هدف این مقاله این است که ما را از حواشی به عمق مفاهیم بکشاند. ما امروز قرار است درباره سه موضوع حیاتی صحبت کنیم: قدرت نفوذ اژدهای زرد در بازار ارز جهانی، استراتژی شکست قیمت که مثل شمشیر دو لبه عمل میکند، و در آخر، مفهوم بالانس در حساب معاملاتی که در حقیقت خط قرمز بقای شما در این حرفه است. پس قلم و کاغذتان را آماده کنید، چون این درس یکی از مهمترینهایی است که من به شما ارائه میدهم. یادتان باشد، درک مفاهیم تخصصی نیاز به کمی تمرکز دارد، اما من تلاش میکنم با لحنی صمیمی و دوستانه این مفاهیم را برایتان باز کنم.
تأثیر چین بر بازار فارکس تأثیر قیمت یوان چین بر ارزهای فارکس چیست؟!
چین، به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان و بزرگترین صادرکننده، نقشی محوری در تعیین مسیر ارزهای جهانی، به ویژه ارزهای وابسته به کالا و اقتصاد آسیا ایفا میکند. اغلب افراد تنها به اخبار آمریکا توجه میکنند، اما غافل از این هستند که سرفه پکن میتواند لرزه بر اندام توکیو، سیدنی و حتی فرانکفورت بیندازد.
تأثیر چین بر فارکس از طریق دو کانال اصلی عمل میکند: سیاستهای نرخ ارز پکن و تقاضای عظیم آن برای منابع اولیه. تغییرات جزئی در نرخ برابری یوان چین CNY و CNH میتواند موجی از نوسان را در جفتارزهایی مثل AUD/USD یا USD/JPY ایجاد کند. ما باید به یوان به عنوان یک اهرم مهم نگاه کنیم که جهت حرکت بخش قابل توجهی از بازارهای ارزی را تعیین میکند.
مکانیسم پگ و شناوری مدیریتشده
پکن برای سالها از یک سیستم ارزی ترکیبی استفاده میکند که نه کاملاً ثابت است و نه کاملاً شناور؛ این سیستم "شناوری مدیریتشده" نام دارد. این مکانیسم ارزی به بانک مرکزی خلق چین PBoC اجازه میدهد تا نرخ روزانه یوآن در برابر دلار را در یک دامنه مشخص تعیین کند و این نرخ اغلب به عنوان یک معیار برای اعتماد جهانی به اقتصاد چین در نظر گرفته میشود.
زمانی که PBoC به طور عمدی اجازه تضعیف یوان را میدهد که معمولاً برای حمایت از صادرات و رقابتیتر کردن کالاهای چینی است، این اقدام مستقیماً بر ارزهای شرکای تجاری اصلیاش تأثیر میگذارد. به عنوان مثال،
تضعیف یوان، ارزهای بازارهای نوظهور آسیایی را تحت فشار قرار میدهد تا رقابتی بمانند، و این زنجیره اثرگذاری در سراسر بازار جهانی فارکس پخش میشود. من به شما توصیه میکنم که همیشه به باند معاملاتی روزانه یوان که توسط PBoC اعلام میشود، توجه ویژه داشته باشید.
تجارت چین و تقاضای کالا
ارتباط چین با ارزهایی مثل دلار استرالیا AUD، دلار نیوزیلند NZD و دلار کانادا CAD که به اصطلاح ارزهای کالایی نامیده میشوند، بسیار شدید است. این ارزها به دلیل صادرات مواد خام و انرژی به چین، به شدت به سلامت و سرعت رشد اقتصاد چین وابسته هستند. هر زمان که دادههای اقتصادی چین، مثل شاخص مدیران خرید PMI یا آمار تولید صنعتی، امیدبخش باشند، تقاضا برای کالاها و به تبع آن برای این ارزها افزایش مییابد.
برعکس، اگر اقتصاد چین علائمی از رکود را نشان دهد، تقاضا برای سنگ آهن، مس و نفت کاهش مییابد و این کاهش بلافاصله باعث تضعیف AUD و NZD در برابر دلار آمریکا میشود. من این ارتباط را به رابطه «استاد و شاگرد» تشبیه میکنم؛ تا زمانی که استاد چین حالش خوب باشد، شاگردان ارزهای کالایی هم در وضعیت خوبی قرار دارند. بنابراین، اگر میخواهید جفتارزهایی مثل AUD/USD را ترید کنید، مطالعه مداوم دادههای چین یک ضرورت مطلق است و جزئی از تأثیر چین بر بازار فارکس تأثیر قیمت یوان چین بر ارزهای فارکس چیست؟! است.
دخالت بانک مرکزی خلق چین PBoC
PBoC ابزارهای قدرتمندی برای مدیریت نرخ ارز خود دارد که شامل عملیات بازار باز، تغییر در نرخ بهره و البته دخالت مستقیم در بازار است. این دخالتها اغلب غیرمنتظره و با حجم زیاد انجام میگیرد تا سیگنالهای سیاستی واضحی به بازار ارسال کند و از نوسانات شدید یا سفتهبازی بیش از حد جلوگیری کند.
این نهاد نظارتی، گاهی اوقات مجبور میشود مقادیر زیادی از یوان را در بازار بفروشد یا بخرد تا نرخ را در محدوده دلخواه خود نگه دارد. تحلیلگران حرفهای مانند من و شما، همیشه به دنبال الگوهای رفتاری PBoC هستیم تا جهت کوتاهمدت یوان را حدس بزنیم. این حدس زدن شبیه خواندن ذهن یک استاد ذن است؛ کاری سخت اما با پاداشی بزرگ. درک درست این دخالتها به شما این امکان را میدهد که از تلههای ناشی از تغییرات ناگهانی نرخ یوان که میتواند بر جفتارزهای مرتبط با آسیا تأثیر بگذارد، به سلامت عبور کنید.
استراتژی شکست قیمت در فارکس چیست؟ ریسکها+ نکات معاملات شکست قیمت!
استراتژی شکست Breakout Strategy یکی از هیجانانگیزترین و در عین حال خطرناکترین روشهای معاملهگری است که در صورت اجرای صحیح، سودهای بسیار خوبی به همراه دارد. تریدرهای حرفهای از این استراتژی برای ورود به بازار در آغاز یک روند جدید و پرقدرت استفاده میکنند. اما اجازه دهید صادق باشم؛ شکستها اغلب اوقات به تلهای به نام «شکست کاذب» تبدیل میشوند و بسیاری از حسابها را به سادگی نابود میکنند. هنر کار در این است که بدانید کدام شکست واقعی و کدام یک دروغین است. به طور خلاصه،
استراتژی شکست قیمت در فارکس چیست؟ ریسکها+ نکات معاملات شکست قیمت! را میتوان به شکارچیای تشبیه کرد که باید با صبر زیاد در کمین شکار واقعی بنشیند و از هر جنبندهای که شبیه شکار است، دوری کند.
شناسایی مناطق شکست کلیدی
موفقیت در معامله با شکست، به شناسایی درست مناطق کلیدی حمایت و مقاومت بستگی دارد. ما نقاطی را شکست مینامیم که قیمت پس از چندین بار تلاش ناموفق برای عبور، سرانجام با قدرت از آن سطح عبور میکند. این مناطق کلیدی معمولاً جایی هستند که حجم زیادی از سفارشات خرید یا فروش در آنجا انباشته شده است.
مناطق کلیدی شامل سقفها و کفهای قیمتی قبلی، سطوح پیوت و یا سطوح روانی رُند مانند ۱.۲۰ دلار میشوند. برای مثال، اگر جفتارز EUR/USD برای پنج بار در سطح ۱.۰۸۰۰ متوقف شده باشد، عبور قاطع از این سطح میتواند نشاندهنده شکست واقعی باشد. من قویاً به افراد توصیه میکنم که این سطوح را با خطوط افقی دقیق و مشخصی در نمودار خود علامتگذاری کنند و در انتظار بسته شدن یک کندل کامل فراتر از این خطوط بمانند.
تأیید شکست با حجم و مومنتوم
تنها عبور قیمت از یک سطح، لزوماً به معنای شکست واقعی نیست. اینجاست که اهمیت اندیکاتورهای تأییدکننده مشخص میشود. قویترین تأییدکننده، «حجم معاملات» است. یک شکست واقعی معمولاً با افزایش شدید حجم همراه است که نشان میدهد تعداد زیادی از معاملهگران بازار در حال حاضر به جهت جدید قیمت اعتقاد دارند و وارد معامله شدهاند.
علاوه بر حجم، مومنتوم یا شتاب قیمت نیز حیاتی است.
کندلی که سطح شکست را رد میکند، باید بزرگ، قوی و با سایههای کم باشد که نشاندهنده تسلط قاطع خریداران یا فروشندگان در فارکس است. اگر شکست با یک کندل کوچک، ضعیف و با سایههای بلند مانند یک دوجی اتفاق افتد، احتمال اینکه قیمت به سرعت به محدوده قبلی بازگردد و یک شکست کاذب را رقم بزند، بسیار زیاد است. اگر حجم و مومنتوم یک شکست، ما را به وجد نیاورد، بهتر است فعلاً از آن دوری کنیم و منتظر موقعیت بهتری باشیم.
مدیریت حد ضرر و حد سود در شکست
یکی از سختترین بخشهای این استراتژی، تعیین مکان صحیح حد ضرر Stop Loss و حد سود Take Profit است. برای معاملات شکست، حد ضرر معمولاً باید کمی فراتر از سطحی که شکسته شده در داخل محدوده قبلی قرار گیرد. دلیل این کار این است که اگر قیمت دوباره به درون محدوده قبلی برگردد، نشاندهنده شکست کاذب است و باید بلافاصله از معامله خارج شویم تا از ضرر بزرگ جلوگیری شود.
در بحث حد سود، تریدرهای با تجربه معمولاً از روش اندازهگیری عمق محدوده قبلی استفاده میکنند. به این صورت که اگر قیمت در یک محدوده ۵۰ پیپی محبوس بوده و سپس شکسته شده، هدف قیمتی اولیه را ۵۰ پیپ فراتر از نقطه شکست قرار میدهند. ترید کردن شکست بدون برنامه دقیق حد ضرر، شبیه رانندگی بدون ترمز است. ریسک آن بسیار زیاد است و باعث میشود استراتژی شکست قیمت در فارکس چیست؟ ریسکها+ نکات معاملات شکست قیمت! به جای یک استراتژی سودآور، به یک کابوس تبدیل شود.
بالانس در فارکس حفظ بالانس فارکس
اغلب تریدرهای تازه کار توجه خود را کاملاً معطوف به تحلیل قیمت و یافتن نقاط ورود میکنند و از مفهوم اساسی «بالانس حساب» غافل میشوند. بالانس حساب Account Balance یک رقم ساده است، اما در حقیقت، ستون فقرات مدیریت مالی و ریسک شما است. بالانس، صرفاً میزان پول نقد شما در حساب نیست، بلکه نشاندهنده وجوهی است که بدون در نظر گرفتن سود یا زیان معاملات باز، در اختیار دارید. این عدد به ما میگوید که چقدر سرمایه برای ورود به موقعیتهای جدید در دسترس داریم.
حفظ بالانس سالم، اساس بقای شما در بازار است. شما باید بالانس را به عنوان پولی که از نظر روانی برای شما "امن" است در نظر بگیرید، یعنی تنها پس از بستن کامل یک معامله، تغییر میکند. درک تمایز بالانس از اکوئیتی که شامل سود و زیان جاری معاملات باز است برای تریدر شدن ضروری است. فراموش نکنید که
بالانس در فارکس حفظ بالانس فارانس Account Balance شما، تنها دارایی است که بانک کارگزاری شما به آن اعتبار میدهد.
بالانس در مقابل اکوئیتی Equity
یکی از مهمترین مفاهیمی که در مدیریت حساب باید درک کنید، تفاوت بین بالانس و اکوئیتی است. بالانس، همانطور که گفتم، مجموع پول در حساب شما پس از بستن آخرین معامله است. این رقم با انجام واریز، برداشت یا بسته شدن معاملات سودده و زیانده تغییر میکند. اما اکوئیتی Equity در واقع ارزش لحظهای حساب شما است. اکوئیتی برابر است با بالانس به اضافه یا منهای سود یا زیان تمام معاملات باز شما.
این تمایز زمانی اهمیت مییابد که تریدر یک معامله بزرگ زیانده باز دارد. اگر اکوئیتی به زیر سطح مارجین کال برسد، کارگزاری به سرعت حساب شما را میبندد، حتی اگر بالانس اولیه شما بالا بوده باشد. اکوئیتی در واقع «پول در معرض خطر» شما است، در حالی که بالانس، «پول امن» شما است. همیشه باید اکوئیتی خود را زیر نظر داشته باشید، چرا که وضعیت واقعی حساب شما در آن لحظه را نشان میدهد. درک این تفاوت، گام اول در تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای و حسابگر است.
ارتباط بالانس با مدیریت ریسک
بالانس حساب، مستقیماً به مفهوم مارجین و ریسکپذیری شما گره خورده است. یک تریدر با بالانس ۲۰۰ دلاری، میزان ریسک و حجم معاملاتی متفاوتی نسبت به یک تریدر با بالانس ۲۰۰۰۰ دلاری دارد. مهم است که هرگز بیش از درصد کمی از بالانس خود را در یک معامله واحد ریسک نکنید مثلاً ۱ تا ۲ درصد.
این درصد ریسک، مستقیماً اندازه پوزیشن شما را تعیین میکند. اگر بالانس شما ۱۰۰۰ دلار باشد و حداکثر ریسک شما ۲٪ باشد، شما مجاز به تحمل ۲۰ دلار ضرر در هر معامله هستید.
این قانون ساده، کلید بقا در فارکس است و باعث میشود یک ضرر بزرگ به سادگی شما را از بازار بیرون نکند. من اغلب به شوخی میگویم، تریدرهای بیانضباط مثل آن کودکی هستند که تمام عیدی خود را صرف یک آبنبات چوبی بزرگ میکنند و بعد حسرت بقیه اسباببازیها را میخورند! اما اینجا جای شوخی نیست؛ رعایت این قاعده ریاضی، تضمینکننده این است که همیشه برای فرصتهای بعدی سرمایه کافی داشته باشید و حساب شما از بین نرود.
اشتباهات رایج در حفظ بالانس
یکی از رایجترین اشتباهاتی که افراد مرتکب میشوند، عدم درک این موضوع است که سود حاصل از یک معامله بسته شده، بلافاصله تبدیل به بخشی از بالانس میشود و نه اکوئیتی. این اشتباه به افزایش ناگهانی حجم معاملات پس از یک یا دو برد بزرگ منجر میشود که به آن «ریسکافزایی پس از سود» میگویند. این رفتار هیجانی، اغلب سودهای به دست آمده را در یک یا دو معامله بعدی از بین میبرد.
اشتباه دیگر، اضافه کردن سرمایه به یک معامله زیانده Averaging Down با این توجیه است که «بالانس من اجازه میدهد». این کار ریسک شما را به صورت نمایی بالا میبرد و هرچند ممکن است در کوتاهمدت جواب دهد، در بلندمدت یک دستورالعمل قطعی برای فاجعه است. حفظ بالانس به معنای پایبندی مداوم به درصد ریسک تعریف شده است، فارغ از اینکه در حال سوددهی یا زیان هستید. شما باید با بالانس خود مانند یک موجود زنده رفتار کنید که باید با دقت و مراقبت تغذیه شود.