تاریخ انتشار :شنبه ۲۶ حمل ۱۳۹۱ ساعت ۱۶:۱۹
کد مطلب : 39830
علل رشد و انحطاط جوامع از دیدگاه قرآن کریم
برخی عوامل و زمینه ها هستند که در حیات اجتماعی یک جامعه نقش آفرین بوده و در رشد و شکوفایی آن و پیمودن پله های ترقی و تکامل تاثیری به سزا دارند.
قانون مرگ و حیات مخصوص انسان ها نیست، بلکه جوامع و ملت ها را نیز در بر می گیرد و هیچ جامعه ای نیست که از شمول این سنت تخلف نا پذیر بیرون باشد.

در این میان برخی عوامل و زمینه ها هستند که در حیات اجتماعی یک جامعه نقش آفرین بوده و در رشد و شکوفایی آن و پیمودن پله های ترقی و تکامل تاثیری به سزا دارند، و در نقطه مقابل، عواملی چند سلامت اجتماعی را دچار اختلال نموده و ضعف و زبونی جامعه و در نهایت اضمحلال و فرو پاشی نظام حاکم بر آن را به همراه می آرود.

قرآن کریم در آیات بسیاری از عوامل حیات و مرگ جوامع و زمینه هایی که موجبات تعالی یا انحطاط ملت ها می گردد، یاد فرموده و در آن ها سیر صعودی و نزولی برخی از اقوام و ملت ها در کنار هم مورد توجه قرار گرفته است. در این نوشتار به برخی از عوامل رشد و انحطاط جوامع که در پاره ای از آیات قرآنی ذکر شده اشاره می گردد:
ـ قرآن کریم در داستان عبرت آموز قوم سباء، دو صحنه از زندگی آن ها را در مقابل هم به تصویر کشیده که در یک سو شاهد قومی هستیم که در نعمت های مادی و معنوی غوطه ورند و در سایه این همه نعمت به اوج عزت رسیده اند، قرآن کریم می فرماید:
«لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ...» (سبأ/15)

«براي قوم سبا در محل سكونتشان نشانه‏اي (از قدرت الهي) بود، دو باغ (عظيم و گسترده) از راست و چپ (با ميوه‏هاي فراوان، به آنها گفتيم) از روزي پروردگارتان بخوريد و شكر او را بجا آوريد، شهري است پاك و پاكيزه و پروردگاري آمرزنده (و مهربان).»
اما همین قوم را در نقطه مقابل می نگریم که به خاطر نا سپاسی و روی گردانی از یاد خدا به حضیض ذلت افتاده اند و از آن سرزمین آباد و تمدن درخشان، جز سرزمینی ویران و متروک چیزی بر جای نمانده است:
«...فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَى أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِيلٍ» (سبأ/16)

«اما آنها (از خدا) روي گردان شدند، و ما سيل ويرانگر را بر آنها فرستاديم و دو باغ (پر بركت)شان را به دو باغ (بي ارزش) با ميوه‏هاي تلخ، و درختان شوره گز، و اندكي درخت سدر مبدل ساختيم!»
یا می توان به نمونه دیگری اشاره نمود که در آن قرآن کریم هنر مندانه در یک آیه دو صحنه را به تصویر در آورده و می فرماید: «وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ» (نحل، 112)
« خداوند (براي آنها كه كفران نعمت مي‏كنند) مثلي زده است: منطقه آبادي را كه امن و آرام و مطمئن بوده، و همواره روزيش بطور وافر از هر مكاني فرا مي‏رسيده، اما نعمت خدا را كفران كردند، و خداوند بخاطر اعمالي كه انجام مي‏دادند لباس گرسنگي و ترس را در اندامشان پوشانيد.»
از آنچه یاد شد، به دست می آید که شکر و یاد خدا از عوامل رشد جوامع و کفران نعمت و روی گردانی از خداوند متعال نیز عامل انحطاط اجتماعات بشری است که در قرآن کریم بیان شده است.

از دیگر عواملی که قرآن کریم به عنوان علل انحطاط و ذلت جوامع یاد می کند، سکوت در مقابل گناه و فراموش کردن وظیفه نهی از منکر است.
قرآن کریم پس از نقل سرگذشت اصحاب سبت و مخالفت آنها با فرمان الهی ـ صید ماهی در روز شنبه به رغم نهی از آن ـ به واکنش دو گروه از بنی اسرائیل نسبت به این قانون شکنی آشکار اشاره دارد و گفت و گوی آن دو گروه با یکدیگر را که ترسیم گر خط فکری آنان است این گونه بیان می فرماید: «وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ» (اعراف، 164)
«و هنگامي را كه گروهي از آنها (به گروه ديگر) گفتند چرا جمعي (گنهكار) را اندرز مي‏دهيد كه سرانجام خداوند آنها را هلاك خواهد كرد و يا به عذاب شديدي گرفتار خواهد ساخت (آنها را به حال خود واگذاريد تا نابود شوند) گفتند: (اين اندرزها) براي اعتذار (و رفع مسئوليت) در پيشگاه پروردگار شماست، به علاوه شايد آنها (بپذيرند و از گناه بازايستند و) تقوي پيشه كنند.»

ظاهر آیه به همراه آیه بعد نشان گر این مطلب است که از این سه گروه یعنی اکثریت قانون شکن و گروه بی تفاوت و اقلیت نصیحت گر، تنها گروه سوم یا همان نهی کنندگان از منکر، از عذاب الهی مصون ماندند و آتش قهر الهی نه تنها گنه کاران، بلکه دامن گروه بی تفاوت و سکوت کنندگان را که از زیر بار مسئولیت اصلاح دیگران شانه خالی می کردند و حتی موعظه و تلاش های تربیتی اصلاح گران را هم بی فایده می دانستند فرا گرفت.

آنچه یاد شد تنها نمونه هایی از علل انحطاط جوامع از دیدگاه قرآن کریم بود، و روشن است که در میان آیات نورانی قرآن کریم آیات بسیاری در این زمینه موجود است که در آنها به عوامل رشد و ترقی و انحطاط و ذلت ملت ها به روشنی بیان شده است. تفکر و تدبر در آن آیات و عمل کردن به مضامین آن می تواند راهگشای افغانستان عزیز باشد تا در پرتو عمل به آن، جامعه ای سالم و مترقی و عزت مند داشته باشیم.

نویسنده: سید مصطفی موسوی مبلّغ
منبع : خبرگزاری آوا - کابل
https://avapress.com/vdccx4q1.2bqo18laa2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما