هیلاری کلینتون؛ وزیر خارجه امریکا در دور اول ریاست جمهوری اوباما اکنون کارش به عنوان وزیر خارجه به پایان رسیده و قرار است از این پس، به عنوان رییس شورای زنان افغان-امریکا در دانشگاه جورج تاون واشنگتن آغاز به کار کند.
او روز پنجشنبه پیش از ترک سمت وزارت خارجه دولت اوباما در مورد وضعیت زنان افغان بعد از سال ۲۰۱۴ و خروج نیروهای خارجی گفت که حیات زنان و دختران در افغانستان یک نگرانی دوامدار برای ایالات متحده امریکا خواهد بود.
وی افزود:"اینجا هنوز یک سلسله اعتقاداتی وجود دارد که اجازه نمی دهد زنان به حیث یک انسان کامل باشند. اینجا هنوز هم خشونت ها وجود دارد، بعضی مربوط به خانواده، بعضی مربوط به قریه و بعضی ناشی از طالبان که زنان و دختران را در معرض تهدید قرار می دهد؛ بنابراین بسیار مهم است، در هنگامی که نیروهای امریکایی در ختم سال ۲۰۱۴ میلادی از افغانستان خارج می شوند، باید اطمینان حاصل شود که واشنگتن از آن نیروهایی که در جامعه افغانستان قبول دارند که حقوق و نقش زنان برای شان داده شود، حمایت خواهد کرد".
کلنتون گفت:"هرچند درست است که از سال ۲۰۰۱ و از سقوط رژیم طالبان به این طرف زنان به پیشرفت ها و موفقیت هایی نایل شده اند، این هم درست است که در بسیاری نقاط افغانستان خاصتاً در مناطق دهات، کمتر تغییرات به وجود آمده است. بنابراین ضرورت است؛ تا از زنان با شهامت افغان که برای حقوق شان به پا می خیزند و صدای شان را بلند می کنند حمایت نماییم".
در این مورد، توجه به چند نکته ضروری می نماید:
۱. در ابتدا باید مشخص شود که کارنامه نیروهای خارجی مورد نظر خانم کلینتون در حمایت از حقوق زنان افغانستان چیست و آنها تا چه حد در این زمینه صادقانه و با تعهد و جدیت عمل کرده اند. این پرسش نیز باید جواب داده شود که آیا آنعده از زنان و دختران و کودکانی که در روستاهای افغانستان طی چندین سال گذشته از سوی نیروهای خارجی کشته شده اند، آیا واجد حقوق مورد نظر خانم کلینتون قرار می گیرند یا خیر و اگر می گیرند او در طول دوران وزارت خارجه اش، چرا هیچگاه نسبت به این امور، حساسیتی نشان نداد و اگر نمی گیرند، چرا؟
۲. نکته دوم در سخنان وزیر خارجه پیشین امریکا این است که او از یک سلسله اعتقاداتی سخن می گوید که ناقض حقوق زنان در افغانستان است. در این شکی نیست که حقوق انسانی و اسلامی زنان در افغانستان نقض می شود و این امر به عنوان یک معضل جدی اجتماعی، در جامعه افغانستان شیوع دارد و باید با آن به مبارزه برخاست؛ اما بهتر است مرز میان حقوق زن در یک جامعه اسلامی با حقوق زن در جامعه ای که خانم کلینتون از آن نمایندگی می کند، از همدیگر تفکیک شود. زنان افغان، افزون بر اینکه انسان اند و باید به عنوان انسان از حقوق و امتیازات انسانی خویش بهره مند باشند، مسلمان نیز هستند و هرگز و به هیچ قیمتی حاضر نیستند، از مسئولیت هایی که اسلام در برابر پیروان خویش –اعم از زن و مرد- می گذارد، چشم پوشی نمایند. علاوه بر اینکه زنان مسلمان از حقوقی برخوردار اند که مانع می شود همانند زنان غربی، به مثابه ابزارهایی در خدمت ارضای شهوت جنسی مردان ثروتمند یا وسیله ای برای تبلیغ کالاهای تجاری تاجران خودپرست غربی قرار گیرند. اسلام با پرهیز از ابزاروارگی زنان، آنها را دارای شأن و کرامت انسانی می داند و واجد حقوق و امتیازاتی برابر با همه انسان ها به شمار می آورد؛
بنابراین اگر اعتقادات مورد نظر خانم کلینون، همین مسایل باشد که مانع نگاه ابزاری و جنسی به زنان می شود، این اعتقادات از اصول دینی زنان افغانستان است و قرار هم نیست با تلاش های شورای زنان افغان-امریکا با ارزش های منحط غربی، معاوضه شود.
۳. نکته دیگر و آخرین نکته مورد بحث این است که خانم کلینتون تاکید می کند که باید از آنعده زنانی حمایت شود که به پا می خیزند و صدای شان را بلند می کنند!
در این میان، باید توجه شود که میان آندسته از زنانی که به گفته خانم وزیر خارجه پیشین، صدای شان را بلند می کنند و به پا می خیزند با زنانی که واقعا قربانی خشونت های مرگبار ضد انسانی می شوند، هیچ ربط و نسبتی وجود ندارد و یکی دیگر از اشتباهات غرب در دفاع از حقوق زنان نیز از همینجا ناشی می شود که از زنانی حمایت کرده که اساسا با درد و محنت استخوان سوز زنان قربانی خشونت، بیگانه اند و تنها شیفته دالرهای بادآورده حقوق بشر و حقوق زن مورد نظر خانم کلینتون هستند و نهایتا بهشت غربی را تمنا می کنند!
بنابراین، حقوق زنان افغان از طریق بازگشت به اسلام واقعی و جستجوی رهیافت های درون دینی، تامین شده و تحقق خواهد یافت؛ نه با معیارها، ارزش ها و رویکردهای امریکایی.
او روز پنجشنبه پیش از ترک سمت وزارت خارجه دولت اوباما در مورد وضعیت زنان افغان بعد از سال ۲۰۱۴ و خروج نیروهای خارجی گفت که حیات زنان و دختران در افغانستان یک نگرانی دوامدار برای ایالات متحده امریکا خواهد بود.
وی افزود:"اینجا هنوز یک سلسله اعتقاداتی وجود دارد که اجازه نمی دهد زنان به حیث یک انسان کامل باشند. اینجا هنوز هم خشونت ها وجود دارد، بعضی مربوط به خانواده، بعضی مربوط به قریه و بعضی ناشی از طالبان که زنان و دختران را در معرض تهدید قرار می دهد؛ بنابراین بسیار مهم است، در هنگامی که نیروهای امریکایی در ختم سال ۲۰۱۴ میلادی از افغانستان خارج می شوند، باید اطمینان حاصل شود که واشنگتن از آن نیروهایی که در جامعه افغانستان قبول دارند که حقوق و نقش زنان برای شان داده شود، حمایت خواهد کرد".
کلنتون گفت:"هرچند درست است که از سال ۲۰۰۱ و از سقوط رژیم طالبان به این طرف زنان به پیشرفت ها و موفقیت هایی نایل شده اند، این هم درست است که در بسیاری نقاط افغانستان خاصتاً در مناطق دهات، کمتر تغییرات به وجود آمده است. بنابراین ضرورت است؛ تا از زنان با شهامت افغان که برای حقوق شان به پا می خیزند و صدای شان را بلند می کنند حمایت نماییم".
در این مورد، توجه به چند نکته ضروری می نماید:
۱. در ابتدا باید مشخص شود که کارنامه نیروهای خارجی مورد نظر خانم کلینتون در حمایت از حقوق زنان افغانستان چیست و آنها تا چه حد در این زمینه صادقانه و با تعهد و جدیت عمل کرده اند. این پرسش نیز باید جواب داده شود که آیا آنعده از زنان و دختران و کودکانی که در روستاهای افغانستان طی چندین سال گذشته از سوی نیروهای خارجی کشته شده اند، آیا واجد حقوق مورد نظر خانم کلینتون قرار می گیرند یا خیر و اگر می گیرند او در طول دوران وزارت خارجه اش، چرا هیچگاه نسبت به این امور، حساسیتی نشان نداد و اگر نمی گیرند، چرا؟
۲. نکته دوم در سخنان وزیر خارجه پیشین امریکا این است که او از یک سلسله اعتقاداتی سخن می گوید که ناقض حقوق زنان در افغانستان است. در این شکی نیست که حقوق انسانی و اسلامی زنان در افغانستان نقض می شود و این امر به عنوان یک معضل جدی اجتماعی، در جامعه افغانستان شیوع دارد و باید با آن به مبارزه برخاست؛ اما بهتر است مرز میان حقوق زن در یک جامعه اسلامی با حقوق زن در جامعه ای که خانم کلینتون از آن نمایندگی می کند، از همدیگر تفکیک شود. زنان افغان، افزون بر اینکه انسان اند و باید به عنوان انسان از حقوق و امتیازات انسانی خویش بهره مند باشند، مسلمان نیز هستند و هرگز و به هیچ قیمتی حاضر نیستند، از مسئولیت هایی که اسلام در برابر پیروان خویش –اعم از زن و مرد- می گذارد، چشم پوشی نمایند. علاوه بر اینکه زنان مسلمان از حقوقی برخوردار اند که مانع می شود همانند زنان غربی، به مثابه ابزارهایی در خدمت ارضای شهوت جنسی مردان ثروتمند یا وسیله ای برای تبلیغ کالاهای تجاری تاجران خودپرست غربی قرار گیرند. اسلام با پرهیز از ابزاروارگی زنان، آنها را دارای شأن و کرامت انسانی می داند و واجد حقوق و امتیازاتی برابر با همه انسان ها به شمار می آورد؛
بنابراین اگر اعتقادات مورد نظر خانم کلینون، همین مسایل باشد که مانع نگاه ابزاری و جنسی به زنان می شود، این اعتقادات از اصول دینی زنان افغانستان است و قرار هم نیست با تلاش های شورای زنان افغان-امریکا با ارزش های منحط غربی، معاوضه شود.
۳. نکته دیگر و آخرین نکته مورد بحث این است که خانم کلینتون تاکید می کند که باید از آنعده زنانی حمایت شود که به پا می خیزند و صدای شان را بلند می کنند!
در این میان، باید توجه شود که میان آندسته از زنانی که به گفته خانم وزیر خارجه پیشین، صدای شان را بلند می کنند و به پا می خیزند با زنانی که واقعا قربانی خشونت های مرگبار ضد انسانی می شوند، هیچ ربط و نسبتی وجود ندارد و یکی دیگر از اشتباهات غرب در دفاع از حقوق زنان نیز از همینجا ناشی می شود که از زنانی حمایت کرده که اساسا با درد و محنت استخوان سوز زنان قربانی خشونت، بیگانه اند و تنها شیفته دالرهای بادآورده حقوق بشر و حقوق زن مورد نظر خانم کلینتون هستند و نهایتا بهشت غربی را تمنا می کنند!
بنابراین، حقوق زنان افغان از طریق بازگشت به اسلام واقعی و جستجوی رهیافت های درون دینی، تامین شده و تحقق خواهد یافت؛ نه با معیارها، ارزش ها و رویکردهای امریکایی.