تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۰ میزان ۱۳۹۱ ساعت ۲۰:۰۷
کد مطلب : 49854

زوال عصر امریکا ( 10 )

ابرقدرت ترک خورده
زوال عصر امریکا ( 10 )
 در قسمت پایانی این نوشتار قرار داریم، تمام آن چه که در قسمت های قبل به آن اشاره شد فقط در صدد اثبات یک نکته بود و آن اینکه امریکا دیگر امکانات گذشته را برای مدیریت نظام بین الملل ندارد و همین امر موجب افول این کشور از موقعیت ابرقدرت اول جهانی شده است. به عنوان مثال امریکا در سال های بحبوحه جنگ سرد برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم در کشورهای اروپایی و مخصوصا کشورهای غربی بلوک شرق برنامه ای را تحت عنوان طرح مارشال به اجراء گذاشت که به احیاء و بازسازی اقتصاد این کشورها می پرداخت. طرح مارشال که در سال های 1948 به بعد اجرا شد چیزی در حدود سیزده میلیارد دالر برای کاخ سفید هزینه به دنبال داشت ولی اگر امریکا بخواهد طرحی مشابه مارشال را در شرایط فعلی اجراء کند به مبلغی متجاوز از هفتصد میلیارد دالر نیاز خواهد داشت که این مسئله به هیچ وجه در توان دولت و خزانه فعلی امریکا نیست. 

بحران اقتصادی، بحران بدهی، بحران های کلان اجتماعی و ... امروز امریکا را دچار یک افول فرسایشی کرده اند و این در شرایطی است که امریکا همچنان به اهرم نظامی گری برای حفظ موقعیت خود در دنیای امروز متوسل است. کافی است همین نکته را در نظر داشته باشید که تنها لوازمی که به یک سرباز امریکایی اعم از اسلحه، جلیقه ضد گلوله، مهمات همراه و ... برای جنگیدن در افغانستان یا عراق واگذار شده است مبلغی معادل صد و بیست هزار دالر برای وزارت دفاع امریکا هزینه داشته است و این در شرایطی است که روز به روز بانک ها و شرکت های اقتصادی – صنعتی امریکایی بیشتر و بیشتر ورشکست می شوند. 

تنها پایگاه های نظامی امریکا در نقاط مختلف جهان از هفتصد مورد گذشته است و سی و شش کشور میزبان این پایگاه ها و نیروها هستند. ارتش امریکا هم اکنون بیش از سه میلیون نفر نیرو و پرسنل دارد که نیمی از این نیروها در وضعیت عملیاتی و فعال به سر می برند و مابقی حالت ذخیره دارند. با روی کار آمدن باراک اوباما و مطرح شدن خروج ارتش امریکا از عراق از سوی او، برخی تحلیل گران این نکته را مطرح کردند که رئیس جمهور دموکرات جدید قطعا از برخی سیاست های نظامی گرایانه جرج بوش فاصله خواهد گرفت و کاهش هزینه های نظامی در دستور کار دولت جدید قرار داده خواهدشد ولی در این دوران نیز این روند بدون تغییر ادامه پیدا کرد به گونه ای که تنها در بودجه نظامی سال 2012 میلادی، باراک اوباما بسته ای 711 میلیارد دالری را پیشنهاد کرد و البته به تصویب نیز رسید. در واقع دلیل اصلی پانزده هزار میلیارد دالر بدهکاری امریکا به کشورها و نهادهای مختلف ناشی از همین مسئله است. دولت امریکا مخصوصا در زمان دونالد ریگان دست به استقراض های کلانی های زد که همه بر روی صنایع نظامی و تسلیحات استراتژیک امریکا خرج شدند، در واقع ریگان با این استقراض ها از یک سو امریکا را در رقابت تسلیحاتی علیه روس ها به پیروزی رساند و از سوی دیگر این کشور را چند قدم به فروپاشی نزدیک کرد. 

سوای از مسائل سیاسی- نظامی و اقتصادی، عوامل اجتماعی دیگری نیز هستند که جامعه امریکا را از درون می پوسانند. کافی است کتاب بنیان های متزلزل، اثر خواندنی فرانسیس فوکویاما را در این باره مطالعه کنیم، آن گاه است که ثابت می شود که چگونه بحران های کلان سیاسی و اقتصادی به لایه های درونی اجتماع امریکا تاثیر گذاشته اند. اساسی ترین نکته کتاب بنیان های متزلزل این نکته است که جامعه امریکا وارد فازی شده است که نهاد خانواده در این اجتماع به مرز فروپاشی رسیده است و با فروپاشی این نهاد، اساس و بنیان اجتماعی امریکا نیز فروخواهد پاشید. این نکته فوکویاما اعترافی است که از واقعیات درونی جامعه امریکا شنیده می شود، اعترافی که حاکی از بحران های درونی فراوانی است که هم اکنون جامعه امریکا را به مرز پرتگاه فروپاشی اجتماعی رسانده است. پایان 

نویسنده: سید محمد رضا موسوی

منبع : خبرگزاری آوا- کابل
https://avapress.com/vdcjxoex.uqehizsffu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما