تاریخ انتشار :پنجشنبه ۱۰ حوت ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۳۳
کد مطلب : 159209
جنگ برای کدام صلح؟
اشرف غنی؛ رئیس جمهوری در مراسم تجلیل از روز ملی نیروهای امنیتی گفت که با وجود درخواست صلح، قاطعانه در میدان جنگ با مخالفان خواهند جنگید.

او روز گذشته در دومین نشست روند کابل، نقشه راه صلح را اعلام کرد که بر اساس آن، حکومت حاضر است بدون هیچ پیش‌شرطی با طالبان گفتگو کند و پس از آتش بس، طالبان را به عنوان حزب سیاسی بپذیرد.

آقای غنی امروز پنجشنبه اما گفت: "صلح آرزوی ماست؛ اما جنگ وضعیت فعلی ماست. بنابراین یک دقیقه تعلل در مدیریت دفاعی ما نباید وجود داشته باشد. قاطعانه و مصمم از خود دفاع کنیم و آمادگی های خود را دوام بدهیم و همیشه آماده باشیم... ذره ای غفلت قابل تحمل نیست."

او گفت که حکومت با اتکا به پیروزی‌های نیروهای امنیتی در میدان جنگ، روز گذشته از موقف قدرت، طرح صلح را اعلام کرد.

آقای غنی تاکید کرد که آنها هم سیاست را می‌برند و هم جنگ را.

کارشناسان اما می گویند که میان آنچه در میدان جنگ جریان دارد و آنچه روز چهارشنبه در دومین نشست روند کابل به عنوان راهبرد صلح حکومت وحدت ملی، مطرح شد، موازنه ای منطقی وجود ندارد.

آنها می گویند که آقای غنی امروز در حالی ادعا کرد که
استراتژی صلح اش را از موضع قدرت، مطرح کرده که بر اساس گزارش منابع غربی، طالبان نزدیک به ۷۰ درصد خاک افغانستان را کنترل می کنند و حاکمیت دولت حتی بر مراکز برخی شهرها نیز مورد تردید و سؤال است.

از جانب دیگر، میزان تلفات نیروهای امنیتی و کشتار غیر نظامیان نیز هر سال نسبت به سال های قبل، رکوردهای تازه ای را به ثبت می رساند و این نمونه ای دیگر از قدرت گیری تروریست ها در میدان جنگ می باشد.

افزون بر این، به باور بسیاری از منتقدان، پیشنهادهای هفت گانه آقای غنی برای صلح با طالبان، رجزخوانی های امروز او در مراسم بزرگداشت از نیروهای امنیتی را توجیه نمی کند و این دو رویکرد به عنوان موضع واحد یک دستگاه سیاسی، قابل جمع نیستند؛ زیرا در اولی، دولت با نهایت سخاوت و بخشندگی، خواستار مذاکره بدون قید و شرط با طالبان شد و پیش از آنکه عملا گفتگویی صورت بگیرد و چیزی به دست آورد، آمادگی خود را برای اعطای امتیازهای حد اکثری و استثنایی به گروه طالبان، اعلام کرد و به بیان آگاهان حوزه سیاست، در نخستین مرحله بازی، از آخرین کارت خود استفاده کرد و همه کارت های خود را نشان داد؛ در حالی که این رویکرد، با یک سیاست عقلانی و مبتنی بر دوراندیشی سیاسی، همخوانی ندارد.

با این حساب، از دید تحلیلگران، ادامه جنگ برای صلح ـ چیزی که در سخنرانی امروز داکتر عبدالله؛ رییس اجرایی نیز بر آن تأکید شد- این پرسش را به وجود می آورد که ادامه جنگ برای رسیدن به کدام صلح؟ صلحی که در باره آن، اجماع ملی وجود ندارد؟ صلحی
که در آن دغدغه ها و نگرانی های مشروع سایر اقوام، احزاب و جریان های سیاسی، در نظر گرفته نشده است؟ صلحی که از عدالت و حاکمیت قانون در آن خبری نیست؟ و صلحی که به سادگی حاضر است از معیارهای مسلم قانون اساسی و ملاحظات حقوق بشری تا پرونده های سنگین قضایی و کیفری، چشم پوشی کند؟

آیا رسیدن به چنین صلحی، ارزش جنگیدن و تحمل و تقبل هزینه های سنگین این جنگ خونین و بی چشم انداز را دارد؟

به باور منتقدان، اگر آقای غنی و دولت او، واقعا در صدد دست یافتن به صلحی از موضع قدرت هستند، چشم اندازی مقتدرانه و مبتنی بر منافع ملی و اجماع قومی برای آن تعریف کنند و با مشارکت و حضور حد اکثری و اثرگذار همه اقوام و جریان ها و گروه ها و احزاب، این پیام روشن را به جانب دیگر معادله مصالحه، ارسال کنند که هیچ ارزش و اولویتی فراتر از منافع، دیدگاه و اجماع سراسری و واقعی مردم افغانستان وجود ندارد و اگر طرف های جنگ، حاضر نیستند به نفع مردم افغانستان، دست از خشونت و کشتار و جنگ بردارند، پاسخ خود را در میدان های نبرد، دریافت خواهند کرد.

تحلیلگران می گویند که تنها در این صورت است که موازنه ای معقول و منطقی میان صلح و جنگ، برقرار می شود و جنگ برای رسیدن به صلح نیز توجیه پذیر و معنادار می شود.

این در حالی است که به باور آنها به نظر می رسد، سخنان امروز آقای غنی در مراسم تجلیل از نیروهای امنیتی، بیشتر مصرف حماسی و تبلیغاتی داشت و اعتقاد و باور و نگاه واقعی او نسبت به جنگ و صلح، همان چیزی بود که روز چهارشنبه، به عنوان طرح دولت افغانستان برای صلح، مطرح شد.




 
https://avapress.com/vdcdzn0fnyt0kx6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما