تاریخ انتشار :شنبه ۱۳ میزان ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۰۳
کد مطلب : 76095
نخبگان برگشته و افغانستان، گلستان خواهد شد؟!
 هفته گذشته، همایش "نخبگان پناهنده، نخبه پروری و رسالت آنان در بازسازی افغانستان" در ولایت البرز ایران با حضور مقامات ایرانی و افغانستانی برگزار شد. سخنران ها توانمنديهاي علمي، فرهنگي و اجتماعي مهاجران و پناهندگان افغانستان در ايران و تشويق آنان براي مشاركت در سازندگي كشور را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
یکی از سخنرانان سفیر افغانستان در تهران بود که در سخنان خویش در این اجلاس به نکات اساسی و مهمی اشاره کردند. ایشان در بخشی از اظهارات خویش در همایش مذکور، نخبگان مهاجر در ایران و سایر مناطق جهان را مخاطب قرار دادند:" افغان ها در سراسر جهان به مقام های علمی بالا راه یافته اند، هیچ جایی نیست که افغان ها نباشند و به زبان های مختلف دنیا تسلط نداشته باشند.
نخبگان مهاجر، بس است، زمان برگشت و زمان آبادانی کشور رسیده، افغانستان به شما نیاز دارد، همانطوری که در میدان علم نخبه و پیش قدم بودید، در سازندگی و آبادانی سرزمین تان نیز پیش قدم شوید. ما آنقدر که به نیروی فرهنگی نیاز داریم به نیروی نظامی نیاز نداریم.
شما به کمک فکر و فرهنگ تان، وطن و فرزندان وطن را از دست دجالان نجات دهید. شما به آنهایی که دجال هستند، جنایت و ترور می کنند پیام دهید که با فرهنگ و علم، مردم را از چنگال شما آزاد و رها می سازیم.
با توجه به معادن غنی ای که در افغانستان وجود دارد، با برگشت نخبگان افغانستان، کشورمان گل و گلستان می شود."
در ربط به سخنان سفیر افغانستان در تهران باید گفت که بخشی از سخنان ایشان با واقعیتهای موجود در باره افغان و افغانستان، مطابقت دارد. به عنوان مثال در اینکه مردم کشور ما، استعدادهای درخشان و افتخارآفرینی در میان شان دارد، جای تردید نیست و این واقعیتی است که پیش از آنکه ما مدعی باشیم و یادآور شویم، مقامات مختلفی از همسایگان ما همواره بدان اذعان و اعتراف داشته و دارند.
نبوغ مردم افغانستان تقریباً در تمامی کشورهای منطقه و جهان، زبانزد است و به همین دلیل نیز همسایگان شرور و فرصت طلبی چون پاکستان و امثال آن، با آگاهی از این واقعیت، همواره کوشیده و خواهند کوشید تا با ناامن کردن افغانستان، فرصت هر نوع پیشرفت و پویایی در هر عرصه از دانش و تکنالوژی را از مردم آگاه و فهیم افغانستان بگیرد و نگذارد تا این مردم احساس آرامش و امنیت کنند؛ چرا که در آن صورت، کشوری مانند پاکستان نمی تواند افغانستان را به مثابه خاک انداز خویش فرض کند و هر چه اجناس بنجل و بی کیفیت دارد، همه را روانه بازار مستعد و پرخرید افغانستان کند.
غیر از پاکستان، قدرتهای استعماری حاضر در کشور نیز یک چنین دیدگاه استعماری و استثماری نسبت به دولت و ملت افانستان دارند و حتی الاامکان سعی دارند تا به بهانه های واهی و موهوم، این دولت و ملت را وابسته به داده ها و فرآورده های استعماری خویش نگهدارند و نگذارند تا این دولت و ملت بر روی توانمندی ها و شایستگی های بومی و خدادادی خویش تکیه کند!.
سفیر کشور ما دقیق می گوید که افغان ها در سراسر جهان به مقام های علمی بالا راه یافته اند و هیچ جایی نیست که افغان ها نباشند و به زبان های مختلف دنیا تسلط نداشته باشند و نیز ایشان این را هم درست می گویند که زمان آن رسیده که نخبگان افغان باید احساس مسئولیت کرده و سعی کنند با اندوخته های علمی و هنری خویش به کشور شان برگشته و مصدر خدمت به هموطنان چشم براه خود شوند.
اما به نظر می رسد این جا دو مشکل عمده وجود داشته باشد که یکی مربوط به نخبگان خارج از کشور و دومی به مقامات داخل کشور بر می گردد و ظاهراً تا این دو مشکل حل نشده و مرتفع نگردد، توقع بازگشت نخبگان به کشور و استفاده بهینه دولت و کشور از آنان، و البته در یکی از دو صورت نیز منطقی و معقول نخواهد بود.
اما مشکل اول، می شود گفت که یک موضوع روانشناختی و هویتی است و در اصل بر می گردد به طرز نگرش و بینش فرد و شخص مهاجر!. با تاسف برخی از نخبگان ما چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان، چندان به بازگشت به وطن و سودرسانی به مردم و کشور خویش اعتقادی ندارند و در این بی باوری، همسران و خانواده و اطرافیان آنان، باعث تشویق و ترغیب بیشتر آنها در ماندن و نرفتن به سوی کشور آبایی و اجدادی شان می شوند.
این واقعیت تلخ است؛ اما به ناچار باید گفت که امنیت شغلی و زندگی راحت و لوکسِ بسیاری از نخبگان در خارج از کشور، عمده عاملی است در عدم تمایل آنان به برگشت به افغانستان و خدمت به این مردم و این آب و خاک!.
مشکل دوم، بازگشت به جو و فضای موجود و جاری در افغانستان دارد. چنانچه همه می دانیم در کشور ما افغانستان، نخبه سالاری و شایسته مداری، تنها در حیطه حرف و ادعا مطرح بوده و در خارج از ذهن و فکر انسان افغانی، چیزی به نام نخبه گروی و شایسته مداری، اساساً وجود ندارد.
با تاسف، این شاخصه نامیمون و نامبارک، ریشه در بالاها داشته و به طور سیستماتیک در تمامی شریانهای جامعه افغانی، تزریق و تحمیل شده است. پس این دو عامل و مشکل و شاید عوامل دیگر، در عدم بازگشت نخبگان و خواص افغانستانی به وطن و مصدر خدمت شدن، نقش قابل توجهی می تواند داشته باشد و تا این مشکلات برطرف نشده و آن عوامل، خنثی نشود، امید بازگشت نخبگان، سرابی بیش نخواهد بود.

مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.com/vdcgnz9u.ak93y4prra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

اگر از آن ها حمایت شود چرا که نه.
این جوانان و روشنفکران هستند که افغانستان را خواهند ساخت و بایدب آنها میدان داد
شما همه گذینه ها را بحث کردید و همه هم درست است پس چه باید کرد باید اول خود افغانها در کشورشان 1-تربیت درست و بینش درست فکر کردن و اخلاقیات خود را درست کنند که این خیلی زمان بر است و در ایران هم همین مشکل هنوز به شدت وجود دارد و یکی هم2-امنیت در داخل کشور است که با حرکت نظامی امکان پذیر است رشد و تعالی فقط در سایه امنیت و برقراری قانون و حاکمیت قانون میسر است پس نتیجه اینکه راه برای افغانستان بسیار طولانی است ولی همین داخلیها باید با همین ظرفیت آستینها را بالا بزنند و شروع کنند تا آرام آرام فضای مناسب برای کشور افغانستان فراهم شود.الآن دافعه افغانستان خیلی از جاذبه اش بیشتر است پس به زمان نیاز است تا این ضریب تغییر نماید