تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۰ حوت ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۱۶
کد مطلب : 37050
نیم میلیون بیجاشده داخلی، فرجام یک دهه حضور نیروهای خارجی
حاصل یک دهه حضور هزاران انجوی خارجی و سرازیر شدن میلیاردها دالر به افغانستان و مبارزه با تروریزم و دهشت افگنی، دهشت گسترده و فراگیر امنیتی و اقتصادی است.
مبارزه با تروریزم، حاکمیت قانون، دموکراسی، مبارزه با فقر و بازسازی افغانستان ترجیع بند تمام بیانیه ها، سخنرانی ها، میزگردها و سخنان مقامات نظامی و سیاسی غرب برای توجیه لکشرکشی به افغانستان پس از حادثه 11 سپتامبر بود.

آنان در آغازین ایام حضور خود در افغانستان، اتوپیایی از پیشرفت، رفاه، امنیت و دموکراسی را در افکار عمومی جهانیان به خصوص در اذهان شهروندان افغان تصویر کرده بودند. اما در عمل افغانستان همچنان یکی از فقیرترین کشورهای جهان باقیمانده و به جای تحقق عدالت اجتماعی به عنوان پایه های یک حکومت مدنی دموکرات، نظام طبقاتی ای شکل گرفته که در این نظام درصدی اندک بر بالای بام رسیده اما جمعیت انبوه قربانیان پایین پله ها افتاده یا نیم خیز مانده اند،

افغانستان به جای حاکمیت قانون و دموکراسی به سوی حکومت مرکزی مطلق العنانی سوق یافت که تمام سرخوردگی هایش را در دوئل با رقبای منطقه ای یا تحقیر قدرت مداران جهانی در مصاف با نهادهای دموکراتیک کشور همچون پارلمان تخلیه می کند، فساد لجام گسیخته از صدر تا ذیل حاکمیت را در برگرفته و همچون تومور بدخیم در مغز آن خانه کرده است، افیون مواد مخدر که آفت اقتصادی و ارزشی جامعه ما بود، به یُمن قدوم نیروهای خارجی و وزرات مبارز مبارزه با مواد مخدر رشد چندین برابر یافته و اکنون به یک بحران اجتماعی بدل شده است، اقتدار ملوک الطوایفی به صورت عریان و پنهان در بخش هایی از کشور همچنان برپا و برجا است، افعی تروریسم که با یک سر به غارهای تورا بورا پناه برده بود، اژدهای هفت سر شده و هیمنه آن حتی بر ارگ نیز سایه انداخته و دولتی که سالها پیش توانسته بود رقبای مقتدرش در گوشه و کنار کشور را وادار به خاک نشینی بر آستان خود کند، اکنون جز تضرع و التماس در برابر این اژدهای خودکامه ریسمان نجاتی نمی یابد تا خود را از آن بالا کشد،
شکاف میان مردم و حکومت آنچنان عمیق و عریض شده است که شهروندان به هیچ روی نمی توانند خود را با وعده های دولتمردان دلخوش کرده و بازی بدهند، اگر در زمان طالبان یک کشور همسایه بر این سرزمین اسب آرزو می تاخت اکنون دهها کشور بیگانه جولان می دهند، به جای اعاده استقلال و تمامیت ارضی افغانستان، ارض و سمای کشور در اختیار بیگانگان قرار گرفته و از استقلال نیز جز نامی بر جای نمانده است، اگر طالبان به دنبال کندن بنیاد میراث های فرهنگی ما بودند اکنون رسانه های وابسته به غرب، بنیان فرهنگ این کشور را می کنند و نیروهای خارجی نیز بر خرمن ارزش های دینی و ملی ما آتش می زنند.
حاصل یک دهه حضور هزاران انجوی خارجی و سرازیر شدن میلیاردها دالر به افغانستان و مبارزه با تروریزم و دهشت افگنی، دهشت گسترده و فراگیر امنیتی و اقتصادی است. سازمان عفو بین الملل از بروز یک فاجعه قریب الوقوع در کشور خبر می دهد.

این سازمان می گوید: «حدود پنجصد هزار نفر با مشکلات گسترده ناشی از سرمای زمستان و فقر روبرو هستند، در حالی که دولت افغانستان و کمک دهندگان بین المللی به آنها بی توجه بوده اند.» عفو بین الملل بیشتر این گروه را کسانی می دانند که براثر جنگ و درگیری از محلات خود آواره شده و به جاهای دیگر پناه برده اند. براساس گزارش این سازمان تنها در کمپ های مهاجرین پایتخت نزدیک به 28 کودک براثر سرما جان باخته اند.

عفو بین الملل در گزارش خود تأکید می کند که نهادهای دولتی به بهانه موقتی بودن اقامت گاه های بیجاشدگان داخلی، نه تنها برای امداد رسانی به آنان تلاش نمی کنند بلکه حتی دسترسی آنان به امدادها و کمک های سازمان های بشردوستانه را نیز محدود می کنند.

مسئول این سازمان در آسیا تأکید می کند که با وضعیت رو به وخامت افغانستان و با توجه به اینکه امیدی به بهبود وضعیت امنیتی این کشور در آینده نزدیک وجود ندارد، اگر دولت افغانستان و کشورهای کمک کننده، به مشکل بیجا شدگان داخلی توجه نکنند، این مشکل در زودترین فرصت به یک بحران غیر قابل کنترل و سرانجام به یک فاجعه انسانی بدل خواهد شد.
باتوجه به آنچه آوردیم، نیم میلیون آواره داخلی، نتیجه یک دهه جنگ نیروهای خارجی با تروریزم و دهشت افکنی است.

تروریزمی که نه تنها از بین نرفته بلکه امروز قوی تر از دیروز است و آمریکا اکنون خود را ناگزیر به مصالحه و معامله با آن می بیند. این بدان معنا است که خارجیان علیرغم شعارها و وعده های شان نه تنها در عرصه اقتصاد و امنیت ارمغانی را به مردم ما هدیه نکرده اند بلکه کشور را در این دو حوزه به سوی بحران های درازمدت تر و طولانی تر سوق داده اند.

افغانستان اکنون با 36 درصد جمعیت زیر خط فقر و اقتصاد وابسته و استعمار زده، از نظر اقتصادی در لبه پرتگاه سقوط قرار دارد و این بیم وجود دارد که پس از کم شدن یا قطع شدن کمک های خارجی، نظام نیم بند کنونی نتواند بر پای خود بایستد. این در حالی است که نیم میلیون آواره داخلی نیز باری است که از صدقه سر جنگ با تروریزم نیروهای خارجی بر دوش ناتوان این نظام تحمیل شده است.

نویسنده: عبدالقادرواثق
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
https://avapress.com/vdce778x.jh8fni9bbj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما