تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۷ حوت ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۳۲
کد مطلب : 108151
روز زن و زنانی که روز ندارند
داکتر عبدالله؛ رییس اجرایی در پیامی از ۸ مارچ روز جهانی زن تجلیل کرد.
در این پیام آمده است: هشتم مارچ روز جهانی زن در حالی در افغانستان تجلیل می شود که زنان افغانستان در عرصه های مختلف با مشکلات گوناگونی مواجه هستند و با وجود کوشش های فراوان نهادهای ذیربط و مدافع حقوق زن، این مشکلات نه تنها کاهش نیافته؛ بلکه ابعاد پیچیده تر پیدا کرده و به یکی از نگرانی های جدی تبدیل شده است.

وی افزود: افزایش خشونت ها در گوشه و کنار کشور و اعمال تبعیض و بی عدالتی روزافزون علیه زنان نشان می دهد که این قشر جامعه نه تنها هنوز جایگاه واقعی و بایسته خود را در کشور به دست نیاورده؛ بلکه با چالش های بزرگ امنیتی، عدم مصونیت و محرومیت از حقوق انسانی و مدنی خود روبرو است.
به گفته عبدالله، ضعف دولت داری خوب، عدم حاکمیت قانون، سنت های ناروای اجتماعی و فرهنگ خشن مردسالاری و بعضا ناآگاهی زنان از حقوق اساسی شان، سبب محرومیت آنان از این حقوق و مانع رشد و شکوفایی شان شده است.
این پیام، بخشی از ستم روایی هایی که علیه زنان در افغانستان می شود را به تلخیص برشمرده است؛ اما این بدون شک، چیزی از حجم مصایب و مشکلاتی که بر این قشر روا داشته می شود، نخواهد کاست؛ زیرا این گونه پیام ها اول اینکه تقویمی و مناسبتی اند و تنها به بهانه هشتم مارچ صادر می شوند و روز نهم مارچ دیگر نه کسی پیام صادر خواهد کرد و نه به وضعیت زنان توجهی نشان داده خواهد شد. از سوی دیگر، تجلیل از هشتم مارچ به عنوان روز جهانی زن نیز از همان تناقض هایی است که ما در افغانستان، گرفتار آن هستیم.
گذشته از اینکه ۸ مارچ از نظر تاریخی و عقیدتی، چه میزان با فرهنگ و آداب و سنت های اجتماعی ما سازگار است و حتی صرف نظر از اینکه برای یک زن افغانستانی تحت یک تاریخ ستم و بی عدالتی و تبعیض و محرومیت، ۸ مارچ چه مفهومی می تواند داشته باشد، نفس تجلیل از ۸ مارچ در کشوری که همه روزه در آن زنان سر بریده می شوند، یک تناقض جدی و دردناک و غیر قابل درک است.
همین دیروز ۷ مارچ بود که رسانه ها گزارش دادند، در هرات، مردی زنش را کشت و خود را به پولیس تسلیم کرد.
هرات شهری است که زخم های خونین زیادی از این نوع، در حافظه خود دارد؛ زخم هایی که برای ما به عنوان رسانه ای که به خبرهای تازه روز می پردازد و برای شما به عنوان مخاطبی که به دنبال همین خبرها است پایان یافته؛ اما برای ستاره و سحرگل، دردها، کابوس ها و مصایب ناشی از این زخم ها تا پایان راه این زندگی سراسر ستم و بی عدالتی و محرومیت و مظلومیت، همراه او خواهد بود.
بینی های بریده شده، بدن های در آتش سوخته، بازوان کبود از لت و کوب ستمکارانه و زورگویانه یک مرد، عصمت های برباد رفته و ضجه های گاه و بیگاهی که به گوش هیچ نهاد حقوق بشری، هیچ مؤسسه مدافع حقوق زن، هیچ فعال مدنی و هیچ رییس اجرایی نخواهد رسید و آنهایی هم که قصه تراژیک زندگی شان، برای چندروزی، سوژه خبرهای رسانه ای و گردهمایی های خیابانی نهادهای مدنی و بهانه ای برای آب و نان عده ای فعال حقوق زن می شود اول اینکه یکی از هزاران اند، دوم آنکه تنها برای چند روز مورد توجه قرار می گیرند و سوم اینکه هیچ چیزی زخم زندگی شان را تسکین نمی دهد.
با اینهمه، ما در هوتل های لوکس کابل، به مناسبت روز همین زنانی که هرگز روز نداشته اند، نشست های مجلل برگزار می کنیم، اعلامیه های پرطمطراق مطبوعاتی، منتشر می کنیم، سخنرانی های غرا ایراد می کنیم، از اجحاف و تبعیض و بی عدالتی می نالیم، به زنان فعال در عرصه حقوق زن و فعالیت های مدنی، جایزه و تقدیرنامه و شوالیه و نشان افتخار می دهیم و وعده مشارکت دادن زنان به دولت داری و سمت های مدیریتی سرمی دهیم و در نهایت نیز با یک پذیرایی مجلل و عکس های چشم نواز رسانه ای، محفل بزرگداشت از روز زن را به پایان می بریم؛ اما برای ستاره و سحرگل، هنوز مصیبت پایان نیافته است و محرومیت، رنج، بی عدالتی، تبعیض، خشونت و زخم های ناشی از آن، تا آخر عمر با آنها خواهد ماند.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - سرویس تحلیل و پژوهش اخبار
https://avapress.com/vdcdkj0ffyt0zf6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما