل ایجاد این انقلاب و پیامدهای این انقلاب تعمق کرد و درس های را هم فرا گرفت.یک انقلاب غربی است و در یکی از سرزمین های غرب به وقوع پیوسته است و برای هر متفکری و هر انسان صاحب مسؤلیتی قطعاً قابل توجه است و می توان حتی برای بررسی یک چنین انقلابی سمینارهایی برگزار کرد، مجالسی دایر کرد و پیرامون یک چنین انقلابی بحث کرد که چه چیز باعث این انقلاب شد و چه عواملی باعث شد که این انقلاب تاثیرات مثبت و منفی بعد از خودش را داشته باشد. چه کار کنیم که ما از روند مثبت این انقلاب درس بگیریم و برای جامعه و مردم خود از آن نکات مثبت و سازنده حسن استفاده را کنیم. ب- انقلاب اکتبر روسیه، انقلاب قابل بررسی یا انقلاب اکتبر روسیه، انقلابی بزرگی بود و دگرگونی های بسیار جدی را در سطح دنیا به وجود آورد و موجب قطب بندی های بعدی گردید. طبیعی است که برای هر انسان اندیشمندی و برای هر فرد صاحب فکری لازم و ضروری است که در رابطه با این انقلاب مطالعه داشته باشد، بررسی داشته باشد و دقت کند و درس ها و پندهای مثبتی از این انقلاب می توان برداشت کرد و برای خود، و برای جامعه و و برای مردم خود به ارمغان آورد و پیامد های این نکات مثبت را دریافت کرد. ج- اما انقلاب اسلامی ایران هم به عنوان یک پدیده تاثیر گذار اما اسلامی قابل یادآوری و شایسته تجلیل است انقلاب اسلامی اسلامی ایران هم که از 12 دلو 1357 شمسی نشانه های پیروزی اش شروع می شود تا 22 دلو که امروز باشد، قطعاً یکی از پدیده های قرن است و یکی از حرکت های بسیار مهمی در یک سرزمینی است که نه تنها در کشور خودش، که در دنیا تغیر و تحول ایجاد کرد، اثر گذاری جهانی داشت و روند قطب بندی های قبلی را تغیر داد. این انقلاب در سطح دنیا اثر گذاری های خاصی داشت و طبیعی است که مورد توجه هر تحلیل گری است، مورد توجه هر فردی است که در کشور خودش و در محل بود و باش خودش احساس مسؤلیت می کند و از روند فکری خاصی برخوردار است به خصوص که این انقلاب، یک انقلاب اسلامی است، نه انقلابی مثل انقلاب کبیر فرانسه است که در سرزمین غرب اتفاق افتاده باشد و نه هم انقلاب اکتبر روسیه است که از نظر فکری و ماهیت، همخوانی با فکر و اندیشه و روند زندگی مردم افغانستان ندارد. 2- در شادی هرمسلمانی در هرگوشه دنیا بایستی شاد باشیم طبیعی است که این انقلاب یک انقلابی است که در یک کشور همسایه و مسلمان اتفاق افتاده است و قطعاً در هر گوشه دنیا، در هر کشوری اسلامی، اگر خوشی هایی اتفاق بیافتد ما به عنوان پیکره امت اسلامی خوش خواهیم بود و اگر تا هنوز نبودیم، ازاین پس باید این حالت و این شرایط بر ما مسلمان ها و اتباع کشور افغانستان حاکمیت داشته باشد. یک خوشحالی و یک سرور و یک تحول و یک تغیر مثبت در یک کشور اسلامی بوجود آمده است باید ما هم خوشحال باشیم. حتی اگر مجالسی هم دایر نتوانستیم در قلب خود باید خوشحال باشیم، فرق نمیکند این تحول مثبت، این خوشی، در ایران باشد، در عراق باشد، در عربستان باشد، در مصر باشد، در پاکستان باشد و یا در هر کشو اسلامی دیگری باشد. یک فرد مومن مسلمان، مسلماً مسؤلیت دارد در برابر برادران و خواهران مسلمان خود در هر جای دنیا که است. ما روایت داریم که اگر کسی شب را صبح کند و نسبت به امور مسلمین اهتمام نداشته باشد، اصلاً مسلمان نیست! طبیعی است که ما به عنوان یک مسلمان، نسبت به خوشی های برادران و خواهران خود در سراسر دنیا خوش خواهیم بود و نسبت به غم هایی که بر اینها عارض می شود قطعاً ما غمگین خواهیم شد. امروز شرایطی که در عراق است، ما ناراحتیم، شرایطی که در سوریه است، ما ناراحتیم، شرایطی که در پاکستان است، در کشمیر است و شرایطی که در خود افغانستان است، ماناراحتیم. درست است که در کابل حالا زیاد مشکلی خاصی نیست، ما ناراحتی های زیادی نداریم ولی در سایر نقاط کشور هر شب و روز شما می شنوید که انسان هایی کشته می شوند و خانه های مردم ویران می شوند، قطعاً ما ناراحتیم، چون هر مسلمانی جزء پیکره امت اسلامی است. اگر این پیکره هر گوشه اش درد بگیرد این درد به سرعت منتقل می شود به گوشه دیگرش، بنا بر این است ما از این لحاظ طبیعتاً از انقلابی که در کشور همسایه ما اتفاق افتاده حساسیم و احساس مسوولیت می کنیم که برادران و خواهران ایرانی ما در کنارما خوشحال هستند، ما هم به عنوان اتباع مسلمان یک کشور خوشحال باشیم و چه بهتر که این خوشحالی تبارز دهیم. ما اگر مسلمان هستیم، خدا را دوست داریم خب باید نماز بخوانیم، باید 5 وقت در مساجد و اگر مساجد نمیشود در خانه های خود نماز بخوانیم، باید به خدا اعلام کنیم که ما شما را دوست داریم، چون دوست داریم به دستور شما ما این عمل را انجام می دهیم. در اینجا هم اگر ما برادر مسلمان خود را دوست داریم، برادر مسلمان ما باید بداند که ما آن برادر را دوست داریم، اگر قرار بر این باشد که بداند، باید چه کار کنیم؟ باید آن دوستی و محبت را اظهار کنیم، طبعاً برگزاری چنین جلساتی اظهار خوشحالی و خرسندی است. چنانچه ما در زمانی که انقلاب مردم مصر علیه مبارک پیروز شد، جلسه تجلیل گرفتیم و از این انقلاب حمایت کردیم، از مردم مسلمان مصر تشکر و قدردانی کردیم که شما با یک حرکت جدی و سازمان یافته توانستید که به خواست های خودتان برسید. ما به مراتب جلسه بزرگتر از این در همین کابل با حضور هزاران نفر دایر کردیم و از اینجا اعلام کردیم و پیام دادیم به مردم مصر و رسانه ها را هم دعوت کردیم. خوب آن که مصر بود، ایران که نبود، آنکه برادران اهل سنت ما بود، شیعه هم که نبود که بگوییم ما همیشه در رابطه با ایران، خیر ما در رابطه با هر کشور اسلامی این احساس مسؤلیت دینی و اسلامی و انسانی را داریم. 3- گذشته از هر دلیل، تجلیل از دهه فجر، در حقیقت تجلیل از آفریننده آن یعنی امام خمینی(ره) است ولی روی هم رفته و علیرغم همه این اهمیت هایی که گفتیم که انقلاب اسلامی دارد ولی من میگویم بلی این یک جشن ملی ایرانی های است. قبل از هر تبعه ای خارجی، قبل از هر تبعه کشور دیگر، این مربوط خود ایرانی ها است، لزومی ندارد که خارج از ایران، خارجی ها داغ تر از خود مردم ایران وارد این عرصه شود، ولی در این جلسه و برای برگزاری یک چنین جلساتی اصل موضوع برای ما چیزی دیگری است. ما تمام هم و غم ما و تمام اظهار شادی و خوشحالی ما و تمام تلاش ما برای تجلیل، این دهه فجر نیست، عامل اصلی این دهه فجر است، آن کسی که این دهه فجر را پدید آورد، آن کی بود؟ آن حضرت امام خمینی (ره) بود. این شخص است که در مرکز توجه ما قرار دارد، ما برای یک چنین شخصیتی لازم است تا جلسات پرشکوهی برگزار کنیم، این شخص یک شخص بزرگی است و برای همه مسلمان ها قابل عظمت و قابل قدر است. تجلیل از امام خینی(ره) ایرانی چی ربطی به افغانی ها دارد؟ باز هم اینجا قطعاً این سوال پیش می آید که امام خمینی (ره) هم یک آدم ایرانی است، یک عالم ایرانی است، چنانچه امروز در رسانه های مختلف این موضوع مطرح است، در شبکه های اجتماعی آدم های خیلی جاهل و نفهمی که حتی نان خوردن خود را بلد نیست، یک اظهار نظر می کند و یک چنین حرف هایی می زند که امام خمینی (ره) مربوط به مردم افغانستان نیست که اینها کاسه داغ تر از آش وارد صحنه می شوند. خوب طبعاً این هم جواب دارد، اگر چه ما در چنین مجالسی نباید به این جواب ها و پرسش و پاسخ ها بپردازیم چون مردم ما فهیم تر از آن است که در گیر و دار یک سوال و پرسش و پاسخ بمانند، چون خود مردم می دانند که چه کار باید بکنند، خودشان می دانند که امام خمینی (ره) کی است؟ خودشان می دانند که از راه های دور وقتی وارد چنین مجالسی می شوند، باید مجلس، مجلسی باشد که اهمیت معنوی داشته باشد، باید مجلس مجلس باشد که چیزی گیر شان بیاید. مردم ما نسبت به گذشته خیلی آگاه شده اند، ولی با آنهم لازم است تا در هر جلسه ای بخشی از پاسخ ها را ما ارائه کنیم، چون در رابطه با امام خمینی(ره) در رابطه با انقلاب اسلامی و در رابطه با موضوعات مختلفی که پیرامون این مطلب است ما صحبت زیاد کردیم و در هر صحبت خود به بخشی از این پاسخ ها پرداخته ایم. دلایل تجلیل از امام خمینی(ره) حالا هم در رابطه با اینکه چرا ما از امام خمینی ره تجلیل میکنیم کمی مطالبی خدمت شما عنوان میکنم. 1- امام خمینی(ره) چون یک عالم است و علم هم مرز نمی شناسد قابل تجلیل و تکریم است اولاً ما از امام خمینی تجلیل میکنیم چون، امام خمینی(ره) یک عالم است. وقتی یک فرد عالم شد این فرد دیگر مربوط یک جغرافیا نیست، حالا چه این عالم مسلمان باشد و چه مسلمان نباشد؛ وقتی عالم شد، قابل تجلیل و تکریم است و تمام زحماتی که در رابطه با کسب علم و ارائه آن برای بشریت متقبل می شود، برای همه بشریت قابل احترام است. امروز ما از انشتاین به خوبی یاد می کنیم، حالا ممکن است که جلساتی برگزار نشود و تجلیل ها و تکریم هایی از این شخص صورت نگیرد اما این یک عالم جهانی است، انشتاین را تمام مردم افغانستان می شناسند و شاید هم وقتی بحث از دست آوردهای این آدم می شود که چه منافعی برای بشریت داشته و چه منافع برای مردم داشته است، چقدر مورد تحسین و تکریم صورت بگیرد. خوب او آدم آمده یک دست آوردی برای نفع رساندن به مردم داشته است، حالا ممکن است از دست آورد های این عالم سؤ استفاده ای نیز صوت بگیرد. همچنان بحث ادیسون که یک عالم جهانی است، همه اتباع کشور های مختلف این آدم را می شناسند و نسبت به این عالم احترام دارند، سقراط یک عالم جهانی است، افلاطون یک عالم جهانی است، گالیله یک عالم جهانی است، بوعلی سینای بلخی در علم طب یک عالم و شخصیت جهانی است. برخی از شخصیت ها هم اگر جهانی نباشند، منطقه ای است، حد اقل در سطح دنیای اسلام؛ مثل آخوند خراسانی صاحب کفایتین، این شخص، یک شخص افغانی است، اما در دنیای اسلام حد اقل در سطح مردم تشیع از مقام و منزلتی برخوردار است. مولانا جلال الدین بلخی، یک شاعر است و عالم است در این رشته، سنایی غزنوی در رشته خودش، ادبیات و شعر عالم است. همچنان حافظ شیرازی و سعدی و امثالهم، شخصیت های متعددی هستند که اینها عالم اند، یا در سطح دنیا مورد تشویق و تکریم اند و یا در سطح دنیای اسلام و یا هم حد اقل در سطح منطقه. بعضی از شعرای فارسی زبان حد اقل در سطح ایران و افغانستان و تاجکستان مورد تکریم هستند. خوب وقتی ما معتقد به این هستیم که علم مرز ندارد، وقتی ما معتقد به این هستیم که یک کسی عالم شد این عالم مربوط یک کشور نیست، بلکه مربوط بشریت است، حالا چگونه در مورد امام خمینی(ره) یک چنین تفکر را نداشته باشیم. این شخصیت هایی که من برای شما نام گرفتم اینها در یک قسمت های خاصی دست آورد دارند، اینها انقلاب بزرگی در سطح دنیا ایجاد نکردند که شرایطی مثل شرایط انقلاب اسلامی و حرکتی مثل حرکت امام خمینی(ره) را در دنیا داشته باشند. این عالم ربانی در ابعاد مختلف عالم است، عالمی هم بعدی، مجتهد جامعال شرایط، به خصوص برای افرادی که مسلمان باشند، من تنها بحث شیعه را مطرح نمیکنم، چون امروز نسبت به امام خمینی(ره) تنها شیعه ها به دید یک عالم قدرتمند نگاه نمی کنند بلکه همه دنیا به دید یک عالم قدرتمند نسبت به امام خمینی (ره) نگاه می کنند. حد اقل جهان اسلام به عظمت این عالم پی برده اند و سر تکریم فرود می آورند، به خصوص آن شخصیت های جهانی که با امام خمینی (ره) دیدار داشته اند، به منزل اش شرفیاب شده بودند، رفتند و حضور پیدا کردند و دیدند که این شخص چه عالمی است، چه آدم برجسته ای است و از نظر علمی در چه جایگاهی قرار دارد. خوب طبیعی است، ما حضرت امام خمینی(ره) را به عنوان یک عالمی که علم و اندیشه اش در یک جغرافیای ایران اختصاص پیدا نمی کند و از مرزهای ایران فرارفته و به عنوان یک عالم جهانی است، میشناسیم و از این شخصیت تجلیل می کنیم و از زحماتی که در کسب علم خودش کشیده است و از زحماتی که در ارائه دست آوردهای علمی خودش کشیده، ما از این زحماتش تجلیل می کنیم و تکریم می کنیم و این وظیفه اسلامی ما است. 2- امام خمینی(ره) چون یک عالم ربانی است شایسته تجلیل است دوم اینکه امام خمینی (ره) یک عالم اسلامی است، یک عالم الهی است، یک عالمی است که کار و برنامه اش گره به ائمه معصومین (ع) و خداوند بزرگ، ما به این دلیل به این شخصیت احترام داریم و از این شخصیت تجلیل می کنیم، چون شخصیت الهی است، کسی است که اسلام را همانگونه که خداوند بزرگ گفته است و همانگونه که ائمه معصومین (ع) فرموده اند، تفسیر و تحلیل کرد و این اسلام را در متن زندگی حد اقل ما مسلمان ها قرار داد، اگر چه حرکت امام خمینی(ره) پیامد جهانی داشت ولی حد اقل در سطح ما مسلمان ها خدمات بزرگی در عرصه دینی و اسلامی انجام داده است. طبیعی است که پیروی ما از این شخص و الگو برداری ما از این شخص و توجه ما به این شخص از این ناحیه است. علاوه بر اینکه از شخصیت این عالم بزرگ جهانی تجلیل می کنیم از رفتارش، از گفتارش از همه خصوصیاتش به عنوان الگو حسن استفاده را می نماییم. ما نیازمندیم، ما اگر امروز از امام خمینی(ره) تجلیل می کنیم، یکروز دیگر از ائمه معصومین(ع) تجلیل می کنیم و یا از مناسبت های تاریخی، شاید این تجلیل ما به درد آنها نخورد، بیشترین نفع، را ما از این تجلیل و از این تکریم داریم. 3- ایرانی بودن مانع تجلیل و پیروی از امام خمینی(ره) نیست چنانچه از جزیره العرب بودن نیز مانع پیروی از رسول اکرم(ص) نمی باشد بنا بر این ما از این جهت موظف و مکلف هستیم که از امام خمینی(ره) تجلیل کنیم، اگر باز گفته شود که این بحث ایرانیت اش از بین نرفت. خوب معلوم است، یک کسی در یک سرزمینی متولد می شود و در همانجا رشد می کند و اگر قرار بر این باشد که ما امام خمینی (ره) به عنوان ایرانی بودنش کنار بگذاریم و تحت تاثیر تبلیغات و سم افگنی های عناصر جاهل و نوکران بیگانه قرار بگیریم، فردا می گویند آقا! امام زمان(عج) کی است، روز بعدش می آیند و می گویند که ائمه شما هم که افغانی نیستند، چه ربطی دارد که شما از این ائمه پیروی می کنید؟ مگر پیامبر خدا افغانی بود؟ مگر امام علی و حضرت زهرا (س) و سایر ائمه معصومن (ع) افغانی بودند؟ خوب وقتی افغانی نیستند رهایش کنید و نمی خواهد ازینها پیروی صورت بگیرد و یا این همه از اینها تعریف و تمجید به عمل بیاورید.!! ما مردم به جای شخصیتهای بیرونی باید بچسبیم به خود ما و به شخصیت های خود ما!!! دشمنان ما با ایجاد این تفکر و مرزبندی، و با ایجاد این اندیشه مسموم سعی دارند گام به گام پیش بروند. عزیزان من، خواهران و برادران! دشمن اول شخصیت ها را به عنوان این کشور و آن کشور از ما می گیرند، بعد وقتی که ما از شخصیت های جهانی خود بریدیم، ای نبار می آییم داخل کشور خود، از شخصیت های بزرگ جهانی که ما امروز داریم، ما را از آن ها جدا می کنند. بحث قومیت را برجسته می کنند، می آیند بین یک قومی و می گویند که فلان مجتهد با شما از یک قوم نیست، شما چه مجبوریت دارید که پیرو این مجتهد باشید، حتی در بحث تقلید هم می آیند بحث قومیت را مطرح می کنند. راحت می آیند و می گویند این مجتهد از قوم شما نیست پس نمی خواهد ازین مجتهد تقلید کنید، چون مجتهد مورد قبول آن است که از قوم خودما باشد. وقتی بحث قومیت خب جا افتاد و اثر خود را گذاشت، آنگاه در میان قومیت ها بحث منطقه را مطرح می کند. این عالم از دایکندی است و لزومی ندارد یک مزاری از وی پیروی کند، این عالم از هرات نیست و نباید مردم شهرهای دیگر از وی پیروی کنند. در نتیجه اینگونه است که دشمنان ما آهسته آهسته با این روند شان تیشه به ریشه اسلام و افکار اسلامی و وحدت اسلامی می زنند. اینجاست که دشمنان و به تبع آنان منافقان و افراد ضعیف النفس، ابتدا می گویند تجلیل از امام خمینی(ره) چی ربطی به افغان ها دارد؟ و فردا خواهند گفت؛ پیامبر اسلام و امامان معصوم(علیهم السلام) چون عرب اند نیاز به تجلیل و پیروی از آنها نمی باشد. بنا بر این است که ما از حضرت امام خمینی(ره) تجلیل می کنیم و اصل زحمت کشیدن ما هم در برگزاری این مجالس تجلیل از این شخصیت است، بزرگداشت از این شخصیت است. بزرگداشت و تجلیل ما هم دو جنبه دارد، جنبه اول؛ تقدیر از این شخصیت که این همه زحمت کشید و این همه خون دل خورد و سال ها مبارزه کرد، تبعید شد و زندان دید تا اینکه پیش قراول شود، پیش قدم شود و اسلام اهلبیتی(ع) را احیا کند. احیای اسلام اهل بیتی(ع) محصول عمده انقلاب اسلامی ما اسلام غیر اهلبیتی(ع) قبلاً داشتیم، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، اسلام غیر اهلبیتی(ع) بود. اسلام به معنای عام، این اسلام واقعیت اش مورد نظر خود خدا و پیامبر و ائمه معصومین(ع) نیست، اسلام به معنای عام اسلام انحرافی است، حالا چه آنهایی که منتسب به شیعه باشند، اگر پیگیر اسلام عام باشند هم منحرف اند و اگر منتسب به اهل سنت باشند بازهم اینها منحرف هستند. یا افراط است یا تفریط است، شما امروز در سطح دنیا این اسلام را مشاهده می کنید، اسلامی عامی که اهلبیتی نیست ولی منتسب به شیعه است، امروز نمود ش در تلویزیون اهلبیت مشخص است، شما می بینید که ظاهرا یک عالم در امریکا نشسته و علیه برادران اهل سنت ما چه حرف های رکیک و ناپسند را مطرح می کند. ما مخالف مطرح کردن مسایل علمی نیستیم، ما مخالف دفاع از فرهنگ اهلبیت(ع) و دیدگاه اهلبیت(ع) نیستیم، ما موافق هستیم تا اهلبیت(ع) مطرح شوند و از دیدگاه اینها و از مظلومیت اینها و از مشکلاتی که برای اینها در طول تاریخ پیش آمد دفاع کنیم و اذهان را روشن کنیم، اما به هیچ وجهی مجاز ما نیستیم که علمای اهل سنت، شخصیت های اهل سنت و خلفای اهل سنت را با الفاظ رکیک یاد کنیم. ما امروز نیاز به وحدت داریم، نیاز به هماهنگی و انسجام داریم، ما امروز چه شیعه و چه سنی به خصوص در افغانستان باید ید واحد باشیم که دشمن در صدد ایجاد تفرقه است و با استفاده از این تفرقه می خواهند کشور شما را به آشوب بکشاند. این آقایی که در امریکا نشسته و با این دید کار می کند شما بدانید که هدف مشخص و مستقیم اش افغانستان است، چون او با زبان افغانی حرف می زند، از همین سرزمین و کشور است و تبعه همین خاک است، طبیعی است که حرف اش علیه اهل سنت، تبلیغات اش علیه سنت، به کار بردن الفاظ رکیک علیه اهل سنت تاثیر منفی در جامعه از خود به جا میگذارد، این نمود اسلام غیر اهلبیتی(ع) است، اسلام اهلبیتی هیچ وقت علیه برادران اهل سنت خود الفاظ رکیک استفاده نمی کند، آن که شیعه اهل بیتی(ع) است، سنی ترین فرد عالم است، آن که سنی اهل بیتی است، شیعه ترین سنی های عالم است. شیعه های اهلبیتی، سنی های اهلبیتی را قبول دارند و سنی های اهلبیتی شیعه های اهلبیتی را قبول دارند و قطعاً این دو طیف بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت و این اندیشه یک اندیشه مبارک بود. اما اهل سنتی که مسلمان اهلبیتی نباشد، او می شود القاعده، او می شود جبهه النصره، او می شود صاحب امتیاز و مدیر و جهت دهنده تلویزیون وصال، تلویزیون کلمه، تلویزیون هایی که متاسفانه رکیک ترین الفاظ را علیه اهل تشیع استفاده می کنند. بدترین جملات و بدترین مطالب را علیه مذهب و مکتب و تفکر شیعه مطرح می کنند و شما باید بدانید که آبش خور همه این رسانه ها و جریانات از یکجا است و آن دشمنان اسلام است که یکی را به نام شیعه علیه سنی تجهیز می کند و یکی را به نام سنی علیه شیعه. ازین رو مردم افغانستان حواس شان جمع باشد که یک چنین شرایطی به وجود نیاید که الحمدالله تا هنوز یک چنین شرایطی پدید نیامده است. مردم افغانستان مردم آگاه و مردم متفکر و اندیشمند اند و می دانند که شیعه و سنی با هم برادر اند، و ما امروز نیاز به وحدت شیعه و سنی در صفوف مبارزه داریم. خوب این امام خمینی (ره) این دستاورد بزرگ را داشت، یک چنین شخصیتی را ما داریم تجلیل می کنیم. وقتی از چنین شخصیتی تجلیل می کنیم، درس های مختلفی می توانیم بگیریم، وقت کم است در غیر آن در رابطه با امام خمینی(ره) درس های زیادی وجود دارد و نکات زیادی وجود دارد که من به عنوان درس های حرکت امام خمینی(ره) مطرح کنم که برای ما هم لازم است تا از آن درس ها در کشور خود استفاده کنیم، برای ساختن این کشور، برای حمایت از نظام مرکزی این کشور، برای تامین امنیت این کشور، برای همکاری با ارگان های مختلف امنیتی و نظامی این کشور. انقلاب امام خمینی (ره) این درس ها را برای ما می دهد. سه درس از حرکت امام خمینی(ره) و من در رابطه با سه درس از حرکت اصل امام خمینی(ره) اشاره می کنم و بعد التماس دعا. این سه درس از امام خمینی (ره) برای ما خیلی مهم است. 1- درس اول موضع امام خمینی(ره) نسبت به خداست. شما می دانید که امام خمینی(ره) شخصی بود که در همه حرکات و افعال اش غیر از خدا هیچ چیزی دیگری مد نظرش نبود و بر محور دستورات الهی کار کرد. امام خمینی (ره) کسی بود که به اینجا رسیده بود که "رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند"؛ امام خمینی(ره) در همه افعال اش، در همه حرکات اش، حتی اعمال فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی در همه امور هر کاری می کرد غیر از خدا هیچ چیزی را نمی دید، به این معنی که همه کار امام خمینی(ره) و همه تلاش های امام خمینی (ره) برای خدا بود. حرکت امام خمینی(ره) بر محوریت شریعت بود و کسی که به محوریت شریعت حرکت کند و خود را ذوب شده به افکار و اندیشه های اهلبیت(ع) و اسلام ببیند می شود مانند امام خمینی(ره). هر عالم دیگری و هر شخصیت دیگری در این دنیا اگر رابطه اش محض با خدا شود، می شود مثل امام خمینی (ره). درست است که کار سختی است اما این موضعی است که برای ما درس آموز است، اگر بتوانیم در زندگی خود همیشه خدا را در نظر بگیریم و بر اساس قانون و مقررات خدا عمل بکنیم، در تمام برنامه های فردی و جمعی، در سطح داخل و خارج، موفق و پیروز خواهیم بود. این جای هیچ شکی نیست، این مسئله هم نباید گفت شود که امام خمینی (ره) یک عالم بزرگ بود، اشکال ندارد ما در هر سطحی هستیم به تناسب توان خود با خدا باشیم. به تناسب ظرفیت زمانی و مکانی خود وابسته به خدا باشیم و ارتباط با او داشته باشیم و همه اعمال و برنامه های ما بر اساس رضایت او تنظیم شود و اگر این چنین شد ما در کشور خود افراد مفید خواهیم بود. 2- درس دوم، موضع امام خمینی(ره) نسبت به مردم است. امام خمینی (ره) به مردم توجه بسیار زیاد داشت. این توجه امام خمینی(ره) نشات یافته از تفکر شخصی خود امام خمینی (ره) نبود؛ این توجه امام خمینی(ره) نشاط یافته از فرهنگ اسلام، فرهنگ دین و فرهنگ خدایی بود. خداوند از ابتدای خلقت برای این بشر، هادیان و پیامبرانی گمارد و ائمه معصومینی(ع) انتخاب کرد تا همه آنها به بشر توجه داشته باشند و بشر را متوجه مسؤلیت های اسلامی و ملی ی شان بکنند. امام خمینی (ره) هم به تبع و تاسی از پیامبران الهی و ائمه معصومین(ع) توجه جدی به مردم داشت، امام خمینی(ره) مردم را به وظایف مسلم الهی و اجتماعی و سیاسی شان آگاه کرد. امام خمینی (ره) می دانست که اگر به این مردم توجه شود، به خصوص مردم ایران و اگر این مردم به وظایف شان آگاه شود، قطعاً از خود مردم می توان استفاده کرد برای قدرتمند ساختن خود مردم. لذا شما می بینید که امام خمینی(ره) اولین نصیحت اش به مردم توجه دادن مردم به خدا بود، اولین پیام امام خمین(ره) پیام الهی و دینی بود. مردم ایران را بیشتر از گذشته با خدا آشنا کرد، عموم مردم ایران و عموم مردم جهان را متوجه خدا و توانمندی و قدرت و عظمت خدا و راه ورود در حوزه رفاقت و پیروی از خدا نمایاند و نشان داد برای مردم ایران. وظایف سیاسی شان را برای شان گفت، برای مردم ایران فهماند که مردم! اگر شما در صحنه انتخابات درست وارد شوید و درست عمل کنید و خواسته خود را درست پیگیری کنید، بر اساس معیار های گفته شده الهی و ملی، شما قطعاً پیروز هستید. شما دیدید که در زمان امام خمینی (ره) بعد از اینکه در 22 دلو سال 1357 انقلاب اسلامی به پیروزی می رسد در 12 حمل سال 1358 یعنی 2 ماه بعد سریع اولین انتخابات را امام خمینی (ره) تحت عنوان جمهوری اسلامی ایران برگزار کرد. مردم را به صحنه کشاند، به مردم اعتبار داد، به مردم از این ناحیه عزت داد و هم به مردم فهماند که اگر شما خود تان بیایید انتخاب کنید این خیلی بهتر است. امام خمینی (ره ) می توانست که بگوید نام نظام، جمهوری اسلامی، اصلاً نیازی به انتخابات نبود، اصلاً نیازی به رفراندم نبود، همه مردم امام خمینی(ره) را قبول داشتند، امام خمینی (ره) هر نامی که روی نظام می گذاشت مردم ایران قبول داشتند، اما در 12 حمل این رفراندم برگزار شد و 98 درصد مردم ایران رأی دادند که نام نظام جمهوری اسلامی باشد. مخالفت های زیادی وجود داشت، امام خمینی (ره) موضع گرفت که نام نظام جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه هم یک کلمه زیاد. در انتخابات های بعدی هم شما می بیند که تنها کشور اسلامی که یک انتخابات موفق دارد جمهوری اسلامی است، در بحث اینکه مردم در تامین امنیت چه نقشی داشته باشند، شما متوجه هستید که مردم ایران برای تامین امنیت کشور شان چقدر نقش دارند، در سازندگی کشور خود چقدر نقشی دارند، در مسایل فرهنگی و اجتماعی و ترویج فرهنگ اهلبیتی چقدر نقشی دارند و نقش های مختلف دیگر. 3- درس سوم هم اینکه امام خمینی (ره) چگونه بین موضع اول و موضع دوم تناسب برقرار کرد، خدا و مردم، و چگونه این مردم را با تدبیر به پیش آورد که امروز با وجود اینکه 35 سال از عمر این انقلاب می گذرد، در نظام جمهوری اسلامی ایران نه تنها هیچگونه ضعفی هویدا نیست بلکه هر روز قدرتمند و باعظمت تر به پیش می رود. پیام حرکت امام خمینی(ره) برای ما پیام امام خمینی (ره) برای ما چیست؟ حالا از این صحبت ها و این تحلیل ما چه نتیجه ای بگیریم؟ وظیفه ما امروز چیست؟ با تاسی از امام خمینی(ره) و پیام هایشان و فرمایشات شان و رهنمایی های شان این است که مردم عزیز و مسلمان افغانستان! ما امروز وظیفه داریم که در صحنه باشیم. همانطوری که امام خمینی (ره) اهمیت بیش از حد برای مردم می داد در راستای حضور شان در صحنه، از ابتدای خلقت عالم این اهمیت برای مردم وجود داشته و پیامبران ما این اهمیت را نسبت به مردم داشته اند و پیامبر اسلام هم نسبت به این مسئله توجه جدی داشته و امام خمینی (ره) هم توجه داشته. در انتخابات حضور جدی داشته باشیم آیا ما مسلمان هستیم؟ اگر هستیم پس به تاسی از پیامبران خود، به تاسی از ائمه معصومین خود، به تاسی از بزرگان دینی خود باید در صحنه باشیم.صحنه را ترک نکنیم، امروز ما انتخابات مهم و سرنوشت سازی را پیش رو داریم، آحاد مردم افغانستان برای شان لازم و ضروری است تا در عرصه انتخابات حضور داشته باشند. کسانیکه اگر کارت رای دهی نگرفته اند، خود شان، خانواده شان، بچه های شان، اقوام شان و دوستان شان، باید همه را تشویق بکنید. اگر خود شما هم کارت رای دهی نگرفته اید باید از فردا سریع اقدام بکنید و بروید کارت های رای دهی بگیرید. اگر اقوام و بسته گان شما نگرفته همه را باید تشویق بکنید بروند کارت های رای دهی بگیرند که انتخابات سال 1393 انتخابات مهم و سرنوشت سازی است، هر کسی که به هرکسی رای می دهد باید بر اساس تکلیف باشد، بر اساس آگاهی باشد. کار درراستای برگزاری پرشور انتخابات برای خدا عزیزان من! ما نباید پروژه ای کار کنیم، ما نباید در عرصه انتخابات بر اساس پول و امکانات کار کنیم، چون ممکن است یک آدم ناخلف پول و امکاناتی زیادی داشته باشد، ما امروز از پول او استفاده کنیم و وارد عرصه انتخابات شویم و بعد آن آدم ناخلف به عنوان رییس جمهور ما تعیین شود، اینجا ما مسوول هستیم! اما آن آدم سالم دیگری ممکن پول و امکاناتی نداشته باشد و برای ما چیزی داده نتواند، در اینجا وظیفه ما چیست؟ وظیفه ما این است که به آن آدم کم پول اما آدم خلف، اما آدم شایسته رای ندهیم ما در روز قیامت مسوول خواهیم بود! این پیامد مسوولیت قیامت ما امروز هم در شرایط کنونی کشور مشخص و متبارز خواهد شد، بنابراین ما متوجه هر رایی که می خواهیم بدهیم باشیم که در پیش خدا و رسول و ائمه معصومین و مردم خود پاسخگو نباشیم، اگر پاسخگو هم بودیم بتوانیم درست جواب بدهیم که در روز قیامت ما در آتش جهنم نسوزیم. و حضور شما هم در صحنه به صورت جدی لازم است، چون اگر همه مردم افغانستان در صحنه بودند، هر حاکمیتی که در آینده به وجود بیاید یک حاکمیت قدرتمند خواهد بود. در همه عرصه ها به اتباع افغانستان خواهد توانست ارائه خدمات بکند، ارائه خدمات اقتصادی؛ امروز ما از نظر اقتصادی بسیار مشکل داریم، ارائه خدمات امنیتی؛ ما امروز از نظر امنیتی بسیار مشکل داریم، ما موظفیم برای تامین امنیت. اتباع کشور فکر نکنند که مملکت امنیت ملی دارد، مملکت پولیس ملی دارد، مملکت اردوی ملی دارد، آنها خودشان کار خود را می دانند به ما ربطی ندارد، خیر! فرد فرد اتباع کشور در رابطه با تامین امنیت مسوولیت دارند، من گاهی که با علما و ائمه مساجد و شخصیت ها جلساتی دارم به این دوستان عرض می کنم و کردم و گفتم که به مردم بگویید، مردم را بفهمانید که اگر در کوچه بغلی شما حرکات مشکوک صورت می گیرد که پی می برید ممکن است پیامد نا امنی در این کشور ایجاد بکند، حتماً شما منابع امنیتی کشور را در جریان قرار بدهید. با منابع امنیتی کشور همکاری کنید، چه پولیس ملی، چه اردوی ملی، چه امنیت ملی، چه هر ارگان امنیتی دیگری که در رابطه با تامین امنیت واقعاً کار می کند. شاید بعضی ها این گمان را می کنند که ما اگر خبر بدهیم فردا خود ما گرفتاریم! آقا نه این خبر ها نیست، باید مردم اگر احساس هم می کنند که اگر ما فلان حرکت مشکوک را خبر دادیم، فردا خود ما گرفتاریم، اشکال ندارد؛ شما برای خدا، برای تامین آسایش مردم خود تان و با این نیت خیر اقدام بکنید و این کار را انجام بدهید، خداوند شما را کمک می کند و خداوند شما را نجات میدهد، اگر کار ما برای خدا بود و برای ساختن اقتصاد این کشور همه ما مسوولیم. و اگر حضور جدی در پای صندوق های انتخابات داشتیم، قطعاً این مشکلات ما حل خواهد شد، به شرط اینکه رییس جمهور اهل و صالح وارد معرکه شود و از منافع اسلامی ما دفاع کند، از ارزش های دینی ما دفاع کند و در رابطه با قانون مند ساختن حضور نیروی های خارجی ها تلاش بکند. مخالف حضور جامعه جهانی در کشور نیستیم اما بایستی حضور شان قانونمند شود ما مخالف جامعه جهانی نیستیم که بگوییم هیچ یکی از نیروهای جامعه جهانی در افغانستان حضور نداشته باشند، خیر! ما از حضور گذشته اینها که در راستای ساختن افغانستان بوده اند، در راستای کمک به مردم افغانستان بوده اند، بی نهایت متشکریم و اگر یک چنین خارجی را من پیدا کنم و بدانم که برای رفاه این مردم و برای تامین امنیت این مردم کار کرده است، دست اش را می بوسم، ولو اینکه خارجی باشد، و چون خادم این ملت بوده و هست ما این احترام را داریم. ما مخالف نیروهای جامعه جهانی در افغانستان نیستیم اما به دنبال این هستیم که رییس جمهور آینده ما حضور نیروهای جامعه جهانی را قانون مند بسازد، مطابق منافع اسلامی و ملی ما اینها را مقید بسازد که ما بتوانیم از حضور این نیروها و این جامعه در افغانستان حُسن استفاده را کنیم. و کلام آخرمن اینکه؛ آقایان اگر در انتخابات حضور پیدا می کنید، اگر در ساختن اقتصاد کشور حضور پیدا می کنید، اکر در بحث تامین امنیت با نیروهای امنیتی همکاری می کنید، اگر در عرصه های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی حضور جدی دارید، فقط یک چیز را مورد نظر داشته باشید و آن خداست. به خاطر اینکه این عمر ما و شما در گذر است، ببینید که در مجلس ما و شما خیلی آدم های ریش سفید و ناتوان نشسته اند، این ها یکروز جوان بوده اند و ما هم اگر حالا ریش ما رنگ کرده یا سیاه و یا سفید است فردا مثل این ریش سفیدها می شویم و عمر ما تمام. این دنیا که رفت، آن دنیایی که جاویدان هست از دست ما نرود. خواهران و برادران! همه کار ما و همه تلاش ما و همه زحمات ما برای خدا باشد و هیچ وقتی و در هیچ لحظه ای از لحظات عمر خود، خدا را از پیش دید خود دور نکنیم. کوشش زیاد در جهت ادامه و اتمام تحصیل تاکید آخر من این است که شما در رابطه با رساندن بچه های خود در راستای تحصیل علم بالاتر باید کمک جدی کنید و جوانان عزیز هم در جهت تحصیل علوم بی نهایت تلاش کنند و من در خارج در کاشان، در حضور هزاران نفر از مهاجرین صحبت کردم و به آنها توصیه کردم و به شما هم میگویم که اگر در راستای تحصیل علم اگر مجبور شدید از گرسنگی در خیابان ها راه بروید و پوست کیله بخورید این کار را حتماً بکنید اما درس و تحصیل خود را رها نکنید. و نه پدران و مادران این تفکر را داشته باشند که راضی به دست برداشتن فرزندان شان از تحصیل باشند و نه خود این جوانان ما اعم از خواهران و برادران. و یکبار دیگر از همه شما عزیزان تشکر و تقدیر میکنم و اهالی مسجد امام زمان (عج) و به خصوص هیئت امنای این مسجد بی نهایت سپاسگذاری و قدر دانی میکنم. خداوند ان شاء الله همه ما و شما را اجر و مزد عالی و متعالی بدهد و روح امام خمینی را هم که امروز این جلسه برای تکریم و تجلیل از ایشان برگزار شد و برای این برگزار شد که ما کمی به شخصیت ایشان بپردازیم و نکات درس آموز از زندگی ایشان بگیرم، روح ایشان هم شاد باشد. برای شما آرزوی صحت و سلامتی و هم چنان آرزوی هرچه زود تر ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) را داریم.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
https://avapress.com/vdcd5x0fzyt0xo6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما