تاریخ انتشار :دوشنبه ۶ جدی ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۰۸
کد مطلب : 135831
جهاد مردم افغانستان باعث شد که مکتب کمونیسم رو به فروپاشی بگذارد / تجاوز به افغانستان با تشویق امریکایی ها صورت گرفته بود
به مناسبت فرارسیدن ۶ جدی؛ سی و هفتمین سالروز تجاوز ارتش سرخ شوروی سابق به افغانستان، نشست پژوهشی تحت نام "افغانستان و ۶ جدی؛ زمینه ها و پیامدها" از سوی دفتر مرکزی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در کابل با حضور کارشناسان برگزار شد. در این نشست که با حضور جمع کثیری از علما، شخصیت های برجسته سیاسی، علمی، اساتید دانشگاه، طلاب و دانشجویان برگزارش شد، حجت الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری، دبیرکل حزب اسلامی تبیان گفت: سالروز ۶ جدی یک مناسبت خیلی مهم و اثر گذار در تاریخ افغانستان بوده و است و جا دارد که سازمان ها، نهادها و شخصیت های حقیقی و حقوقی به این موضوع بیش از گذشته بپردازند و اذهان عامه مردم افغانستان، منطقه و دنیا را روشن بسازند. آقای مزاری که پیرامون موضوع "بحران کنونی؛ پیامد تجاوز ۶ جدی یا نشانه رهایی ۸ ثور" صحبت می کرد، گفت: در چند سال اخیر، اذهان مردم به این سمت و سو سوق داده شده است که تمام بدبختی ها در افغانستان ناشی از عملکرد نامناسب مجاهدین و ناشی از بد رفتار کردن آنها در عرصه های مختلف بوده است. تجاوز به افغانستان با تشویق امریکایی ها صورت گرفته بود دبیر کل حزب اسلامی تبیان علاوه کرد: برخی ها ۸ ثور(پیروزی مجاهدین) را سرآغاز بدبختی و سیاه بختی و نگون بختی مردم افغانستان تحلیل و ارزیابی می کنند. که البته پشت این برنامه دشمنان ما قرار داشته و حالا هم قرار دارند، همان طور که در طول جهاد دشمنان ما سعی کردند، مجاهدین ما از کارکرد اصلی و اصولی باز بمانند و در منظر عامه طور دیگری جلوه داده شوند، بعد از پیروزی جهاد نیز این تلاش ها وجود داشت و در پانزده سال اخیر عوامل مختلف چه کسانی که طرفداران کمونیست ها بودند و هستند و حسن نظر نسبت به شوروی سابق داشتند و چه آنهایی که از غرب آمدند و تلقی اولیه این بود و هست که حداقل غربی ها و کسانی که از غرب آمده اند، نباید چنین دیدگاهی داشته باشند، اما آنها همدست با کمونیست های سابق سعی کردند در راستای تخدیش و تخریب چهره جهاد، و مجاهدین عمل کنند. آقای مزاری گفت: واقعیت امر این است که منشاء بحران موجود عمدتا از روز ۶ جدی و با تجاوز ارتش سرخ، نشات پیدا کرد و شکل گرفت، تجاوز به افغانستان تنها کار خود روس ها هم نبود، با تشویق غربی ها و امریکایی ها صورت گرفته بود یعنی در حقیقت حادثه ۶ جدی حادثه ای نیست که تنها مرتبط به روس ها باشد و مرتبط با ارتش سرخ آن زمان باشد، رئیس وقت امنیت ملی امریکا در سال ۱۹۸۸ در جلسه ای عنوان می کند که ما تلاش کردیم که پای روس ها به افغانستان کشانده شود. پس در شکل دادن حادثه ۶ جدی در مرحله اول شوروی ها و در مرحله دوم امریکایی ها دخیل است و تجاوز ۶ جدی از این جهت با عث بحران شد و تا حالا هم این بحران ادامه دارد، که افغانستان محل تاخت و تاز قدرت های بین المللی گردید. به گفته آقای مزاری تا قبل از ۶ جدی، مسایل افغانستان یک مساله داخلی بود، یک کودتایی صورت گرفته بود، حالا توسط وابستگان به شوروی و ارتش سرخ و "کا جی بی" و مورد حمایت شرق، اما به هرحال مسایل داخلی بود، نه خود مردم افغانستان خیلی توجه جدی به این موضوع داشتند، به جز حلقات سیاسی و شخصیت های جهادی و مبارز که از قبل هم در عرصه حضور داشتند و در آن موقع از کودتای کمونیستی احساس خطر می کردند و آهسته آهسته داشتند مبارزات خودشان را شکل بهتر و بیشتر می دادند، و نه منطقه و نه دنیا هیچکدام توجه آنچنانی به مسایل افغانستان نداشتند. به باور مدیر مسئول روزنامه انصاف، واقعیت امر این است که کودتای ۷ ثور به عنوان یک مساله داخلی در سطح عموم افکار مردم داخل، منطقه و دنیا مطرح بود، اگر کمونیست ها در آن مقطع با تدبیر بهتر عمل می کردند و در برابر اعتقادات مردم قرار نمی گرفتند و اقدام به دستگیری شخصیت ها از اقشار مختلف نمی کردند، اقدام به کشتار نمی کردند، ترورها را روی دست نمی گرفتند و راهها و برنامه ها و استراتژی بهتر را روی دست می گرفتند، بعید نبود که کمونیست ها می توانستند اوضاع داخلی را مدیریت کنند و تحت کنترول در بیاورند. وی افزود: اما تجاوز ارتش سرخ وقت به افغانستان قضیه را طور دیگر وانمود کرد. از یک طرف مردم افغانستان حساسیت بیشتر به خرج دادند، مردم دیدند که کفار به کشورشان حمله کرده اند، مبارزه و جهاد بیش از گذشته، شکل گرفت، حرکت ها درسطح عموم مردم گسترده تر و وسیع تر شد و از آن طرف هم غربی ها در مسایل افغانستان ورود پیدا کردند و کشورهای همسایه تا حدی که می توانستند ورود پیدا کردند، همچنین کشورهای عرب، خلاصه طرفداران غرب و شرق به مسایل افغانستان توجه نشان دادند و ورود پیدا کردند در عرصه و صحنه افغانستان و پدید آمدن این وضعیت باعث گردید که شوروی ها در افغانستان زمین گیر گردیده و شکست خوردند و در حقیقت جهاد مردم افغانستان باعث شد که مکتب کمونیسم رو به فروپاشی بگذارد و امپراطوری شوروی در هم بشکند. آقای مزاری علاوه کرد: مهم ترین پیامد ۶ جدی، تک قطبی شدن دنیا بود. چه اینکه شوروی آن زمان از هم پاشید و دیگر توانی برایش نمانده بود تا به عنوان یک ابر قدرت عمل کند و این تک قطبی شدن باعث شد که شرایط افغانستان بیش ار گذشته خراب شود، چون در دنیا اگر دو یا چند قطب قدرت وجود داشته باشد، به حال کشورهایی مثل افغانستان و برخی از کشورهای اسلامی آزادی خواه و استقلال طلب و اسلام خواه بهتر است. به همین خاطر ما امروز خیلی علاقه داریم که در عرصه جهانی قطبی دیگر غیر از قطب امریکا، فعال شود به همین خاطر سعی داریم و خوش هستیم که این حالت تبدیل شود به دو قطبی و چند قطبی شدن تا اینکه قطب های جهانی سرگرم خودشان شوند و درگیر خودشان شوند و کشورهای مثل ما بتوانند در گیرودار گرفتاری آنها به ساماندهی وضعیت خود بپردازند و از قطب بندی جدید بتوانیم حسن استفاده را بکنیم و به ساماندهی وضعیت کشور خود خوبتر بپردازیم. بنابراین شرایطی که توسط تجاوز شوروی در افغانستان به وجود آمد مشکلات زیادی علاوه بر موضوعاتی که بر شمردم به بار آورد؛ زیرساخت ها خراب شد، کشته های میلیونی دادیم، مهاجرت های میلیونی دادیم، به هر حال در منطقه وضعیت کشور خراب شد، و دست بعضی از کشورها با حمایت قدرت های غربی در رابطه با مسایل افغانستان باز گذاشته شد. به باور رئیس عمومی خبرگزاری صدای افغان(آوا) عمده ترین عامل بحران فعلی افغانستان بحث تجاوز شوروی و حادثه ۶ جدی است. وی تصریح کرد، در بحث ۸ ثور، نمی توانیم بگوییم که حادثه ۸ ثور هیچ دخالتی در بحران کنونی ندارد، بلکه به نظر ما دارد، حادثه ۸ ثور و حادثه پیروزی مجاهدین در افغانستان نقش دارد. منتهی نقشی که پیروزی مجاهدین در بحران کنونی دارد با نقش تجاوز 6 جدی متفاوت است. چون خواست مجاهدین ما در طول ۱۴ سال جهاد، این نبود که در افغانستان خرابی بوجود بیاید، جنگ بوجود بیاید و خانه مان براندازی شود، اختلاف اندازی شود. مجاهدین علاقه داشتند که بعد از یک پیروزی، یک حکومت اسلامی فراگیر تاسیس شود، اما متاسفانه بعد از پیروزی این شرایط محقق نشد. به گفته مدیرمسئول روزنامه انصاف، عوامل مختلف در این قضیه دخیل است که پیروزی هشت ثور و ورود مجاهدین به کابل و تاسیس حکومت اسلامی به جای اینکه شرایط بهتری را برای مردم فراهم آورد، به جای اینکه در راستای حفاظت از دست آوردهای جهاد کار شود، به جای اینکه در راستای حفاظت از ارزش های جهاد کار صورت بگیرد، جنگ های داخلی شروع شد و مشکلات بعدی بوجود آمد. اولین عامل به انحراف کشیده شدن اهداف جهاد و تغییر جهت پیروزی مجاهدین در روز 8 ثور، خامی برخی از سران جهاد و شخصیت های مجاهد بود، اینها تجربه حکومت داری نداشتند. بنابراین به خاطر خامی تجربه نتوانستند اوضاع را به صورت درست مدیریت کنند و بر آن مسلط شوند و مطابق شرایط مورد نیاز آن زمان و در جهت تدوین یک استراتژی کاربردی تأثیر گذار و موفقیت آمیز عمل کنند. عامل دوم؛ در جهت انحراف اهداف پیروزی جهاد، ضعیف بودن ایمان برخی از سردمداران مجاهدین تاثیر گزار بود. اینها گرفتار دنیا، هوی و هوس، گرفتار جمع کردن مال و پر کردن جیب های خود شدند و کلا اهداف اصلی جهاد را فراموش کردند. به این خاطر اینها هم به عنوان عناصر تأثیر گذار در عرصه ی به انحراف کشاندن پیروزی جهاد، عمل کردند. عامل سوم؛ حضور مجاهد نماها بود که از قبل به صورت نفوذی در بین مجاهدین حضور داشتند و متاسفانه اینها در راستای اهداف اربابان خود عمل کردند. با توجه به این سه نقطه ضعف، قدرت های خارجی سعی کردند که به نفع خود از اوضاع داخلی کشور بهره برداری بکنند. به باور آقای مزاری، امریکایی ها که در زمان جهاد حضور جدی داشتند و امکانات زیادی به مجاهدین ما می دادند، بعد از به پیروزی رسیدن جهاد، در ظاهر کاملا بی تفاوت عمل کردند. اما در باطن این طور نبود، چون در زمان جهاد هم هدف امریکایی ها از کمک این نبود که مجاهدین پیروز شوند و حکومت اسلامی تشکیل بدهند و مطابق میل و خواست مردم افغانستان عمل صورت بگیرد. هدف آنها این بود که صرفا با استفاده از زور بازوی مجاهدین، برای زمین گیر کردن شوروی ها و گرفتن انتقام از شکست ویتنام عمل کنند. این عالم برجسته دینی گفت: امریکایی ها به دنبال آن نبودند که جهاد مردم افغانستان پیروز شود. امریکایی ها علاقه نداشتند که یک جمهوری اسلامی دیگری هم در کنار جمهوری اسلامی ایران تأسیس شود. لذا در خفا تلاش کردند که بین مجاهدین اختلاف بوجود بیاید. در زمان حکومت مجاهدین شما شاهد بودید که طیفی به عنوان حکومت مجاهدین و یک طیف دیگر در مقابل آنها بود. امریکایی ها وقتی دیدند که به این هم اکتفا نمی شود، گروه طالبان را به وجود آوردند. به باور این تحلیل گر مسایل افغانستان، گروه طالبان به هدف از بین بردن پایه های حرکت های جهادی و به هدف ضربه زدن به جهاد و تخریب و تخدیش چهره جهاد بوجود آمد. هدف دیگر تاسیس این گروه این بود که با حاکمیت آن، چهره اسلام را مخدوش و مردم را از هر آنچه که مربوط به اسلام و مذهب است، بیزار و متفنر کنند و مردم را چنان خسته بکنند که اگر شیطان هم بیاید و آنها را از چنگ طالبان خارج کند، باز مردم راضی و خشنود باشند و امریکایی ها همین را از آوردن طالبان میخواستند تا بتوانند زمینه دخالت خودشان را به صورت علنی و آشکار فراهم بسازند. به گفته آقای مزاری، اگر دیروز شوروی ها سَرِ خود آمدند در افغانستان و اقدام به اشغال آن کردند، امروز امریکایی ها با فراهم کردن ذهنیت عامه مردم افغانستان، منطقه و دنیا شرایط را طوری فراهم کردند که زمینه حضور خودشان را ظاهرا قانونی و مشروع فراهم کنند. به گفته وی،از زمانی که غربی ها وارد افغانستان شدند تا حالا شرایط کشور را می بینید و می دانید که در بحث بحران موجود در کشور، عوامل مختلف چه مرتبط با غربی ها و چه کمونیست هایی که حالا هم با عنوان کمونیست فعالیت می کنند، دخیل است و اوضاع و احوال افغانستان را رو به وخامت بیشتر سوق می دهند. از روزی که با تجاوز شوروی ها افغانستان محل تاخت و تاز بین المللی شد تا حالا نیز این وضعیت ادامه دارد. امروز غربی ها در افغانستان حضور جدی دارند و از آن طرف روس ها که در سال های اخیر سعی می کنند حالت ابرقدرتی خود را به دست بیاورند، تلاش می کنند در افغانستان حضور ملموس داشته باشند، و از آن طرف چینی ها، هندی ها و پاکستانی ها با حمایت و هدایت امریکایی ها در رابطه با مسایل افغانستان حضور جدی دارند. آقای مزاری اظهار امیدواری کرد که قدرت های جهانی به سزای عملشان برسند و دست از سر مردم افغنستان بردارند تا اینکه بحران کنونی از بین برده شود. وی افزود: جای شکی نیست که نقش مردم افغنستان در رابطه با رفع و زدودن بحران نقش اولیه و اساسی است و به طور قطع تا زمانی که خود مردم افغانستان به حال نیایند و به زندگی خودشان سامان ندهند و در عرصه ها حضور جدی پیدا نکنند و تا زمانی که شخصیت های سیاسی ما، شخصیت های حوزوی و علمای بزرگ ما در کنار هم قرار نگیرند و در رابطه با مسایل افغانستان به صراحت و شفافیت عمل نکنند و در راستای منافع اسلام و منافع دینی جدی گپ نزنند و موضع نگیرند و میدان را برای کشورهای خارجی رها کنیم بحران تا ابد ادامه پیدا خواهد کرد. جهاد مردم افغانستان باعث تضعیف ابرقدرت جهان شد جهاد مردم افغانستان، روشنگری عظيمی را درجغرافیای سياسي و فكري جهان به وجود آورد و میليون ها انسان را از قيد اسارت رژیم دیكتاتوري كمونیستي نجات داد. استاد باذل بهسودی، عالم دین و کارشناس مسایل سیاسی در این نشست گفت: جهاد آزادیبخش مردم افغانستان بر تحولات منطقوی و جهانی، دگرگونی های جغرافیایی و سیاسی بویژه شکست و فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی نقش فراوان داشت که این مسایل نشان از بزرگی جهاد مقدس ما دارد . وی افزود که اعتقادات محکم مردم ما یکی از نکات مهم و اساسی بود که در مبارزه آنها با رژیم وقت استبدای کمونیزم نقش مؤثری داشت. آقای بهسودی ابراز داشت که جامعه شدیداٌ سنتی و قوی باورمند به ارزش های دینی و بومی افغانستان، وقتی اعتقادات خویش را مورد هجوم مستقیم بیگانه دیدند به رهبری رهبران جهادی به ویژه تحصیل کردگانی که تازه به ایفای این نقش کمر بسته بودند، به میدان مبارزه آمدند. به گفته وی، هجوم مستقیم بیگانگان در موارد مختلف زندگی مردم افغانستان باعث شد که مردم افغانستان دست به جهاد بزنند و این ابرقدرت جهان را از پا در آورند. وی درمورد شباهت ها و تفاوت ها در ۶ جدی صحبت کرده، اظهارداشت که در ظاهر نحوه اشغال افغانستان از سوی روسیه و آمریکا کاملا متفاوت بوده است، شوروی ها دست به توسعه امپراتوری اتحاد جماهیر شوروی زده، درحالیکه غرب پس از حادثه ۱۱ سپتامبر به بهانه ریشه کن کردن تروریستم و تحقق دموکراسی افغانستان را اشغال کرده است. وی تاکید کرد که شوروی و آمریکا هر دو در رقابت و خصومت تنگاتنگی قرار داشته اند و همواره دو قطب اصلی قدرت در جهان بوده اند که مناسبات و معادلات جهانی را بر وفق مراد و اراده و منافع خود، ترسیم و تدبیر کرده اند . پی آمدهای اشغال برای افغانستان جبران ناپذیر است سیدمظفر دره صوفی کارشناس و تحلیلگر مسایل سیاسی در این نشست گفت: ۶ جدی سرآغاز اشغال نظامی افغانستان توسط شوروی سابق است. اما اینکه ۶ جدی چگونه شکل گرفت و شوروی چرا مبادرت به اشغال افغانستان کرد، نیازمند بررسی زمینه های تاریخی و سیاسی است. آقای دره صوفی که پیرامون موضوع " افغانستان و زمینه های سیاسی- اجتماعی به وجود آمدن تجاوز ۶ جدی" صحبت می کرد، افزود: اگر شکل گیری ایده اشغال افغانستان مورد توجه واقع شود، می توان جرقه های آن را در زمان تشکیل حزب دموکراتیک و حضور امریکا در حوزه جنوب کشور یعنی پروژه هلمند یافت. به گفته وی، حزب خلق که بعدها به دو جریان " خلق" و "پرچم" تقسیم شد در تقابل حضور امریکا در افغانستان به وجود آمد. یعنی افغانستان خط حایل میان دو ابرقدرت شرق و غرب بود. دو همسایه بزرگ افغانستان یعنی ایران و پاکستان از متحدان استراتژیک امریکا شمرده می شد. شوروی مترصد و مراقب بود تا افغانستان در کام این دو قدرت طرفدار غرب سقوط نکند، بنابراین هر حرکتی که از جانب غربی ها صورت می گرفت، شوروی ها باید عمل به مثل انجام می دادن. این تحلیلگر مسایل سیاسی افغانستان علاوه کرد: سرپیچی داودخان از سیاست های شوروی، زمینه های کودتای هفت ثور و اشغال افغانستان را فراهم آورد. بنابراین می تون اشغال افغانستان را از جانب شوروی با دو زمینه (Context) خارجی و داخلی مورد تحلیل قرار داد. به باور دره صوفی، پی آمدهای اشغال افغانستان برای شوروی ها و همچنان افغانستان جبران ناپذیر است، دور از ضرر و زیان اقتصادی اشغال افغانستان، تأثیری منفی ای که بر نحوه رفتار اجتماعی – اخلاقی مردم بر جای گذاشت و ناهنجاری های روانی که نسل کنونی و فردای ما با آن مواجه است، به هیچ عنوان قابل جبران نیست. وی افزود: جوامع انسانی اگر به ریل قطار تشبیه شوند، قطار وقتی به سلامت به مقصد می رسد که هیچ مانعی فراراه آن قرار نگیرد و از خط خارج نشود تا به هدفی که می خواهد برسد. اشغال یک کشور و تحمیل باورهای ناهمخوان با فرهنگ، سنت و رسم و رواج آن مردم به معنای خارج کردن مردم از ریل زندگی هنجارمند است. لذا در این که نسل کنونی و فردا رنج اشغال دیروز شوروی ها را تحمل می کنند، هیچ تردیدی نیست. این مراسم با تلاوت کلام الله مجید توسط قاری زین العابدین آغاز، و با اجرای سیدعندلیب ضیایی ادامه یافت. پایان بخش این نشست دعاییه توسط حجت الاسلام والمسلمین مصباح بود.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
https://avapress.com/vdcipwazzt1apv2.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما