تاریخ انتشار :شنبه ۲۶ قوس ۱۳۹۰ ساعت ۲۲:۲۹
کد مطلب : 33911
گمشده 200 میلیون دالری؟!
طی دو روز گذشته خبر جالب و در عین حال غم انگیزی از برخی رسانه های جمعی منتشر گردید مبنی بر اینکه 200 میلیون دالر از پولهای کابلبانک ورشکسته هنوز بلاتکلیف، نه، بلکه مفقود و بی سرنوشت است!
در طی سالهای پیشین در افغانستان از این دست رویدادها بسیار به وقوع پیوسته اند و این نه اولین بار و نه آخرین بار خواهد بود!
اما سوالی که ذهن را به خود معطوف می سازد این است که چنین پول های هنگفتی که میتواند زندگی صدها انسان محروم این سرزمین را نجات دهد چگونه به همین راحتی مفقود و بلااثر میگردند؟
حرف اصلی این است که این پولها نه مفقوداند و نه لادرک! بلکه به کیسه کسانی رفته که زورمندان بانفوذ با آنان هم کاسه اند و کیسه آنان به کیسه ایشان دوخته شده است! طبیعی است که از سوی نهادهای قانونی تعقیب جدی نمی شوند و بر روی آن همانند صدها افتضاح دیگر خاک فراموشی انداخته میشود!
آنچه در این میان مهم می نمایاند مقدار حقی است که از این ملت ستمدیده ضایع شده و کسی پاسخگوی آن نیست، حق و حقوقی که میتوانست دهها طفل این سرزمین را از گدایی یا گرسنگی نجات دهد، صدها جوان را از راهی شدن به سرزمین های غربت و حقارت رهایی بخشد و صدها بیوه زن فقیر را از احتیاج برهاند و بر لبان صدها انسان لبخند رضایت بنشاند اما...
اما رفت به جیب کسانی که هر چه از حق این مردم میخورند و فربه تر میشوند، گرسنه تر و برای بلعیدن حق کسانی که نه زر دارند و نه زور و نه تزویر، حریص تر می گردند!
حرف فعلا بر سر 200 میلیون دالر ناقابل(!) نیست، حرف بر سر همه ثروت هایی است که غارت میشوند و کسی پاسخگوی آن نیست! همه آنچه که تاکنون به نام مردم محروم این سرزمین از جامعه جهانی گرفته شده و به جای درمان دردهای آنان، به کیسه های پر ناشدنی عده ای سودجوی مال مردم خور رفته، حرف بر سر همه خوردنها و سیر نشدن هایی است که طی ده سال گذشته صورت گرفته و امروز کارد را به استخوان مردم رسانده است! همه آن فراموشی هایی از حال مردم که امروز هزاران گدا بر متکدیان این خاک افزوده و از همه آن حقوقی که ضایع شد و بازخواست نشد!
اعلام خبر مفقود بودن این پول ناقابل 200 میلیون دالری در مقابل میلیاردها دالری که به این سرزمین سرازیر شد و تغییری در زندگی مردم پدید نیاورد، شاید موضوع کم اهمیتی باشد اما بهانه خوبی بود برای اینکه یک بار دیگر از خود بپرسیم که جفا در حق این مردم زجردیده تا کی و تا کجا؟ فریب این مردم صبور تا کی؟ ضایع ساختن حق این مردم تا کی؟ بی توجهی به آینده نسل جوان ما و خیانت به نسل فردای مان تا کی؟
چگونه میتوان در مقابل این همه جفا بر مردم بی تفاوت بود و در برابر همه نابرابری ها فقط شعار داد و عوامفریبی کرد؟
آیا وقت آن نرسیده که باور کنیم مردم دیگر فریب نمی خورند و هوشیار شده اند؟ فریب نمی خورند اما دست شان به جایی نمی رسد؟ صدایشان را کسی نمی شنود؟ آیا زمان آن نرسیده که به جای فشردن دست دشمنان این ملت دستان پینه بسته خود ایشان را بفشاریم؟
آیا واقعا دروغ گفتن به این مصیبت دیدگان جنگهای طولانی بس نیست؟
و صدها سوال دیگر که پاسخش را باید مردم ا ز صاحبان مسئولیت بشنوند، البته اگر پاسخی داشته باشند!
بهر حال، این مبلغ ناچیز و غیر مهم(!) مفقود شده و کسی نمی داند کجاست، کسانی هم که میدانند نمی توانند بیان کنند، اینکه چرا، باید از خودشان جویا شد!
كابلبانك با همه زمزمه هايي كه خبر از غارت ثروت هاي مردم در اين بانك از سوي اراكين بلندپایه و حتي اشخاص وابسته به منابع قدرت ميداد، ورشكسته شد و مردم يك بار ديگر قرباني بازي سياست شدند و عده اي ديگر از آب گل آلود ماهي گرفته و به نان و نوا رسيدند! اكنون همان ها نيز به مدد دو تابعيته بودن خويش و از خيرات سر دول غربي در بهترين شهرهاي امريكا و اروپا روزگار مي گذرانند و از ثروتي كه از مردم افغانستان غارت كرده اند لذت مي برند، دولت امريكا هم كه پناهگاه امن فراري هاي افغان شده، از استرداد مجرمين قضيه كابلبانك و شخص ريس اين بانك، قدير فطرت سر باز مي زند تا مبادا با استرداد آنان رازهايي كه پشت پرده سياست هاي اين كشور از زمان انتخابات رياست جمهوري تاكنون پنهان مانده عيان شود و عاملين اصلي خيانت به مردم محروم افغانستان رسوا گردند، چه اينكه رسوايي آنان رسوايي كساني خواهد بود كه حمايت كنندگان ايشان محسوب مي شوند.
اما تعجب و در عين حال گله از كساني بايد داشت كه در پارلمان خود را نماينده مردم و حامي حقوق آنان دانسته اما هيچ كاري در قبال حقوق تضييع شده مردم انجام نمي دهند، هيچ بازخواستي نمي كنند و واكنش در خور توجهي نشان نمي دهند.
اين نمايندگان مردم هستند كه مي بايست از مفقود شدن اين پول و صدها چون اين پول از مسئولين ذيربط بازخواست كرده و عاملين غارت ثروتهاي مردم را يافته و به جزاي اعمال شان برسانند تا فساد و ارتشا كه اينك جان مردم را در قبضه خويش گرفته و مي فشارد، از اين كشور رخت بربندد و يا حداقل كاهش يابد، نه همانند آقاي رييس جمهور كه ميفرمايند اگر هم ميخواهيد حق مردم را بخوريد، بخوريد اما در درون كشور و فقط از كشور بيرون نبريد! آيا اين حرف رييس جمهور عزيز ما خود زمينه آسودگي خيال سودخواران و رشوه خواران را فراهم نمي سازد؟ آيا اين خود تقويت كننده فساد نيست؟ و آيا اين سخن حكيمانه(!) ايشان مجوزي براي همه كساني كه ثروت هاي مردم را مي بلعند براي ادامه اعمال شان نمي تواند باشد؟ پاسخ روشن است!
اما نمايندگان مردم كه با شعارهاي خوش رنگ و لعاب خدمت به مردم، كرسي هاي پارلمان را اشغال كرده اند بايد به فكر درد اين مردم باشند و براي جلوگيري از فساد پروري و حمايت از مفسدين، دست به كار شوند، اين وظيفه مسلم اين نمايندگان است، البته اگر دل بسوزانند و اندكي در ميان مردم فرود آيند و دردهاي ايشان را به چشم سر بنگرند!
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) – کابل – سرویس تحلیل وپژوهش اخبار
https://avapress.com/vdcgqy9w.ak9wq4prra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما